حاضر هستید در دنیایی زندگی کنید که خودتان حضور فیزیکی در آنجا ندارید؟ یا مثلا لباسی را از جنس آتش به تن کنید اما هیچ آسیبی نبینید؟ قطعا این روزها با اسم متاورس زیاد روبهرو میشوید. یا حداقل موقع ورود به اکانت اینستاگرام، واتساپ یا فیسبوکتان اسم متا را همان ابتدا مشاهده کردهاید. متاورس یا همان فرا جهان بیشتر از آنچه که تصورش را میکردیم در همهی جوانب زندگی امروز ما رسوخ کرده است و به مرحلهای رسیده که مرز آن جهان و دنیای واقعیمان را هر روز محوتر میکند.
در این مطلب ابتدا به تعریفی از متاورس میپردازیم. سپس حضور فشن را در آن بررسی میکنیم و در انتها گذری از وضعیت ورود به بازار کار فشن در متاورس داریم.
متاورس از کجا شروع شد؟
اگه بخواهیم مثل همیشه اول به دنبال ریشهی کلمه باشیم باید بگوییم که این اصطلاح از جهان علمی_تخیلی میآید. متاورس (Metaverse) از دو واژهی متا” (Meta) به معنی فراتر و “یونیورس” (Universe) به معنی جهان تشکیل شده است. اولین بار یک نویسندهی آمریکایی به اسم نیل استیونسن در کتاب خود به نام سقوط برف در سال ۱۹۹۲ از واژه متاورس استفاده و آن را به شکل یک دنیای مجازی سه بعدی توصیف کرد؛ که فقط آواتارها ساکنین این دنیا هستند. دو کارکتر در این داستان، برای نجات خودشان از یک ویرانشهر سرمایهداری به دنیای متاورس سفر میکنند. همین مقدمه کافیست تا خیال ما جرقه بزند و آواتارمان در جهانی متصور بشود که هیچ محدودیتی در آنجا وجود ندارد.
از همان دههی 90 میلادی تا امروز تلاشهایی شروع شد تا این جهان، موازی با زندگی واقعی ما در این دنیا، شکل بگیرد. مثل عینکهایی که با تکنولوژی VR از کمپانیهایی مثل سونی یا گوگل به بازار آمد اما زیرساختهای ناکافی موجب شکست پروژههای این چنین میشد. مهمترین ابزار برای پروژههای این چنین، پهنای باند قوی اینترنت است به این صورت که در مرحلهی اول، اطلاعات باید به سرعت و دقیق به یک بستر پردازش ابری برود و نتیجهی این پردازش برگردد و در یک عینک VR نمایش داده شود. اکنون به لطف توسعهی اینترنت 5G و ارتباطات نسل ششم این بستر برای پروژههای متاورس آماده است.
حالا تجسم کنید در آینده قرار است حسهای دیگر مثل چشایی، بویایی و حتی حس لامسه به این تجربه اضافه شود؛ آیا وسوسه نمیشوید که چنین دنیایی را حداقل یکبار امتحان کنید؟ پس اگر تکنولوژی با همین سرعت رو به جلو برود در آیندهی نه چندان دور تعداد زیادی از مردم دنیا در متاورس حضور فعالی خواهند داشت.
گوشهای از چگونگی جهان متاورس
تا کنون اسم دیسنترالند به گوشتان خورده است؟ استارت پروژهای به اسم Decentraland در سال 2015 زده شد که در واقع یک پلتفرم دنیای مجازی سه بعدی، مبتنی بر فناوری بلاکچین است. به عبارت دیگر دیسنترالند به عنوان یک سازمان خودگردان غیر متمرکز است که از سال 2020 عموم افراد میتوانند به آن ورود کنند.
در دیسنترالند برخلاف اکثر بازیهای آنلاین، این بازیکنان هستند که (طبق داراییهای دیجیتالی) کنترل مستقیم قوانین Decentraland را در اختیار دارند و میتوانند مستقیما دربارهی سیاستهای سازمان و مسائل داخل بازی اظهار نظر کنند (چیزی که شاید در دنیای واقعی غیرممکن و حتی غیرمنطقی به نظر بیاید). در این فضای فراواقعی کاربران زمینهایی را خریداری میکنند؛ قطعه زمینهایی که در زمان عرضه اولیه Decentaland در سال 2017 حدود 20 دلار قیمت داشتند اما اکنون میتوانند تا 100,000 دلار هم به فروش برسند.
در دیسنترالند شما میتوانید با کسانی که تفکر مشابهی دارید اجتماعهای مختلفی را شکل دهید تا افراد شبیه خود را بیشتر جذب کنید. حتی جوامع تشکیل شده، در پلتفرم رسانههای اجتماعی یا حتی گروههای آفلاین میتوانند با دوستان خود تعامل بیشتری را تجربه کنند. همهی این تعاملات به اینجا ختم نمیشود بلکه توسعهدهندگان میتوانند اپلیکیشنهایی را درون دیسنترالند ساخته و توزیع کرده و از طریق فروش به دیگر کاربران، کسب درآمد کنند.
حتی در این شهر، شهربازی یا موزههایNFT برقرار است و شما میتوانید با توکنهای این پلتفرم از این خدمات بهره ببرید. اما جای جذاب این پلتفرم مارکتپلیس (Marketplace) است که اقلامی مثل پوشاک هم به فروش میرسد و همانند اکثر دیگر بازیهای حاوی اقتصاد بلاکچین، شانس کسب درآمد در این فضا نیز وجود دارد. در این بازی مثلا برای خرید یک ماسک جدید، باید کمی ارز دیجیتال MANA (توکن دیسنترالند) در اختیار داشته باشید.
پس به شکل خلاصه:
• خودگردان و غیر متمرکز بودن
• برگزاری ایونت با افرادی نزدیک به تفکرات شما بدون حضور فیزیکی
• فروش محصولات دیجیتالی و کسب درآمد
از جمله مزیتهای این پلتفرم محسوب میشود. مشابه این بازی به گونههای مختلف نیز طراحی شده است که آنها هم طرافداران و مخاطبین خاص خودشان را دارند. شاید با مثال دیسنترالند شکل و چگونگی بخشی از متاورس برایتان جا افتاده باشد. اما اکنون این سوال مطرح است که نقش فشن در این فراجهان چیست؟ یا اینکه چرا تمایل به داشتن داراییهایی این چنین که در واقع وجود فیزیکی ندارند رو به افزایش است؟
برای پاسخ به جواب این سوالها در ادامه همراه مجلهی کمد باشید.
فشن و نیاز آن در دنیای متاورس
با توجه به حرفهای گفته شده در قسمت بالا، برای حضور در یک ایونت یا دورهمیهای مجازی، خود را چگونه و با چه ظاهری متصور میشوید؟
چندین سده است که انسان از فشن به عنوان ابزاری برای بیان هویتش استفاده میکند و در دورانی که عموم مردم زمانی زیادی را در فضای مجازی صرف میکنند، این طبیعیست که بشراز مد همچنان بهرهی بیشتری برای بیان هویتیش ببرد حتی بیشتر از قبل؛ چرا که طبق آماری از سایت BOF، برخی از جوانان از شخصیت مجازی خودشان بیشتر رضایت دارند . با تغییر نسل جدید، نسلی که در این دوران پاندمی از کلاسهای درسی تا تفریح و معاشرت با دوستانشان در همین فضای مجازی بوده است، دور از انتظار نیست که کمد لباس دیجیتالی را به کمد لباس واقعی ترجیح دهد؛ شاید کمی عجیب باشد اما واقعیت این است که نسل Z کمتر درکی از وسیلههای فیزیکی دارد (مثل عکسهای چاپی یا نوار کاست) و در عوض با تمام فرمتهای دیجیتالی انس گرفته است. برای این نسل ارزش داشتن یک کلکسیون دیجیتالی (مثل NFT) و نمایش آن به تعداد زیادی از مردم ترجیح داده میشود به یک مجموعهای عتیقه و نمایش آن فقط به تعداد محدود اطرافیانشان.
اینجاست که وجود فشن و مد در دنیای متاورس حس میشود و بازاری هیجانی برای عرضهی محصولات دیجیتالی ایجاد میشود. در نتیجه فشن اینجاست تا برای استیتمنت نسل جدید و اظهار هویتش اهرمی تسهیلگر باشد.
افزایش تقاضا برای داراییهای دیجیتال در حوزهی فشن
دوران پاندمی کرونا مانند یک کاتالیزور باعث شد تا اکثر برندها، با آغوش باز به استقبال فشنشوهای لایو و بدون حضور فیزیکی مهمان و همینطور دپارتمانهای مجازی بروند و پذیرای آنها باشند. این خود شروع انقلاب جدیدی در صنعت مد و فشن است که همچنان آیندهی آن ناواضح و غیرقابل پیشبینی است. درخواست برای داشتن داراییهای دیجیتالی در ربع سوم سال 2021 یعنی در همین دوران، به شکل عجیب و چشمگیری رشد کرد که به طبع تقاضا در NFTهای دنیای فشن نیز قابل مشاهده بود.NFT یا توکن غیر قابل معاوضه نوعی خاص از توکنهای رمزنگاری است که با استفاده از تکنولوژی بلاکچین گونهای دارایی دیجیتال ایجاد میکند که قابل تکثیر نیست.
ارزش NFTهای فشن در متاورس مثل کوتور در دنیای واقعی است با این تفاوت که شاید طراحان NFT مانند طراحان کوتور خیلی به نام و مشهور نباشند و زمان و هزینهی زیادی صرف ساخت این آثار هنری نیز نشود؛ هرچند که برندهایی نظیر دولچه گابانا در تلاش است در این دنیای فرا واقعی هم آوازهاش را حفظ کند.
این داراییهایی دیجیتال هم مزیت هم معایبی دارند. خلق محصولات دیجیتالی به نسبت محصولات واقعی دنیای فشن، 97 درصد گاز دیاکسیدکربن کمتری را منتشر میکند. اما در مقابل لازمهی ایجاد و استخراج NFTها، مصرف انرژی خیلی بالا در دنیای واقعی است.
جامعهی دیجیتالی و درک آن برای طراحان
متاورس، در ساده ترین حالت جهانی است که در آن جامعه در یک دنیای دیجیتال پیشرفته، همگرا می شود. مراحل تکاملی این دنیای دیجیتالی و وب جهانی از سال 1991 با وب1.0 آغاز شد و اکنون به وب 0/3 رسیده است. در طراحی وب 0/1 فقط تعداد اندکی از موسسات و ارگانها قادر به ایجاد مطلب و محتوا بر روی آن بودند و تعداد کمی کاربر دسترسی به این اطلاعات داشتند. با پیشرفت تکنولوژی و طراحی وب0/2، اینترنت، بیشتر مکانی برای اشتراک گذاری بود و کاربران قادرند خود ایجاد، خلق، ساماندهی و تنظیم محتوا کنند و دیگران را در اطلاعات و داشتههای خود شریک و سهیم سازند، یا به انتقاد و تغییر بپردازند.
این در حالیست که ارتقاء وب 3.0 برای تقلید از تعاملات انسانی و ایجاد تجربیات دیجیتالی و شبیهسازی زندگی واقعی طراحی شده است. این به معنای واقعی کلمه واقعیت مجازی است.
حالا برای طراحی این دنیای فرا واقعی گام اول چیست؟ درک روح زمانه!
روح زمانه (به آلمانی Zeitgeist) روش و نوع تفکر و احساسات یک مقطع زمانی را تشریح یا توجیه میکند درواقع یک عامل یا نیروی نامرئی است که بر ویژگی های یک دوره معین در تاریخ جهان تسلط دارد و به طور عملگرایانهتر زایتگایست بر ترندهای زود گذر(FAD) و سلیقهی قابل قبول عموم مردم در یک دوره تاثیرگذار است.
Sean Chiles ، یکی از بنیانگذاران گروه مد دیجیتال، میگوید: “Zeitgeist همیشه نقطه شروع یک طراح است؛ جایی که در آن «احساس» میکند و از آنجا خلق میکند و طرحش توسعه مییابد. یافتن راههایی برای پذیرش این موضوع در دنیای دیجیتال به عنوان پایهای برای توسعهی خلاق، کلیدی و مهم است.”
در طول تاریخ، رویدادهایی صورت گرفته است که باعث تغییر در فرهنگ و چهرهی جامعه شده است مانند: انقلاب صنعتی، هر دو جنگ جهانی و همهگیری کووید-19؛ که همهی اینها به طبع در چگونگی ظاهر شدن فشن در بستر جامعه نیز موثر است. ما شاهد این تغییر و درک روح زمانه در شرکتهایی مانند نایک، آدیداس و بالنسیاگا هستیم که در حال حاضر نسخههای دیجیتالی محصولات خود را برای متاورس می سازند (از کفشهای کتانی گرفته تا لباس و لوازم جانبی). البته که تلاش برای این دگرگونی از شرکتهای بزرگ فناوری آغاز شد مانند متا که قبلاً فیسبوک نام داشت.
متاورس در دانشگاههای فشن
اگر بخواهیم دیجیتال فشن را دسته بندی کنیم میتوانیم آن را به سه گروه فیجیتال، فیزیکی و دیجیتال و کاملاً دیجیتال تقسیم کنیم که دو گروه آخر در متاورس قرار میگیرد. Phygital در واقع یک مد دیجیتال است که گاهی به تولید قطعات فیزیکی نیز منجر میشود و در واقع یک استراژی برای برآورده کردن یا فراتر رفتن از انتظارات مشتریان از نظر کاربردی و احساسی، طراحی شده است. گروه فیزیکی و دیجیتالی به قطعههایی اشاره میکند که توسط AR و VR بر تن مصرف کننده مینشیند یعنی با استفاده از تصویر فیزیکی مخاطب، نسخهی دیجیتالی لباس را با واقعیت افزوده (AR) بر روی این تصویر نشان میدهند. و در آخر گروه کاملا دیجیتال، به لباسهای مجازی گفته میشود که برای آوارتاهای دنیای متاورس طراحی و در یک «متاکلوست» ذخیره میشوند.
خوب با توجه به این دستهبندی، آیا آموزشهای آکادمیک برای ورود دانشجویان به بازار کار متاورس کافی است؟
در مدرسه مد، به دانش آموزان اصول اساسی مانند طراحی، نحوه برش پارچه، اندازه مدل، تاریخچه صنعت و موارد دیگر آموزش داده می شود. این مهارتها و آموختهها برای مجموعه هر طراح بسیار مهم است، اما دیجیتال فشن نیاز به درک عمیقتری از این مفاهیم دارد. شاید حتی از جایی به بعد برخی از اصول آموزشی مثل انواع متریال و کاربرد آن در دنیای متاورس ضروری نباشد چرا که در دنیایی که فراتر از جهان مادی ما است هیچ محدودیتی از قبیل فیزیک انسان و قوانین طبیعی مثل قانون جاذبه وجود ندارد. وقتی انسان را در این دنیا در اعماق اقیانوسها یا در دل آتش میتوان متصور شد چرا لباسی متناسب با آن برایش طراحی نکنیم؟!
پس بیش از هر دانشی برای ورود به کار دنیای متاورس، مهارتهای دیجیتالی و خلاقیت بی مرز لازم است.
کلام پایانی
شاید متناسب با روحیه و شخصیت، سن، شغل و حتی فاکتورهای دیگر هر کدام از ما به شکل متفاوتی با متاورس ارتباط برقرار کنیم و درجهی پذیرش این فراجهان برایمان مختلف باشد. اما چیزی که غیر قابل انکار است تغییر روح زمانه است. همهی ما دیر یا زود در احاطهی کامل متاورس قرار میگیریم کما اینکه شاید تا امروز بخشی از عمرمان را بدون اینکه نامش را بدانیم در همین فضا سپری کرده باشیم. نکتهی مهم برای فعالان در حوزهی فشن پذیرش و تطبیق سازی هرچه سریعتر با این چنین پلتفرمهایی است. همانطور که در سالهای گذشته دیدیم بیزنسهایی که خود را زودتر با شرایط آنلاین تطبیق دادند اکنون موفقتر از آنهایی هستند که به شیوهی سنتی کسب و کارشان را مدیریت میکردند. در زمان فعلی نیز برای پیشگام بودن آپدیت کردن مهارتها مخصوصا مهارتهای دیجیتالی یکی از الزامات ضروری برای موفق بودن است.