طرح ماریا گراتزیا از برند دیور در هفته مد پاریس
ماه مُد زنانه بهطور کلی و با وجود استثناهایی به نمایش مجموعههای پاییز و زمستان ۲۰۱۹ اختصاص داشت. این برنامه هفتم فوریه از نیویورک شروع شد، در لندن و میلان ادامه داشت و روز پنج مارس در پاریس و با نمایش لویی ویتون در موزه لوور پایان یافت. از بین این چهار شهر بزرگِ مُد، این گزارش شرح مختصری است از برخی مجموعههای هفته مد پاریس.
بخش نخست این گزارش:چرا با وجود تبلیغات اینترنتی و شبکههای اجتماعی، نمایشهای مُد ادامه دارد؟
دیور و فمینیسم به سبک ماریا گراتزیا
سال ۲۰۱۶ ماریا گراتزیا کیوری همکار سابق خود پیرپائولو پیچولی را که با هم در ولنتینو مجموعههای درخشانی را طراحی کرده بودند، ترک کرد و با تبلیغات و سر و صدای فراوان بهعنوان نخستین «مدیر خلاقیت» زن در تاریخِ مزون کریستین دیور به این برند پیوست.
با این حجم تبلیغات، بسیاری انتظار داشتند مزون دیور به سمت متفاوتی حرکت کند؛ با این حال به نظر بسیاری از منتقدان از آن روز تا به حال ماریا گراتزیا کار قابل توجهی در راستای این عنوان دهان پرکن نکرده و در جلب نظر مثبت ناظران هم موفق نبوده است. در واقع مجموعههای او بیشتر از اینکه به خود لباسها و طراحی خلاقانه متکی باشند به شعارهای سطحی فمینسیتی (حک شعارهایی مثل: همه ما باید فمینیست باشیم و …روی تیشرتها) و اجراهای فرعی و باشکوه که در حاشیه (شاید هم مرکز) نمایشها برگزار میشود متکی است. از جمله میتوان به رقص بالرینها یا اجرای سوارکاران مکزیکی در نمایش مجموعههای فصل قبل آن اشاره کرد.
در نمایش مجموعه اخیر دیور، ماریا گراتزیا به سراغ کارهای هنرمند فمینسیت توموزا بیانکا رفت که با بدن برهنه خود اشکالی شبیه حروف مختلف الفبا خلق میکرد. حروف کلمه دیور هم به همین شکل بر سردر موزه رودن، محل نمایش مجموعه نقش بسته بود. در عین حال عنوان کتاب «خواهری جهانی است»، مجموعه مقالات فمینیستی از رابین مورگان هم روی تعدادی از تیشرتهای چندهزار یورویی دیور چاپ شده بود.
رابین گیون منتقد واشنگتن پست میگوید لباسها تعریف چندانی نداشتند و برخلاف شعار، نمایش لباسها هیچ نشانی از ابراز بیان زنانه نداشتند و آن اثر خاص و تاثیرگذاری که از مهمترین مزون فرانسوی انتظار میرود به هیچ وجه در مجموعه وجود نداشت. باز هم شاهد تکرار الگوها و طرحهای یکنواخت و بی روح مجموعههای قبلی بودیم که تنها در رنگ و پارچه تغییر کرده بودند.
سنلوران و سِلین
آخرین هفته مُد پاریس، به نوشته لوموند واکنشی بود در برابر نفوذ مُد خیابانی، بازگشتی بود به ایده «شیک»؛ لغتی که هرچند ظاهرا ریشه آلمانی دارد و به معنی لباسی است که برتن مینشیند با پاریس و مُد این شهر گره خورده است. به قول رولان بارت که میگفت شیک یعنی شَنِل.
در چارچوب گسست از خیابان و بازگشت به ایده «شیک»، آنوتنی واکارلو در ایوسنلوران به عنوان مثال به مجموعههای مشهور طراح فقید این برند در دهه ۷۰ رجوع کرد: پیراهنهای توری و بدننما، کتهای بزرگ، سبک پوشش استایل آیکونهای این برند مثل بتی کترو، کاترین دنوو و بیانکا جگر، کت و شلوارهای کلاسیک سن لوران برای زنان.
در بخش پایانی نمایش تمامی نور محل نمایش (سازهای در کنار برج ایفل) خاموش شد و مدلها در تاریکی و با پیراهن، کفش و خزهای مصنوعی رنگارنگ شبرنگ ظاهر شدند. این نمایش را میتوان در واقع ارجاعی مدرن به طراحیهای سن لوران و استفاده او از هارمونی رنگهای چندگانه دانست. از دیگر نکتههای جالب توجه مجموعه، بازگشت اِپُلهای بزرگ، کت و پالتوهایی با شانههای پهن بود که البته تنها در مجموعه سن لوران ظاهر نشدند بلکه در مجموعههای بالمن، ژیوانشی و بالنسیاگا هم دیده شدند. هرچند که اولین کسی که به تازگی به اِپُلهای بزرگ بازگشته مارک جیکوبز بود که او هم البته مجموعهاش را به یاد سن لورانِ دهه هفتاد طراحی کرده بود. ترندی که از آن به عنوان نشانهای از اهمیت قدرت بخشی به زنان در عصر پسا metoo# یاد میشود.
نمایش سلین چرخشی کاملا محسوس با آنچه فصل پیش دیدیم داشت، مجموعهای که شدیدا با انتقاد روبهرو شده بود.
برند سلین در درهه چهل میلادی توسط سلین ویپیانا و با هدف طراحی لباس برای زنان طبقه متوسط و بورژوای فرانسوی ایجاد شد. سلین همواره سعی داشت لباسهایی برای زنان مستقل که با ترند روز فاصله داشتند طراحی کند. موضوعی که هر طراحی پس از او تفسیر خودش را از آن داشت و در زمان فیبی فایلو این رویکرد به اوج موفقیت و محبوبیت رسید. این بار ایدی سلیمن، مجموعه ای بدون دستاویز به هیچ ایده سیاسی، هنری و فرهنگی و تنها و تنها برای زن شیک پوش آرمانی سلین طراحی کرد: لباسهایی که برای هر زنی با هر سایز و اندازه ای مناسب و برازنده خواهد بود. در مجموعه مذکور خبری از ترند داغ امروز نظیر لوگو و نوشتههای بزرگ، هودی و کفشهای کتانی نبود، در عوض بوتها، بلیزرها، مدلهای اخمو با عینکهای خلبانی، دامنهای تویید و شِنل ها بودند که در طول نمایش این مجموعه تحسین شده حکمرانی میکردند.
یوجی یاماموتو و چادرهای سیاه
در پایان نمایش مجموعه پاییزی طراح مشهور ژاپنی، یوجی یاماموتو، پنج مدل پوشیده در لباسهای سیاه که تنها یک چشمشان مشخص بود، روی صحنه ظاهر شدند، دربرخی شبکههای اجتماعی از آن به عنوان اشارهای به چادر سیاه ایرانی یاد شد، در حالی که به نوشته ایمی ورنر در وُگ منبع الهام یاماموتو پوشش زنان لیمایی قرن پانزدهم (تحت استمعار اسپانیا) بودند که تمام بدن خود جز چشمان را به قصد اغواگری میپوشاندند، به علاوه یاماموتو را به عنوان طراحی آوانگارد میشناسند که آثارش با ارجاع به معیارهای زیباشناسی هنر کشورش و بیتوجه به اخبار و ترندها طراحی میشود. ایده پوشش کامل و آهسته برهنه شدن و اغواگری نه تنها در این مجموعه که در مجموعههای قبلی او بارها تکرار شده است (از مشهورترین آنها میتوان به مجموعه بهار ۱۹۹۹ اشاره کرد) غریب به اتفاق لباسهای او به دلیل همین رجوع به هنر ژاپن، گشاد و سیاه هستند و ارتباطی به چادر ندارند. درباره استفادهاش از رنگ محبوبش سیاه، در مصاحبهای با نیویورک تایمز اینطور به سوزی منکنز، منتقد مشهور گفت : «سیاه همزمان هم رنگ حیا است و هم رنگ غرور؛ اما مرموز هم است. وقتی کسی سیاه میپوشد میگوید: من با تو کاری ندارم تو هم با من کاری نداشته باش.»
لویی ویتون و شَنِل
چند فصلی است که لویی ویتون موزه لوور را به عنوان محل نمایشهای خود انتخاب کرده است. دکور و پس زمینه نمایش اما نمای عظیمی از مرکز فرهنگی و هنری ژرژ پمپیدو بود؛ موزهای که درون موزه دیگر ساخته شده بود. اما چه چیزِ این موزه توجه نیکلا ژسکیه مدیر خلاقیت را به خود جلب کرده ؟ وی درمصاحبه با وگ گفته که معماری این ساختمان، اسکلت فلزی، لولههای کوچک و بزرگ آب، گاز و … که با رنگهای نامتجانس در کنار هم قرار گرفتند و در نهایت بنای هارمونیکی را شکل دادند او را به وجد آورده و میخواسته لباسهای مجموعه هم اینطور به نظر بیایند و به نظرم موفق هم شد، مجموعهای فوق العاده با اکسسوریهای جذاب مثل کلاهها، کمربند، گوشواره و البته کیفهای مخصوص این برند. لباسهای چندلایه، شلوغ و رنگارنگ که در عین بینظمی در نوعی هارمونی و انسجام با کل مجموعه به سر میبردند.
در صبح آخرین روز هفته مُد پاریس، نمایش شنل برگزار شد. مهمانان نمایش هم جمعی بودند از معروفترین مدلها و بازیگران و دوستداران مد که سالها با کارل لاگرفلد همکاری کرده بودند. سالن اصلی گرند پَله شبیه به دهکدههای زمستانی با کلبههای چوبی طراحی شده بود و خود مجموعه هم با حال و هوای زمستانی طراحی و اجرا شده بود. اما نکته مهم نمایش نه لباسها بلکه عدم حضور کارل لاگرفلد و مرگش در هفته قبل از آن بود. برخی انتظار داشتند که مجموعه و دکور نمایش موضوع خاصی در یادبود کارل لاگرفلد باشد اما ایده و طراحی مجموعه و سالن هفتهها زمان میبرد یعنی طراحی مجموعه پیش از مرگ لاگرفلد انجام شده بود. پیش از شروع نمایش از حضار خواسته شد تا به یاد کارل لاگرفلد چند دقیقه سکوت کنند، پایان نمایش درحالی که آهنگ قهرمانان دیوید بووی پخش میشد مدل ها به صحنه آمدند و حتی یکی از مدلها (ماریاکارلا بوسکونو) به دلیل مرگ لاگرفلد به گریه افتاد.
این نمایش به قول کتی هورین منتقد مشهور، پایانی بود بر عصر لاگرفلد و نوع تعریف خاص او از شیک و شکوه در مُد.
سایر برندها در هفته مد پاریس
اگنس بِ و الکساندر ووتیه در مجموعههای خود سعی میکنند، تعریف متفاوتی از سبک پوشش فرانسوی یا به قول لوموند ایده «شیک» ارائه کنند درحالی که سایر طراحان هم سعی کردند تا دریافت متفاوت خود از مد و زیبایی را با الهام از پوشش های نقاط مختلف دنیا در هفته مد پاریس به نمایش بگذارند، موضوعی که این روزها به شدت مورد استقبال قرار میگیرد.
برای مثال مانیش آرورا که رنگبندی و پوشش زنان به سبک هندی، تم اصلی مجموعهاش بود یا نینا مونا طراح هلندی که به سراغ فیلمهای وسترن، پارچههای چرمی و کابویها یا به قول خودش دختران گاوچران (Cowgirl) رفته بود. حتی آناییس جوردن -که از یک رستوران معروف فرانسوی (Pavillon Ledoyen) و مشتریانش و باز هم موضوع تکراری پاریس را موضوع الهام قرار داده بود، – این بار از زاویه جدید و از دید یک طراح هنگکنگی همین رستوران و مشتریان را دیده بود.
این «تنوع» تنها در نوع نگاه به لباسها و طراحی محدود نماند بلکه در لیست مدعوین و مخاطبین نمایشها هم کاملا محسوس بود. مهمانانی از سراسر جهان با سلیقههای مختلف به پاریس آمده بودند. در چنین شرایطی ناظر بیرونی احتمالا حق دارد یاد نگاه ولتر به بازار بورس لندن بیافتد: نقل قول مشهوری از ولتر در ستایش بازار بورس لندن وجود دارد که میگوید به نظر او این مکان آرمانی است چرا که نمایندگان ملل مختلف تنها برای کسب سود گرد هم میآیند. یهودی، مسلمان و مسیحی با یکدیگر روبهرو میشوند و این تفاوت اهمیتی ندارد همه آنها یک ایمان (پول) دارند و کفر برای آنان ورشکستگی است.
با نگاهی به حاضران نمایشهای هفته مد پاریس هم شاید بتوان گفت نمایشهای مُد آن کارکرد ایدهآل مورد نظر ولتر را دارند، افرادی از گروههای مختلف قومی، نژادی و جنسیتی برای تحسین مجموعههای لباس/زیبایی گرد هم آمدهاند. مُد دیگر مختص به یک طبقه خاص در اروپای غربی نیست. «تنوع» و «جهان شمولی» ترند امروز دنیای مُد است و از این نظر کمتر شاخهای را میتوان مثال زد که توان رقابت با این صنعت را داشته باشد.
آناییس مک طراح برند آنایییس جوردن اهل هنگ کنگ
در حاشیه هفته مد پاریس، خبرنگار یورونیوز فارسی با آرتور ونبرن (Arthur Vanburen) مدیر و سردبیر مجله مد پاریسی B.A.F.P گفتوگو کرد و از او درباره هفته مد و خود مجله سوال پرسید.
یورونیوز: چشم انداز شما برای B.A.F.P چیست و چرا این مجله را بهراه انداختید؟
آرتور ونبرن: دوست دارم مخاطبان BAFP بتوانند یک روحیه صمیمانه از مُد را مشاهده کنند. من میخواستم در این صنعت بسیار «بسته» (مُد) نقشی داشته باشم و همیشه سعی میکنم با توجه به ایدههای امروزی موجود (در دنیای مُد) فضایی خلق کنم که با گذشته و حال و آینده من در ارتباط باشد. این چشم انداز اصلی BAFP برای من است، همیشه به آدمها در باشگاههای شبانه، خیابان و مغازهها بادقت نگاه میکنم تا سعی کنم بفهمم که جامعه چه چیزی را نشان میدهد.
در مجله، من ایده و یادداشت نمی نویسم بلکه این دوربین (چشم هایم) هستند که در این مجله صحبت میکنند. میخواهم مردم از دیدگاه من، مُد را ببینند نه اینکه دیدگاه من از مُد تبدیل به یک فرم (تحمیلی) هنری شود.
یورونیوز: شما در اکثر نمایشهای ماه مُد اخیر در لندن، پاریس، میلان و نیویورک شرکت کردید کدام نمایش مورد علاقه شما بود؟
آرتور ونبرن: من به ندرت چیزها را طبقهبندی میکنم یا اگر هم این کار را بکنم سعی میکنم نظرم را پیش خود نگه دارم. [راستش] خیلی از دوستانم در این صنعت مشغول به کار هستند و سعی میکنم از همه آنها حمایت کنم. اما نمایشی بود که کاملا عقل از سر من برد: نینامونا. میدانید من با دوست دوران کودکیام به دیدن این نمایش رفتم و این اولین هفته مُدی بود که در طول عمرش شرکت میکرد. وقتی که نمایش شروع شد، با کنجکاوی به فضای نمایش، نور قرمز، لباسها و بیان فوقالعاده ایده مزرعه (به سبک فیلمهای وسترن) دقت میکردم. دوستم بعد از پایان نمایش به من گفت: «دقت کردی همه حاضرین این نمایش راضی بودند و لبخند برلب داشتند؟» این نمایش محبوب من بود برای اینکه عکسالعملها به نمایش را دوست داشتم.
یورونیوز: بعد از دیدن نمایشهای هفته مُد به نظرتان ترندها و مُد به کدام سمت می روند؟
آرتور ونبرن: مد و ترند برای من دو چیز متفاوت هستند: مُد به نظرم به سمت خوبی میرود، زیرا جوانان در مُد، بسیار ریسکپذیر و جسور هستند البته که برای برخی به دلیل تنبلی (ذهنی) این گونه از مُد غیر قابل تصور است. روزانه تعداد زیادی مجلات و برندهای جدید بیرون میآیند و طراحان از سراسر جهان می آیند که این به نظرم خیلی هم خوب است. در رابطه با ترندها باید بگویم که ترندها موضوع کسب و کار، پول و مغازه ها هستند که من چیزی از آن نمی دانم و کار من هم نیست، برای من ترند یعنی این که فرم یک لباس (سیلوئت) خوب است یا نه و برایم خیلی عجیب است که میبینم برندهای بزرگ تا این حد دنبال ترندها هستند.
یورونیوز: به نظر شما هفته مد پاریس به اندازه کافی متنوع (از حیث شامل شدن گروههای مختلف) هست؟ و آیا در فرانسه بقیه از کشورهای مختلف به دنیای مد راه داده میشوند؟
آرتور ونبرن: من فکر می کنم هفته مد پاریس یکی از متنوعترین هفتههای مد است. تنها مشکل به نظرم برنامهریزی است و شما نمیدانید برخی از طراحان، مجموعه ها را واقعا خودشان طراحی کرده اند یا نه. هیچ وقت آزادی برای مصاحبه نمیگذارند به این دلیل که همه آنها مطبوعات خود را دارند. به این ترتیب می توانم بگویم که هفته مد پاریس از یک سو متنوع است، چرا که طراحان و تهیهکنندگان از کشورهای مختلف هستند، اما از سوی دیگر مهمانان نه تنها تنوعی ندارند بلکه برعکس بسیار تکراری هم هستند.
من فکر میکنم در پاریس از ملیتهای گوناگون استقبال میکنند نه فقط امروز بلکه حتی از ۲۰ سال گذشته هم اینطور بوده و مدیر خلاقیت برندهای بزرگ از کشورهایی مثل اسپانیا، گرجستان، هلند، لهستان و .. حضور داشتهاند.