الکساندر مک کویین چطور هدف زندگیش را پیدا کرد؟
لی الکساندر مککویین ۱۷ مارس ۱۹۶۹، در منطقه لوئیزام انگلیس به دنیا آمد. پدرش راننده تاکسی بود و مادرش معلم علوم اجتماعی. آنها درآمد کمی داشتند و زندگی برایشان بهعنوان یک خانواده پرجمعیت آسان نبود؛ الکساندر مککوئین سه خواهر و دو برادر دیگر هم داشت و در دوران کودکی برای آنها لباس طراحی میکرد.
او این استعداد را دنبال کرد و زمانی که ۱۶ سال داشت، مدرسه را ترک کرد تا در برند «ساویل رو» کارآموز شود. الکساندر (که دوستانش او را لی صدا میزدند) بعدها از تجربیاتش در ساویل رو در صنعت مد استفاده کرد. او بعدها مدتی به میلان رفت و در برند رومئو گیگلی بهعنوان دستیار طراح مشغول به فعالیت شد اما کمی بعد به لندن بازگشت و در کالج هنری سنت مارتین، پذیرش گرفت. در همانجا و طی ارائه پایاننامهاش با ایزابل بلو آشنا شد تا یک دوستی عمیق و طولانی بین آن دو شکل بگیرد.
مککوئین و طراحی ارشد برند جیوانچی
کمی بعد از آن که لی مدرکش را گرفت و فارغالتحصیل شد، برند خود را در حوزۀ پوشاک زنانه راهاندازی کرد و در همین مدت با ابداع شلوارهای فاقکوتاه به یک موفقیت عظیم دست پیدا کرد. تنها چهار سال بعد از اینکه الکساندر مدرسۀ هنر را به پایان رساند، به سمت طراح ارشد برند جیوانچی رسید که از برندهای زیرمجموعۀ لویی ویتون بهحساب میآید. طراحی شلوارهای فاقکوتاه او در همین زمان غوغایی در جهان مد به وجود آورد. با وجود تمام موفقیتهایی که الکساندر مککویین در جیوانچی طی سالها به دست آورد اما هیچوقت از حضور در آنجا احساس خوبی نداشت و بهعنوان محلی از آنجا یاد میکرد که خلاقیتش را از بین میبرد؛ با این وجود، لی پنج سال در این شرکت مشغول به کار بود و حتی در این مدت سه بار جایزه بهترین طراح بریتانیا را هم به دست آورد!
الکساندر مک کوئین و برند شخصیاش
مککویین، بعد از این که با برند جیوانچی خداحافظی کرد، برند خود را تاسیس نمود و آنقدر موفق عمل کرد که در سال ۲۰۰۰ برند بینالمللی گوچی برای خرید بخشی از سهام آن تمایل نشان داد. کار به آنجا رسید که در نهایت، گوچی ۵۱ درصد از سهام شرکت الکساندر مککوئین را خریداری کرد و به او امکانات لازم برای گسترش و توسعه فعالیتهایش را داد.
وجه تمایز الکساندر مک کویین از همکارانش
این طراح بریتانیایی به شکستن مرزها و گام گذاشتن به ورای خط قرمزها معروف بود. او این توانایی را داشت تا بینندگان را در فشنشوها و نمایشهای مد کاملا شگفتزده کند. الکساندر در دورۀ نوجوانی برای خواهران کوچکترش لباس طراحی میکرد و رویای طراح مد شدن را در سر میپروراند. او در تلفیق عناصر متضاد با یکدیگر چیرهدست بود و بهخصوص آنچه از سنت و مدرنیته با هم ترکیب میکرد، ترکیبی بینظیر ایجاد میکرد. همچین آنچه در زمان کارآموزی برای برند «ساویل رو» آموخته بود، کمک کرد تا او بتواند ایدههای جدیدش را درخصوص نحوه برش و دوخت لباسها پیاده کند و به آنها شاخ و برگ بدهد. یکی دیگر از وجوه تمایز الکساندر این بود که روانشناسان، این ادعا را مطرح کردهاند که مککوئین از بیماری روانی رنج میبرده و احتمالا این موضوع روی طرحهایی که به اجرا در میآورده هم تاثیر داشته است.
کالکشنهای خاص الکساندر مک کوئین
در کالکشنهای مککوئین، میتوانید تکنیکهای مختلفی را مشاهده کنید که از دوختهای متفاوت انگلیسی در ترکیب با مهارتهای فرانسوی ناشی میشوند. کارهای او به قدری قوی و خلاقانه بودند که حتی سالها پس از مرگش هم برای طراحان منبع الهام محسوب میشوند.
برند الکساندر مککوئین، شعب بسیاری در سراسر جهان داشته و دارد که از جمله آنها میتوان به لندن، نیویورک، لسآنجلس، میلان و لاسوگاس اشاره کرد. علاوه بر این، بازیگران مشهور مهمی هم از برند مککوئین لباس تهیه میکنند که از این بین میتوان به نیکول کیدمن، پنلوپه کروز و ریحانا اشاره کرد.
افتخارات الکساندر مک کوئین بهعنوان طراح مد
- الکساندر مککویین، یکی از جوانترین طراحان بریتانیا، در سال ۱۹۹۶ جایزه «طراح سال بریتانیا» را کسب کرد؛ او بعد از آن، سه بار دیگر هم برنده این جایزه شد
- در سال ۲۰۰۳، مککوئین توسط ملکه انگلیس به دلیل فعالیتها و دستاوردهایش به مقام فرمانده عالی امپراتوری بریتانیا نائل آمد
- الکساندر مک کوئین در سال ۲۰۰۳ برای «بهترین طراح بینالمللی» جایزۀ CFDA را به دست آورد
- او در سال بعد (۲۰۰۴) هم جایزۀ «طراح سال لباس مردانه» را از آن خود کرد
در سال ۲۰۰۷ ایزابلا بلو، دوست نزدیک الکساندر خودکشی کرد و این موضوع تاثیر بسیار عمیقی روی او گذاشت. مککویین تمام کالکشن بهار و تابستان سال ۲۰۰۸ خود را به ایزابلا تقدیم کرد اما آثار ضربه روحی که از این اتفاق خورد تا پایان عمر او را رها نکرد. دو سال بعد مادرش هم فوت کرد تا فشار روحی روی الکساندر افزایش پیدا کند… این تاثیر چنان بود که لی یک روز پیش از خاکسپاری مادرش، خودش را حلقآویز کرد. او در زمان فوت تنها ۴۰ سال داشت…
لی، از عنفوان نوجوانی تمایلی به جنس مخالف نداشت و بارها به همجنسگرایی خود اذعان کرده بود. او حتی در سال ۲۰۰۰ با یکی از دوستان خود به نام جورج فورسیت (George Forsyth) ازدواج کرد اما این رابطه دوامی نداشت و یک سال بعد از هم پاشید. از دیگر تراژدیهای زندگی الکساندر که اخیرا مشخص شده، این است که در سن ۹ سالگی توسط شوهر خواهرش مورد اذیت و آزار قرار میگرفته که این موضوع هم تاثیرات سوء زیادی بر زندگی او داشته است. ما در این مطلب، شما را با زندگی عجیب و تراژیک الکساندر مککویین آشنا کردیم و به افتخاراتی اشاره داشتیم که او در طول عمر کوتاه هنری خود به دست آورده بود. طراحیهای جالب و منحصر به فرد لی، باعث شد تا لقب «پسر بد دنیای مد» را به او بدهند. او معتقد بود که باید در افراد به دنبال عناصر خلاقه و عجیب و غریب گشت و توجه به این موضوعات به او سوژههایی ناب برا خلق لباسهای تازه میداد.
تسلط بر چالشهای مککوئین: چگونه میتوان یک برند لاکچری جوان را توسعه داد؟
بعد از مرگ ناگهانی الکساندر مککوئین بسیاری از ناظران صنعت مد این سوال را مطرح میکردند:”آیا این برند که در مقایسه با کسبوکارهای بزرگ، جوان است میتواند بدون بنیانگذار خود زنده بماند؟” البته کمپانی مادر به پتانسیل وجودی این برند ایمان داشت و عهد کرد با تسلط بر چالشهای مککوئین، موفقش کند.
هدایت هنری این برند به سارا برتون منتقل شد و قبل از آن به مدت یک دهه رئیس بخش لباس زنانه مککوئین بود. به گفته وی:« ایجاد لباسهای مدرن و زیبای دستساز در وجود نگرش لی بود، من قصد دارم با میراث او صادق باشم» از آن زمان، برتون همین کار را هم کرد و به کدهای خانه که در چرخه زندگی طبیعت با تمام زیبایی و خوف ریشه دارد، وفادار ماند به طوریکه کرینگ (kering) در گسترش خردهفروشی آن سرمایهگذاری کرد و این امر برای ادامه رشد تجارت بسیار اهمیت داشت.
در این مقاله، مصاحبهی BOF با امانوئل گینتزبرگر (Emmanuel gintzburger) مدیر اجرایی مککوئین درباره چالشهای برندی که در صنعت لاکچری، جوان حساب میشود؛ تهیه کردیم. امیدواریم برایتان مفید باشد.
BOF: از سال ۲۰۱۰ شروع کنیم، زمانی که شما هنوز به این تجارت وارد نشده بودید. بزرگترین سوالی که مردم داشتند این بود که آیا برند میتواند بدون بنیانگذارش ادامه دهد؟ چهچیزی باعث شده این برند زنده و شکوفا بماند؟
EG: فکر کنم به خاطر چندین عامل باشد. اولین مورد توانایی سارا و ظرفیتش در جلو راندن برند و سپس وجود پشتیبانی و حمایت هنری پینالت (Henri Pinault) هست. سارا یک استودیوی فوقالعادهای ساخت و بر بیان آزادی و درستی ایستادگی، درکنارش عناصر و پیچیدگیهای این برند را مجددا مرتب کرد؛ از یک طرف فرهنگ انگلیس و از طرف دیگر انسانی، تنش بین قوی بودن و آسیب پذیری، زنانگی بیش از حد و داشتن یک المان از مردانگی _رمانتیک و در عین حال طغیانگر_ بنابراین پتانسیل خانه عمدتا به بیان این دیدگاه و ظرفیت ما در ایجاد جوامعی که میخواهند این ارزش را به اشتراک بگذارند (ماهیت برند) متکی هست. اکنون ما در حال اتمام یک تغییر جامع در شرکت هستیم تا مطمئن شویم که بیان این دیدگاه مورد احترام قرار میگیرد.
تشکیل خانه و قرارگیری آن در فرایند عملیاتی برای رشد نیاز هست اما چالش این نیست که شما چقدر سریع میتوانید رشد کنید، بلکه چگونه میتوانید با کیفیت … و سریع رشد کنید.
BOF: در هولدینگ کرینگ با وجود برندهای بزرگی مثل گوچی و سنتلورن، فشار زیادی روی برندهای نسبتا جوانتر هست چراکه نباید باعث استحکاک در پروسهی رشد برندهای بزرگتر شوند. با این وجود چه پتانسیلی در مککوئین برای سرمایهگذاری به یک بیزینس میلیاردی، دیده شده؟
EG این برند پتانسیل فوقالعادهای دارد. هنگامی که به داراییها و خلاقیت موجود در خانه نگاه میکنید، میتواند یکی از خانههای پیشرو در جهان باشد. زیبایی مد و زیبایی خانه یک فرمول ثابت ندارد. مککوئین رهبری و اقتدار فوقالعادهای را در ردی تو ور (Ready to wear) ایجاد کرده. درحال حاضر فروش ردی تو ور ما نسبت به دیگر برندها بیشتر است که از مرز یک میلیاردی گذشته. آنچه مککوئین را متمایز میکند دستهبندی محصول خاص نیست بلکه سیلوئتهای خاص میباشد.
BOF: بله، مانند کمرهای تنگ با شانههای تیز و پهن، درست است؟
EG: بله وقتی به مککوئین فکر میکنم یاد شکل، فرم و شانهها میافتم، درسته؟ پس یک سلوئت مشخص در ذهن ایجاد میشود؛ اما سوال این است که چگونه این سیلوئت میتواند با هر دسته محصول سازگار شود؛ البته میتواند در جواهرات، کفش و یا کیف باشد. این به معنای پیشبرد یک دسته محصول خاص نیست، به معنای ایجاد سیلوئتی مشخص که جای دیگری وجود ندارد. وقتی شما به مککوئین فکر میکنید در واقع به یاد تجربهای خلاق میافتید و ما میخواهیم خلاقیت را در دنیای فیزیکی انتقال دهیم.ما رویدادها و نمایشگاههای متوالی را برگذار کردیم که برای همه باز بود و دانشجویانی را از مدارس لندن و حتی لیورپول و منچستر دعوت کردیم. این اساسا توضیح و برنامهریزی روند خلاقیت توسط سارا بود و راهی برای اتصال و ایجاد جوامع خلاق.
“تجربه فروش، آیندهی ما هست، یک فضای منحصربه قشر خاص که بیش از حد معاملهگر نیست، بلکه فضایی فراگیر که بیشتر مردم بتوانند شرکت کنند و الهام بگیرند.”
BOF: شکی نیست که این برند به شدت خلاق است. شما اشاره کردید که دسته محصولات ردی تو ور در برند بسیار قوی عمل کرده. بیشتر خانهها توسط اکسسوری، کالاهای چرم و کفش هدایت میشوند، برنامه شما در آن دسته محصولات چیست؟
EG: برای تسلط بر چالشهای مککوئین، البته که آن دسته محصولات بسیار اهمیت دارند. امروز کفش و اکسسوری به شدت در حال رشد هستند. ما در این دستهبندیها رشد سه رقمی داریم که پیشرفت محسوب میشود. وقتی صحبت از سیلوئت است منظور، تمام محصولات میباشد؛ به همین دلیل هنگامی که شروع به گسترش شبکهها (فروشگاه) کردیم دانستیم که مشتری نیاز به تراکم دستهبندی محصولات موفق دارد. با داشتن سیلوئت مشخص و پیشنهادهای خاص از طرف شرکای عمدهفروشی حمایت چشمگیری شدیم و شاهد افتتاح فروشگاههای خود در خیابان باند انگلیس ,دبی شانگهای بودیم.
BOF: آیا میتوانید، استراتژی پیرامون خردهفروشی را بیان کنید و چگونه با کارهایی که به صورت دیجیتالی انجام میدهید لینک شده است؟ به عنوان برندی که لزوما ۵۰۰ فروشگاه مانند گوچی در اختیار ندارد، چگونه درمورد استراتژی بلندمدت در خردهفروشی فکر میکنید و این امر در تجارت الکترونیک چه تاثیراتی دارد؟
EG: مککوئین فقط یک برند نیست که از آن خرید میکنید، بلکه خانهای هست که شما تجربهی خلاقیت را حس میکنید. ما فقط ۷۳ تا فروشگاه داریم اما پتانسیل ما بسیار بیشتر هست و هنوز هم پخش و توزیع را مناسب و انحصاری در شهرهای مرکزی اصلی حفظ کردهایم. ما بر ایجاد اکوسیستمی تمرکز کردیم که از دید مشتری معنا و یکپارچگی داشته باشد. در یک سال و نیم گذشته در زمینه تجارت الکترونیک و دیجیتال بسیار موفق بودیم و رشد سه رقمی بالایی داشتیم. این امر منطقی است زیرا بین محصول، تصویر ذهنی و تجربهای که دارید ثبات کاملی وجود دارد. همچنین به موقعیتمان در شهرهایی که حضور نداریم، همینطور در شهرهایی که از طریق فروشگاههای مستقیم شروع به گسترش و وحدت آن کردیم سرعت میبخشد. بنابراین چیزی که مهم است خردهفروشی، دیجیتال و یا عمدهفروشی نیست، بلکه مفهوم آنها در هر شهر است که اهمیت دارد. (یعنی مردم با کدام روش عرضه محصول بیشتر ارتباط میگیرند)
BOF: بنابراین تا الان شما باید بستری خلاق، DNA قوی، منابعی برای گسترش شبکههای خردهفروشی، چیدمان داخلی (Visual Merchandising) یکپارچه و خلاقیت داشته باشید. بزرگترین چالشی که با آن روبرو هستید، چیست؟
EG:سوال خوبی هست. شما میتوانید رشد کنید، توسعه دهید و افراد بیشتری را جذب کنید. اما چگونه مطمئن هستید که یک توسعه و موفقیت ارزشمند دارید؟ پس این مسئله درمورد اینکه چقدر من قراره بدست بیارم نیست بلکه چگونه بدستش می آوریم، هست که به ارزشهای گروه هم نزدیک باشد. مثل اینکه بگوییم” بله ما نیاز به تعالی و رشد داریم، باید فعالیتهای برند را تقویت کنیم” اما چگونه اینکار را انجام دهیم؟ باید برای افرادی که با ما کار میکنند یا تازه به ما ملحق میشوند، برای تاریخچه، تلاشها، شکستها و… معنی داشته باشد.
سخن نهایی
برندهای ایرانی در مسیر خود به دلایل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با چالشهای زیادی روبرو هستند که اگر از اصول و دانش حتی اولیه برندهای جهانی یاد بگیریم و استفاده کنیم میتوان نسبتا راحتتر از این چالشها عبور کنیم تا جایگاههایی بهتر در ذهن مخاطب داشته باشیم و چرخ صنعت به زیبایی بچرخد. مقاله بالا درباره تسلط بر چالشهای مککوئین که برندی بزرگ _البته برای ما_ هست، میتواند دفترچه راهنما باشد. کدام بخش از صحبت مدیر اجرایی برند الکساندر مککویین برای شما مفید بود؟
الکساندر مک کویین به شکستن مرزها و گام گذاشتن به ورای خط قرمزها معروف بود. او این توانایی را داشت تا بینندگان را در فشنشوها و نمایشهای مد کاملا شگفتزده کند
الکساندر مک کویین ۱۷ مارس ۱۹۶۹،در منطقه لوئیزام انگلیس به دنیا آمد.پدرش راننده تاکسی بود و مادرش معلم علوم اجتماعی،آنها درآمد کمی داشتند و زندگی برایشان بهعنوان یک خانواده پرجمعیت آسان نبود؛ الکساندر مک کویین سه خواهر و دو برادر دیگر هم داشت و در دوران کودکی برای آنها لباس طراحی میکرد.
او این استعداد را دنبال کرد و زمانی که ۱۶ سال داشت، مدرسه را ترک کرد تا در برند «ساویل رو» کارآموز شود. الکساندر (که دوستانش او را لی صدا میزدند) بعدها از تجربیاتش در ساویل رو در صنعت مد استفاده کرد. او بعدها مدتی به میلان رفت و در برند رومئو گیگلی بهعنوان دستیار طراح مشغول به فعالیت شد اما کمی بعد به لندن بازگشت و در کالج هنری سنت مارتین، پذیرش گرفت. در همانجا و طی ارائه پایاننامهاش با ایزابل بلو آشنا شد تا یک دوستی عمیق و طولانی بین آن دو شکل بگیرد.
کمی بعد از آن که لی مدرکش را گرفت و فارغالتحصیل شد، برند خود را در حوزۀ پوشاک زنانه راهاندازی کرد و در همین مدت با ابداع شلوارهای فاقکوتاه به یک موفقیت عظیم دست پیدا کرد. تنها چهار سال بعد از اینکه الکساندر مدرسۀ هنر را به پایان رساند، به سمت طراح ارشد برند جیوانچی رسید که از برندهای زیرمجموعۀ لویی ویتون بهحساب میآید.
طراحی شلوارهای فاقکوتاه او در همین زمان غوغایی در جهان مد به وجود آورد. با وجود تمام موفقیتهایی که الکساندر مککویین در جیوانچی طی سالها به دست آورد اما هیچوقت از حضور در آنجا احساس خوبی نداشت و بهعنوان محلی از آنجا یاد میکرد که خلاقیتش را از بین میبرد.
با این وجود، الکساندر مک کویین پنج سال در این شرکت مشغول به کار بود و حتی در این مدت سه بار جایزه بهترین طراح بریتانیا را هم به دست آورد.
مککویین، بعد از این که با برند جیوانچی خداحافظی کرد، برند خود را تاسیس نمود و آنقدر موفق عمل کرد که در سال ۲۰۰۰ برند بینالمللی گوچی برای خرید بخشی از سهام آن تمایل نشان داد. کار به آنجا رسید که در نهایت، گوچی ۵۱ درصد از سهام شرکت الکساندر مک کویین را خریداری کرد و به او امکانات لازم برای گسترش و توسعه فعالیتهایش را داد.
این طراح بریتانیایی به شکستن مرزها و گام گذاشتن به ورای خط قرمزها معروف بود. او این توانایی را داشت تا بینندگان را در فشنشوها و نمایشهای مد کاملا شگفتزده کند. الکساندر در دورۀ نوجوانی برای خواهران کوچکترش لباس طراحی میکرد و رویای طراح مد شدن را در سر میپروراند. او در تلفیق عناصر متضاد با یکدیگر چیرهدست بود و بهخصوص آنچه از سنت و مدرنیته با هم ترکیب میکرد، ترکیبی بینظیر ایجاد میکرد.
همچین آنچه در زمان کارآموزی برای برند «ساویل رو» آموخته بود، کمک کرد تا او بتواند ایدههای جدیدش را درخصوص نحوه برش و دوخت لباسها پیاده کند و به آنها شاخ و برگ بدهد. یکی دیگر از وجوه تمایز الکساندر این بود که روانشناسان، این ادعا را مطرح کردهاند که مک کویین از بیماری روانی رنج میبرده و احتمالا این موضوع روی طرحهایی که به اجرا در میآورده هم تاثیر داشته است.
در کالکشنهای الکساندر مک کویین، میتوانید تکنیکهای مختلفی را مشاهده کنید که از دوختهای متفاوت انگلیسی در ترکیب با مهارتهای فرانسوی ناشی میشوند. کارهای او به قدری قوی و خلاقانه بودند که حتی سالها پس از مرگش هم برای طراحان منبع الهام محسوب میشوند.
برند الکساندر مک کویین، شعب بسیاری در سراسر جهان داشته و دارد که از جمله آنها میتوان به لندن، نیویورک، لسآنجلس، میلان و لاسوگاس اشاره کرد. علاوه بر این، بازیگران مشهور مهمی هم از برند مککوئین لباس تهیه میکنند که از این بین میتوان به نیکول کیدمن، پنلوپه کروز و ریحانا اشاره کرد.
الکساندر مک کویین، یکی از جوانترین طراحان بریتانیا، در سال ۱۹۹۶ جایزه «طراح سال بریتانیا» را کسب کرد؛ او بعد از آن، سه بار دیگر هم برنده این جایزه شد.در سال ۲۰۰۳، الکساندر مک کویین توسط ملکه انگلیس به دلیل فعالیتها و دستاوردهایش به مقام فرمانده عالی امپراتوری بریتانیا نائل آمد.
الکساندر مک کویین در سال ۲۰۰۳ برای «بهترین طراح بینالمللی» جایزۀ CFDA را به دست آورد،او در سال بعد (۲۰۰۴) هم جایزۀ «طراح سال لباس مردانه» را از آن خود کرد.
در سال ۲۰۰۷ ایزابلا بلو، دوست نزدیک الکساندر مک کویین خودکشی کرد و این موضوع تاثیر بسیار عمیقی روی او گذاشت. مککویین تمام کالکشن بهار و تابستان سال ۲۰۰۸ خود را به ایزابلا تقدیم کرد اما آثار ضربه روحی که از این اتفاق خورد تا پایان عمر او را رها نکرد. دو سال بعد مادرش هم فوت کرد تا فشار روحی روی الکساندر افزایش پیدا کند… این تاثیر چنان بود که لی یک روز پیش از خاکسپاری مادرش، خودش را حلقآویز کرد. او در زمان فوت تنها ۴۰ سال داشت.
او در طول عمر کوتاه هنری خود طراحیهای جالب و منحصر به فرد لی، باعث شد تا لقب «پسر بد دنیای مد» را به او بدهند. او معتقد بود که باید در افراد به دنبال عناصر خلاقه و عجیب و غریب گشت و توجه به این موضوعات به او سوژههایی ناب برا خلق لباسهای تازه میداد.،مدیریت برند الکساندر مککوئین را امروزه سارا برتون برعهده دارد.
برای دیدن کالکشن های طراحی مک کویین به وبسایت alexandermcqueen.com مراجعه نمایید.