ما در دنیای مدرنی زندگی می کنیم که همه چیز در آن هر لحظه در حال تغییر است. هر مفهوم و رویداد میتواند تداعیگر رخدادی دیگر باشد. کشف این تداعیها، گاهی باعث میشود ارتباط بهتری با دنیای شلوغی که توسط آن احاطه شدهایم، برقرار کنیم. در این مقاله با هم به سراغ ارتباط میان دو شکل از اجراهای امروزی میرویم: کتواک و پرفورمنس آرت. میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا کتواک یک پرفورمنس هنری است؟
پرفورمنس آرت چیست؟
«پرفورمنس آرت» که اغلب اصطلاح «هنر اجرا» را به عنوان معادل فارسی آن به کار میبرند، شاخهای از هنر مفهومی مدرن است. این گونه از هنر، ریشه در هنرهای تجسمی دارد. با این وجود از عناصر هنر تئاتر، موسیقی و رقص نیز در آن بهره گرفته میشود. امروزه امکانات تکنولوژی هم نقش مهمی در پرفورمنس آرت ایفا میکنند. ابعاد این شاخه از هنر مدرن به قدری گسترده است که بعضی معتقدند نمیتوان تعریف جامعی از آن داشت. با این وجود میشود دربارهی مؤلفههای اصلی آن صحبت کرد.

شرط اساسی شکلگیری یک پرفورمنس هنری، حضور تماشاگر و برقراری ارتباط با اوست. کوچکترین تأثیرگذاری بر تماشاگر نیز میتواند شامل این ارتباط شود. به عنوان مثال میتوان تماشاگر را در شرایطی قرار داد که تجربهای تازه از دیدن خلق یک نقاشی به همراه شنیدن یک قطعهی موسیقی پیدا کند. نورپردازی و طراحی فضا نیز سهم مهمی در شکلگیری یک پرفورمنس هنری دارند. همچنین در بسیاری از آثار پرفورمنس آرت، بدن اجراگر نقشی اساسی ایفا میکند. مفاهیم مختلف از طریق بدن نمایانده میشوند.

کت واک چیست؟
کتواک که برگردان آن به فارسی «راه رفتن همچون یک گربه» است، بخش جداییناپذیر فشنشوهای امروزی است. یکی از رویدادهای مهمی که در دنیای مدرن اتفاق میافتد و مردم عادی و هنرمندان هر دو مخاطب آن هستند، فشنشو است. در این فشنشوها یک طراح مد آثار خود را به نمایش میگذارد. او لباسهایی که حول محور مفهومی خاص طراحی کرده را به تن مانکنهای زنده کرده و با اتمسفر و تمی خاص آن را به نمایش میگذارد. هر کدام از مانکنها بر یک سن یا صحنهی تی شکل، کتواک میکنند.

آنچه در کتواک اهمیت دارد نمایش بدنهای در حرکتی است که لباسهایی خاص به تن دارند. در واقع مانکنها باید با چنان تبختر و غروری گام بردارند که مخاطب فکر کند اگر او هم آن لباسها را به تن کند، میتواند همانقدر به خود غره شود. امروزه طراحان در کتواکهای خود از امکانات هنرهای مختلف از جمله تئاتر و موسیقی برای هر چه جذابتر ارائه دادن آثارشان استفاده میکنند.

چه تشابهی میان کت واک و پرفورمنس هنری وجود دارد؟
شکی در این وجود ندارد که کتواک به عنوان رویدادی که برای تماشاگرهای خاصی برگزار میشود، یک نوع اجراست. اما آیا میتوان آن را اجرایی مشابه یک اثر پرفورمنس آرت در نظر گرفت؟ چه عناصر مشترکی میان این دو شکل از اجرا وجود دارد؟
اجرا حول محور یک مفهوم!
یکی از نقاط تلاقی یک کت واک و یک پرفورمنس، مفهومی بودن هر دوی آنهاست. در یک اثر پرفورمنس آرت هنرمند تلاش میکند ایدههای اجراییاش را حول محور مفهومی خاص شکل بدهد. مفهومی که میتوان از کلیت اثر برداشت کرد. در یک فشنشو هم طراح تلاش میکند کتواک خود را بر پایهی مفهوم و تمی خاص طراحی کند. در واقع هم طراح پرفورمنس و هم طراح کتواک دغدغهی انتقال مفهوم به مخاطب خود را دارند.


حضور بدنها
قبلا گفتیم که در بسیاری از آثار پرفورمنس آرت بدن اجراگر نقطهی مرکزی اجراست. ناگفته پیداست که در یک کت واک نیز این بدنهای مانکنها هستند که نقش اصلی را بازی میکنند؛ اما زمانی که بدن در مرکزیت یک اجرا قرار میگیرد، دیگر نمیتواند یک بدن عادی باشد. در یک پرفورمنس هنری بدن اجراگر از حضوری ویژه برخوردار است. حضوری متفاوت با حضور عادی یک بدن در فضا. در یک کتواک نیز بدن مانکن، دیگر یک بدن عادی نیست. این بدن برای این نوع اجرا تربیت شده و یاد گرفته طوری اندامش را نمایش بدهد که مخاطب را برانگیزاند. بدن در هر دوی این اجراها نقشی کلیدی دارد.


همه چیز در لحظه اتفاق میافتد!
یکی از تشابهات اصلی پرفورمنس آرت و کتواک، رخ دادن هر دوی آنها در لحظهی حال است. برای سادهفهم کردن این موضوع میتوان به تفاوت آنها با تئاتر اشاره کرد. گرچه تئاتر هم در زمان حال اجرا میشود اما در یک اجرای تئاتر، نمایشگران داستانی را برای بازنمایی حاضر میکنند. در حالی که در یک پرفورمنس یا کت واک هنرمند و اجراگر چیزی را بازنمایی نمیکند. همه چیز تنها برای این شکل گرفته است که در معرض دید تماشاگر گذاشته شود. فضا و اتمسفر در لحظه ساخته و تجربه میشود. درست مثل تجربهی چشیدن یک غذا برای اولین بار!


استفاده از نور و صدا و تصویر
هم در کتواک و هم در یک پرفورمنس هنری، از امکانات مختلف نور و صدا و تصویر استفاده میشود. تکنولوژی هر روز در حال پیشرفت است و این امکانات مختلف به هنرمندان کمک میکند اجرای جذابتری پیش چشم مخاطبشان شکل بدهند. امکانات صوتی و بصری همچون ابزاری قدرتمند برای ساخت فضای مورد نظرشان و تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر مخاطب در دست طراح و هنرمند هستند.


یافتن تشابه با معرفی چند نمونه
یکی از طراحانی که در فشنشوهای خود از ایدههایی شبیه به پرفورمنسهای هنری استفاده میکند، جان گالیانو (John Galliano) است. او در فشنشویی که برای کالکشن 2024 مارجیلا (Margiela) در پاریس طراحی کرد از عناصری همچون موسیقی زنده با فضاسازی و صحنهپردازی که تم و حال و هوای دههی 90 را تداعی میکرد، استفاده کرد تا مخاطبینش را هرچه بیشتر مجذوب کند. مدلها در این فشنشو با فیگورهایی تئاتری سینمایی در صحنهای همچون کافهای خیابانی کتواک میکردند و ژستها و حرکاتی خاص به بدن خود میدادند که هرکدام احساسی را به مخاطب القا میکرد.


یکی دیگر از نمونههای بسیار جالب فشنشو با استفاده از المانهای پرفورمنس آرت فشنشوی بهارهی برند AVAVAV در هفتهی مد میلان 2024 است. در این ران وی که با کانسپتNo Time to Design, No Time to Explain (زمانی برای طراحی و توضیح نیست) و توسط Beate Karlsson کارگردانی شده بود، مدلها با لباسهای نصفه کاره و با عجله روی صحنه میآمدند و یا به صحنه هل داده میشدند؛ حتی بعضی از آنها لباسهایشان را روی صحنه میپوشیدند و عجولانه صحنه را ترک میکردند.

همچنین در یک رانوی دیگر از همین برند و باز هم به کارگردانی Beate Karlsson در هفتهی مد میلان 2024 به تماشاگرها آشغال داده شد تا به سمت مدلها پرتاب کنند. ایدهای که این رانوی را به یکی از جنجالیترین فشنشوهای سال تبدیل کرد. لازم به ذکر است مشارکت تماشاگر در اجرا یکی از عناصر مدرن پرفورمنسهای هنری است.


یکی دیگر از طراحانی که در فشنشوهای خود از المانهای پرفورمنس آرت استفادهی ویژهای میکند، هنری ویبسکوف (Henrik Vibskov) است. به عنوان نمونه، او در کالکشن پاییز و زمستان 2024 خود در هفتهی مد کپنهاگ که The Daily Chewing Gum Therapy Session (جویدن روزانهی آدامس، جلسهی تراپی) نام داشت، صحنهی رانوی را شبیه به خانهای عروسکی طراحی کرد که از کمدهای آن حجمهایی بزرگ شبیه به آدامس بیرون آمده بود. مدلها در این صحنهی فانتزی کتواک میکردند و پرفورمرها با لباسهایی که مثل آدامس پف میکردند؛ در لحظاتی خاص در پشت کمدها ظاهر میشدند. صحنهپردازی مفهومی و فانتزی هم یکی از مشخصههای دیگر پرفورمنس آرت محسوب میشود.


نتیجهگیری: کت واک در لباس یک پرفورمنس هنری!
در جهان مدرنی که ما در آن زندگی میکنیم مرز میان همه چیز از بین رفته است؛ هنرهای مختلف در هم ادغام شدهاند و دیگر به سختی میتوان از هم تفکیکشان کرد. رویدادی همچون کتواک نیز آنقدر به هنری مانند پرفورمنس آرت شبیه شده که به آسانی نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. حداقل شمایلی که در کتواکها میبینیم، آنقدر به پرفورمنسهای هنری شبیه است که کار را برایمان سخت میکند. اما با وجود تمام این تشابهات، هنوز تفاوتی وجود دارد و آن هدف از شکلگیری آنهاست. یک پرفورمنس با هدف خلق هنر شکل میگیرد و یک کتواک با هدف معرفی و ارائهی آثار یک طراح مد یا برندی خاص. پس شاید بتوان نتیجه گرفت کتواک رویدادی مدرن، در لباس یک پرفورمنس هنری است.
