مصاحبه با هدی کاتبی برای من لذتبخش بود والبته پر از پسلرزه…
هدی را در ایران بیشتر بهعنوان فشن بلاگر میشناسند، اما او خودش را بیشتر یک فعال اجتماعی و البته با تاکید، خود را Community Organizer میداند؛ کسی که توانایی برانگیختن و هدایت یک گروه، برای انجام یک هدف اجتماعی را دارد. او همچنین در کمپینهای مختلف مبارزه با نژادپرستی، حقوق زنان، مسئلهی فلسطین، یمن و تحریم علیه ایران شرکت و موضعگیری کرده که در شبکههای مختلف امریکا بازتاب متفاوتی نیز داشته است، بارها در مجلات Vogue -BOF iD Magazine- Guardian-Newyork times مصاحبه و مطالبی از او چاپ گردیده و همچنین در BOF Voice 2019 نیز بهعنوان سخنران حضور داشته است.
هدی کاتبی یک مبارز در برابر تبعیضهای نژادی
عصر حاضر ما پر از تبعیضهای فراوان نژادی، جنسیتی و یا اعتقادی است، اما به نسبت زمانهای گذشته صدای اعتراضات هم بیشتر شنیده میشود. از هدی در مورد اینکه چرا افراد بیشتر از قبل تلاش میکنند که صدای مستقل خود را به گوش دیگران برسانند و اینکه چرا انقدر این مسئله مهم شده سؤال پرسیدم و او اینطور جواب داد: “همه آدمها یک پیشینه منحصربهفردی دارند و این پیشینه باعث میشود که تجربه خاصی را هم بهدنبال خودش بیاورد. وقتی صحبت میکنیم با جمع بزرگی از آدمها مواجه میشویم که استوری متفاوت اما رویکرد یکسانی نسبتبه یک مسئله دارند و این برای زمان بسیار با اهمیت است”.
فضای بلوتین و آزادیهایی که در اختیار ما قرار میدهد
آیا Blue Tin هم براساس همین طرز تفکر شکلگرفته؟
هم بله و هم نه. اینکه مدیران ارشد تمام برندها مرد بودهاند و زنان در بخش کارگری مشغول کار بودند خیلی برای من خوشایند نبود و ما در روز بارها اخبار آزار و اذیتهای زیادی را در مورد این کارگران و وضعیت زندگیشان میشنیدیم .هدف من این بود محیطی را فراهم کنم که بخشی از زندگی آنها باشد. ما گاهی اوقات وقت کافی نداریم که به خودمان فکر کنیم و اینکه واقعاً از این زندگی چه درخواستی داریم و قدرت واقعی ما در چه چیزیست.
چطور شروع کردید؟
“من تصمیم داشتم لباسهایی را تولید کنم و به دنبال یک فضای مناسب در شهرهای مختلف گشتم و درنهایت در شیکاگو توانستم آن چیزی را که میخواهم را پیدا کنم. خیلی بزرگ نیستیم و ما درحال رشد هستیم .از نیروهای کار مهاجر استفاده میکنیم اما آنچه که مهمه کیفیت و مهارت درکارشان است، ما به کیفیت اهمیت زیادی میدهیم.
بهعنوان یک شغل اخلاقی و بهعنوان یک Ethical Brand توجه به شرایط زندگی کارگران و کارمندان خیلی اهمیت دارد، در این زمینه چه کار میکنید؟
” درآمد فقط یک قطعه از زندگی ماست. ما نیاز به ارتباط داریم. در مواقع زیادی نیاز به درمانهای روانی داریم. در اینجا آدمهایی هستند که از همسران بیمارشون مراقبت میکنند، درنتیجه از لحاظ مراقبتهای درمانی و مراقبتهای روانی کمک لازم دارند “.
هدی در ادامه گفت:” ما سعی میکنیم همه اینها را با شریک کردن افراد در بلوتین فراهم کنیم. ما اینجا فعالیتهای جمعی زیادی داریم، بازیهای گروهی خیلی زیادی انجام میدهیم که در این بازیها خیلی وقتها در مورد مسائل و مشکلاتمان صحبت میکنیم”.
داشتن یک برند اخلاقی در سطح جهانی چقدر امکانپذیره آیا این فقط یک لغت زیباست یا کار انجامشدنی؟
واقعیت اینه که در دنیای سرمایهداری و در سطح کلان امکانپذیر نیست، ما میتوانیم در سطح کوچک این موضوع را رعایت کنیم، اما داشتن زنجیره تامین پاک آن هم در سطح کلان و نظام سرمایهداری کار بسیار سختی است.
به این فکر میکنید که تبدیل به یه برند جهانی بشوید؟
همهچیز به شرایط بستگی دارد ما یک مدل بیزینسی هستیم که موفقیت او در این است که شرکتهای دیگه هم این مدل را اجرا کنند.
اگر در ایران ساکن بودید چه شغلی رو انتخاب میکردید؟ فشن بلاگر؟استایلیست یا فعال اجتماعی؟
جواب این سوال برای من خیلی سخت است. مطمئن نیستم. ما تحت شرایط زندگیمان تغییرمیکنیم، ممکن است، حتی رویکرد دیگری را در مورد حجاب انتخاب میکردم. انجام خیلی کارها در اینجا راحتتر است، اما در ایران سخت و البته بلعکس.
چه هدفی از نوشتن کتاب Tehran Street Style داشتید؟ آمریکاییها چه تصوری ازپوشش ما دارند؟
آمریکاییها خیلی کم در مورد ایران میدانند، تحریمها خیلی در این مورد تاثیرگذار بوده است. اصل این تحریم برای مردم بود و باعث شده است که خیلی از آدمهای دنیا را مجبور کند که حتی در مورد ایران فکر هم نکنند و واقعاً در این زمینه موفق بودند. هدی در ادامه علت نوشتن کتابش اضافه میکند؛ من میخواستم که با این کار نشان بدم که در بخشی از دنیا آدمهایی زندگی میکنند که با فرهنگ پوشش آشنا و در آن بسیار غنی هم هستند. برای آمریکاییهایی که هیچچیز در مورد ایران نمیدانند کتاب بسیار جالبی بود.
دوست دارید که در آینده در ایران هم به فعالیت داشته باشید؟
بله حتما این موضوع برای من بسیار مهم است.
آنچهکه در زمان بازنویسی مصاحبه نظر من رو به خودش جلب کرد، تعداد دفعات به کار بردن کلمهی ارتباط در صحبتهای هدی بود که باعث بوجود آوردن این ذهنیت برای من شد:
در زندگی تمام آدمها در هر جای کره زمین فاکتورهای مشابهی برای تغییر روند زندگی وجود دارد و این شباهتها تحت تاثیر روابط، پیشینه، پوشش و موقعیت ایجاد میشود و همین عوامل هم باعث میشوند تا آدمها زبان مشترکی پیدا کنند.