تنوع آداب و رسوم و فرهنگ و هنر در ایران می تواند ایده های خوبی برای طراحان لباس در کشور باشد
استفاده از نقوش ایرانی در سبک پوشش به تعداد انگشتان دست
در گذشته، بسیاری از مردم در سراسر جهان از لباسهایی متناسب با جغرافیا، فرهنگ، آداب و رسوم و هنر کشور خود استفاده میکردند؛ به طوری که لباسهای ملی، جای خود را در میان جوامع باز کردند. اما با گذر زمان و تغییرات صورت گرفته، استفاده از لباسهای مدرن با استقبال بیشتری روبرو و همین موضوع باعث شباهتهای پوششی در سراسر جهان شد. این در حالی است که کشورهایی چون ایران، به دلیل تنوع آداب، رسوم، فرهنگ، هنر و از همه مهم تر، وجود اصالت، از ظرفیتهای بالایی برخوردار است که می توان از آن ها در تمامی هنرها از جمله طراحی پارچه و لباس استفاده کرد.
متأسفانه، مسئله ای که در سال های اخیر، بیش از پیش شاهد آن هستیم این است که به کارگیری طرح ها و نقوش ایرانی، آن طور که باید، مورد استفاده طراحان لباس در کشور قرار نمیگیرد و صرفاً تعداد محدودی از آن ها، این طرحها را با ایدهها و خلاقیتهای خود ادغام کرده و اجرا میکنند. از اینرو، با بنفشه مقدم، عضو هیأت علمی گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر تهران گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه میخوانید.
با یک گردش در بازار عام میتوان متوجه شد تعداد مغازههایی که دارای پوشاک با الیاف طبیعی یا طرحهای ایرانی هستند بسیار کم است و در مقابل، پوشاکی که در آن جا بیشتر پیدا میشود موارد مطابق با سلیقه عام جامعه یا شبکههای غیر ایرانی و موجود در فضای مجازی است که نشان دهنده آن است تعداد مدلهای ایرانی شده بسیار اندک هستند.
چون ممکن است عامه مردم به دلایل مختلف، آن چه که مدنظرشان است را در چنین لباسهایی پیدا نکنند و میتوان دلیل آن را حدس زد. البته نکته حائز اهمیت این است که وقتی در طراحی لباس یا پارچه از نقشمایههای هنرهای اقوام مختلف استفاده میکنیم نباید دقیقاً همان نقش یا طرح خاص را به صِرف حفظ ارزشهای فرهنگی و هنری کپی برداری کرد و بگوییم که داریم از آن فرهنگ حفاظت میکنیم.
زیرا مقصود از کاربرد کلمه طراحی، درواقع ایده پردازی است، نه اسکیس زدن روی کاغذ یا توسط نرم افزار. از اینرو، مقصود در این جا، کاربرد ایده در خلق نقشمایههای پارچهها یا مدلهای متنوعی برای لباس هاست که طراح باید بتواند موتیف و یا نقش پارچه را خلق کند و از طریق ذهن خود، طرحی که برای لباس پیشنهاد میشود را پرورش دهد و اجرایی کند و درواقع، با استفاده از ذهن خود، طرحی متفاوت از طرحهای دیگر را روی کاغذ یا نرم افزار بیاورد و این نوآوری و دانستن چگونه به کار بستن آن، رمز موفقیت طراح است.
برای بسیاری از موسسههای تراز اول طراحی دنیا، استفاده از عناصر هنری سایر کشورها، امری عادی است. زیرا موجب تنوع در تولید محصولاتشان و در نتیجه، عرضه آنها به بازارهای خاص تری می شود.
این در حالی است که شاید بسیاری از کشورهای صاحب آن فرهنگ و هنرها، کمتر به فکر استفاده از جزئیات عناصر بصری با دیدگاه جدید از فرهنگ و هنر غنی خود بیفتند. به عنوان مثال؛ یکی از شرکتهای مشهور طراحی کالاهای لوکس در فرانسه، در خلق مجموعههای سالهای مختلفی از سابقه ایده پردازی خود، از جلوههای بصری و هنری سرزمینهای دیگر استفاده کرده است و این مسأله، مختص این موسسه طراحی نیست و شرکتهای متفاوتی با درجه های ارزشگذاری مختلف کارهایشان، از این قابلیت یافت ایده، بهره میبرند.
آنها از چنین ظرفیتهای دیگر کشورها استفاده مطلوبی میکنند که از آن جمله میتوان به آخرین کلکسیون شان اشاره کرد که از نقاشیهای سبک هندی در آن استفاده کرده اند و یا در دکوراسیون منزل خود سراغ سفالهای یونانی رفته اند و یا قبل از آن، بارها و بارها فرانسوی ها، از هنرهای ایرانی چون؛ فرش برای طراحی پارچه، مینیاتور برای طراحی شال و روسری و از جلوههای بصری شهرهای توریستی ایران برای تولید عطر، بسته بندی شمع و… بهره برده اند.
در حالی که این مقوله تا حدی در ایران کمرنگ است. یعنی موارد ارزشمندی که خودمان در کشور داریم، آن طور که باید موردتوجه طراحان داخلی قرار نمیگیرند. البته مقصود، نفی این مقوله به طور کلی نیست، بلکه در مقام مقایسه، اشاره به موارد اندک است.
با وجود این که طراحان، تا حد کمی از ظرفیت فرهنگ و هنر ایران در آثار خود استفاده میکنند، ولی در زمینه سینما، طراحی داخلی و… طراحان موفق ایرانی داریم که بسیار با سلیقه هستند و تلاش میکنند فرهنگ و صنایع دستی ایرانی را در طراحی لباسهای خود به کار ببرند و جلوه خاصی به کارهای خود ببخشند و اتفاقاً، طراحیهای آنها در صحنههای بین المللی نیز بسیار دیده میشوند.
هرچند که حضور چنین طراحانی کمرنگ است. اما در مقابل، طراحانی که کارهای آنها را در بازار مشاهده میکنیم به شکل صحیحی از هنر ایران در کارهای خود استفاده نمیکنند و آنها در کار خود، بیشتر، خیاطی و هنر برش و استفاده از پارچه را به کار میبرند و ایده این که چگونه از پارچهها و برشها بهترین نتیجه را دریافت کنند، کمرنگتر است که نتیجه اش را میتوان در لباسهای جشنوارههای بین المللی اخیر مشاهده کرد که با بازخوردهای متفاوتی از سوی مردم همراه بودند و از این طریق میتوان پی برد که آنها چه دیدگاهی به لباس این هنرمندان داشتند.
به عنوان مثال؛ در سالهای اخیر، برخی از طراحان، تکه کاملی از کاشیکاری کاخ گلستان یا شیشههای پنجره بنایی قدیمی را به صورت چاپ دیجیتال روی پارچه و لباسی اجرا کرده اند. در حالی که این شیوه درستی برای طراحی نیست چراکه ذهن طراح باید تربیت شود و پرورش پیدا کند تا بتواند ایده خود را از آن چه که مشاهده میکند، دریافت و اجرا کند و طبیعتاً جهت رسیدن به این مقصود، دارا بودن استعداد طراحی و ذوق و سلیقه هنرمندانه، شرط اول است.
ولی متأسفانه میبینیم بسیاری از این افراد، استعداد طراحی و نگاه زیبایی شناسانه ندارند و فقط کپی کاری انجام میدهند و به همین دلیل، برای انتخاب طراحان باید سخت گیرانه عمل کرد.
به دلیل این که فرهنگ سازی در این خصوص تا حدی کمرنگ بوده است، در حال حاضر، به شیوه کج دار و مریض پیش میرود و با این وجود، افرادی هم هستند که از لباس و سبکها و نقوش ایرانی استفاده میکنند.
ولی تعداد آنها انگشت شمار است. بدین صورت که آنها سعی میکنند لباسها را با استفاده از متریال و هنر و نقوش ایرانی و تلفیق با لباسهای دیگر به کار ببرند که در برخی از مواقع، موفق و گاهی ناموفق عمل کرده اند و این کار طراحان ناموفق میتواند به ضرر سلبریتیهایی باشد که میخواهند در صحنههای بین المللی ظاهر شوند. زیرا آنها به به دلیل عدم دقت کافی در طراحی، موجب میشوند که هیبت ظاهری هنرمندان در جشنوارههای بین المللی با استقبال خوبی روبرو نشود و در نتیجه، هم خودشان به عنوان طراح و هم سلبریتی ها، مورد هجمه عامه مردم و طراحان لباس حرفهای و متخصص قرار بگیرند.
طراحان از نقوش ایرانی و نقشهای متفاوتی الهام میگیرند. مثلاً افرادی هستند که به طور مشخص، از گلابتون دوزیهای ایرانی، نقوش گیاهی، اسلیمی، گلهای شاه عباسی و.. استفاده میکنند که اگر اینها با سلیقه انجام شوند، میتوانند چشمگیر باشند. به همین دلیل، کاش طراحان لباس، این نقوش ایرانی را به طور صحیح و زیبایی به کار ببرند چراکه وقتی هنرمندان با لباسهای خود در صحنههای بین المللی حضور پیدا میکنند سفیر فرهنگی کشور هستند و با انتخاب خوب میتوانند به خوبی بدرخشند.
از این رو، اگر در کشور، سختگیری در حیطهی تعریف صحیح از طراح لباس صورت بگیرد و هر فردی صرفاً با داشتن ارتباطات ویژه و یا کسب شهرت با هیاهوی ظاهری، وارد این حوزه نشود، آن چه که اصل و اصیل است بیشتر میتواند زیبایی را نشان دهد و در این میان، ناگفته نماند که ما طراحان لباسهای ایرانی ساکن در خارج از کشور هم داریم که بسیار به طرح و هنرهای ایرانی وفادار هستند و اتفاقاً در زمینه محصولات امروزی هم فعالیت میکنند. بنابراین، اگر با نگاه درستتر و حرفه ایتر به این موضوع پرداخته شود کارها شکیلتر خواهند بود.