در صنعت مد و فشن، زیرشاخهای به نام فشن خیابانی (Street Fashion) وجود دارد که از حالت رسمی و لوکس بودن کمی فاصله گرفته و از کتواکها و دیگر ایونتها به خیابانها میآید
لباسهایی که طبق استایل فشن خیابانی (Street Fashion) طراحی میشوند اغلب راحت هستند و طراحی و رنگ بندی آنها بسیار متنوعتر از لباسهای رسمی است.
در میان تمام ویژگیهایی که در استایل فشن خیابانی وجود دارد، مهمترین آن، آزادی عمل مصرف کنندگان در ترکیب، اضافه و حذف آیتمها میباشد. یعنی این استایل قانون به خصوصی برای پوشیدن لباسهای مختلف ندارد و فرد میتواند از قوه تخیل، شرایط اجتماعی و مالی خود و… استفاده نموده تا استایلی منحصر به فرد ابداع کند.
تفاوت بین دو نوع Street Fashion
میتوان گفت در خیابانهای دنیا دو نوع استریت فشن به چشم میخورد و بین این دو تفاوتهای متعددی وجود دارد. برخی برندها با تولید محصولات کژوال و یا Streetwear انتخاب مناسبی برای افراد هستند ولی نوع دیگری از استریت فشن وجود دارد که از برندها و دنیای گسترده فشن فاصله میگیرد.
در خیابانهای شهرهای بزرگ مانند نیویورک، لندن، موسکو، برلین و توکیو مردان و زنان جوان از خلاقیت و قوه تخیل خود استفاده میکنند تا استایلهای بسیار خاصی خلق نمایند. این استایلها به صورت رسمی در صنعت مد حضور ندارند ولی برخی از آنها بسیار آیکونیک و پرطرفدار هستند.
ابداع کنندگان این استایلها متاثر از شرایط مالی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی، پوشاکی را که در اختیارشان قرار دارد، با روشهای منحصر به فرد خود ترکیب و این لباسها را دچار تغییراتی مینمایند که باعث شکلگیری یک کاراکتر خاص میشود. در این مطلب، به برخی از معروفترین استایلهای مد خیابانی میپردازیم.
یانکی Yankii (ژاپن)
در سرتاسر دنیا، مردان و زنان جوانی هستند که با هرگونه قانون و هنجارهای اجتماعی مخالفت میکنند و آنها را نوعی محدودیت میدانند. این افراد برای بیان مخالفت و نفرتشان از این “محدودیتها” به کارهای بسیار جالبی روی میآورند. از پوشیدن لباسهای نامتقارن با قوانین جامعه گرفته تا انجام کارهای خلاف قانون.
ژاپن در دنیا به داشتن دنیایی از اتیکتهای مختلف، آداب و رسوم و تابوها معروف است و در این کشور، افردا تربیت میشوند که شخصی مفید و کارآمد برای جامعه خود باشند و با حفظ اصالت خود، از غربیها الگو برداری نکنند. اما طبعا در بین این افراد، کسانی هم پیدا میشوند که علاقه چندانی به این آداب و رسوم ندارند و تابوهای جامعه برایشان بیاهمیت است.
منشا پوشاک باند خلافکار یانکی
در خیابانهای ژاپن، انواع باندهای خلافکار وجود دارند که یاکوزا معروفترین آنها است. اما در بین این باندها، یک گروه از همه پرسر و صداتر و خلافکارتر است و آن گروه، Yankii نام دارد. کلمه یانکی در ژاپن به سربازان سفید پوست آمریکایی در جنگ جهانی دوم اشاره میکند و دلیل انتخاب نام یانکی برای این گروه، شباهت پوشاک آنها به سربازان نیروی دریایی آمریکایی است.
این جنبش در دهه ۸۰ میلادی شکل گرفت که اعضای آن را دانش آموزان دبیرستانی تشکیل میداد. این نوجوانان حاشیهنشین و فقیر، مستعد آشوب و تبهکاری بودند. آنان بسیار پرسر و صدا، فحاش و عاشق درگیری فیزیکی و مدام بهانهجوی درگیری با افراد بودند.
البته برخی از نوجوانانی که به یانکیها میپیوستند، پس از فارق التحصیلی از دبیرستان، با ورود به بازار کار، زندگی گذشته خود را کنار میگذاشتند. ولی در این میان، افرادی هم وجود داشتند که علاقهای به ترک این گروه نشان نمیدادند و تا آخر، عضوی از یانکیها میماندند.
اما یانکیها چه میپوشند؟
پوشاک یانکی به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم میشود که نمونه مردانه آن، کتهای بلند و شلوارهای گشاد هستند که بر روی آنها کلمات و شعارهای ژاپنی نوشته شده. در کنار این دو، اسنیکرزهای آمریکایی، کفشهای سنتی ژاپنی و اکسسوریهای غربی هم به چشم میخورد. این استایل یانکیها است که به این گروه تبهکار شهرت جهانی بخشیده.
دختران یانکی هم لباس فرم مدارس خود را بر تن میکردند که طبق قوانین این گروه، دچار تغییرات به خصوصی میشد. پیراهنها اوور سایز و به شکل نیم تنه در میآمد و دامنها کوتاهتر میشدند. همچنین از اکسسوریهایی مانند عینک دودی، ساعتهای طلایی و انگشتر هم استفاده زیادی میشد.
اما در استایل یانکیها یک چیز از همه مهمتر است و آن مدل موی افراد میباشد. هرچه آرایش موی یک یانکی عجیب و غریبتر باشد، اعتبار آنها هم در میان اعضای گروه بیشتر است. دلیل آن هم این است که مدل موی افراد میزان تمایل آنها برای درگیری فیزیکی را نشان میدهد. مثلا هرچه مدل مو خشنتر و نامتعارفتر باشد، نشانه آن است که آمادگی آنها دعوا و درگیری فیزکی بیشتر است.
نکته بسیار مهم در استایل یانکی این است که الگوی این سبک پوشش، برداشتی اِگزجره از استایل خلافکاران آمریکایی است و عناصر پانک هم در این سبک به وضوح دیده میشود. یانکی از معدود ساب کالچرهای ژاپنی است که هنوز هم در این کشور رواج دارد.
گوپنیک Gopnik (روسیه و اروپای شرقی)
اگر اهل گشت و گذار در اینترنت باشید، احتمالا با مردان اسلاو رو به رو شدهاید که Track suitهای آدیداس یا همان آدیداس سه خط برتن دارند، کلاه تخت بر سرشان گذاشتهاند و مهمتر از همه چمباتمه زده و درحال شکستن تخمه آفتابگردان هستند. استایل گوپنیک در روسیه، بلاروس، اوکراین و دیگر کشورهایی که عضو شوروی بودند بسیار رایج است و در سالهای اخیر بسیار آیکونیک و پرطرفدار شده.
اما معنی عبارت گوپنیک چیست و چرا این افراد تنها آدیداس برتن میکنند؟ در زبان روسی، گوپنیک به افرادی در اقشار ضعیف و کم درآمد اشاره دارد که در شهرکها زندگی میکنند و گاهی اوقات به تبهکاری روی میاورند.
چرا آدیداس سه خط؟
در اواخر دوران حکومت شوروی که المپیک در روسیه برگزار شده بود، برند آدیداس تصمیم به تهیه لباسهای ورزشکاران روسی گرفته بود و جوانانی که المپیک را تماشا میکردند، لباسهای آدیداس را بر تن ورزشکاران کشورشان میدیدند و به نشان طرفداری از این ورزشکاران، تشویق به خرید و پوشیدن آدیداس سه خط میشدند.
اما نکته اینجاست که در دوران شوروی، ارتباط با دنیای غرب بسیار محدود بود و جوانانی که شیفته آدیداس سه خط شده بودند، به این پوشاک دسترسی نداشتند. بنابراین، این افراد به خرید لباسهای تقلبی و فیک از کشورهایی مانند چین پرداختند که شباهت زیادی به آدیداس داشت ولی قطعا محصولی از این برند نبود.
گوپنیکها در دهه ۹۰ میلادی
در دهه ۹۰ میلادی که گشایشهای اقتصادی و رشد اشتغال در روسیه شروع شد، مردان جوان از خانههای والدینشان به شهرکها مهاجرت و شغلهای کم درآمدی انتخاب میکردند. این مردان که به عنوان گوپنیکها شناخته میشدند معمولا درآمد پایین، تحصیلات کم و اشتیاق زیادی به کارهای خلاف داشتند و هنگامی که با رفقای خود دیدار میکردند، در گوشهای از خیابان چمباتمه میزدند و به خوردن تخمه، استعمال دخانیات و نوشیدن الکل میپرداختند.
رقصها و حرکات عجیب و غریب، فرار از قانون و رویارویی با دیگر تبهکاران، چیزهایی بودند که نیاز به لباسی راحت داشتند. اینجا بود که علاقه گوپنیکها به آدیداس سه خط به کمکشان میآمد. محصولات ورزشی آدیداس بسیار راحت بودند و کارهایی مانند چمباتمه زدن، فرار کردن و لزگی رقصیدن را برای گوپنیکها ممکن میساخت. گوپنیکها به تقلید از یکدیگر لباسهای آدیداس و یا Knock off های این برند را میخریدند و با اینکار، باعث ابداع استایل گوپنیک شدند.
سایر آیتمهای استایل گوپنیکها
البته استایل گوپنیک تنها در آدیداس سه خط خلاصه نمیشود؛ مردان گوپنیک با آدیداسهایشان کفشهای مردانه و نوک تیز میپوشند و از اکسسوریهایی مانند زنجیر طلا، عینک دودی و کلاه تخت استفاده میکنند. البته این را هم بدانید که گوپنیکهای واقعی به قدری ثروتمند نیستند که توان خرید آدیداس اصل، زنجیر طلا و عینکهای اصل داشته باشند پس به خرید اجناس فیک و تقلبی روی میاورند.
جذابیت و دلیل آیکونیک بودن استایل گوپنیک در احمقانه بودن آن است و اگر این سبک پوشش را با استانداردهای فشن بسنجید، احتمالا این استایل هیچکدام از امتحانات را پاس نمیکند. درست است که این استایل تا زمانی جنبه فان داشت و برای افراد در سرتاسر دنیا چیزی خنده دار بود، ولی استایل گوپنیک نقشی بسیار مهم و حیاتی در پیشرفت Streetwear در اروپا و آمریکا بازی میکند.
امروزه، استریت فشن شهرهای روسیه تا حد زیادی، متاثر از استایل گوپنیک است و برندهایی مانند Gosha Rubchinskiy در کالکشنهایش از این استایل الهام میگیرد. همچنین علاقه مندان به فشن در روسیه هم در پوشش خیابانی خود عناصر زیادی از این سبک پوشش را استفاده میکنند.
چَو Chavs (بریتانیا)
داستان چَوها و گوپنیکها تقریبا یکی است و شباهتهای زیادی بین پوشش این دو وجود دارد. چوها مانند گوپنیکها گروهی مردان جوانیست که شغلهای کم درآمد و تحصیلات کمی دارند و به جای آدیداس سه خط، محصولات تقلبی برند Burberry را میپوشند.
از آنجایی که چَوها را تبهکاران و قانونشکنان تشکیل میدهد و این افراد همیشه محصولات تقلبی Burberry را تهیه میکنند، تصور بسیاری از مردم این است که این برند از خلافکاران و سبک زندگیشان حمایت میکند. نارضایتی مشتریان و سهام داران از این موضوع، باعث شد که این برند تولید و فروش محصولات چارخانه خود را تا زمان محدودی متوقف کند.
الگوی چَوهای لندنی، سیاه پوستان و آفریقایی تبارانی هستند که لباسهای دیزاینر میپوشند، از جواهرات سنگین و گران قیمت استفاده میکنند و ماشینهای لوکس سوار میشوند. ولی از آنجایی که وضع مالی خودشان تعریفی ندارد، قادر به تهیه این آیتمهای گرانبها نیستند. ولی از آنجایی که تنها ظاهر برایشان مهم است، چَوها مانند گوپنیکها به خرید اجناس فیک و تقلبی روی میآورند.
برخلاف گوپنیکها، چَوها در بریتانیا محبوبیتی ندارند و کسی برای آنها احترامی قائل نیست. ولی ظاهر آنها چیزیست که خیابانهای شهر لندن را نمایندگی میکند و بسیار آیکونیک است. اما این خود چَوها نبودند که استایلشان را به آیکونیک بودن برسانند بلکه این سلبریتیها و برندهای بریتانیا بودند که این کار را انجام دادند.
آیکونیک شدن استایل چَوها توسط سلبریتیها
در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ میلادی، استایل چَوها در اوج خود بود و هرچه این سبک پوشش بیشتر رایج میشد، تنفر افراد هم به آن افزایش پیدا میکرد تا جایی که در سال ۲۰۱۱ دیگر خبری از این استایل نبود. اما در چند سال اخیر، برندهای مختلف، این سبک را احیا و کالکشنهای مختلف بر اساس آن منتشر کردهاند.
در سالهای اخیر، سبک Grime به صنعت مد وارد شده که یکی از زیرشاخههای پوشاک آقایان است و آیتمهای این استایل را Tracksuitها و سایر لباسهای ورزشی تشکیل میدهند. امروزه هنگامی که کت واکهای آقایان را تماشا میکنید، معمولا یک یا دو مدل را میبینید که پوشاک Grime برتن دارد.
نکته اینجاست که سبک Grime کاملا از استایل Chav الهام گرفته شده. در کشورهایی مانند بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی، لباسهای ورزشی مانند آدیداس سه خط و محصولات برندهایی مانند Fila، Puma، Nike و… به بخش بسیار مهمی از Streetwear آقایان و حتی بانوان تبدیل شده.
استایل چَوها با اینکه زمانی منفور و نمادی از تبهکاری بود، امروزه تبدیل به جزء مهمی از استریت فشن مردم بریتانیا و سرتاسر دنیا شده.
Homeless Style در نیویورک
هنگامی که به کشور آمریکا فکر میکنید، شاید از اولین شهرهایی که به ذهنتان میرسد شهر نیویورک باشد. همه چیز در این شهر آیکونیک است؛ از میدان تایمز گرفته تا رستورانهای ایتالیایی، موسیقی هیپ هاپ، تاکسیهای فورد کراون زرد رنگ، ساب وِی یا همان مترو و بسیاری از چیزهای دیگر.
نیویورک شهری است که حتی بی خانمانهای آن یا “هوبوها” هم در آن آیکونیک هستند. بیخانمانهای این شهر به طور ناخودآگاه، استایل بسیار خاصی را ابداع کردهاند که در این شهر و سرتاسر دنیا شهرت زیادی کسب کرده. پوشاکی که بر تن بیخانمانهای نیویورک دیده میشود، اغلب لباسهای دست دوم هستند و برای این افراد تنها چیزی که اهمیت دارد، کارایی لباس است نه ظاهر آن.
از آنجایی که نیویورک زمستانهای بسیار سردی دارد، افراد بیخانمان نهایت تلاش خود را میکنند تا خود را در چنین روزهایی گرم نگه دارند. پوشاکی که هوبوها تهیه میکنند معمولا پف دار و اورسایز هستند و بیشتر آیتمهای بر تن این افراد، با همدیگر همخوانی ندارند.
حال به نظر میرسد که این سبک پوشش برای افراد زیادی در شهرهایی مانند نیویورک جالب است و آنها سعی میکنند که با خرید از Vintage Storeها، استایلی شبیه به بیخانمانها داشته باشند. معمولا “هیپستر”ها از این استایل تقلید میکنند و برخی از آنها، این کار را نوعی همدردی با افراد بیخانمان میدانند.
شهرت Homeless Style در نیویورک
با مشهور شدن چنین استایلی، برندهایی مانند Gucci، Yeezy، Balenciaga و… محصولات به خصوصی را با این سبک طراحی کرده و آنها را در کالکشنهای خود به نمایش میگذارند. آیتمهایی مانند پیراهنهای اوورسایز با آستینهای بلند، اسنیکرهای پف دار، شلوارهای پاره و…
ولی با این حال، این برندها استقبالی را که انتظار داشتند تجربه نکردند و محصولات Homeless Chicشان انتقادات زیادی را به همراه داشت. منتقدان این محصولات میگفتند که افراد بیخانمان لباسهای کهنه و اغلب غیر قابل استفاده برتن میکنند و انتخابی در چیزی که میپوشند ندارند چون نیاز آنها به هرگونه لباسی باعث میشود که به ظاهر آن فکر نکنند.
همچنین منتقدان معترض بودند که پوشاک تولید شده توسط این برندها با قیمتهای بسیار بالا فروخته میشود و به نظر میرسد که قصد سود بردن از زندگی سخت بیخانمانها دارند. برخی دیگر هم معتقد بودند که برندها به قصد آگاهی سازی و حمایت از بیخانمانها این محصولات را تولید کرده و منظور خاصی از تولید این محصولات نداشتند.
واکنشهای مختلف به استایل Homeless Style
در چند سال اخیر برندها و طراحان مختلف، کالکشنهایی نمایش دادند که طبق همین استایل طراحی شده بودند و مدلها در این کالکشنها لباسهایی به ظاهر کهنه برتن داشتند که شباهت زیادی به پوشش بیخانمانها داشت. واکنشها به این کالکشنها همیشه میکس بوده و به نظر میرسد که این استایل افراد را به دو دسته موافق و مخالف تقسیم میکند.
درست است که در اخلاقی و درست بودن این استایل شکهایی وجود دارد اما نمیتوان انکار کرد که طرز پوشش افراد بیخانمان، یکی از بزرگترین منابع الهام برای استریت فشن بوده؛ درست مانند گوپنیک و چَو که توسط افراد فقیر یا کم درآمد ابداع شد. امروزه در نیویورک و دیگر شهرهای آمریکایی افرادی را میبینید که استایل Homeless Chic را دنبال میکنند.
نتیجهگیری
Streetwear در دنیای مد و فشن پدیدهای است که اغلب توسط مردم شکل میگیرد و برندها هم سود زیادی از این پدیده میبرند. هنگامی که دسترسی به منابع و امکانات محدود باشد، افراد همیشه از خلاقیت و قوه تخیل خود کمک میگیرند تا چیزی را خلق کنند که نیازهایشان را برطرف کند.
در پی اینکه افراد، این منابع محدود را برای ابداع چیزهای خلاقانه استفاده میکنند، اکثریت آنها از این موضوع خبر ندارند که چیزی منحصر به فرد خلق کردهاند و این کار را به صورت ناخودآگاه انجام دادهاند. بسیاری از گوپنیکها حتی فکرش را هم نمیکردند که روزی استایل آنها به یکی از بزرگترین منابع الهام برای طراحی Streetwear تبدیل شود و یا بیخانمانهای نیویورک حتی تصور نمیکردند که لباسهای کهنهی آنها الگویی برای پوشش برخی از مردم باشد و برندهای درجه یک از سبک پوشش آنها تقلید کنند.
تنها مشکلی که در این موضوع وجود دارد این است که برخی از این استایلهای جذاب را افراد فقیر یا کم درآمد ناخودآگاه ابداع میکنند و اکثر مواقع، برندهایی که بیشترین سود را از سبک ابداعی این افراد میبرند، هیچ حمایتی از این افراد نمیکنند. البته همانطور که گفته شد، برندهای کوچکی پیدا میشوند که این حمایتها را انجام میدهند؛ ولی بهتر است که برندهای بزرگ هم سهمی در این پشتیبانی داشته باشند.