ریشه های تاریخی مُدگرایی به سال های بسیار دور برمی گردد با نگاهی به تاریخِ ایران، در عصر فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه پای ایرانیان به فرنگ باز شد تا عصر رضاشاه که دوره حساسی را در تاریخ ایران رقم زد و فصل متفاوتی را در مُدگرایی ایرانیان گشود.
باید توجه داشت که از دوره صفویه به بعد است که نفوذ سبک پوشاک غربی بر پوشاک ایرانیان آغاز می گردد. از ویژگی های پوشاک در دوره صفویه این بود که پارچه های مجلل و پرنقش و نگاری برای تهیه تن پوش ها به کار می رفت. ویژگی های جامه مردان و زنان نشان بارز موقعیت اجتماعی فرد شمرده می شد. جامه عمومی در این دوران از چند لایه روی هم افتاده تشکیل می یافت.
لباس مردان در اوایل دوره قاجار:
لباس رسمی و معمول و متداول برای تمام طبقات جبه و شال کلاه بود. شال کلاه نوعی عمامه بود که ریشه قدیمی و تازی داشت بعد از تسلط مسلمانان بر ایران کلاه باستانی ایرانیان مبدل به عمامه شد و وقتی ترک ها در ایران روی کار آمدند مختصر تغییراتی در این گونه کلاه ها دادند.
پیراهن یا زیرپوش: پیراهنِ زیر که با یقه گرد بود و در طرف راست سینه چاک داشت و در پهلوی راست گردن بسته میشد. معمولا بر دور یقه و دم آستین پیراهن را سوزن دوزی می کردند.
پیراهنِ رو: پیراهن مردان از پارچه حریر، به رنگ های گوناگون و بسیار کوتاه و بدون یقه بود. این پیراهن ها در زیر قبا و روی پیراهن زیرین پوشیده میشد. جنس پارچه این پیراهن بستگی به مقام و منصب پوشنده آن داشت. این پیراهن جلو بسته معمولا از چاک قبایی که روی آن پوشیده میشد در جلوی سینه نمایان بود.
ارخالق و جلیقه: ارخالق به عنوان یک نیم تنه کوتاه بر روی پیراهنِ رو پوشیده میشد.
قبا یا جبه: قبا تشخُص فرد پوشنده را تعیین می کرد در دوره اول سلطنت قاجار با دامنی بلند پوشیده میشد. بالاتنه آن تا کمر تنگ و چسبان بود و دامن آن به شکل کلوش یا ناقوس مانند بود و لبه های آن را حاشیه دوزی می کردند.
کلیجه: از جمله پوشش هایی بود که مورد استفاده پادشاهان و شاهزادگان، مردان و زنان، عموم مردم و دراویش بود. معمولا مانند مانتویی بلند و جلوباز بود که زنان و مردان به یکسان از آن استفاده می کردند.
ردنکنت: ایرانی ها همچنین نوعی دیگری از ردنکنت استفاده می کردند که تقریبا شبیه شنل های فرانسوی بود ( نوعی لباس گشاد و خیلی ساده که مردها صبح ها به تن میکردند) این لباس ها در مراسم و تشریفات دربار در تمام فصول سال به کار می رفتند و بدون آن نمی توانستند در دربار یا نزد بزرگان حضور یابند. متمایزترین آنها از ماهوت ارغوانی بود ولی هر کسی حق استفاده از این رنگ را نداشت. این رنگ به ویژه مختص شاهزادگان، نجبا و مامورین عالی رتبه بود. طبقات دیگر از رنگ های آبی و سبز و قهوه ای استفاده می کردند.
شال کمر و کمربند: در این دوره به تزیینات شال کمر و کمربند توجه خاصی می شد و مجلل تر از دوره های پیش بوده است. جنس شال ها پشمی و پنبه ای و یا کشمیری بود و خنجری هم رو بر روی آن می گذاشتند. مردم عادی شال پشمی و پنبه ای و نجبا و اعیان و ثروتمندان شال کشمیر بهمراه دشنه می بستند. دشنه اعیان مرصع و از چوب سبُک وزن و خوشبو ساخته میشد و با پشم میش سیاه رنگی پوشیده میشد. طبقات متوسط خنجر خمیده و سربازان و مردم عادی خنجری به سبک گرجیان بر کمر می بستند.
کپنک یا کفنک: پوششی نمدین که دراویش و چوپانان و روستاییان از آن برای گرم کردن خود استفاده می کردند. در حقیقت بالاپوشِ جلوباز و بدون آستین از جنس نمد بود که در فصل زمستان می پوشیدند و البته گاهی با آستین هم در تصاویر دیده می شود.
عبا: مردانِ روحانی بر روی لباس های خود روپوش گشاد عربی که به آن عبا می گویند می پوشیدند که از موی شتر و به رنگ سیاه بود و آب در آن نفوذ نمی کرد. بهترین عباها را در کربلا و همچنین در کرمان و کاشان می بافتند.
شلوار: شلوارها از پارچه های نخی و ابریشمی و به رنگ های آبی و ارغوانی و گل و گشاد بودند تا مانع نشستن روی زمین نگردند. پاچه شلوار تا مج پا می رسید و دهانه شلوار گشادتر از قسمت بالای آن بود.
آرایش سر: مردان ایرانی تا سن و سال معینی قسمتی از موی سر را نگه می داشتند. آنها به پهنای پیشانی موی سر را تا پشت گردن می تراشند و به این ترتیب فقط کمی مو بر بالای شقیقه هایشان باقی می ماند. جوانها حلقه موی انبوهی از پیش و پس گوش تا روی شانه فرو می ریختند، این حلقه مو تا چهل الی پنجاه سالگی بر سر جوانها می ماند ولی از آن سن به بعد تنها به ریش که زینت صورت در آن زمان بود توجه میشد.
پوشش سر:
کلاه: کلاهِ پوستی نوک بلند که کلِگی فرورفته آن با حفظ وضعیت مخروطی خود از ماهوت الوان و اغلب قرمز رنگ پوشیده میشد و شکل عمومی کلاه به این صورت بود که از بعد پیشانی تدریجا به عقب و بالای سر بلندتر میشد.
دستار و عمامه: انواع دستار و عمامه در میان مردم عادی و روحانیون و هم چنین در روستاها و ایل های عشایری رواج داشت. لباس آقاها و ملاها معمولا شبیه لباس مردمان عادی بود و تنها به وسیله عمامه های گرد بسیار بزرگ و شال سفید و عبای گشاد راه راهی از پشم سیاه و سفید از دیگران تشخیص داده میشدند.
تاج و تاج کلاه: تاج ها و کلاه های پادشاهان قاجار بلند و پوشیده از انواع سنگ های قیمتی مانند زمرد و یاقوت و مروارید بود.
پوشش پا:
جوراب: در این دوره جوراب ساق بلند به پا نمی کردند ولی از جنس قالی هایی که می بافتند جوراب هایی ساق کوتاه تهیه می کردند.
کفش: پای فراز که از نوع بدون ساق با پنجه نوک تیز و پاشنه دار بود که خیلی راحت نبودند زیرا پاشنه ی پا بیرون می ماند و راه رفتن را مشکل می ساخت.
چکمه: مردان به هنگام سواری چکمه های محکم چرم بلغار پنجه باریک (که ساقه شان تا بالای زانو میرسد) به پا می کردند. پاشنه این چکمه ها بسیار بلند بود.
گیوه: گیوه از تکه ها ی فشرده پارچه درست میشد و از جمله پوشش های مردان عادی در دوره اول و دوم قاجار بود.
زیورآلات:
زیورآلات ویژه مردان قاجار ساعت جیبی بود که معمولا مزین به جواهرات گوناگون بود و جنس و کیفیت آن بستگی به موقعیت اجتماعی فرد داشت. انگشتر فیروزه در آن دوره رایج بود چرا که معتقد بودند که خوشبختی می آورد و کلمه فیروزه هم کنایه ای از بخت و اقبال است. از دیگر انگشترهای محبوب آن دوره انگشتر های عقیق بود که در نگینش نام پیامبر(ص) و یا اسما اعظم و یا اشکال و علایم عجیب و نامفهموم خرافی حکاکی میشد.
برگرفته از: “سیری در مُد و لباس دوره قاجار”، دکتر مهتاب مبینی، اعظم اسدی،انتشارات مرکب سفید