آیزاک آسیموف در سال ۱۹۴۲ داستان کوتاهی نوشت که بعدها در سال ۱۹۵۰ در مجموعه داستان«من، ربات» انتشار یافت و در آن نویسنده مجموعه ضوابطی به نام سه قانون رباتها را معرفی کرد.
آسیموف نوشته بود که این سه قانون در راهنمای ربات چاپ ۲۰۵۸ میلادی آمده است ولی در واقع بیشاز هر چیز با حال و روز کنونی ما انسانها جور در میآید. آسیموف میگفت رباتها باید از این سه قانون پیروی کنند.
طبق قانون اول، ربات نباید به انسان آسیب بزند یا بنشیند و آسیب دیدن انسان را تماشا کند. طبق قانون دوم، ربات باید از دستور انسان پیروی کند مگر آن که با قانون نخست منافات داشته باشد. طبق قانون سوم نیز ربات باید از موجودیت خود دفاع کند مگر آن که با دو قانون نخست منافات داشته باشد.
این قوانین منبع الهام بسیاری از نویسندگان داستانهای علمی تخیلی شدند و تا حد زیادی مبنای اخلاقیات رباتی شدند. یعنی مبنای مجموعهای قواعد اخلاقی برای رباتهایی که قادر به تصمیمگیری هستند.
در تمامی طرحها نکته مشترکی هست و آن هم همزیستی و همکاری انسانها و رباتها در آینده است و ضرورت آن که همدیگر را بشناسند و به هم احترام بگذارند.
شاید بگوییم این همه چه ربطی به کاربردهای صنعتی ربات دارد که پرسش بیراهی نیست چون عادت کردهایم رباتها را در کارخانهها و در پیکربندیهایی خیلی خاص تصور کنیم که جدا از انسان هستند و کارهایی تکراری را بدون تعاملی با انسانها انجام میدهند.
ربات همکار چیست؟
اما اوضاع در کارخانههای نوین تغییر کرده است و همکاری هوشمندانهتری بین انسان و ربات در حال شکل گرفتن است. ربات همکار با ربات صنعتی کلاسیک فرق دارد و اساس کارخانه هوششمند است.
اساس کار این است که انسان و ربات بتوانند کاری را با همکاری یکدیگر انجام دهند و نرده محافظی بین آنها نباشد. چنین آرایشی به راستی جذاب است زیرا ساده است و هزینهها را کاهش میدهد. ربات همکار در عین آن که دقت زیادی دارد به لطف واسطهای برنامهای مبتکرانهای که دارند کل زمان و هزینه راهاندازی را کاهش میدهند و به همین دلیل جذابیت خاصی برای بنگاههای کوچک و متوسط دارند. اکثر شرکتهای پایپوشسازی جهان به ویژه در کشورهای غربی نیز جزو این گونه بنگاهها هستند.
در واقع صورتهای جدیدی از همکاری انسان و ربات(اچ.آر.سی) در حال شکل گرفتن است. بین سال ۱۹۶۰ یعنی سالی که نخستین رباتها در کارخانهها پدیدار شدند و سال ۲۰۰۰ محیط کار ربات و انسان جدا بود و تماسی با هم نداشتند. سرمایهبری رباتها نیز چشمگیر بود و به برنامهریزی تخصصی نیاز داشتند.
در سال ۲۰۰۰ بود که برای نخستین بار در مجله والاستریت نوشتند که ربات باید همکار انسان باشد نه جانشین انسان. در نتیجه رویکردهای جدیدی برای همکاری میسر شد مثل یکی شدن فضای کار. در سال ۲۰۰۵ بود که در دانمارک رباتهای همهکاره را ابداع کردند که ارزان بودند و میتوانستند با انسان همکاری کنند. مدل یوار۵ این رباتها را در سال ۲۰۰۸ ساختند که در سال ۲۰۱۴ گواهی TUV را به دست آورد. اکنون رباتهای یوار یکی از موفقترینهای بازار هستند.
موانع محافظ
با ابداع موانع حفاظتی سبک(معروف به جاروب لیزری) بود که رباتهای همکار گام دیگری به جلو برداشتند. موانع فیزیکی جای خود را به موانع مجازی دادند و اکنون همراه اجزای الکترونیکی به کار میروند. در سال ۲۰۱۲ شرکت رباتهای بازاندیشی را با هدف بازاندیشی در رباتها در ایالات متحده تأسیس کردند که خیلی زود ربات دو بازویی باکستر را عرضه کرد.
این ربات واسطی ابتکاری برای ارتباط با انسان داشت که عواطف وی را نمایش میدادند تا کارگران بتوانند حرکت بعدی وی را پیشبینی کنند. فضای کار ربات و انسان هم یکی است. البته این شرکت به تازگی ورشکست شده است.
همکاری ربات و انسان در عملیات مونتاژ
اما راه پیش رو روشن بود و در سال ۲۰۱۳ شرکت کیوکا نخستین ربات همکار خود به نام ایوا را عرضه کرد. شرکت ایبیبی راه شرکت کیوکا را دنبال کرد و در سال ۲۰۱۵ ربات همکار دو بازویی یومی را ساخت. نصب ربات همکار آسان و ارزان است.