کفشهایی که از تهران تا فیِنسای ایتالیا و بعد کلن آلمان را پیمودهاند. پوسترهایی از قهوهخانههای بین راه و اتوبوسهای مسافری که به شهر کلن رسیدهاند و بقچههایی که از صندوق مادربزرگ درآمده و حالا چشمان همگان را خیره کردهاند
زادهشده در تهران، بزرگشده در ایتالیا
نمایشگاهی از کارهای مهرنوش شاهحسینی، طراح و خالق کفشهایی با پارچههای ایرانی تا روز ۱۷ ژوئیه در شهر کلن برپاست. گزارشی از این نمایشگاه را میخوانید.
کفشهایی که راهی طولانی از تهران تا فیِنسای ایتالیا و بعد کلن آلمان را پیمودهاند. پوسترهایی از قهوهخانههای بین راه و اتوبوسهای مسافری که به شهر کلن رسیدهاند و بقچههایی که از صندوق مادربزرگ درآمده و حالا چشمان تماشاگران آلمانی را خیره کردهاند.
“زادهشده در تهران، بزرگشده در ایتالیا” نام نمایشگاهی از کارهای مهرنوش شاهحسینی در شهر کلن است. او آبان ۱۳۵۲ در تهران متولد شده و همچنان آنجا زندگی میکند. اما کفشهای طراحیشده توسط او در ایتالیا خلق شدهاند و نام نمایشگاه نیز از همینجا آمده است.
مهرنوش شاهحسینی در پاسخ این پرسش که چرا تصمیم به طراحی کفش گرفته، به دویچهوله میگوید: «شخصیت آدمها از بعد شناختی نه از بعد قضاوت، برای من با کفش تعریف میشود.
از بچگی هم همینطور بودم، کفش توجهم را جلب میکرد، شاید به این دلیل که مدام به من گفته میشد، پابرهنه راه نرو، دمپایی بپوش، کفش بپوش. بعد از یک مدت دیدم با نگاه کردن به کفشها میتوانم شخصیت آدمها را تا حدی تحلیل کنم.»
مهرنوش شاه حسینی
او میگوید سال ۲۰۱۵ به این فکر افتاد که کفشهایی را که همیشه در خیالش با کولاژی از پارچه و چرم ساخته بود، در ایتالیا خلق کند. به همین خاطر با راهنمایی دوستی به میلان رفته و از آنجا به فیِنسا سفر میکند؛ شهری که مرکز کارخانههای بزرگ کفاشی دنیاست.
در فیِنسا با یک سازنده کفش که در میلان با او آشنا شده بوده، از این کارخانه به آن کارخانه میرود تا بالاخره کار به مرحله پیشتولید و اسمگذاری کفشها میرسد: صفوی، کهکشان، گوبلن، آبتن…
داستان انتقال کفشها به ایران نیز خود ماجرایی است پر فراز و نشیب که مهرنوش آن را با انگیزهای وصف ناشدنی و روحیهای قوی به انجام رسانده است.
از ایتالیا به دوبی و از دوبی با لنج به ایران و با نگرانی به خاطر حفظ کیفیت کفشهای دستدوز: «اصلا دلم نمیخواست اسپانسر داشته باشم چون میخواستم برای همه چیز خودم تصمیم بگیرم به همین دلیل همه چیز را از صفر و روی پای خودم انجام دادم.»
بقچه؛ شخصیتی اسرارآمیز
بخش دیگری از این نمایشگاه به “بقچه” اختصاص دارد؛ آنچه که شاید برای نسل جدید بسیار نامانوس اما برای نسل مهرنوش پر از نوستالژی است.
او میگوید: «ما در بچگی لباسهای تابستانی و زمستانی را جمع میکردیم و در بقچه میگذاشتیم. اسباب عقد مادربزرگم در بقچه بود یعنی بقچه برای نگهداری چیزهای باارزش بود یا برای انبار کردن چیزهای معمولی. بقچه یک شخصیت دائمی در خانواده ما بود.»
مهرنوش شاهحسینی میگوید، بقچه برای او شخصیتی اسرارآمیز داشته که اگر حاوی اشیای باارزش بوده همیشه در صندوق نگهداری میشده است. به همین دلیل مجموعه بقچهها برای او بازگشتی به دوران کودکی است.
پارچههایی که مهرنوش برای دوخت بقچه از آنها استفاده کرده است متعلق به عشایر آذربایجان، و اهالی کرمانشاه و بندرعباس هستند. او میگوید رنگارنگی لباس زنان عشایر و برق آن همیشه چشمانش را گرفته و به همین دلیل برای دوخت بقچهها از آنها استفاده کرده است.
آستر کردن بقچهها نیز یادگاری از مادرش است که برای کتابهای قدیمی و باارزش جلد میدوخته تا محفوظ بمانند به همین دلیل مهرنوش هم بقچهها را آستر کرده تا اشیایی که در آن قرار میگیرند کمتر در تماس با دنیای بیرون باشند.
«همه اینها برای من یادآور لحظههای شیرین کودکی است، سالهایی که جنگ بود اما خاطراتش برای من شیرین است.»
پوسترهایی “کیچ” و رنگارنگ
بخش دیگری از نمایشگاه “زاده شده در تهران، بزرگشده در ایتالیا” به پوسترهایی اختصاص دارد که ترکیبی از فانتزی و رویاست.
مهرنوش شاهحسینی میگوید این پوسترها از کودکیاش و زمانی که او همراه مادرش با اتوبوس از تهران به اصفهان نزد فامیل مادریاش میرفته در ذهن او ماندهاند؛ در اتوبوس، در قهوهخانههای بین راه، در میوه فروشیها و……
او میگوید، زمانی که به فکر طراحی کفش افتاد به ناگهان پوسترها هم به ذهن او هجوم آوردند: «انگار کفشها از نوستالژی و خاطرات آن دوران بیرون آمدند، از درون پوسترها و همه اینها با هم در یک اتاق نشستند؛ اتاقی پر از رنگ و نوستالژی.»
مهرنوش شاهحسینی از واژه “کیچ” برای شرح پوسترها استفاده میکند و میگوید: «کیچ برای من شاد است، انگار به ناگهان من را از جایی که هستم به جایی میبرد که نیستم، مثلا انباری نخود و لوبیای عمه مادرم که دیوار آن پر از این پوسترها بود، مرا به دوران خوش کودکی میبرد، چیزی مثل آلیس در سرزمین عجایب.»
پوسترها ترکیبی از فانتزی و رویا هستند با نشانههایی مخصوص ایران مثل یوزپلنگ ایرانی، تخت جمشید و انار.
چرا کلن؟
محل برگزاری نمایشگاه “زاده شده در تهران، بزرگ شده در ایتالیا” گالری CO3 در شهر کلن است. صاحب این گالری اما اصرار دارد که آن را نه گالری که offspace بنامد.
لیلا چراغی از ژانویه امسال این مغازه را گرفته تا ایدهاش برای نمایش کار هنرمندان ایرانی را عملی کند. این ایده البته هدف انجمنی است که لیلا به همراه روشنک زنگنه و چند تن دیگر تاسیس کردهاند: Contemporary Middle East
لیلا که کورآتور نمایشگاه نیز هست، به دویچهوله میگوید: «متاسفانه کارهای هنرمندان ایرانی در آلمان و اتریش و سوییس خیلی خیلی کم نمایش داده میشود.
از پنج ماه پیش محل CO3 یا به فارسی “سی و سه” را در کلن گرفته و برای نمایش کارهای هنرمندان ایرانی و شرقی از آن استفاده میکنیم.»
او میگوید، برای آلمانیها این جنبه از ایران ناشناخته است و آنها ایران را تنها در سیاست و جنگ میشناسند. به گفته او سیوسه پلاتفرمی برای عرضه و نمایش کار هنرمندان ایرانی است.
لیلا چراغی، صاحب گالری و برگزارکننده نمایشگاه
روشنک زنگنه نیز همین عقیده را دارد. او که کورآتور این نمایشگاه است به دویچهوله میگوید: «آلمان و اروپا احتیاج دارد تا ایران را از یک دید دیگر ببیند، چیزی که سیاست نمیتواند از پس آن بربیاید، هنر قادر به انجامش هست.
سفر به فرای مرزها، نزدیک کردن انسانها به یکدیگر، نور انداختن به فرهنگ و روابط انسانها. هنر به تو اجازه میدهد تا از دید دیگری با ملتها و فرهنگها آشنا شوی.»
روشنک سالها پیش با کارهای مهرنوش شاهحسینی در ایران آشنا شده بود. او میگوید: «وقتی طراحیهای مهرنوش را دیدم با خودم گفتم چرا همه هنرپیشهها و هنرمندان ایرانی وقتی روی فرش قرمز میروند به جای اینکه از لباسهای لاگرفلد استفاده کنند از طراحیهای مهرنوش برای لباسشان استفاده نمیکنند.»
این همان کاری است که لیلا حاتمی کرد. او برای شرکت در جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۴ لباسی با طراحی مهرنوش شاهحسینی بر تن کرد و بر روی فرش قرمز کن پا گذاشت.
روشنک میگوید، باید هنر ایرانی در دنیا شناخته شود و به همین دلیل برای اولین نمایشگاه در گالری شهر کلن سراغ مهرنوش شاهحسینی میرود.
رنگ؛ عنصر جذاب برای آلمانیها
از لیلا چراغی میپرسم چه چیز این نمایشگاه بیش از همه برای آلمانیها جذاب است. پاسخ او رنگ است و رنگ و رنگ: «آن چیزی که در لحظه اول آنها را جلب میکند، رنگآمیزی است، با اینکه کیچ و اغراقآمیز است اما آنها را جلب میکند، چه در پوسترها، چه در کفشها و چه در بقچهها.»
او در عین حال میگوید، بقچهها برای آلمانیها از همه غریبتر و جالبتر هستند چرا که اصلا آن را نمیشناسند. لیلا چراغی در مجموع نمایشگاه “زاده شده در تهران، بزرگ شده در ایتالیا” را “کیچ اما پر از رنگ و جذابیت” میخواند.
این نمایشگاه تا تاریخ ۱۷ ژوئیه در محل گالری CO3 در نزدیکی اِبِرت پلاتز Ebertplatz شهر کلن برقرار است.