حجاب چیست؟
تعریف حجاب در ویکی پدیا؛ حجاب یک یا چند پارچه است که برای پوشاندن بخشی از سر یا پوشاندن بخشی از بدن استفاده میشود.
حجاب در لغت نامه ی دهخدا؛ در پرده کردن، حجب، روگیری، عفاف، حیا، شرم.
به هر حال حجاب در منابع مختلف به یک معنی تعبیر می شود و آن پوشش است اما هر پوششی حجاب نیست. امروزه حجاب به همان معنی که همه میدانیم و برای پوشش زنان استفاده میشود و مقصود ما هم دقیقاً همین معنی میباشد.
بحث حجاب را از دو دورهی تاریخی پیش از اسلام یعنی دورهی باستان و بعد از آن بررسی میکنیم.
تاریخچه حجاب
در مورد حجاب زنان در یونان و روم باستان در دایره المعارف لاروس توضیحاتی داده شده است.
در این جا لازم میدانیم به خاطر این که ذهن شما کمی بازتر شود توضیح کوتاهی در مورد فرهنگ نامه ی لاروس بنویسم چون ممکن است باز هم در آینده به این فرهنگ نامه استناد کنم.
فرهنگ نامه ی لاروس دانشنامهای فرانسوی است که همه ی شاخه های دانش را پوشش میدهد و بر خلاف ویکیپدیا اطلاعات فقط توسط یک شخص وارد سایت می شود.
در فرهنگنامه ی لاروس از حجاب زنان یونان صحبت شده است. حجابی که تا روی پای آنها را میپوشانده است .
حتی زنان بعد از ازدواج اجازه نداشتند بدون حجاب در خارج از منزل حاضر شوند.
تنها معشوقهها بودند که می توانستند در مراسم و مهمانیها بدون پوشش باشند. اگر زنی میخواسته در یک مهمانی شرکت کند حتماً باید با پوشش کامل از منزل خارج میشده است.
در برخی از دورهها پوشش زن به صورت پارچه ای بلند و سیاه از سر آنان تا روی پا ادامه داشته و فقط دو جای خالی برای چشم ها در نظر گرفته میشده است.
زنان رومانی پوشش محکم و بلندی از پارچهی سیاه بر تن میکردهاند. زنان در شهر اسپارته در یونان باستان تا قبل از ازدواج آزاد بودند اما بعد از ازدواج باید خود را کامل میپوشاندند.
تاریخنگارانی همچون ویل دورانت و جواهر لعل نهرو معتقدند حجاب از میان زنان ایران باستان و هند در میان دیگر کشورها و آیین ها رواج یافته است.
برخی دیگر این گونه نقل می کنند که در دوران عادت زنان باید خانه نشین میشدند و این رسم کم کم به تمام ایام سرایت کرد و کلاً زن را خانه نشین کرد.
بعضی عللی که برای حجاب زن در دوران باستان تعریف شده است یکی ریاضت بوده است، دیگری دلایل اقتصادی مطرح شده است و از علت های دیگر عدم امنیت و عدالت اجتماعی و حسادت مرد به زن می باشد.
آنان که پیرو آیین رهبانیت و ریاضت بودند بنا بر اعتقادشان که رسیدن به منبع حقیقت و خدا تنها از راه دور شدن از مواهب و لذات دنیا می باشد از زن دوری کردند.
چون زن مظهر زیبایی میباشد و مردان با زنان به کامجویی میرسند، آنها را در پرده و حجاب کردند و ازدواج را منسوخ و عزب بودن را ستودند.
البته فقط زن نبود که جزو لذات به حساب میآمد بلکه آن ها ثروت اندوزی و بهره بردن از آسایشی که در پی داشتن ثروت به وجود می آمد را هم بر خود حرام کرده بودند و به فقر طلبی گرایش داشتند.
این مکتب نه تنها در هندوستان که در یونان از طرف کلیسا ترویج میشد.
از منظر عدالت و امنیت اجتماعی باید از زن محافظت میشد زیرا که در ایران باستان اگر صاحب منصب و شاهزاده ای زنی زیبا در خانه داشت او را از چشم همگان مخفی می کرد که اگر کسی به داشتن زنی در خانه ای آگاه می شد زن دیگر متعلق به خانه و زندگی خودش نبود.
همچنین در ایران باستان زن بعد از ازدواجش حتی به پدر و برادر خود هم نامحرم می شد و آن ها هم اجازه نداشتند او را ببینند.
زنان تنها با تخت های روان روپوش دار اجازه ی تردد در شهر را داشتند و نمی توانستند در معابر با مردان صحبت کنند.
برخی دیگر حجاب زن را مربوط به بستن دست و پای او در عرصه ی اقتصادی می دانند تا مرد بتواند به راحتی عرض اندام کند و زن را محبوس نگاه دارد.
تنها با گذاشتن حجاب بود که زنان از حرکت اجتماعی بازداشته می شدند.
علل فوق و علت های دیگری را هم که به پیدایش حجاب مربوط دانستهاند هیچ کدام نمی تواند دلیل اصلی به وجود آمدن حجاب باشد زیرا دلایل و ادلهی کافی برای آنها در دست نیست و این ها فقط حدسیات و گمانهزنیهای تاریخنگاران میباشد.
به هرحال هر زمان، چه در دوران باستان و چه در زمان حال مذهب همیشه وجود داشته است و هر قومی بنا بر اقتضای آیین خود نوعی از پوشش را می پسندیده است.
کما این که در این میان تعصبات و نظرهای شخصی هم در بیش و کم کردن آن بی تأثیر نبوده است.
تعریف حجاب در ادیان
در کتاب تورات میخوانیم که در شریعت ابراهیم پوشش برای زن تعریف شده است.
در اصول اخلاقی تلمود که یکی از کتاب های دینی یهود است نوشته شده اگر زنی در آیین یهودی بدون پوشش در انظار ظاهر میشد شوهرش اجازه داشت تا او را طلاق دهد.
در آیین مسیحیت هم زنان دارای پوشش بودند. در انجیل از زنان خواسته شده وقتی مشغول عبادت با خدا هستند شایسته است که سر خود را بپوشانند و به همین دلیل به زنان توصیه شده وقتی که خداوند خواسته در مقابل او که آفریدگار است پوششی بر سر داشته باشند پس در مقابل مردان هم باید حجاب داشته باشند.
حجاب در اسلام
جواهر لعل نهرو مینویسد که زنان اعراب در دوران جاهلیت حجاب نداشتند و بعد از اسلام که با دو امپراطوری هم جوارشان ایران و یونان ارتباط برقرار کردند اعراب هم برای زنان شان پوشش در نظر گرفتند.
در صورتی که این تعبیر اشتباه و همان طور که میدانیم اسلام حجاب را در قرآن برای زن تعریف کرده است.
آیاتی که در قرآن به حجاب زنان تاکید شده است آیه ی ۵۹ سوره ی احزاب و همچنین آیه ی ۳۱ سوره ی نور است.
در قرآن حجاب زن پوشش بدن و سر او به غیر از صورت و دست ها می باشد. به صورتی که برجستگی های بدن زن مشخص نباشد و هم چنین لباس او لباس شهرت نباشد.
حجابی که اسلام برای زن خواسته حجابی نه برای پنهان شدن زن در خانه است که از همه نوع فعالیت اجتماعی و اقتصادی بازماند؛ که از نظر اسلام تنها با حجاب است که زنان میتوانند بدون آزار دیدن از مردان به فعالیت های اقتصادی بپردازند.
و نه حجابی است برای دور کردن مردان از زنان که مردان بتوانند مرتاضگونه و به دوره از همه مواهبی که خداوند برای بندگانش خواسته زندگی کنند.
حجاب مردان
جالب است بدانید در متون تاریخی هیچ حجابی برای مردان تعریف نشده است و تنها اسلام مردان را ملزم به رعایت حجاب کرده است.
در قوانین اسلامی سر و موی مرد نیازی به پوشش ندارد و در مورد بقیه بدن هم تا جایی که معمولاً مردان میپوشانند باید پوشیده باشد. مثلاً از پوشیدن لباس تنگ و چسبان نهی شدهاند.
اما مسأله ی مهم تر برای مردان نگاه آن هاست که باید در مواجهه با زنان آن را حفظ کنند که در این زمینه آیات و روایات بسیاری نقل شده است.
به هر حال اینگونه که در تاریخ خواندهایم چه پیش از اسلام و چه بعد از آن زنان در همه جای دنیا دارای پوشش بودهاند.
گاهی دستخوش غیرت و یا تعصب های مردانه این پوشش اغراقآمیز شده است و سبب شده که زنان را نه تنها به حجاب امر کنند بلکه آن ها را در خانه هم پنهان دارند.
گاهی هم دچار تفریط بوده است و مانند زنان اعراب جاهلی سر و مو و زیورآلات خود را به نمایش میگذاشتهاند وتنها پوشش آن ها سربندی بوده که به پشت سر میآویخته است.
حالا با در نظر گرفتن مبانی تاریخی و ایده هایی که مطرح شده و آیات قرآنی شاید راحت تر و با دید بازتری بتوان در مورد مسأله ی پوشش و حجاب نظر داد و در مورد آن تصمیم گیری کرد.