حقوق مالکیت فکری با ایجاد رقابت بین شرکتهای فعال در صنعت مد و فشن، طی سالهای اخیر به عنوان عاملی تشدیدکننده در بحث مصرفگرایی شناخته شده است.
این درحالی است که با توجه به سودآوری پوشاک و گردش مالی بیش از ۲ میلیارد دلاری این صنعت، مراجع قانونی مدتها قبل این صنعت را فاقد صلاحیت برای برخورداری از حمایت حق تکثیر و مالکیت فردی دانستهاند. چرا که با اعمال این قانون سودآوری پایین میآید.
حمایت از علامت تجاری تنها حقوقی است که صاحبان برند و طراحان لباس از آن برخوردار هستند.
این بدین معناست که میتوانید هر لباسی را کپی کنید و به عنوان طرحی از خودتان بفروشید.
تنها چیزی که نمیتوانید کپی کنید علامت تجاری است که بر روی لباس دوخته میشود، و این کار را برای طراحان تقلبی سختتر میکند.
مالکیت فکری چگونه صنعت مد را تحت تاثیر قرار داده است؟
مالکیت فکری (intellectual property) به حقوقی گفته میشود که به صاحبان آن حق بهرهوری از فعالیتهای فکری و ابتکاری انسان را میدهد و ارزش اقتصادی و قابلیت دادوستد دارد.
تبلیغات موجود بر روی بیلبوردها، ساختمانهای بلند، مراسم فشنشوهای مهم و…. را در نظر بگیرید.
این طراحیهای خلاقانه، بهعنوان فرصتی برای نمایش استعدادها، جلبتوجه رسانهها و ایجاد آگاهی عمومی از نام تجاری طراحان قلمداد میشود.
این درحالی است که بدون مالکیت فکری، انگیزهاى براى نوآورى وجود ندارد.
اینجا است که مالکیت فکری، در قالب کپیرایت و یا نشانهای تجاری، بهعنوان یک دارایی کلیدی در این صنعت مطرح میشود.
در همین حال علائم تجاری را میتوان ابزار اصلی حفاظت در این صنعت دانست که میتواند در کوتاهترین زمان از دستاوردهای نوآورانه طراحان مد محافظت نماید.
سیستم پتنت طراحی
پتنت یکی از مهمترین ابزار مالکیت فکری است. مخترع تمامی داراییهای فکری خود مانند: اختراعات، آثار ادبی و هنری، نمادها و ….. را که همگی داراییهای نامشهودی است (با استفاده از قدرت فکر و ذهن انسان پدید آمده است) میتواند در سیستم پتنت به ثبت برساند و در صورت تایید و اعطای گواهی به او، میتواند برای مدت زمان محدود، از حق انحصاری بهرهبرداری از اختراع در محدوده جغرافیایی ثبت شده، استفاده نماید.
هدف از ایجاد پتنت، حفاظت از اختراعات، ابداعات و نوآوریهای خلاقانه است.
به منظور کسب اطلاعات بیشتر برای روند این کار میتوانید به سایت کانون پتنت ایران مراجعه کنید.
به دلیل عدم کارآمدی مجموعه قوانین حمایتی قانون کپیرایت، نمیتوان آن را ابزاری برای محافظت طراحان مد دانست.
در همین خصوص فعالان عرصه مد و فشن از دیگر ابزارهای مالکیت فردی به عنوان یک راهکار موثر، جهت حفاظت از محصولات خود بهره میبرند.
و این درحالی است که با وجود زمانبر بودن و هزینههای بالای ثبت پتنت، استفاده از پتنتهای طراحی، به عنوان راهکاری پویا با سرعت چشمگیری افزایش یافته است.
روند بهکارگیری مالکیت فکری در صنعت مد و فشن
طبق مصاحبه کانون پتنت ایران با «جولی زربو»، مؤسس و سردبیر مجله«ُThe Fashion Law»، یکی از مجلات برجسته در زمینه تحلیل و پیگیری تغییر و تحولات صنعت مد و فشن، اشاره شد که در حال حاضر نوعی روند افزایشی در استفاده از سیستم پتنت (پتنتهای طراحی) و نیز سرمایهگذاری وسیع در استفاده از نشانهای تجاری بر روی لباسهای طراحیشده، به چشم میخورد.
این روند، در آمریکا بهشدت محسوس است و با توسعه شبکههای اجتماعی و فراگیر شدن ابزارهایی همچون اینستاگرام، برندهای تجاری میتوانند قابلیتهای خود برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان، بهویژه در خصوص متمایزسازی محصولات طراحیشده افزایش دهند.
بدیهی است که این نوع استراتژی، میتواند به شرکتهای فعال در این صنعت کمک کند تا علاوه بر دستیابی به جنبههای سودآور کسبوکار خود، جلوی بهرهبرداریهای غیرمجاز از نام و نشان تجاری خود را نیز بگیرند.
پایداری در این موضوع بیش از حد به ارتقاء فرهنگ خرید، فناوری اطلاعات و ارتباطات (هوش مصنوعی و آنالیز دیتا) شناخت چالشها و فرصتها بستگی دارد.
در واقع این موارد سیستم مالکیت فردی را شکل میدهند.
لازم به ذکر است که در کنار پیشتاز بودن آمریکا در به کارگیری حقوق مالکیت فردی در صنعت مد و فشن، دیگر کشورهای درحال توسعه مانند کره، چین، هند و برزیل نیز به این سمت حرکت کردهاند.
پرونده شکایت از برند لباسهای خواهران جنر
به طور مثال ماه گذشته خبری مبنی بر شکایت کمپانی (Klauber Brothers) که نام خود را به عنوان منبع الگوهای توری در ایالت متحده آمریکا ثبت کردهاند از کالکشن (Kendall+kylie) منتشر شد.
طبق این شکایت این کمپانی مدعی شده است که برند خواهران جنر در کالکشن جدید خود از طرحهای توری کپی برداری کردهاند.
این درحالی است که طبق قانون کپیرایت، آنها اجازه بهرهبرداری یا ربودن طرحها را نداشتهاند.
به منظور مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید.
نقش مالکیت فکری در مصرفگرایی
طراحان مد میتوانند از طرحهای همردهی خود نمونه برداری کنند. آنها همچنین هر نمادی از تاریخ یا مد را برمیدارند و در طراحیهای خود میگنجانند.
امروزه طراحان مد، وسیعترین جعبه مداد رنگی را در این صنعت خلاقانه دارند و به دلیل عدم وجود حق تکثیر کننده، آنها تصمیم گرفتهاند برای زنده ماندن در این فرهنگ کپیبرداری، خودشان را کپی کنند.
به این صورت که با غولهای خردهفروشی مد و فشن معامله کرده و بعد طراحیهای خود را به جمعیت کاملا جدیدی در محلهها و کشورهای درحال توسعه میفروشند.
در این میان خردهفروشان مد بیشترین سود را از فقدان حق تکثیر کننده میبرند.
به این صورت که آنها برای تقلید کردن از طرحهای خاص و متمایز و فروششان با قیمتهای کمتر به مصرفگرایی در صنعت مد و فشن دامن زدهاند.
بازار تهران
به گفته تام فورد(طراح آمریکایی) در کنفرانس (Ready to share: Fashion and the ownership of creativity) که چند سال پیش در دانشگاه کالیفرنیا جنوبی (USC) برگزار شد در ارتباط با این موضوع گفت: با توجه به تحقیقات اندکی که انجام شده ما متوجه شدیم مشتریان بدلی، مشتریهای ما نیستند.
برخی آدمها در مناطق مختلف دغدغه پوشیدن لباس با مارک خاصی را ندارند.
با این حال یک کپى هیچوقت مثل طراحی پیچیده و متمایز اصلى آن نمیشود.
آنها همیشه از مواد ارزانتر ساخته مىشوند. که این امر باعث دامن زدن به مصرفگرایی در این صنعت شده است.
فواید کپیبرداری
چه دوستدار مد باشید چه نباشید، به شما کمک مىکند که به دنیا نشان دهید که چه کسى هستید.
بخاطر مد سریع، گرایشات جهانى در واقع سریعتر از قبل ساخته مىشوند و این خبر خوبی برای رواجدهندگان مد است.
آنها خواستار وضع کردن مدها هستند تا محصولاتشان را پیش ببرند.
آنها نمىخواهند چیزى را بپوشند که دیگران مىپوشند. در نتیجه، به استقبال مد جدید میروند.
۱) به عقیده غولهای این صنعت، حتى بعضى وقتها یک نسخه ارزانتر این قابلیت را دارد که دلفریب باشد و اندک عمر اضافهاى به یک مد در حال انقراض ببخشد.
کپى کردن مزایاى فراوانى دارد؛ یکی از مواردی که بسیاری از منتقدان فرهنگى به آن اشاره داشته اند این است که ما امکان انتخابهاى وسیعتری در میان طراحهای موجود را داریم و این عمدتاً بخاطر صنعت سریع مد است.
۲) به اعتقاد برخی از طراحان فرهنگ کپیبرداری این امکان را فراهم کرده است تا آنها طرحهایی را خلق کنند که قابل کپی نباشد. و این امر گویا طراحی آنها را خلاقانهتر کرده است.
تفاوت قانون مالکیت فکری در آمریکا و اروپا
برخی از طراحان مد به رفتار حقوقی و پذیرش در برابر طرحهای خود انتقاد دارند و این درحالی است که این رفتار و احترام به طراحی آنها در بازارهای جهانی متفاوت است.
به گفته «جولی زربو»، مؤسس و سردبیر مجله «The Fashion Law»، یکی از تفاوتهای اصلی این است که در اروپا، برخی قوانین و حقوق مرتبط با طراحیهای ثبتشده و نیز ثبتنشده وجود دارد که این ویژگی، در آمریکا به چشم نمیخورد.
مزیتهای ناشی از این قوانین، موجب شده است تا طراحان اروپایی، در مقایسه با طراحان آمریکایی، بتوانند در محیطی ایمنتر و مساعدتر، فعالیت نمایند.
علاوه بر این، صنعت طراحی و مد در اروپا، بهطور قابلملاحظهای از صنعت مد در آمریکا قدیمیتر است.
وجود قوانین و مقررات مرتبط با حفاظت از مالکیت فکری در این صنعت که برای مدتزمان بسیار طولانی و بهصورت گسترده در این اتحادیه وجود داشته است، یک نکته مثبت برای طراحان اروپایی محسوب میشود.
درحالی که در ڑاپن، بازار سوم جهانی به منظور گرفتن حق مالکیت فردی باید ثابت کنید که لباس شما قبلا وجود نداشته است و کاملاً منحصربهفرد است.
این چیزی شبیه استاندارد جدید آمریکا برای حق مالکیت انحصاری است، که طراحان مد هرگز از آن بهره مند نمیشوند و یا به ندرت اتفاق میافتد.
سخن کوتاه کنم
آیا چیزی که نیاز به چرخ آزادانه در یک جامعه را دارد، یک ایده است؟
آیا تمامی ایدهها و چیزهایی که ما را به دنیا معرفی میکنند باید در قالب یک شی فیزیکی باشند تا از حمایت مالکیت فردی برخوردار شوند؟
عصر دیجیتال نباید مانعی برای تکثیر ایدهها و حمایت از آنها باشد چرا که باید زمینهای برای معرفی بهتر و درست از صاحبان اثر باشد.
در مطالعات انجام شده موضوعی که خیلی آزاردهنده بود، تاریخ گزارشات و وعددهایی بود که از آنها حدودا ۱۰ سال میگذشت و ما همچنان درگیر موضوعاتی قبلی مصرفگرایی بدون ارائه راه حل اساسی در حد حرکات نمادین در جشنوارهها یا مناسبات هستیم.
با این حال به دلیل سودآور بودن این صنعت کمتر قوانینی در این عرصه اجازه اجرایی شدن را دارند.
طی انتشار خبری در پایگاه خبری ایرنا سال ۱۳۹۷ در ارتباط با حقوق طراحان مد و لباس تصمیم بر وضع قوانینی در این عرصه شده است.