این روزها تولیدکنندگان صنعت کفش ایرانی مانند دیگر صنایع با مشکلاتی در زمینه تولید کفش مواجه هستند.
ایران در صنعت کفش جایگاه دوازدهم را به خود اختصاص داده و سهم تولید جهانی حدود 1 درصد است.
سهم مصرف ایران از مصرف جهانی هم 1.1 درصد بوده اما متاسفانه سهم واردات از مصرف 22درصد بوده ، به طوری که ضریب استفاده کفش در ایران 2 است. به بیانی سادهتر اگر هر ایرانی یک جفت بیشتر کفش مصرف کند صنعت کفش نیز رونق خواهد گرفت.
تحقیقات و آمارهای نشان میدهند که صنعت کفش بین 71 رسته کاری رتبهی 4 را در زمینه اشتغالزایی به خود اختصاص داده است.
اولویتهای این صنعت بیشتر بر پایه سرمایه گذاری، مد و برندسازی، ایجاد کانالهای توزیع پیشرفته، توسعه صادرات و از جمله تبلیغات برای استفادهی مردم از تولیدات داخلی قرار دارد.
بر ما پوشیده نیست که کفش یک کالای مصرفی است اما ضریب پایین مصرف کفش در ایران نشان میدهد که درآمد سرانه ایرانیها رو به کاهش است و از همین جهت تقاضا کاهش پیدا کرده و مردم قدرت خرید کفش را ندارند.
در ادامه به مشکلات اصلی در این صنعت میپردازیم.
مشکلات اصلی در تولید کفش
- موانع موجود بر سر راه واردات مواد اولیه و توزیع ناعادلانه : از زمانی که سقف قیمتی روغنهای دیاوپی (DOP) برداشته شده، واحدهای تولیدی دچار مشکلاتی شدهاند. قیمت جهانی هر کیلو از این روغن حدودا بین 8 تا 9 هزار تومان است اما در وضعیت کنونی با سه برابر افزایش به فروش میرسد. تا زمانی که این سقف قیمتی برداشته نشود مشکلات تامین مواد اولیه نیز حل نخواهد شد.
- دیگر مشکل در مورد واردات پوست خام است. تولیدکنندگان خواستار تسهیل در روند واردات پوست خام هستند.
- مشکلات ماشین آلات قدیمی: بسیاری از ماشین آلات این صنعت، فرسوده شده و به روز نیستند و این خود باعث میشود تا تولیدکنندگان نتوانند با رقبای خارجی رقابت کنند.
- متاسفانه دولت به تولیدکنندگان وام با بهرهی پایین نمیدهد و تولیدکنندگان معتقدند با وام با بهرهی 27 درصد فاتحهی این صنعت خوانده خواهد شد.
- ضعف در بازاریابی: یکی از مواردی است که موجب عدم موفقیت در عرضه کفشهای تولیدی شده است. در حال حاضر راههای فروش کاملا عوض شده و مشتری نیز دنبال کفشهای با کیفیت و مدلهای متنوع است. دیگر نمیتوان به راحتی به مشتری کفش فروخت چون مشتری دنبال جذابیتهای خاص یک کالا است تا او را ترغیب به خرید کند. شرکت در نمایشگاههای کفش و عرضه تولیدات خود میتواند موجب رونق صنعت کفش شود.
- نکتهی مهم این است که یک تولیدکننده هرگز نمیتواند یک فروشندهی خوب نیز باشد و باید آن را به کاردانی سپرد که اصول فروش را بلد باشد. سپردن امر تولید و فروش به یک نفر میتواند مشکلاتی را برای تولیدی به وجود آورد.
- واردات کفشهای قاچاق از کشورهایی مانند چین و ترکیه: مانع بزرگ دیگر بر سر راه تولیدکنندگان قاچاق است. زمانی این واردات بیرویه کمر تولیدکنندگان را خم کرد اما رفته رفته با رغبت مردم نسبت به کفشهای چینی این کفشها کمرنگ شدند اما متاسفانه همچنان روند واردات قاچاق ادامه دارد. سوال اصلی این است که وقتی ایران خود تولید کنندهی بزرگ صنعت کفش در خاورمیانه است چه لزومی به ورود کفشهای خارجی است؟ کفش ترکیه نیز بر روی ایران متمرکز شده و 90 درصد قاچاق کفش را به خود اختصاص داده است. متاسفانه مردم به سمت کفشهای ترکیه رو آوردهاند و این خبر خوبی برای تولیدکنندگان ایرانی نیست.
- شیوع ویروس کرونا: تعطیلیهایی که کرونا به وجود آورد موجب کاهش تقاضا شد و آمارها نشان میدهد تا کنون صنعت کفش 30 درصد از بازار خود را از دست داده است. تولیدکنندگان میگویند قبل از کرونا خریداران جنس را به صورت نقد خریداری نمیکردند اما ما برای خرید مواد اولیه نقد حساب میکردیم. به نظر می رسد بازار صنعت کفش قبل از کرونا وضعیتش از دو سال قبل آن نیز بهتر بوده است. با شیوع بیماری کرونا بازار شب عید این صنعت نیز رو به نابودی رفت و اکثر جنسهای تولیدکنندگان در انبار ها ماند و دلیل آن هم وحشت مردم از رفتن به بازار بود تا دچار این ویروس نشوند. البته ویروس کرونا موجب بسته شدن مرز ها و جلوگیری از صادرات نیز شد. به این صورت بازارهای خارجی نیز از دست رفت.
از دیگر مشکلات این صنعت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- امکان استفاده از مالیات بر ارزش افزوده وجود ندارد.
- افزایش قیمت مواد اولیه و پایین آمدن کیفیت آن.
- برای ادامهی تولید ، سود تولید کننده و دستمزد نیروی انسانی کاهش پیدا کرده است.
- برای صادرات داشتن کارت بازرگانی الزامی است.
یکی از مشکلاتی که هم تولیدکننده و هم نیروی کار را درگیر کرده بخشنامههای نهادهای مختلف دولتی است. تولیدکنندگان میگویند ما به جای اینکه به فکر تولید و ارتقا محصول خود باشیم باید پلههای ادارههای مالیات، شهرداری و تامین اجتماعی را بالا و پایین کنیم!
زمانی که یک کارآفرین بخواهد یک تولیدی راه بیاندازد بلافاصله شهرداری، محیط زیست، تامین اجتماعی و دارایی به جای اینکه فرصت دهند تا این تولیدی به درآمد و سود برسد و از محل درآمدهای خود انتظارات این ادارات را برآورده کند، با فشارهای خود شرایط را طوری فراهم میکنند تا کارآفرین به جای فعالیت رسمی و شناسنامهدار به سمت غیررسمی رو آورد و نتیجه این میشود که کارگر و نیروی کار نتواند از مزایای سازمان تامین اجتماعی و بیمه برخوردار شود. متاسفانه بسیاری از کارگران ماهر در این صنعت به صورت روزمزد کار میکنند و بیمه نیز نیستند.