رنگها در بخشهای مختلفی از زندگی ما دخیل هستند. از حضورشان در مکالمات زندگی روزمره بگیر تا احساساتی که ممکن است در ما بیانگیزند: خاطرهای را در ما زنده کنند یا به ما حس نشاط بدهند. وقتی صحبت از رنگها در میان باشد از شاخهها و علوم مختلفی میتوان سخن به میان آورد: از علم رنگدرمانی در پزشکی گرفته تا روانشناسی رنگها. در تاریخ تمدنهای کهن مثل مصر و چین نکات جالب توجهی پیرامون رنگها ذکر شدهاست.
رنگ آبی در گذر زمان
رنگ آبی برای ما یادآور طبیعت است. رنگ آسمان و رنگ دریاها. اما برخی مورخان معتقدند پیشینیان ما به کوررنگی دچار بوده و رنگ آبی را نمیشناختهاند و لغتی هم برای توصیف آن نداشتهاند. ادبیات عصر قدیم گواه این ماجراست. گفته میشود در ادیسه هومر اقیانوسها با رنگ “قرمز” توصیف شدهاند. اما این مصریان باستان بودند که اول بار کشف کردند چگونه رنگدانه آبی را استخراج کرده و از آن در هنر خود استفاده کنند.
این رنگ از سنگ آهک آسیاب شده با ماسه و یک ماده معدنی دیگر که حاوی مس بود مثل مالاکیت یا آزوریت به دست میآمد که سپس در دمایی بین ۱۴۷۰ تا ۱۶۵۰ درجه فارنهایت باید گرم میشد و ماده به دستآمده را در نتیجه باید خرد میکردند یا با موادی مثل سفیده تخممرغ ترکیب میکردند تا لعاب این رنگ ماندگار بماند. مصریها از این رنگ در نقاشیهای سفال و سرامیک، مجسمهها و همچنین تزیینات مقبرههای فراعنه استفاده میکردند. این رنگ در دوران امپراطوری رم نیز بسیار پرطرفدار بود.
علم بیولوژی و شیمی اذعان میکنند که بسیاری از رنگها فقط برداشت مغز و در ادامه، چشم انسان از طول موجهای مختلف هستند و آیزاک نیوتن نیز میگفت که رنگها بخشی از اجسام شمرده نمیشوند.
رنگ صورتی در گذر زمان
شاید معنای کمتر رنگی در طول تاریخ به اندازه رنگ صورتی دستخوش تغییرات شده باشد. رنگی که شاید امروزه برخی آن را بهعنوان رنگی دخترانه و زنانه بشناسند تا حدود میانه قرن بیستم رنگی بود که جنسیت خاصی به آن مربوط نمیشد و قبل از آن حتی در طول تاریخ رنگی مردانه نیز تلقی میشد. چراکه صورتی را طیفی از رنگ پرقدرت قرمز میدانستند و آن را برای پسربچهها بسیار مناسب برمیشمردند.
گرچه هیچ دلیل موثق و قانعکنندهای مبنی بر اینکه چگونه این تغییر در استفاده رنگها اتفاق افتاد، توسط مورخان ثبت نشده است. اما شاید بتوان در بعضی وقایع تاریخی به تلاشی برای جستجو پرداخت که چرا تا این حد تعریف و درک مدرن امروزی از رنگ آبی و صورتی با گذشته متفاوت است. برخی مورخان اینگونه معتقدند که اطلاق رنگ صورتی بر بانوان در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم صورت گرفت. زمانیکه زنها میتوانستند به خانه برگردند و کمی به خود برسند. حالا تصویر کمالگرا زنانه در لباسهای رنگارنگ و ملیح نقش میبست. اما این ترند تا سالهای ۱۹۸۰ به دنیای لباس کودکان راه پیدا نکرد، تا اینکه در آن سالها بلاخره بازار میتوانست پاسخگوی نیاز والدینی باشد که میخواستند بر اساس جنسیت نوزاد خود برایش خرید کنند. این روال رشد و ترقی ارتباط بین رنگ صورتی و زنانگی تا سیسال بعد نیز به رشد خود ادامه داد. حالا دیگر مغازههای اسباببازیفروشی نیز با دو رنگ آبی و صورتی وسایل مربوط به هر جنسیت را مجزا کردهاند. کمپینهای اطلاعرسانی درباره سرطان سینه نیز از اینکه صورتی نماد زن قدرتمند و با اعتمادبهنفس شده بود استفاده کردند و این سمبل را در اذهان ماندگار ساختند.
استفاده از رنگها برای کودکان در گذشته
تا قبل از قرن ۱۹ رنگهای سفید و کمرنگ برای لباس نوزادان و کودکان تا ۶ سالگی طرفدار داشت و اینگونه نبود که رنگ خاصی به جنسیت خاصی متعلق باشد؛ اما از میانه قرن ۱۹ کم کم آبی برای جنسیت دختر و صورتی برای پسرها اطلاق و استفاده شد. تئوریهای بسیاری برای توضیح این اتفاق آزموده شدهاند اما یکی از مقبولترین آنها این است که آبی رنگی بود که با مریم مقدس، مادر حضرت مسیح (ع) ارتباط پیدا میکرد و به این ترتیب رنگی زنانهتر تلقی میشد و صورتی به دلیل اینکه یکی از طیفهای قرمز بود، بیشتر رنگی مردانه تلقی میشد. این ماجرا بعد از جنگ جهانی دوم متفاوت پیش رفت. سیاستهای بازاریابی تولیدیهای پوشاک و برندها روند جدیدی در پیش گرفت و صورتی را به عنوان رنگی زنانه و دخترانه جا انداخت و آبی نیز برای مردان پسندیده شد. همین روال به لباسهای کودکان نیز سوق داده شد و حتی تا وسایل و اکسسوری کودکان اشاعه پیدا کرد.
آبی و صورتی برای تعیین جنسیت نوزادان
اولین بار در قرن ۱۹ بود که رنگهای پاستلی برای کودکان و نوزادان طرفدار پیدا کرد. در ابتدا آبی برای نوزادانی با چشم آبی و موی بلوند انتخاب میشد و صورتی برای کودکانی که چشم و موی قهوهای داشتند. اما به مرور زمان این رنگها به جنسیت ارتباط پیدا کردند و رنگ صورتی به دلیل اینگه از گروه رنگ قرمز بود و رنگ قویتری تلقی میشد، برای پسران برگزیده شد. اما در ۱۹۶۰ زنان به انتخاب این رنگ بیشتر سوق داده شدند چون قرمز رنگی رمانتیک و نزدیک به روحیه زنانه قلمداد میشد.
رنگهای پرطرفدار برای البسه نوزاد
ترندهای دنیای فشن به سرعت میتوانند تغییر کنند. داستان جالب توجه این دو رنگ مثال خوبی است برای اینکه بدانیم در دنیای فشن تصمیمات برای ترندسازی به چه سرعتی میتوانند اتخاذ شوند. به هرحال چه در گذشته و چه اکنون اطلاق رنگ به جنسیت فرزندمان فکر خوبی نیست چراکه جز اشاعه “سکسیم” و رشد “پیشداوریها” در ذهن کودک ما و خودمان اتفاق بزرگ دیگری را رقم نمیزند. پسرها میتوانند عاشق صورتی باشند و دخترها میتوانند آبی بپوشند. پس، گرچه در جشنهای تعیین جنسیت کلیشه صورتی برای دختر و آبی برای پسر به نظر رسمی میرسد که حسابی جا افتاده است اما شما میتوانید دنبالهرو این کلیشه نباشید!
در حالت کلی نیز رنگی که بیشترین طرفدار را برای خرید در مورد لباس نوزاد و کودک دارد رنگ سفید است. چراکه کثیفی و لکه خودش را خیلی زود نشان میدهد و شستن آن نیز آسان است.
باورهای کلیشهای در مورد رنگها
در دنیای مدرن امروز که هرچه بیشتر از مرزبندی اقلیتها فاصله میگیریم و سعی در دوری از کلیشههای از پیش تعیین شده داریم؛ حتی روزی به نام “روز تیشرت صورتی” نامگذاری شده که در مبارزه با این طرز فکر اشتباه که مردان نمیتوانند صورتی بپوشند گام برمیدارد.
امروزه با تغییر سیاستها و باز تعریف استانداردهای هویت فردی میدانیم که نباید رنگها را منحصر به جنسیت خاصی دانست. امروزه صورتی و بلکه همه رنگها میتوانند رنگی خنثی برای هر دو جنس و شاید حتی اقلیتهای جنسیتی تلقی شوند و از لباس گرفته تا وسایل دکور و بستهبندی اجناس بتوانند سلیقه افراد را خارج از کلیشه گذشتگان تامین کنند.
سنتشکنیهایی درباره لباس رنگی پوشیدن
فمینیستها معتقد بودند که نمیتوان حقوق زنها و حقوق انسانها را دو موضوع مجزا دانست. هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۳ لباسی صورتی بر تن کرد و عکسش بر روی جلد مجله PEOPLE’s Magazine رفت. استایل شخصی او با پوشیدن رنگهای روشن همراه بود و با اینکار گویی درصدد بیان این نکته بود که با وجود مسئولیتهای سخت و کارهای سنگینی که بر عهده اوست اما او هم به پوشیدن رنگهای شاد نیاز دارد. همین رویکرد توسط یک راننده حرفهای نیز اتخاذ شده بود: “دانا مائه میمز” رانندهای بود که با حرفهایترین مردان این رشته مسابقه میداد؛ و خودش را “بانوی صورتی” نامیده بود.
رنگ در دنیای هنر و بازاریابی
یکی از مواردی که در دنیای هنر و سینما، صورتی به عنوان نماد سرکشی از تعاریف سنتی زنانگی به کاربرده شد در فیلم “هری پاتر” بود؛ جاییکه “دلورس آمبریج” صورتی میپوشد.
از عروسک باربی گرفته تا اسباببازی توماس Thomas the Tank Engine، سابقه طولانی در تقویت هویت جنسیتی از طریق استفاده از دو رنگ صورتی و آبی وجود دارد و جا انداختن هرچه بیشتر این هویتها برای فروش بیشتر فایده دارد . مهمانیهای تعیین جنسیت توسط بسیاری از افراد فعال در این حوزه، محل مهمی برای انتقاد و اعتراض هستند که حتی قبل از تولد یک کودک سعی در گرهزدن هویت جنسیتی کودک با رنگها دارند.
“جو بارکلاف پائولتی” درباره این دو رنگ کتابی نوشته است. او در جایی از کتاب مینویسد: شاید یکی از عللی که این کلیشه در جامعه و ذهن مردم جاخوش کرد این بود که والدین نمیخواستند فرزندشان بابت پوشیدن رنگ نامربوط مورد سرزنش یا تمسخر قرار گیرند. حالا در دنیای امروز کمپینهای مختلف علیه “کلیشههای جنسیتی” در تلاش هستند تا بگویند دیکته کردن سلیقه خودمان بعنوان سلیقه برتر کار درستی نیست، آنها برآنند تا در عصر امروز در مقابل امر و نهیهای از پیش تعیین شده برای دختران و پسران بایستند. آنچه میتواند در سرنوشت یک کودک تاثیرگذار باشد محیطی است که در آن رشد میکند و فرصتهایی است که پیش روی او گذاشته میشود نه رنگهایی که برایش انتخاب شود.