اغلب جملات کوکو شنل با احترام فراوان یاد می شوند. طرح های او مورد علاقه است و با غرور تمام پوشیده می شوند. برند او نماد کلاس و خاص بودن است و از همه مهم تر، یاد او و چیزهایی که برای ما گذاشته، رابطه مستقیمی با یک نشانا خاص دارد: شماره ۳۱ خیابان رو کامبون(۳۱ Rue Cambon). این آدرس نه تنها نقطه تولید آثار او به حساب می آمده، بلکه مکان زندگی او هم بوده است.
در سال ۱۹۱۸، مدت ۸ سال بعد از این که مغازه کلاه فروشی به نانم (شنل مُد) را در خیابان ۲۱ رو کامبون باز کرد. موفقیت و شهرت او در این زمینه موجب شد که یک ساختمان کامل در خیابان ۳۱ را خریداری کند(نکته جالب این است که بعد از انقلاب معروف فرانسه در قرن ۱۸، نام این خیابان از کسی برگرفته شد که پدرش تولید کننده پارچه بود.) و بدین ترتیب شنل بنیان گذار تازه کارِ این کارگاه هنری شد. این مکان در مرکز اولین بخش واقع شده بود که در حدود چهار دقیقه پیاده روی با Vendôme و هتل ریتز پاریس فاصله داشت. این ساختمان بعد از انقلاب فرانسه ساخته شد که نمای خارجی آن کلاسیک بود و دارای ردیف های تمیز ، معماری مناسب و قسمت های قرینه با هم و خلاصه نمای تمیزی بود و در همین نقطه بود که رو کامبون ۳۱، به قلب تپنده شنل و برند او و همچنین شخص خود او تبدیل شد.
در طبقه پایین ساختمان بوتیک قرار داشت که شنل در این قسمت لباس، اکسسوری و عطر معروف شماره ۵ را در سال ۱۹۲۱ عرضه کرد. سپس جواهرات و محصولات زیبایی را ارائه کرد. طبقه بالا دو منظوره بود: یکی برای نمایش کلکسیون و همچنین به عنوان یک سالن برای پوشیدن لباس های دوخته شده. درست در همین جا میتوان راه پله های سنگی که با آینه های خمیده تزیین شده را مشاهده کرد که این هم دو منظوره بود، یکی برای تاثیر منشور وار و حیرت انگیز و زیبا، ودیگر این که خود شنل بتواند نمایش ها، مدل ها، و واکنش های مخاطبان را ببیند، بدون این که کسی او را ببیند (او در طبقه پنچم که عدد مورد علاقه اش بود می نشست و نمایش را نگاه می کرد) و این راه پله ها به محل اسکان او منتهی می شد.
یک آپارتمان کوچک و دل نشین که تا زمان مرگش بدون تغییر مانده بود و در این آپارتمان شما میتوانید به دنیای خانم شنل پی ببرید. اودیل بابین یکی از ضابط های او میگوید: “او از وجود درب بیزار بود و فکر می کرد که با گذاشتن صفحه نمایشی در جلوی در، میهمانانش فکر رفتن را از سر بیرون میکردند( او از تنها شدن میترسید)”. به همین دلیل، او فضا را پر از گل های کاملیا و صفحات چینی پر از گل کرده بود که هم روی دیوار ها پهن شده بودند و هم در قسمت ورودی کاشته شده بودند. نقش ونگار گل های کاملیا، سطوح مشکی براق، بافت های با شکوه و زیبا، طرح هایی بودن که به عنوان نماد و امضای شنل همه جا را پر کرده بودند.
یک کاناپه چرمی مجلل در آنجا برای دوستان نزدیکش، مثل الیزابت تیلور، پابلو پیکاسو، آلبرترگیا کومتی، ایگور اترا وینسکی و سالوادور دالی گذاشته بود. درخشش اجسامی مثل شیر طلایی (صورت فلکی برج اسد)، جعبه سیگار حکاکی شده ( شنل سیگار Gitanes را دوست داشت) مجسمه طلایی را که گیاکومتی ساخته بود و اسب چینی فلزی و یادگاری های مزین شده بود. قفسه هایی که با کتاب های قطور و جلد چرمی سراسر دیوار را پر کرده بود. یک میز چوبی کهنه که سال ها آنرا استفاده کرده بود و همچنین یک لوستر شیشه ای گران قیمت که از سقف می درخشید.
این آپارتمان فوق العاده زیبا چیزی است که از این طراح به جا مانده است. او بنا به دلال شخصی هرگز در آن جا نمی خوابید ( به همین دلیل در آن جا تخت خوابی وجود نداشت). در عوض هر شب کل خیابان را پیاده روی می کرد و از ورودی پشت وارد هتل ویتز پاریس می شد ( که او به مدت ۳۴ سال این هتل را خانه خود می نامید). صبح روز بعد دوباره به مکان اصلی خود باز می گشت ولی قبل از آن، ورود خود را اعلام می کرد تا وقت داشته باشند فضا را با عطر شماره پنج شنل آکنده کنند. اکنون ساختار ساختمان به همان شکل باقی مانده و ۴ استودیو فعال در آنجا وجود دارد : دو استودیو مخصوص اندازه گیری و دو تای دیگر مخصوص لباس دوزی هستند. شنل کل ردیف ساختمان های خیابان رو کامبون را تا سال ۱۹۳۷ خریداری کرد. کارل لاگرفیلد در استودیو طبق سوم کار می کرد که دارای چند کارگاه هنری بود. آپارتمان شنل در مواقع استثنایی شلوغ می شد ( مثلا برای مصاحبه یا برای انداختن عکس) و حضور او در این خانه زمانی که لاگرفلد از دکور آن (یا اشیاء داخل) الهام می گرفت و یا زمانی که هر کس دیگری پایش را در این خیابان می گذارد احساس می شود.