اگر قرار بود ابزار متصل کنندهی لباسها مانند(دکمهها، زیپ، قلاب، حلقهی زنجیر یا گره زدن) را براساس شیکی، جذابیت و کارآمدی رتبه بندی کنیم؛ احتمالا چسب لباس آخرین انتخاب ما خواهد بود. صدایِ گوش خراشِ آن به تنهایی کافیست تا اعصاب مردم را خرد کند و آنها را از خریدن لباسهای چسب دار منع کند ولی همانقدر که نپذیرفتن برچسب لباس با همهی خصوصیات آزاردهندهای که دارد مثل (صدای مزبور، پرزهایی که در بین الیاف چسب جمع میشوند و یا وقتی زبانهها مثل قبل بهم نمیچسبند) راحت است، نادیده گرفتن این حقیقت که برچسبِ لباس اختراعی بود که دنیای مد و فشن را متحول کرد به این آسانی نیست. برای درک اهمیت ولکرو باید با فرآیند اختراع آن و حتی ساختار ظاهری آن آشنا شویم.
اگر با یک ذره بین به یک چسب لباس نگاه کنید خواهید دید که ولکرو درواقع نواری پارچهای است که قلاب های کوچک روی خود دارد که بطور معجزه آسایی بطور موقت به نواری دیگر با قلابهای ریزتر “جفت” میشود. این ایده در سال ۱۹۴۱ وقتی به ذهن مهندس برق؛ برج دُ مسترال رسید که دید پرزهای میوهی بیدمشک هنگام پیاده روی در جنگل به موهای سگش میچسبند. او از این اتفاق ایده گرفت و بجای پنبه از نایلون و پلیاستر بادوام استفاده کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۵ “سیستم قلاب و حلقه” را به نام خود ثبت کرد و نام آنرا ولکرو گذاشت که ترکیبی از کلمهی فرانسوی velour به معنی مخمل و کلمهی crochet به معنی قلاب بود.
عکس العملها باورنکردنی بود. درسال ۱۹۵۸، سیلویا پورتر؛ مقاله نویس معروف فرصتی را برای پیش نمایش این اختراع فراهم کرد و پس از بازگو کردن داستان “زیپ ترسناک” نام این اختراع را “زیپ ِبدون زیپ” گذاشت. او میگوید:
این وسیلهی چفت و بست لباس به روشهای متعدد و تحولی عظیمتر از آنچه زیپ در ربع قرن پیش بوجود آورد را باعث شد.
از ابتدا، استفاده از ولکرو ریشه در سودگرایی داشت. این اختراع خیلی زود جایگزین وصل کنندههای سنتی مکانیکی و شیمیایی درهرزمینهای شد، از انرژی خورشیدی گرفته تا چمن مصنوعی. برای استفاده در جلوی لباس، ولکرو بخاطر سرعت و آسان باز و بسته شدنش در کارهایی که سرعت اهمیت خیلی زیادی دارد، بسیار تحسین برانگیز بود. در لباس تخصصهایی مثل نظامی ها، آتشنشانها، ورزشکاران و… و از همه مهمتر و معروفتر استفاده از ولکرودر لباس فضایی نیل آرمسترانگ بود که هنگام قدم گذاشتن بر روی ماه در سال ۱۹۶۹ برتن داشت.
بسیاری از کشورهای فرانسوی تحت تاثیر قرار گرفته بودند. این کمال طلبان شروع به بازی با مواد جدید کردند و دست به ابتکار زدند تا اینکه این اختراع را با ظاهری دیده نشده و ویژهی خود ارائه دهند. در دههی ۶۰ پیر کاردین بسیار درگیر ولکرو بود. پاکو رابان هم در کنار نوارچسبهای رنگی، دیسکهای فلزی و زنجیر در کارهای خود، تجربیاتی هم با ولکرو داشت. تحت تاثیر آینده نگری و مدرنیسم، آندره کورژ در سال ۱۹۶۴ ازلباس فضایی هندسی خود که از منسوجات شگفتانگیزی مثل ولکرو، نوارهای نایلونی، پلاستیک و وینیل ساخته شده بود رونمایی کرد. این لباس با یک جفت چکمهی سفید با جلوی مربعی و بریدگیهایی که بوسیله ولکرو بهم وصل شده بودند سِت شده بود که به یکی از ماندگارترین طراحیهای او تبدیل شد. این ماندگاری آنقدر بود که به محصولی جاودان در دنیای فشن تبدیل شد.
آسانی برچسب لباس بسیار مورد توجه قرارگرفت. آنقدر که توانست بعنوان راه حلی عالی در کمک به معلولان درپوشیدن لباس باشد. درسال ۲۰۱۲ متیو والزر جوانِ فلجِ مغزی نامهای برای شرکت نایکی نوشت و درآن دربارهی کفشی که میشود بدون کمک پوشید صحبت کرد. این نامه ایدهای در ذهن این تشکیلات بزرگ بوجود آورد تا خط تولیدی برای کفشهای چسبدار بنام FlyEase ایجاد کند. توبی هتفیلد؛ مدیر ارشد نوآوری ورزشکاران در موسسهس نایکی گفت:
یکی از نکات کلیدی که در تولید این کفشهای راحت در نظر داشتیم؛ اهمیت راحت پوشیدن و درآوردن کفش بود، نه تنها آسان کردن سیستم چفت و بست آن بلکه عدم نیاز به کاربرد دست در بستن بندهای سخت کفش مهم است ولی اگر ورزشکار نتواند به راحتی پایش را داخل کفش کند، بند داشتن به موضوعی قابل بحث تبدیل میشود.
تامی هیلفیگر هم چنین ایدهای را دنبال کرده بود. او نمایشگاهی بنام launch of Tommy Adaptive برگزار کرد و در آن از لباسهایی برای ناتوانان با سیستم استفادهی آسان از دکمههای مغناطیسی گرفته تا ولکرو رونمایی کرد،.
با وجود پیشرفتهای فوق العاده و جایگاهی که ولکرو بین لباسها پیدا کرده بود، ولی هرگز به معنای واقعی نتوانست در جایگاه بالای مُد و فشن قرار بگیرد. در زمان اوج گرفتن سبک normcore در سال ۲۰۱۳ و به دنبال آن gorpcore این کفشهای کاربردی با زیرههای بزرگ و ضخیم و برچسب ولکرو نه تنها مورد استقبال دنیای مُد واقع شد، بلکه به شهرتی عظیم دست پیدا کرد. اینجا بود که ولکرو به طور ناگهانی وارد عرصه شد.
درحالی که ناجوانمردانه بنظر میرسید، Teva همکاریهایی را با مراسم افتتاحیهی Derek Lam دریافت کرد. این نمایشگاه برای استایلهای خیابانی در بهار و تابستان ۲۰۱۹ در هفتهی مُد بود.( استایلهای Teva در فشن شوهای آن فصل همانند شوهای آنا سویی و سندی لیانگ مورد توجه قرار گرفت.) صندلهای ولکرو از شرکت ورساچه هم سردرآوردند.
جنبش کفش کتانی “زشت” هر نوع تکرار قابل تصور را به خود دید، با معرفی نسخههایی ولکرو از سبکهای خاص و طراحانی مانند Acne-studios ،ایزابل مارانت، استلا مک کارتنی، و میو میو. پوتینهای چسبی جان گالیانو که در شوی Maison Margiela در بهار و تابستان ۲۰۱۷ ارائه شد به معنای واقعی “وحشتناک” بود. و زمانی که ماری کیت آلسن تصمیم گرفت لباس توری کوتاه و مشکی خودش را با کتانیهای چسب دارسفید از برند الکساندر مک کویین بپوشد، خبرش خیلی زود چرخید.
اخیراً مارک گوچی کفشی ورزشی-صندلی ترکیبی با چسب و بندهای الاستیک معرفی کرده است که مصرف کننده را وادار به مقایسهی آن کفش کوهنوردی با برند keen میکند.
چون ولکرو بیشتر دردنیای کفش ورزشی دیده شده است مثالهای معدودی از استفاده از آن در کفشهای دیگر دیده میشود مخصوصا با اوج گرفتن سودگرایی در دنیای فشن. اولین چیزی که به ذهن خطور میکند این است که: جلیقهی ضدگلولهی مارک OG متعلق به هولمت لانگ از فصل بهار و تابستان سال ۱۹۹۸ سبکی بود که کانیه وست برای جلیقهی نظامی خود از آن الهام گرفت و در اولین شوی خود در مجموعهی Yeezy برای پاییز و زمستان ۲۰۱۵ به نمایش گذاشت.
دریس ون نوتن، طراح مُد برای نمایشگاه مردانهی خود در بهار و تابستان ۲۰۱۳ به دور لباسهای خود حصارکشی کرد. او از جلیقههای آجری رنگِ مایل به زرد و یا لباسهای سفید که روی یک شانه از چسب نواری استفاده کرده بودند رونمایی کرد. ویرجیل آبلو برای پاییز و زمستان ۲۰۱۹ کمربندهایی به دور کمر مدلهای خود بست و آنها را با ژاکتهای دوخته شده و لباسهای بافتنی ست کرد. این کمربند اکسسوریای بود که توجه و تحسین همه را به خود جلب کرد.