ضرورت توجه به سلایق و گرایشهای اجتماعی در مُد و لباس
نشست مدیریت دانش و نوآوری فرهنگی اجتماعی مد و پوشاک ایرانی
باید سلایق فردی و دستگاهی را کنار بگذاریم و به دستاوردهای فرهنگی ملموس و ناملموس توجه داشته باشیم.میراث ما در حوزه مد و لباس وسیع است. توجه به سلایق و گرایشهای اجتماعی نیز مسئله حائز اهمیتی است که برای ایجاد نوآوری ضروری است.
پنجمین پیشنشست همایش علمی «پژوهشهای راهبردی پوشاک ایرانی و سبک پوشش ایرانی- اسلامی» با عنوان «مدیریت دانش و نوآوری فرهنگی –اجتماعی مد و پوشاک ایرانی»، یکشنبه ۵ تیر ۱۴۰۱، با حضور بهنام زنگی، رئیس انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران و بدرالدین احمدی، پژوهشگر و مربی آموزشی دانشگاه تربیت مدرس و به دبیری زینب محمودیان بهصورت برخط برگزار شد.
رییس انجمن علمی پژوهش های هنری ایران در این نشست با بیان اینکه ایرانی ها از بدو پیدایش تمدن به مسئله حیا توجه بارزی داشتند، عنوان کرد: در جوامع صنعتی که تولید پوشاک دغدغه نیست و تنوع نیز وجود دارد، بحث ارزشی آن پیش می آید. در ایران طی حکومت های مختلف از بازنمایی اندام بدون لباس پرهیز می شده است. حیا در ایران جلوههای زیادی داشته است و ایرانیان به این مسئله توجه بسیاری می کردند.
وی اظهار داشت: باید گذشته را مد نظر داشته باشیم تا ببینیم باورهای امروز از کجا می آید. مسئله آیین های ایرانی مطرح است که تاکید ویژه بر روی لباس دارد. هر آیین لباس مخصوص خود را دارد. اقلیم هم مطرح است. بخشی از تنوع لباسی ما به تنوع اقلیم بر می گردد چرا که نیازهای انسان در اقلیم های مختلف متفاوت است. ما در ایران آب و هوای متنوع داریم، بر این اساس مد و پوشاک ایرانی متنوع شکل گرفته است.
این پژوهشگر با اشاره به تنوع مد و پوشاک ایرانی بیان کرد: امروزه با تنوع ارزشمندی از پوشاک مواجه هستیم که تحت تاثیر اقلیم است. فرهنگ جوامع محلی نیز در تنوع لباس اثرگذار است. فرهنگ جوامع محلی برگرفته از اقلیم، زبان، هنر، فرهنگ، الگوهای زندگی و تراکم جمعیتی است. خُردهفرهنگ ها و نوع معیشت نیز در نوع لباس اثرگذار هستند. مسئله دیگر مدیریت دانش تجربه است که یکی از اصول بنیادی توسعه محسوب میشود. اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید دانش را قابل فهم و بهرهبرداری کنیم که متاسفانه ما به این مسئله توجه نکردیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بسیاری از هنرهای سنتی در فرش، معماری و بافت پارچه رو به فراموشی است. نسل استادکاران این هنرها در حال دگرگونی است و شغل این عزیزان ادامه دهنده ای ندارد و این مسئله کلی آسیب فرهنگی و اقتصادی به ما می زند. زمانی یک دانشجوی چینی داشتم که از او خواستم در کلاس در مورد فرهنگ چین صحبت کند. او یک جعبه شیک به من هدیه داد.
در آن جعبه تعدادی کاغذ بریده به شکل پاندا، پرنده و المان های فرهنگی بود. به من گفت اینها کار دست یکی از استان های چین است که هنرشان قیچی است. جالب بود با اینکه این هنر کاربردی نداشت اما آنها با مهارت و ظرافت آن را تبدیل به یک کالای فاخر کرده بودند و در حوزه اقتصادی و گردشگری آن را وارد کرده بودند.
زنگی اظهار داشت: سیمرغ از اساطیر ما می آید، در دل ادبیات رفته و در فضای فرهنگی هم جلوهگری کرده است. اگر فکر کنیم میبینیم سیمرغ نماد به هم پیوستن انگیزهها و جوششها است و ما نتوانستیم به روش مدیریت دانشی آن را به یک الگو تبدیل کنیم. وقتی تواناییهای فردی به هم وصل شوند یک توانایی بزرگ حاصل می شود.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه الگوها و ارزش های دیرین را باید به حوزههای جدید صنعتی منتقل کنیم، عنوان کرد: یک چیزی برای حقانیت میراث فرهنگی ما کفایت می کند؛ وقتی دستاوردی قرنها استوار یافته یعنی ارزشمند است؛ به عنوان مثال فرشی که سال ها بافته می شود، ارزشمند است و باید یک گام جلوتر رویم و ببینیم چطور می توانیم این کیفیت را حفظ کنیم.
رییس انجمن علمی پژوهش های هنری ایران بیان کرد: در درجه اول باید به مد و پوشاک ایرانی نگاه علمی و واقع بینانه داشته باشیم. ما باید رویکرد پژوهشمحور و دانشمحور داشته باشیم. متاسفانه مطالعه علمی در مورد لباسهای بومی نکردهایم. سیاستگذاری درست و مبتنی بر دانش مسئله دیگری است. باید سلایق فردی و دستگاهی را کنار بگذاریم و به دستاوردهای فرهنگی ملموس و ناملموس توجه داشته باشیم.
این پژوهشگر حوزه صنایع فرهنگی خاطرنشان کرد: دستاوردهای ملموس ما زیاد است. می بینیم که انواع پارچهها در اقلیم های مختلف در کشور ما بافته میشود. از طرفی میراث ناملموس ما نیز زیاد است که متاسفانه ما به آن بی توجهی کردیم. دستمایه در حوزه هنر زیاد داریم. در حقیقت میراث ما در حوزه مد و لباس وسیع است. توجه به سلایق و گرایشهای اجتماعی نیز مسئله حائز اهمیتی است که برای ایجاد نوآوری ضروری است.
در این نشست، بدرالدین احمدی نیز با بیان اینکه نوآوری در روشهای انتقال تجربه و مدیریت دانش بر اساس معیارها و ملاک های کلی در یک جامعه تدوین می شود، عنوان کرد: این سیاست ها همان سیاست رسمی و اتفاق نظر مسئولان امور در تدوین مهمترین اصول و اولویت های لازم در حرکت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
وی اظهار داشت: فهرستی از بایدها در حوزه مد و پوشاک ایرانی باید کنار هم قرار گیرد. از طرفی ناکامیها، شکستها، نقاط ضعف و تهدیدها نیز در فهرست نبایدهای این حوزه باید جای داده شود. کاربری مدیریت در شیوه گردآوری اطلاعات دانشی و حرکت از کمیت به کیفیت دانش جایگاه ارزشمندی نزد مدیران اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری دارد.
این مربی آموزشی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه باید از تجربیات دیگران بهره بگیریم، بیان کرد: از انتقال مستندسازی گذشته باید استفاده کنیم. می توانیم با نقشه راه به تولید دانش وصل شویم. با قابلیت مختلف باید دانش را به خِرد تبدیل کنیم. کاربردیسازی خرد توسط دانش صورت می گیرد. باید با ریسک و محدودیت پروژهها و اثرگذاری آنها آشنا باشیم، ارتباطات خود را قوی کنیم و هزینه و زمان را نیز ملاک قرار دهیم.
احمدی با بیان اینکه مدیریت دانش در ایران به عنوان یک رشته اصلی علمی با ویژگی دانش مدار در نظر نگرفته شده است، افزود: ضرورت احتیاج به فضای مدیریتی بر پایه علم، هنر و فرهنگ در رأس امور هدفگرا قرار دارد ولی وجه تمایز با عنوان دستورکار عملیاتی با شیوه اجرا تحت تاثیر جامعیت نیاز و ضرورت مطرح نشده است. مدیریت و هدایتگری در علم، هنر و فرهنگ می تواند مستقیم و غیر مستقیم به جایگاه فرهنگ و اقتصاد مرتبط باشد.
وی خاطرنشان کرد: اگر مد و پوشاک ایرانی از علم، هنر و اخلاقیات بهره مند نباشد، اثر کمی دارد و یا اینکه اثر منفی دارد. فرهنگ و هنر همانند یک خوراک روحی برای ایجاد تحول در فرد و اجتماع اثر مستقیم بر تامین نیازهای بشری میگذارد. ابعاد اقتصادی هنر بر کسی پوشیده نیست زیرا خلق و تولید آثار صنعتی و هنری و سرمایه گذاری برای دسترسی به فرآورده های کمی و کیفی استاندارد مستلزم بازگشت سرمایه است. از طرفی دستاوردهای فرهنگی باید در جامعه عرضه شود.
احمدی تصریح کرد: تاثیر نقش شاخصها بر نظارت و مدیریت پروژه های دانش محور عبارتند از اصول و مبانی باورها، زمینه آموزشی و پژوهشی، زمینه اقتصادی اجتماعی، خلاقیت و نوآوری، اصالت ارزش ها، عدالت محوری، برنامهریزی جامع و مسئولیت پذیری.
این پژوهشگر عنوان کرد: برای تولید دانش محور محصول صنعتی یا هنری نیاز به طراحی، مدل سازی، مواد اولیه، سرمایه اولیه، سناریو و روش تولید است. اصول و مبانی باورها حتی از اسطوره می توانند اثر بپذیرند. فضاهای آموزشی اگر اثربخش باشند به ما این اجازه را می دهند که در فضای پژوهشی عمق بیشتری داشته باشیم.