Leonor در سال ۱۹۰۷ در بوینس آیرس متولد شد، مادر او ایتالیایی Malvina Braun با پدرش، Herminio Fini، تاجر ثروتمند آرژانتینی-ایتالیایی ازدواج کرد. آنها پس از ازدواج برای شروع زندگی مشترکشان به آرژانتین رفتند. پدرش مرد خوش پوش و ثروتمندی بود، اما رفتار مستبدانه و عقاید شدید مذهبیاش سبب نارضایتی مادر لئونور شد. همین موضوع باعث شد ازدواج آنها آنقدرها طول نکشد و پس از تولد فینی، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند.
مادر وی به Trieste ایتالیا بازگشت و به تنهایی و مستقل او را بزرگ کرد. فینی از همان دوران کودکی همانند مادرش سبک زندگی بوهو و خودمختار را برای خود انتخاب کرده بود. او برخلاف دختران سنتی عصر خود به علت سرکشی عمیقی که داشت، مدام چیزهای مختلف را تجربه میکرد. اما این خصوصیات او کمی برایش دردسرساز بود و به علت عدم توانایی در رعایت قوانین مدرسه خیلی زود، باعث اخراج او از مدرسه شد.
این هنرمند سورئال در دوران نوجوانی به خاطر مبتلا شدن به یک بیماری چشمی، مجبور بود مدتی طولانی چشمانش را با باند ببندد. بعد از بهبود، دید متفاوتتری نسبت به اطرافش و علاقه زیادی به آناتومی بدن پیدا کرد. همیشه دوست داشت با خلاقیت و هنر بصری خود اندامها را به تصویر بکشد.
استایل و زندگی شخصی لئونور فینی
استایل این هنرمند همانند کاستومهای تئاتر مفهوم خاصی را در برداشت و او همیشه رنگ موهایش را به رنگ آبی، نارنجی، قرمز یا طلایی میکرد. به خاطر پوشش لباس پسرانهای که در دوران کودکی به تن میکرد و علاقه زیاد او به استایل آقایان باعث شده بود که به جنسیت در پوشش اعتقادی نداشته باشد. البته اغلب با مادرش بر سر استایل و سبک زندگی فتوریست او (رفتار و عقاید آیندهگرایانه و جلوتر از عصر خودش) بحث و جدل داشتند. چون مادر لئونور تصور میکرد او باید همانند دختران دیگر رفتار کند و سنتی لباس بپوشد.
Fini با لباسهای متفاوت مردانه و بوتهایی که با پرهای سفیدی تزئین شده بود در مهمانیها شرکت میکرد. استایل غیرمعمول این هنرمند شامل لباسهای عجیب و غریب، ماسک و جواهرات لوکس و با ظاهری فراتر از واقعیت بود. فینی از جمله هنرمندانی بود که خود را به صورت برهنه برای مدل عکاسی جلوی لنز دوربین قرار میداد و مرتبا خود را درون نقاشیهایش تجسم میکرد و به تصویر میکشید. عدهای به خاطر نقاشیهای این هنرمند فمینیست از اندام برهنهی زنان و روابط بین آنها خرده میگرفتند.
Cartier-Bresson، یکی از عکاسان تاثیرگذار آن دوره که علاقهی زیادی به نقاشی سورئالیستی داشت؛ از طرفداران لئونور بود. عکسی که او در استخر از لئونور گرفت بعدها، در سال ۲۰۰۷ به قیمت ۳۰۵،۰۰۰ دلار فروخته شد و این اثر بالاترین قیمت از آثار کارتیه برسون در حرفه عکاسیش بود.
عقاید و سبک زندگی Leonor Fini
از این هنرمند همیشه به عنوان زن خود ساخته یاد میکنند به خاطر اینکه در زندگی عقیده داشت باید برای گرفتن حق زنان شورش کرد. لئونور در طول زندگیاش قوانین خاص را ایجاد کرد و زندگی خود را خارج از آنچه در آن زمان از زنان انتظار میرفت، انجام میداد. به او چنان اجازه آزادی داده شده بود که اکثر افراد حتی امروز نمیتوانند آن را تجربه کنند.
او به عنوان زنی سرکش و مستقل سورئالیستی در دوران خود شناخته بود و بسیاری از نظر ظاهری او را بلند قد و چشم نواز با چشمانی بسیار عجیب شبیه به گربه توصیف میکردند. لئونور فینی که یک فمنیست معروف بود، اگرچه در طول زندگیش با دو مرد زندگی میکرد که یکی دوست صمیمیاش و دیگری معشوقه او (Max Ernst)، اما همیشه از ارتباط با آنها در آرامش به سر میبرد.
Fini زنی بود که به Persian Cat علاقه زیادی داشت. در سن ۸۰ سالگی تقریبا با گربههای زیادی در آپارتمان کوچک خود در پاریس زندگی میکرد و همچنان به نقاشیهای مفهومیاش میپرداخت. آنچه که هنر لئونور را منحصر به فرد میکرد، این بود که هیچ آموزش حرفهای و آکادمیک در زمینهی نقاشی و طراحی مد نداشت و از ابتدای کودکی استعداد او شکوفا شد. میراث لئونور فینی، نقاشیهای زرق و برقدار و گاهی دلهرهآور بود که نشانهی علاقهی وافر او به کاوش و بهرهبرداری از توانایی هنریاش بود.
لئونور فینی نقاش، نویسنده و طراح لباس سورئال
Fini از همان دوران نوجوانی شیفتگی عجیبی نسبت به نقاشی داشت. در کل نقاشیهای او بیشتر طراحی در زمینه آناتومی زنان بود. او به خاطر موقعیت شغلی مادرش با سردخانه ارتباط زیادی داشت. علاقهی زیاد او به آن مکان و اجسام مردگان، منبع عجیب الهام او برای نقاشیهایش شد و دردسر پیدا کردن مدل زنده برهنه را برای او کم میکرد. بسیاری از نقاشیهای فینی زنان را در موقعیتهای قدرتمند یا در زمینههای بسیار جنسیتی نشان میداد.
لئونور هیچگونه آموزش هنری رسمی نداشت، با این حال او با شیوههای سنتی رنسانس Renaissance و مانریستی Mannerist (از نظر سبک شناسی، مانیریست شامل رویکردهای متفاوتی است که تحت تأثیر آرمانهای هماهنگ مرتبط با هنرمندانی مانند Leonardo da Vinci ،Raffaello Sanzio و Michel-Ange اولیه قرار گرفت) در ایتالیا آشنا شد. هنگامی که او ۱۷ ساله بود، تعدادی محدود از نقاشیهایش را در یک گالری در Trieste به نمایش گذاشت و از او در خواست شد، که از چهرههای برجسته در میلان نقاشی کند، جایی که او اولین نمایش خود را در گالری Barbaroux در سال ۱۹۲۹ برگزار کرد.
این هنرمند سورئال نه تنها به طراحی لباس شخصیتهای ۸ فیلم پرداخت و جلوهی بصری زیبایی را به نمایش گذاشت. بلکه او یک نویسنده و منتقد خلاق درمورد هنر و مد بود. به همین خاطر جدا از طراحی لباس فیلم و تئاتر، طراحی صحنه و دکور مبلمان به سبک انتزاعی و سورئال، به تالیف سه کتاب رمان به نامهای Rogomelec ،Contes pour enfants velu Moumour ،Oneiropompe پرداخت.
ارتباط لئونور فینی با هنرمندان سورئالیست
او در سال ۱۹۳۱ برای مدت کوتاهی به میلان نقل مکان کرد. در آنجا با کار هنرمندان زیادی همچون Carlo Carrà (نقاش ایتالیایی و شخصیت برجستهی جنبش آیندهگرایی بود که در آغاز قرن بیستم در ایتالیا شکوفا شد) و Giorgio de Chirico (هنرمند و نویسنده ایتالیایی که متولد یونان بود. در سالهای قبل از جنگ جهانی اول، با تاسیس جنبش هنری scuola metafisica بر سوررئالیستها تأثیر عمیقی گذاشت.) آشنا شد که بسیاری از کارهای او را تحت تأثیر قرار دادند.
سپس لئونور فینی در سال ۱۹۳۲ به پاریس رفت و موقعیت هنری دیگری برای او رقم خورد. او همچنین Paul Éluard (شاعر و یکی از بنیانگذاران فرانسوی)، Max Ernst (نقاش آلمانی)، Georges Bataille (فیلسوف و محقق هنری فرانسوی)، Henri Cartier-Bresson (عکاس مشهور فرانسوی)، Picasso (نقاش و طراح تئاتر اسپانیایی)، André Pieyre de Mandiargues (نویسنده فرانسوی) و Salvador Dalí (هنرمند اسپانیایی)، همگی از هنرمندان سبک سورئالیسم، را شناخت و توانست روابط کاری خود را در آنجا گسترش دهد.
دوران طلایی هنر فینی
در سال ۱۹۳۱ او برای مدت کوتاهی به میلان و سپس به پاریس نقل و مکان کرد. در آنجا این نقاش و طراح در سن ۲۴ سالگی به خاطر جاه طلب بودن، خیلی زود به یکی از اعضای جدا نشدنی محافل اجتماعی و هنری پاریس تبدیل شد. لئونور شخصیت پر زرق و برقی داشت و او به ویژه در شیوه طراحیهای صحیح و خاص برای کاراکترهای تئاتر شناخته شده بود .این هنرمند فمینیست از سن پایین وارد دنیای سورئالها، هنر و مد فرانسه شده بود و شاید به دلیل موقعیت اقتصادی و موارد دیگر همچون اسکیا پارلی که قبل از او خود را به دنیای طراحی انتزاعی و فرا واقعگرایانه رسانده بود، به شهرت نرسید. اما نمیتوان جسارت او در به نمایشگذاشتن تصویرسازیهایش را نادیده گرفت.
هنر فینی، هر شخص را لزوما نه تنها از نظر مضمامین جنسیتی آشکار، بلکه از لحاظ مدرنیته شوکه خواهد کرد. کانسپت هنر لئونور فینی، او را در سال ۲۰۱۹ در بالاترین سطح آوانگارد قرار داد و روی دیگری از هنر نوگرایانه و پیشرو او نسبت به عصر زندگی خود را به نمایش گذاشت. این طراح سورئال با عقاید فمینیستیاش از اینکه اغلب هنرهای تجسمی به سبک مانریسم در رم باستان نمایشی از بدن برهنه مردان بوده است، اعتراض داشت. معتقد بود هیچ اشکالی ندارد ما هنرمندان، هنجارشکنی کنیم و طبیعت اندام زنان را با خلاقیت ذهنی به تصویر بکشیم.
نمایش آثار لئونور فینی در سرتاسر دنیا
Leonor Fini، اولین نمایشگاه بزرگ خود را در سال ۱۹۳۶ در نیویورک در گالری Julian Levy بر پا کرد. فینی نسلی از هنرمندان پاریسی قبل از جنگ و در جنبش سوررئالیست بسیار مهم بوده است. هرچند به خاطر جامعه مردسالار آن زمان، گاهی اوقات به نفع معاصران مرد خود نادیده گرفته میشد. اما در سال ۱۹۴۳ ، فینی در نمایشگاه نمایش Peggy Guggenheim’s توسط ۳۱ زن در گالری هنر این قرن در نیویورک گنجانده شد.
در لندن، او در Kaplan gallery در سال ۱۹۶۰ و در Hanover Gallery در سال ۱۹۶۷، آثارش را به نمایش گذاشت. در تابستان ۱۹۸۶ با رویکرد گذشتهنگر در موزهی لوکزامبورگ در پاریس نمایشگاهی برگزار شد که روزانه بیش از ۵۰۰۰ نفر را به خود جلب میکرد. این نمایشگاه با ۲۶۰ اثر برای ادای احترام به بسیاری از راههای هنری و خلاقانه که وی در طول زندگی خود طی کرد؛ شامل آبرنگ و نقاشی، طراحی لباس تئاتر و ماسک بود.
یادی کنیم از هنر فینی در سینما و مد، اپرا و موسیقی
در سال ۱۹۴۹، Frederick Ashton (طراح رقص بریتانیایی) بالهای را طراحی کرد که لباس آن توسط فینی، با عنوانLe Rêve de Leonor (“رویای لئونور”) با موسیقی Benjamin Britten (پیانیست بریتانیایی) در لندن برگزار شد. همچنین تلاشهای خلاقانه و خلق پوسترهای هنری برای تئاتر و خانههای اپرا از جمله انجمن اپرا پاریس، توسط این هنرمند فراموش نشدنی است.
قدرت هنری او در طراحی کاستوم فیلم و تئاتر وسعت غیرقابل انکاری داشت. در واقع بین سالهای ۱۹۴۴ و ۱۹۷۲، اصلیترین کار Fini، طراحی لباس برای فیلمها و تولیدات صحنهای بود. لئونور طراحی لباسهای فیلم Federico Fellini (کارگردان مشهور سینمای ایتالیا) را انجام میداد. تا جایی که یکی از فیلمهای سیاه و سفید فدریکو برای طراحی لباس توسط فینی برنده جایزه اسکار شد. همچنین در سال ۱۹۶۲ لباس Brigitte Bardot (بازیگر، مدل و خواننده فرانسوی) را برای راحت باش جنگجو طراحی کرد. او همچنین لباس دو فیلم رومئو و ژولیت Renato Castellani در سال۱۹۵۴ و قدم زدن با عشق و مرگ از John Huston 1968 را طراحی کرد.
نمونهای از نقاشی او به اسم La Bout du Monde که در آن یک تصویر زن در آب تا سینههای خود غرق شده و جمجمههای انسان و حیوانات او را احاطه کردهاند. این تصویر توسط Madonna ، خواننده مشهور و دوستدار فینی، در موزیک ویدئوی “Bedtime Story” در سال ۱۹۹۴ استفاده شد.
در زمینهی مد، طراحیهای سورئال و خلاقانه لئونور به طرز عجیبی چشمگیر بود. در حالی که دستیار Elsa Schiaparelli بود، برای این برند شیشهی عطر “Shocking” را طراحی کرد که پرفروشترین عطر خانهی مد اسکیاپارلی شد. همچنین الهام بخش عطر شناخته شدهی Jean Paul Gaultier برای طراحی شیشهی آن به شکل نیمتنه بود.
ارتباط هنری لئونور فینی با کریستین دیور
فینی همیشه نمایشگاههایی از نقاشیهای هنجارشکنش در پاریس برگزار میکرد. یکی از اولین نمایشگاههای او که به طور مستقل تنها از آثار خودش بود، در گالری Dior به حمایت از کریستین دیور برگزار شد. و قبل از تبدیل شدن به یک طراح مد، مورد تحسین همگان قرار گرفت و در پاریس مشهور شد. هنر فانتزی و سورئال فینی به قدری تاثیر گذار بود که کریستین دیور عقیده داشت، در رگهای قلب هنر و فرهنگ قرن ۲۰ و ۲۱ تا سالهای بعد هم جریان خواهد داشت. الهامات این زن هنرمند و طراح همواره مورد توجه این طراح فرانسوی قرار میگرفت.
فشنشو اوت کوتور ۲۰۱۸ دیور به سبک سورئال
به این سبب خانه مد دیور برای ادای احترام به دوست هنرمند خود، از لئونور فینی کسی که فانتزیهای خود را به شکلی خاص و متفاوت در دنیای هنر و مد آفریده بود، فشنشو کوتور ۲۰۱۸ را برگزار کرد. کالکشن اوت کوتور دیور با الهام از سبک سورئال در طراحی لباس و دکور در Redin Musee به نمایش گذاشته شد. نمایش در قالب یک جعبه سیاه و سفید با کف شطرنجی رانوی برگزار شد.
برای صحنهپردازی سورئالیستی فشنشو، از سقف سالن آینهای،گوش، لب و بینی به صورت معلق آویزان شده بود که هنر خارق العاده سبک فینی را با الهام از رویا پردازی سالوادور دالی یکی از طرفداران سرسخت سورئال، اجرا کرد. قفسهایی در کتواک قرار گرفته بود که نمادی از آزادی زنان بود. قفسهایی با درهای باز و خالی که نشان از زندگی جسورانه و آزاد Leonor Fini بوده است.
کالکشن اوت کوتور دیور، از پیراهنهای فاخر تا کت و شلوار
Maria Grazia Chiuri در نمایش اوتکوتور این برند برخلاف تجملات و کار دست بر روی پارچهها. سعی کرده بود این فشنشو از دیور را به سبک و هنر سورئالیستها به نمایش بگذارد. ۷۰ لوک سیاه و سفید نشان داده شد، درست به رنگهایی که هنرمندان سورئال از آن به عنوان رنگ رویایی یاد میکنند.
پیراهنهای فاخر همیشگی دیور اینبار با پارچههای ساده، همچون لباس شاهدختها در کنار کت و شلوارهای مردانه به تن مدلها تضاد زیبایی را به نمایش گذاشت. از آنجایی که ماسکهای منحصر به فرد پردوزی لئونور فینی با اشکال عجیب مشهور بود. ماریا گرازیا، طراح لباسهای دیور، در این کالکشن ماسکهای گلدوزی حشرات و جواهردوزی ارائه کرد. درواقع چهرهی اغلب مدلها با ماسکهای توری پوشانده شده بود. در حالی که ثروتمندترین زنان جهان روی کرهی زمین قادر به استفاده از این لباسهای فاخر بودند. سوپر مدل معروف، Naomi Campbell به همراه Song Hye-Kyo ستاره تلویزیونی کره جنوبی از طرفداران سبک فینی در این کاکشن از مهمانان ردیف جلو بودند.
هنگامی که ماریا گرازیا چیوری در سال ۲۰۱۶ به عنوان مدیر خلاق دیور اعلام شد. اولین زنی بود که این جایگاه را به دست آورد. او از همان ابتدا از موقعیت خود برای بهرهگیری از ابزارهای فمینیستی استفاده کرد. در این کالکشن هم به خوبی از هنرمندان فمنیست که در گذشته برای آزادی زنان مبارزه کرده بودند، نمایشی را به اجرا گذاشت.
این طراح سورئالیست در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۶ زندگی اجتماعی بسیار فعالی داشت و همچنان یک شخص تاثیرگذار و محوری در جامعه هنرمندان بود. در سن ۴۵سالگی مشغول نقاشیهای سورئال بود و تحولات زیادی در این سبک ایجاد کرد. او در تلاش برای براندازی نقشهای تحمیل شده از سوی جامعه، بازنمایی زنان شکننده، بیگناه یا کشنده را به نفع الهههایی که از اسطورههای یونانی الهام گرفته بودند کنار گذاشت. او خود را برای نقاشی چهرههای زنانی که نمیتوان آنها را طبقهبندی، قضاوت یا از نظر اخلاقی یا جنسیتی تعریف کرد، به کار برد.
فینی در سال ۱۹۹۶ در ۸۹ سالگی درگذشت؛ او یک زن آزادیخواه و طرفدار حقوق زنان بود. زندگی و کار مشترک این هنرمند یک دستاورد باور نکردنی بود. از نام او همچنان خوبی به یاد مانده است.