تا آغاز سده نوزدهم، مد با وجود تمام شورش های سیاسی، اجتماعی و مذهبی که در رهبری و پیشبرد آن موثر بودند، همواره پیوسته و آهسته به راه خود ادامه داده بود.
صنعتی شدن تولیدات نساجی، که با پیشرفت هایی در زمینه خرده فروشی و تولید پوشاک دنبال شد، کاتالیزورهای جدیدی در زمینه تکامل تدریجی مد معرفی و عرضه کرد. دسترس پذیری، قدرت خرید، نوگرایی و تحرک اجتماعی مربوط به مصرف کننده و سود و منفعت مربوط به عرضه کننده.
دستگاه ریسندگی
اختراع دستگاه ریسندگی، بافندگی و چاپگر غلتک دار ماشینی، سبب افزایش حجم و گسترش حوزه این عوامل، رخت و لباس طبقه متوسط و متمول که به تازگی شمارشان افزایش یافته بود و گاهی لباس(پلوخوری) طبقات کارگر از تنوع و گوناگونی بیشتری برخوردار شدند و سرعت روند رشد و توسعه مد افزایش یافت.
پیشرفت های موازی در زمینه سرعت و کیفیت دستگاه های چاپگر علاوه بر قیمت پایین محصولات بر دسترس پذیری و اشاعه مد تاثیر مستقیم داشت.
الگوهای کاغذی به ارتقا کیفیت جامه های خانگی انجامید و سبک های پرطرفدار و رایج را در اختیار اکثریت جامعه قرار داد. مجلات ویژه مد به طور گسترده انتشار یافت و بیش از پیش برای اوقات فراغت و تفریح عموم دسترس پذیر شد.
انقلاب مصرفی
انقلاب مصرفی، که با انقلاب صنعتی مصادف و موجب رشد و رونق آن شد با افزایش شمار فروشگاه های زنجیره ای تجلی یافت. در همین زمان طبقات مصرف کنند تازه مرفه که مشتاق مدل هایی بودند که به وفور در دسترس شان قرار می گرفت، از برکات ماشینی شدن بهره مند شدند.
باوجود این، همزمان با آنکه عده ای سودهای کلانی به جیب می زدند، کسانی هم بودند که در بدبختی نکبت باری گذران زندگی می کردند. بی عدالتی وحشتناک و نفرت انگیزی در تمام سطوح تولید مد رخ داد.
بریتانیا به منظور تامین سرمایه و تسهیل صنعت نان و آب دار پارچه های نخی خود به ایالات متحده برده های آفریقایی می فروخت.
کودکان کم سن و سالی که از چابکی و قد و قواره مناسب این کار برخوردار بودند، تنها در ازای چند پنی ساعت ها به کار طولانی مشغول بودند و در میان آن دستگاه های خطرناک و ماشین آلات ناایمن از صدمات فجیع و جراحات هولناکی رنج می بردند و فراوان پیش می آمد که صاحبان بی وجدان کارخانه ها به بهانه کار مثلا بی ارزش و سرهم بندی شده کارکنانش دستمزد آنان را نپردازند و بعدها و به هر طریق ممکن آن کالاها را به فروش برسانند. جدا از کارخانه ها شمار کارگاه های بهره کشی و بیگار خانه ها نیز رو به افزایش بود.
پیامد این جریان، تشکیل کانون های مقاومت و گهگاه تکذیب و حاشا را به دنبال داشت. مدهای اثیری، ظریف، بسیار زیبا و جسورانه اوایل عصر رمانتیک (۴۰-۱۸۲۰) نماد آرزو و آرمان گریز از واقعیت های تلخ و خشن صنعتی شدن بود.
جنبش هنرها و صنایع دستی
علاوه بر این “جنبش هنرها و صنایع دستی” حساس به تکنیک هایی زمخت و نخراشیده به کار رفته در تولید محصولات کارخانه ای و روگردانی از هنر ظریف و دیرینه صنایع دستی که پیامد ماشینی شدن بود بیانیه ای منتشر کرد که بر اهمیت اصل زیبایی، فردیت و کارهای دستی تاکید می ورزید.