لباس سنتی یا محلی به لباسی گفته میشود که به منطقهای خاص یا بازهی تاریخی معینی تعلق داشته باشد. این دسته از لباسها حامل بار عظیمی از فرهنگ، تاریخ و هویت آن جامعه هستند. همه ما بارها این لباسها را دیدهایم و شیفته رنگهای زنده و فرمهای خاصشان هستیم. اما آیا این لباسها صرفا دست سازهای معمولی و زیبا از مردم یک خطه هستند؟ یا با فکر و دلیل به دقت مهندسی شده اند؟ برای جواب این سوال همینقدر بدانید که میتوان تنها با مراجعه به یک لباس محلی، به آب و هوا، شرایط محیطی، طبقه بندی اجتماعی و تاریخ یک منطقه پی برد.
صحبت از این قطعه از فرهنگ قطعا در حوصله زمانی محدود ما نمیگنجد، اما امروز تصمیم گرفتیم تا پنج مورد
از جالب ترین نکات، مربوط به چند لباس محلی از ایران و جهان را برایتان بازگو کنیم.
لباس محلی خطه سیستان و بلوچستان
لباس محلی مردم بلوچ مانند تمام لباسهای محلی زیبا و فاخر است. لباس خانمها متشکل از یک پیراهن
کمرچین، شلواری که روی مچ تنگ میشود به همراه شال و روبنده، لباس آقایان نیز پیراهنی بلند و اغلب سفید با شلواری گشاد که روی مچ پا جمع شده است و اغلب همراه یک شال که به صورت سربند بسته میشود.
خانمها معمولا بر روی لباسهای مهمانی و رسمیشان سوزندوزی و خوس دوزی میکنند. این هنر دست سنتی که مختص این منطقه است کاری دقیق و پرزحمت است و الگوی دوخت آن پیچیده و دقیق است و دارای مهر اصالت از یونسکو است.
در کتاب آخرین مأموریت، نوشته مغرالدین مهدی، راجع به سوزندوزی آمده: یکی از صنایع که در حد خود بسیار زیبا و ارزنده است، صنعت دوزندگی و دستدوزی جلیقه و لباس زنانه است. مانند ترمه، دستدوزی مینمایند و با نهایت زیبایی و با ابریشمی که با رنگهای طبیعی رنگ کردهاند و رنگش ثابت است و هیچ وقت از بین نمیرود، نخدوزی میکنند. صدها مربع و مستطیل و لوزی میدوزند، یک اندازه که اگر با پرگاری دقیق اندازهگیری کنند، سرمویی تفاوت ندارد.
علت بوجود آمدن این هنر که از حدود 200 سال پیش از اسلام رایج بوده تجارت ابریشم و رنگرزی آن در این خطه بوده.
اما چند نکته جالب در مورد این لباس، شاید فکر کنید که روبنده زنان برای حفظ حجاب استفاده میشود، اما اینطور نیست، به علت طوفانهای شدید شنی که در این منطقه میآید زنان از دیرباز برای محافظت از چشمانشان از این روبندهها استفاده میکردند. پیراهن بلند و گشاد مردان و زنان هم بخاطر گرمای هوا به این شکل طراحی شده، لباس گشاد باعث احتباس هوا و در نتیجه ایجاد یک عایق حرارتی شده و باعث میشود تا کمتر احساس گرما کنند.
در آخر هم باید بدانید علت جمع بودن مچ پای شلوارهایشان جلوگیری از نفوذ عقرب به لباسشان است که در این منطقه به وفور وجود دارد.
لباس محلی مردم بختیاری
لباس مردان لر بختیاری شامل کلاه نمدی، چوقا، شال و شلوار گشاد سیاه رنگ معروف به دبیت و کفشی به نام گیوه است و لباس زنان لر بختیاری شامل لَچَک، زیرلچک، مینا، بندسوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش است.
از آنجا که پیشه اصلی عشایر دامپروریست، لباسهایشان هم از پشم بز و گوسفندان تهیه میشود. باید بدانید که الیاف پشم خاصیتی به نام “Buffering” یا نگهدارندگی دارند این خاصیت باعث میشود که در زمستان گرما و در تابستان رطوبت و خنکی را در خورد حفظ کند و باعث راحتی بیشتر شود. همچنین وقتی آن را نمدی میکنند باران و برف هم از آن عبور نخواهد کرد، تهیه چادرهای محل سکونتشان از نمد گواهی بر این ماجراست.
نقشهای چوقا، ستونهایی کوتاه و بلند هستند و طرح این ستونها را از ساختمانهای دوره هخامنشی میدانند که در آن سیاهیها رو به پایین و سرنگونی و سفیدیها رو به بالا و سربلندی دارد.
تنپوش زنان لر بختیاری پیراهنی است به نام جومه یا جوه این پیراهن معمولاً دو چاک در اطراف کمر دارد و تا پایین کمر میرسد و زیر آن دامن بسیار پرچینی به نام شولارقری میپوشند که برای تهیه آن گاه از ۸ تا ۱۰ متر پارچه استفاده میشود. اما چه چیزی میزان چین دامن را مشخص میکند؟ وضعیت اقتصادی! هر چه خانواده زن متمول تر باشند این چین به همان نسبت بیشتر خواهد بود.
رنگ لباس زنان لر بختیاری الهام گرفته از طبیعت است. زنان و دختران جوان در لباسهای خود از رنگهای روشن استفاده میکنند و رنگ لباس خانمهای مسن، بهدلیل احترام به سن و سال آنها تیره است.
ساری
خیلی از ما با فکر کردن به هندوستان اول از همه زنی در لباس ساری را متصور میشویم. ساری یکی از آیکونیک ترین البسه سنتی در کل دنیاست. واژه ساری در زبان سانسکریت به معنای نوار پارچه است. یک نوار پارچه بلند که طول آن تا 9 متر هم میرسد و هیچ دوختی روی آن انجام نشده. همچنین برای بستن آن از هیچ سنجاق و گیرهای نیز استفاده نمیشود.
این پوشاک در هند، بنگلادش، نپال، سریلانکا، بوتان، برمه و مالزی محبوب میباشد، همچنین در ایران دوره قبل اسلام رایج بوده و آن را پوشش زرتشتی مینامیدند.
ساری را به بیش از 100 شکل میتوان پیچید که معمولترین شیوه پوشیدنش پیچیدن آن به دور کمر است و سر دیگر آن به صورتی از شانه میگذرد که میان تنه را لخت میگذارد.
این لباس از پیش از میلاد مسیح در این ناحیه رایج بوده و علت آن هم یک مانع ساده بود! دستگاههای بافندگی ابتدایی عرض کم و مشخصی از پارچه را میبافتند و در نتیجه بافندگان با افزایش طول سعی در جبران کمبود عرض و پوشاندن کامل بدن کردند. هندوستان از دیرباز محل کشت و صادرات پنبه و پرورش کرم ابریشم بوده است. از طرفی زردچوبه نیز از آن دیار برخاسته و از آن برای رنگ کردن این لباس استفاده میکردند. آیین زندگی مردم هند بعلت پیوند تنگاتنگشان با فرهنگ بودییسم همواره مبتنی بر سادگی بوده است و رد آن در تهیه این لباس مشخص است.
لباس سنتی چینی
چونگسام ، لباس سنتی کشور چین پیوند عمیقی با فرهنگ و تاریخ و تمدن این کشور وسیع دارد .به طور کلی همه ی لباسهای سنتی چین شامل یقه ی ضربدری هستند که با آوردن نیمه چپ بر روی نیمه راست شکل خاص خود را میگیرند .شال کمر که برای بستن جامه استفاده میشود و نوعی بلوز و دامن یا جامه بلند. لباس سنتی چین که به چونگسام «cheongsam» در چین و کیپاو «qipao» در ماندارین شهرت دارد، در دوران باستان بر تن خانوادههای سلطنتی بود. این لباس از ابریشم مرغوب تهیه شده که میتوان سریعا علت آن را حدس زد، بله بعلت پیشگام بودن این کشور در پرورش کرم ابریشم و صادرات آن برای اولین بار در دنیا.
نقشهایی که روی این لباس بافته میشود همواره راوی اسطورهها و افسانههای این کشور است و با گشتن در میان آنها میتوانید سفری به تاریخ این کشور داشته باشید.
نکته جالب در مورد لباس زنان این کشور “کفشهای نیلوفری” است، این کفش ها از جنس ابریشم درست میشد و به زیبایی قلابدوزی روی آن انجام میگرفت، روایت میشود که از زمانی که معشوقه یکی از پادشاهان پاهای کوچکی داشت و آن را میبست این امر در بین زنان طبقه اشرافی مرسوم شده، آنها پای کودکان دختر خود را از کودکی میبستند تا دیگر رشد نکند، این کار که برای زیبایی و تحت کنترل بودن آنها (چون بعلت درد شدید نمیتوانستند طولانی راه بروند) انجام میشد آسیبهای مادام العمری به زنان وارد میکرد و گاهی بعلت عفونت شدید باعث قطع هر دو پای آنان نیز میشد.
لباس سنتی مردم آفریقا
لباس در آفریقا از مظاهر فرهنگی به شمار می رود. شکل و رنگ لباس معرف مشخصه سیاسی یا قبیله ای افراد است. مثلاً زنان قبیله ماراکو لباس راه راه می پوشند. یا رئیس قبیله در نیجریه لباس قرمز می پوشد که معنی خشم و خون را دارد و رئیس را از شر شیطان حفظ می کند. در حالیکه در ایبارا در نیجریه رنگ قرمز برای تدفین استفاده می شود. بنابراین رنگ مشخصه مهمی برای این مردم به حساب می آید. همچنین به عنوان تن پوش غیر از پارچه از پوست حیوانات، پوست درخت و رنگ یا ترکیبی از عناصر نام برده شده استفاده می شود. ساده ترین شکل لباس مردان یک قطعه چرم چهار گوش است که به دور کمر خودشان می بندند و شنلی که روی شانه می اندازند. لباسهای قاره آفریقا از تنوع بیشماری برخوردارند اما وجه اشتراک همه آنها این است که بعلت هوای گرم و آفتاب سوزان، لباسها اغلب سبک و خنک طراحی میشوند. از طرفی زیورآلات و آرایش قبیله ای در این مناطق بسیار رواج دارد و نشان دهنده اسطورههای آنان است.
این چند نمونه از البسه سنتی به ما نشان میدهد که پیشینیان ما به خوبی و با دقت به طراحی و تولید لباسی متناسب با آب و هوا و شغلشان دست زدهاند و ردپای تاریخ یک ملت را، حتی جزئی ترین رویدادهایشان را میتوان در لباسهایشان پیدا کرد.
امیدواریم که با خواندن این مطلب بار دیگر که لباس محلیای به چشمتان خورد حتما با دقت و صبر بیشتری به آن نگاه کنید.