ما در دنیایی زندگی میکنیم که به آن “عصر برندینگ” میگویند و این موضوع بویژه در دنیای مد و لباس از اهمیت ویژهای برخوردار است. دوستداران این صنعت همواره با هر سطحی از توان مالی سعی دارند تا با خرید محصولی با لوگوی برند مورد نظرشان خود را بخشی از این دنیای پر زرق و برق حس کنند. خواه یک شیشه عطر کوچک باشد ، خواه یک کیف جواهرنشان.
اگر شما هم علاقه دارید برای به همراه داشتن یکی از لوگوهای معروف هزینه بپردازید، شاید برایتان جالب باشد که بدانید برخی از آنها داستانی پشت خود دارند.
لانون
(Lanvin)
خانم ژین ماری لانون، طراح پاریسی، در جوانی به طراحی کلاه مشغول بود و بعد از مدتی به جامعه خیاطان رده بالا یا همان (Haute couture) بعنوان یک خیاط پیوست. او در اوقات فراغت خود برای دخترش پیراهنهای زیبایی میدوخت، بعضی روزها که این دختر با ژین ماری به جامعه خیاطان میآمد ، در آنجا خانمهای ثروتمند شهر که برای سفارش و پرو لباس حضور داشتند نظرشان به لباسهایش جلب میشد.
رفته رفته آنها نمونهای از لباسهایی که ژین طراحی میکرد را برای دختربچههایشان سفارش میدادند و بعد از مدتی ژین با مشهور شدنش بین قشر اشرافی و مرفه اروپا به طراحی لباس برای مادران هم دست زد و به این ترتیب توانست برند لباس و عطرهای خود را تاسیس کند.
او بخاطر اینکه همیشه موفقیت خود را مدیون دختر کوچکش میدانست لوگوی برند خود را طرحی از خود و دخترش نقاشی کرد تا همیشه با یک نگاه به این لوگو به داستان پشت این برند پی ببریم.
هرمس یا ارمس
(Hermes)
برند هرمس تولید کننده انواع محصولات لاکشری چرمی اعم از مبلمان، پوشاک، عطر و ساعت در فرانسه است که در سال 1837 تاسیس شد. ما این برند را با کیفهای گران قیمت و لوکسش میشناسیم که هر کدام از آن ها نیز داستانی پشت خود دارند. هرچند برای شناختن این برند نیازی به دیدن لوگوی آن نیست و هر دوستدار مدی کیف کلی یا بیرکین را ببیند بی درنگ متوجه برند آن میشود.
اما شاید برایتان سوال باشد که لوگوی درشکه و اسب این برند چه تناسبی با تولیدات آن دارد؟ جواب این سوال ساده اما کمی دور از ذهن است، این برند در ابتدا تولید کننده زین اسب و ملزومات اسب سواری وکالسکه بود و مشتریان آن همگی از خانوادههای ثروتمند و اشرافی پاریس بودند.
یک روز همسر امیلی ارمس بابت پیدا نکردن کیف مورد بشدت عصبانی شده بود و همین لحظه بود که ارمس به فکر تولید کیفهای چرمی افتاد، و این شکایت کوچک زندگی کاری او را برای همیشه تغییر داد. اما لوگوی این برند کماکان دست نخورده باقی ماند تا اصالت و داستانش را همواره با خود حمل کند.
لاکوست
(Lacoste)
برند لاکوست توسط تنیس باز فرانسوی رنه لاکوست در سال 1933 تاسیس شد. شریک او در این کمپانی آندره گیلیه مدیر و صاحب بزرگترین تولید کننده پارچههای حلقوی در آن زمان بود، آنها با همکاری هم به تولید تیشرتهایی برای تنیس بازان پرداختند و بعدها نیز پولوشرت را ابداع و تولید کردند که عامل محبوبیتشان هم شد.
حتی جالب است بدانید که رنه لاکوست ذهن متفکر پشت ماشین پرتاب توپ تنیس و اولین راکت فلزی تنیس هم بوده است.
اما تمساح روی لوگوی این برند خاطره ای از یک شرطبندی ناموفق است! یک روز رنه لاکوست و مربی تنیسش از روبروی یک فروشگاه میگذشتند و یک کیف از چرم تمساح نظر رنه را به خود جلب کرد، همانجا با هم شرط بستند که اگر بازی تنیس را رنه برند شود مربی اش آن کیف را برای او بخرد.
رنه آن بازی را باخت، اما برای برنده شدن حسابی جنگید، او آنقدر در این بازی درخشید که مطبوعات در وصف او نوشتند ” رنه کیف کروکودیل را باخت اما مانند یک کروکودیل جنگید” و از آن پس کروکودیل لقب او شد. همین ماجرا هم باعث شد تا او از عکس این حیوان روی لوگوی خود استفاده کند. هر چند که ایده لوگوی این برند بر کیفی از جنس پوست یک حیوان استوار است، اما در سالهای اخیر فعالیتهای زیادی برای حمایت از حیوانات بخصوص حیوانات رو به انقراض در این کمپانی انجام شده.
بربری
(Burberry)
احتمالا همه ما بربری را بیشتر از لوگوی آن، با پارچههای چهارخانه معروفش به خاطر میآوریم. این برند توسط توماس بربری 21 ساله در سال 1856 افتتاح شد و لباسهایی مناسب بیرون از خانه تولید میکرد. بعد از مدتی بربری به طراحی و تولید پارچه گاباردین پرداخت. هر چند این اولین بار نبود که این پارچه بافته میشد اما بربری آن را از نو طراحی و نام گذاری کرد. گاباردین در واقع یک نوع بافت بسیار متراکم است که با نخهایی از جنس پشم یا پنبه و یا ترکیبی از آنها بافته میشود و تراکم بالای آن باعث استحکام زیاد، ضدآب بودن و در عین حال تنفس پذیر بودن آن میشود. ویژگیهای منحصر بفرد این پارچه آن را برای روپوشهایی برای روزهای بارانی و حتی جنگ مناسب میکرد.
بربری بوسیله همین پارچهها، بارانی معروف خود را هم طراحی و حق اختراع آن را نیز به نام خود ثبت کرد. بارانی های گاباردین او توسط ارتش و پلیس انگلیس استفاده میشد.
سالها بعد از افتتاح این برند، بربری بخاطر استفاده زیاد لباسهایش در ارتش و همچنین جنگ جهانی لوگوی برند خود را شوالیه جنگجویی طراحی کرد که در حال مبارزه و حرکت است و روی پرچمی که حمل میکند واژه (Prorsum) نقش بسته. این واژه به زبان لاتین به معنای پیشرو و جلورونده است و هدف بربری از انتخاب این لوگو بیان این مسئله بود که او با پارچهها و لباسهای مخصوصش بریتانیا را از هوای بد و دشمنان مصون نگه خواهد داشت.
خانه مد مارجلا
(Maison Margiela)
در آخر بد نیست بپردازیم به برندی که لوگوی آن به بی لوگویی معروف است! مزون مارجلا که توسط مارتین مارجلا طراح بلژیکی سال 1988 در فرانسه تاسیس شد، به طراحیهای آوانگارد و نو خود شهرت دارد. نه تنها طراحیها و مواد مورد استفاده شان خاص است، بلکه حتی محلی که در آن شوهای خود را برگزار میکنند هم با بقیه متفاوت است، مثل متروهای خالی یا حتی خیابان!
اما چرا این برند لوگو مشخصی ندارد؟ اگر لیبلهای این برند را دیده باشید چیزی شبیه به ماتریس اعداد در ریاضیات مشاهده میکنید که شامل اعداد 0 تا 23 است. هر محصولی از این برند را که تهیه کنید مشاهده خواهید کرد که دور یکی از این اعداد خط کشیده شده که نشان میدهد محصولی که خریدهاید در کدام دسته از تولیدات آنها قرار گرفته است.
این لیبل توسط طراح آن به معنای “اعلام گمنامی” معرفی شده و هدف این برند از طراحی همچین لوگویی فعالیت ضد برندینگ و اعلام مخالفت با آن است.
با نگاهی کوتاه به پیشینه لوگو برندهای مختلف میتوان فهمید که چرا امروزه طراحی لوگو به یک امر مهم و شغلی مجزا تبدیل شده. در واقع لوگوی یک برند میتواند بیان کننده داستان تاسیس آن، اهداف، سیاستها و یا حتی اعتراضش باشد. بنابراین اگر میخواهید خیلی سریع در مورد یک برند اطلاعات بدست آورید شاید بد نباشد که ابتدا نگاهی به لوگوی آن و داستان پشت طراحی آن بیاندازید.