قدرت داستان سرایی در بازاریابی رسانه های اجتماعی

داستان سرایی در صنعت مد وقتی به درستی انجام شود می تواند دنیایی از خلاقیت را به روی مخاطب باز کند. همه چیز با شناخت برند شما و درک متقابل مخاطبان شروع می شود. هنگامی که این امر برقرار شد، همه چیز در مورد ایجاد یک ارتباط عاطفی با مصرف کنندگان است. این ارتباط عاطفی، اگر به درستی انجام شود، می تواند مشارکت مشتریان را تضمین کند و در نتیجه شهرت شرکت شما را افزایش دهد. مشتریان تمایل بیشتری به انتخاب شرکت هایی دارند که شهرت برند آن ها در عام مثبت است. و مایل به پرداخت بیشتر برای محصولات آن ها هستند

چه چیزی باعث می‌شود تا دوباره به کتاب‌ها، سریال‌های تلویزیونی یا فیلم‌های مورد علاقه‌تان برگردید؟ احتمالا یک داستان خوب؛ ناشران و تولیدکنندگان این را می‌دانند و در استفاده از قدرت داستان برای جذب مخاطبان خود، به استادی تبدیل شده‌اند.
امروزه کسب و کارها کمتر به خرید مخاطب با تبلیغات پولی در رسانه های جمعی سنتی متکی هستند و به بازاریابی در رسانه های اجتماعی روی آورده اند. با این حال، برای موفقیت باید با ذهنیتی متفاوت با این رسانه جدید برخورد کنیم.

در تبلیغات، بازاریاب‌ها داستانی را که مردم می‌خواهند ببینند را با تبلیغاتی که برند هزینه آن را پرداخت می‌کنند، قطع می‌کنند. با این حال، در رسانه های اجتماعی، بازاریابان باید محتوایی را ایجاد کنند که مردم می خواهند ببینند. برندها باید با گفتن یک داستان خوب برای برند ، مخاطب را به خود جلب کنند
بر اساس نظریه هرم فریتاگ، داستان باید به پنج بخش تقسیم شود: مقدمه (تعریف)( introduction (exposition))، کنش در حال افزایش(rising action)، اوج(climax)، کنش سقوط و تصمیم (تخلیه)( falling action and resolve (denouement)). شکسپیر از این فرمول داستانی برای جذب مخاطبان زیادی برای نمایشنامه های پنج پرده خود استفاده کرد.
بر اساس داده‌ها، تبلیغاتی که یک داستان کامل را بیان می کنند (هر پنج عمل) محبوب تر هستند و تبلیغاتی که در رتبه بندی پایین نظرسنجی های مصرف کنندگان بودند، کمتر از یک داستان را (کمتر از پنج عمل) حکایت می کردند. داشتن هر پنج قسمت یک جرقه یا طرح دراماتیک را ایجاد می کند – همانند یک فرمول برای جذب کردن. این همان فرمول داستانی است که می توان در رسانه های اجتماعی نیز اعمال کرد.
رسانه های اجتماعی به تولید محتوای مکرر، ثابت و با کیفیت بستگی دارد. مدیران برندها که عادت داشتند کمپین های تبلیغاتی سالانه با مجموعه ای از ۳ تا ۶ آگهی تولید کنند، اغلب در این فکر هستند که روزانه یا هفتگی چه چیزی در شبکه های اجتماعی خود پست کنند.
ایجاد یک داستان بزرگتر برای برند می تواند پایگاه محتوایی مورد نیاز را در اختیار شما قرار دهد. سپس هر پست یا پاسخ می تواند یک ذاستان کوچک یا نقل قول شخصیتی باشد که داستان کلی را بیان کرده و به پیش می برد. با پیروی از فرمول پنج عملی، درام و جذابیت را به رسانه های اجتماعی خود اضافه کنید.
بازاریابی رسانه های اجتماعی در پنج عمل بدین شکل است:
عمل ۱: مقدمه. که به آن شرح کردن(Exposition) نیز می گویند، که شامل: جزئیات پس زمینه‌ای موضوع، زمینه، رویدادهای قبلی، شخصیت و غیره است. مردم برندها را فقط برای محصولات و خدمات نمی خرند، بلکه برای داستان پشت سر ان نیز می خرند آیا تاریخچه، افراد ، ماموریت یا چشم انداز شرکت خود را از طریق محتوای رسانه های اجتماعی خود به اشتراک می گذارید؟
عمل ۲: اقدام در حال افزایش. این مجموعه‌ای از حوادث یا رویدادهای مرتبط است که داستان را کم کم به سمت نقطه‌ اوج که بیشترین علاقه و جذابیت را نشان می‌دهد، میبرد. مراقب پست های یک دست باشید که به سادگی حاوی اطلاعات یکسانی هستند و بارها و بارها به روش های مختلف انتشار میشود. از منظری بسیار بزرگتر به ایجاد پست‌های رسانه‌های اجتماعی فکر کنید که بر روی یکدیگر به سمت یک اقدام بزرگ، آشکار یا نقطه عطفی که طرفداران و دنبال‌کنندگان می‌توانند منتظر آن بوده ، آن را چک میکنند و برای دیدن دوباره آن برمی‌گردند، فکر کنید.
عمل ۳: اوج. این نقطه عطفی است که سرنوشت شخصیت اصلی داستان را تغییر می دهد. دو راه برای فکر کردن به این عمل برای بازاریابی وجود دارد. راه اول: تلاش‌های کاراکتر اصلی برند خود در شبکه های اجتماعی را شناسایی کنید. آیا پست‌های شما بر بیان داستان برند متمرکز شده‌اند یا بر بیان داستان مشتری شما متمرکز شده‌اند. در رسانه‌های اجتماعی شما می‌خواهید با استفاده از نقاط قوت برند، محصول یا خدمات برند درواقع برند یا مشتری را در حال رسیدن به نقطه عطف یافتن راه‌حل یا غلبه بر یک چالش معرفی کنید.
عمل ۴: عملکرد سقوط. در حین سقوط، عواقب نقطه عطف با جزئیات بیشتری آشکار می شود. در رسانه های اجتماعی آن نتایج را بیان کنید. اگر مانعی برطرف شد، چه نتایجی برای برند یا مصرف کننده به همراه خواهد داشت؟ اگر از فرصتی استفاده شد، فواید و نتایج بسیاری را که به سوی یک پیروزی نهایی اشاره می‌کنند، به تفصیل شرح دهید.
عمل ۵: حل و فصل. در اینجا همه وقایع به صحنه پایانی درام یا روایت منجر می‌شوند. درگیری ها برای شخصیت ها حل می شود که باعث رهایی از تنش و اضطراب می شود. در اینجا محتوای رسانه های اجتماعی باید برند یا مشتری را برنده نشان دهد. نگاهی به هدف نهایی برند و مشتریانش ارائه دهید. پایان خوش شما چیست؟
هاوارد گوسیج، نویسنده مشهور دهه ۱۹۶۰، میگوید که مردم تبلیغات را نمی خوانند، بلکه آنچه را که دوست دارند می خوانند. این فکر اکنون در دنیای دیجیتال ما بیشتر کاربرد دارد. در رسانه های اجتماعی به مخاطبان خود آنچه را که دوست دارند بدهید. مردم داستان دوست دارند. آیا از هر پنج عمل داستان سرایی در محتوای رسانه های اجتماعی خود استفاده می کنید؟