پیشبینیکننده مد کیست؟
پیشبینی مد یک حرفه جهانی است که بر روندهای آینده تمرکز دارد. پیشبینیکننده مد از رنگها، پارچهها، لوازمآرایش، اکسسوری، کفش تا استایل خیابانی و سایر سبکهایی را که در رانوی و فروشگاهها برای فصلهای آینده ارائه میشوند، پیشبینی کرده و در مورد انها نظریه صادر میکنند. این حرفه فقط مختص به صنعت فشن نیست و در صنایع دیگری مانند خودرو، دارو، غذا و نوشیدنی، ادبیات و اثاثیه منزل نیز اتفاق میافتد. پیشبینیکنندگان مد مسئول جذب مشتریان و کمک به کسبوکارهای خردهفروشی و طراحان برای فروش برندهای خود هستند. امروزه، کارگران صنعت مد برای بازیابی اطلاعات در مورد ظاهر جدید، رنگها، کمد لباس افراد مشهور و مجموعههای طراحان به اینترنت متکی هستند
چشمانداز کسبوکار و مشخصات مشتریان هدف، جمعآوری اطلاعات در مورد کالاهای موجود، تهیه اطلاعات، تعیین ترندها و انتخاب کالای مناسب برای شرکت و مشتری هدف است. رنگ و سبک دو مورد از موارد مهمی است که برای اکثر خریداران و بازرگانان پیشبینی میشود
پیشبینی مد یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر طراح یا کارآفرین مد باید داشته باشد. توانایی پیشبینی روند مناسب در زمان مناسب، راه ایدهآل برای برتری در صنعت مد است. تئوریهای مد روند پیشرفت ایدههای مد را نشان داده و آن را توضیح میدهند. همچنین در مورد چگونگی حرکت مد از یک مرحلهبهمرحله دیگر میگوید که سه نظریه اصلی در مورد آن وجود دارد.
۳ نظریه مد چیست؟
توزیع مد به عنوان یک حرکت، جریان یا تراوش از یک عنصر جامعه به عنصر دیگر توصیف شده است. انتشار اثرات از مرکز به محیط ممکن است بهصورت سلسلهمراتبی یا در شرایط افقی تصور شود، مانند تئوریها یا نظریه های قطرهای رو به پایین(the trickle-down)، قطرهای در سراسر( trickle-across) یا قطرهای به بالا (trickle-up theories)
- Trickle Down fashion
قدیمیترین نظریه توزیع، نظریه قطرهای است که وبلن در سال ۱۸۹۹ توصیف کرد. در این نظریه، ابتدا یک سبک توسط افراد بالای جامعه ارائه و اتخاذ میشود و بهتدریج توسط افراد پایینتر (ویلن، زیمل، لاور) پذیرفته میشود. بهعنوانمثال، اگر زندایا شروع به پوشیدن یک کیف پول کوچک میکرد، در نهایت افراد مشهور دیگر این روند را افزایش میدادند و سپس به افراد معمولی «کلاس» یا مدرن میرسید.
این نوع پراکنش یا توزیع یک سلسلهمراتب اجتماعی را در نظر میگیرد که در آن افراد به دنبال شناسایی افراد مرفه هستند: و افرادی که در بالا هستند نیز به دنبال تمایز و در نهایت فاصلهگرفتن از افراد اجتماعی پایینتر از خود هستند. هنگامی که مد توسط افراد پایینتر پذیرفته شد، افراد مرفه این مد را رد کرده و راه دیگری را دنبال میکنند.
- Trickle Up fashion
الگوی قطرهای یا حبابآپ (The trickle-up or bubble-up) جدیدترین تئوری جنبش مد است. در این نظریه، نوآوری بهاصطلاح از خیابان آغاز میشود و از گروههای کمدرآمد اقتباس شده است. نوآوری در نهایت به گروههای با درآمد بالا سرازیر میشود؛ بنابراین حرکت از پایینبهبالا است. بهعنوانمثال، زمانی که طراحان به سبک خیابانی نگاه میکنندو سپس آن را روی رانوی قرار میدهند. در حال حاضر روندها به این صورت است که مصرفکننده هدف اصلی آنهاست. برندهای مد تمایل دارند برای الهام بخشیدن به آنها نگاه کنند.
نمونهای از معروفترین آن شامل شانل است که معتقد بود ایدههای مد از خیابانها سرچشمه میگیرند و سپس توسط طراحان لباس پذیرفته میشوند. بسیاری از ایدههایی که او دنبال میکرد، انگیزه درک او از نیازهای زنان برای لباسهای کاربردی و راحت بود.
بنابراین چگونگی نفوذ یک ظاهر شیک در یک جامعه معین به خاستگاه آن، شکل ظاهری آن، میزان تأثیر آن و انگیزههای کسانی که این ظاهر را اتخاذ میکنند بستگی دارد. منشأ ظاهر ممکن است از سطوح بالای جامعه یا خیابان نشات بگیرد، اما صرفنظر از منشأ، مد نیاز به نگاهی نوآورانه و جدید دارد.
- Trickle Across fashion
طرفداران این نظریه ادعا میکنند که مد بهصورت افقی بین گروههایی در سطوح اجتماعی مشابه حرکت میکند (کینگ؛ رابینسون). در مدل قطرهای – Trickle Across-، زمان تأخیر کمی بین پذیرش از یک گروه تا گروه دیگر وجود دارد. شواهدی برای این نظریه زمانی اتفاق میافتد که طراحان به طور همزمان به قیمتهای مختلف از ردهبالا تا لباسهای پایینتر ready – to – wear نگاه میکنند. نمونهای از این حالت زمانی است که یک زن ۵۰ساله یک لباس با طرح مار را، با یک زن ۲۵ساله میپوشد، اما به روشی متفاوت.
- The Pendulum theory
تئوری آونگ روش دیگری است که پیشبینیکنندگانمیتوانند روند آینده را پیشبینی کنند. تئوری آونگ بیان میکند که یکروند را فقط تا زمانی میتوان پیش برد که برعکس شود و از اول شروع شود. نمونه فعلی این نظریه شلوار جین تنگ است: شلوار جین راسته تبدیل به شلوار جین تنگ یا همان اسکینی شد که به شلوار جین فوقالعاده اسکینی تبدیل شده و سپس با jegging و leggings به پایان رسید. گام بعدی آن شلوار جین گشاد و تاکید بر شلوارهای دمپا گشاد خواهد بود.
The Populist Model
درحالیکه سه نظریه اصلی پذیرش مد عمدتاً در سطوح اجتماعی – اقتصادی اعمال میشوند، مدل پوپولیستی که توسط انسانشناس Ted Polhemus در کتاب «Streetstyle» در سال ۱۹۹۴ مطرح شد، گروههای اجتماعی را بهجای طبقات، بهعنوان منبعی برای الهام از مد معرفی میکند. بهعنوانمثال، یک گروه اجتماعی، مانند پانکها در لندن در دهه ۱۹۷۰، ممکن است سبک و ظاهر متمایزی را اتخاذ کند که در تمام گروه مشترک است.
این سبک در خدمت متحد کردن گروه و شناسایی افراد درون گروه است، اما اغلب با روندهای خارج از گروه ارتباطی ندارد. افراد این سبک را اتخاذ میکنند تا به عضوی قابلشناسایی در آن گروه اجتماعی تبدیل شوند و باقی بمانند.