کم اهمیت، سودمند و نامحسوس. تاریخچه ی جیب به هزاران سال قبل باز می گردد و روند توسعه ی طراحی آن سوالاتی را در رابطه با مد و برابری جنسیتی مطرح می کند. ما تاریخ دقیق اختراع جیب ها را نمی دانیم، اما آنها برای مدت بسیار طولانی وجود داشته اند. «مرد یخی» (The Iceman)، یک مومیایی کاملاً حفظ شده، که در کوههای آلپ کشف شد، با کیسهای حاوی اشیای ارزشمند پیدا شد که به کمربند او بسته شده بود. در واقع، کلمه pocket از کلمه فرانسوی قدیمی “poke” یا “pouque” به معنای کیسه گرفته شده است.
در لباس های اروپایی، فیچت ها (Fitchets) ، که شبیه جیب های امروزی بودند، در قرن سیزدهم ظاهر شدند. برای دسترسی به کیف یا کلیدهای آویزان شده از کمربند کت، شکافهای عمودی در کت ها بریده میشد که هیچ دهانه جانبی نداشت.
در قرن هفدهم، جیبها، فقط برای مردان، روی لباسها دوخته میشد. برای زنان، به کمربند یا روی لباس بسته میشد و زیر دامنهای بزرگ رایج در آن زمان پنهان میشد. این جیب ها اغلب از نظر طراحی تزیین شده و با لایه های بیرونی دامن مطابقت دارند. در حالی که جیب مردان کاربردی و مفید بود، جیب زنان غیرعملی بود و به راحتی در دسترس نبود.
در اواخر قرن هجدهم، مدهای زنانه در اروپا، با الهام از لباس پارینههای پوشیده شده یونان و روم باستان، به سمت شکلی باریکتر حرکت کردند. زنان برای نگهداری وسایل خود به جای جیب، کیف پول می خواستند. زیرا جیب ها در زیر لباس های تنگ تر خیلی حجیم به نظر می رسید.
همانطور که مد زنانه تکامل یافت، جیب پنهان به آرامی شروع به ناپدید شدن کرد؛ زیرا لباسهای زیباتر و کیفهای تزئینی کوچک پدیدار شدند. کیسه “شبکه” (The Reticule)، که از پارچه های ظریف مانند ابریشم و مخمل ساخته و با مچ بند حمل می شد روی کار آمد. تقریباً هیچ چیز در آن، جا نمی شد و بیشتر از نگه داشتن یک دستمال، کارایی زیادی نداشت. در این برهه از تاریخ، فقدان جیب مستقیماً به جایگاه اجتماعی اشاره داشت. زیرا زنان دسترسی مستقیم به پول یا دارایی نداشتند پس نیازی به دسترسی آسان به جیب هم نخواهند داشت!
مرحله ی بعد، ورود جیب های مخفی در انقلاب فرانسه است! اعتقاد بر این است که جیبها در لباسهای زنانه غیرقانونی بودند تا زنان را از عملیاتهای مخفیانه که مواد خطرناک انقلابی را پنهان میکردند، دور نگه دارند.
قرن بیستم با تظاهرات زنان، برای حقوق برابر و حق رأی آغاز شد. در پی آن، آموزش الگوسازی در مورد نحوه دوختن جیب خود به لباس رایج شد. در سال 1910، یک «کت و دامن سافراژت» (Suffragette suit) شش جیب اوج مد شورشی زنان بود. جایی که یک عنصر ساده ی طراحی بیش از عملکرد و جیب، نماد استقلال بود!
در پایان جنگ جهانی دوم، زنان سالها دامن هایی با جیبهای بزرگ میپوشیدند. اما همانطور که جیبها هنجار جدید بودند، لباسهای زنانه با مدل نمادین کریستین دیور به نام «ظاهر جدید» (New Look) مورد توجه قرار گرفت. لباسهای زنانه باریکتر و باریکتر میشدند و جایی برای جیب نداشتند. این دیور بود که گفت:«مردها جیب هایی برای نگهداری وسایل دارند، زنان برای تزئین».
بدون جیب های کاربردی، فرصت رونق صنعت کیف های دستی بود. این یک رابطه عشق و نفرت با کیف دستی ما است. وسایل ضروری را به طور بی رویه به داخل پرتاب می کنیم و بعد وقت خود را برای جستجو تلف می کنیم. آرزو می کنیم که ای کاش کیف ما محفظه های اختصاصی برای سهولت و کارکرد، مانند جیب داشت!
در نهایت، به نظر میرسد لباسهای مردانه، خلاف لباس های زنان، تمام قابلیتها را دارند. جیب سکه، جیب سینه، جیب پشت، جیب داخلی. لباسهای زنانه با طراحی هوشمندانهتر پیش میروند، اما جیب آنها همچنان مفید و کارآمد نیست.