جامعه هیپ هاپ در آمریکا، بستری ایدهآل برای تولد هنرمندان تاثیرگذار است. بارها دیدهایم که رپرها، علاوه بر موسیقی، به هنرهای دیگر علاقمند شده و محصولاتی را ارائه دادهاند که جامعه آمریکایی، به خصوص جامعه سیاهپوستان را متحول کرده است. در میان رپرهایی که چنین مسیری را دنبال کردهاند، نام یک نفر بیشتر از بقیه میدرخشد.
Kanye West شخصیتی بسیار آیکونیک و تاثیرگذار در فرهنگ آمریکاست که سابقه درخشانی در موسیقی، نوآوری و… دارد. در این مطلب، نگاهی به زندگی حرفهای کانیه وست، جایگاه او در دنیای موسیقی، فشن و تکنولوژی خواهیم داشت.
آشنایی با کانیه
کانیه وست کیست؟
مخاطبان دنیای فشن، کانیه وست را به تاثیرگذاری او در صنعت مد، تاسیس برند Yeezy، همکاریهایش با برند Balenciaga و… میشناسند. او قطعا در دنیای فشن، شخصیتی بسیار تاثیرگذار است. اما کانیه وست، فردیست که هویت خود را در دنیای موسیقی یافت.
کانیه در شهر شیکاگو، در آمریکا بزرگ شد و از نوجوانی استعداد زیادی در آهنگسازی و میکس موسیقی داشت. استعداد کانیه در موسیقی، او را در لیبل Roc- A – Fella records مشغول به کار کرد. او در آن زمان، برای تعدادی از هنرمندان، آهنگ میساخت.
کانیه به ذهن هنرمند و خلاق خود مشهور است و این موضوع را در آثار خود آشکار میسازد. او در ابتدا، با انواع ژانرهای موسیقی آزمایش و “بیت”هایی تولید میکرد که در آن زمان همتا نداشتند. همین موضوع باعث میشد که هنرمندان رده بالا برای بیتهای نوآورانه و جذاب، سراغ کانیه وست بیایند.
شهرت کانیه به واسطه خلاقیت او در ساخت موسیقیهایی است که جلوتر از زمانه خود هستند و مهمتر از همه، ترسی از متفاوت بودن ندارند. به همین خاطر است که هرکدام از آلبومهای او در میان طرفداران، بسیار آیکونیک و به یاد ماندنی است. موسیقی کانیه، همیشه انعکاسی از افکار و شخصیت اوست.
اگر “خودت باش” یک انسان بود، آن شخص قطعا کانیه وست میشد.
اما اینکه کانیه شخصیت بسیار منحصر به فردی دارد، همیشه به نفعش نبوده و بخش زیادی از زندگی او، صرف دست و پنجه نرم کردن با دنیای “نرمال” اطراف شده است. شخصیت رک و آوانگارد کانیه همیشه توجه ناخواسته پاپاراتزی، رسانههای مختلف و افکار عمومی را به خود جلب میکرده و او هیچوقت از این موضوع لذت نمیبرد.
به همین خاطر است که کانیه وست، میان بسیاری محبوب و میان بسیاری دیگر منفور است. لحظات زیادی ثبت شدهاند که در آنها، کانیه صحبتهایش به نظر بسیاری توهینآمیز بوده و یا در موسیقیهایش از چیزهایی سخن گفته که در آن زمان، مورد تایید جامعه نبوده.
جایگاه کانیه وست در موسیقی و هنر آمریکا
اما اگر کمی از رسانهها و پاپاراتزیها فاصله بگیریم، با هنرمندی مواجه هستیم که سهم عظیمی در فرهنگ آمریکا دارد و سابقهای درخشان از همکاریهای بزرگ در کارنامهی او دیده میشود. به عقیده بسیاری، کانیه وست، برترین هنرمند معاصر است؛ حتی خود او هم این را باور دارد.
کانیه وست، منبع الهامی برای بسیاری از رپرها و آرتیستهای آمریکایی است چون یکی از تخصصهای او، ابداع ژانرهای مختلف موسیقی است. او همچنین شخصی بسیار کمالگرا و حساس است و برخی از آلبومهای او، با گذشت چندین سال منتشر میشوند. کمالگرایی او هم در دنیایی از آلبومهای کنسل شده دیده میشود که به خاطر ضعفهای بخصوص، هیچوقت منتشر نشدند.
برخی از به یاد ماندنیترین و محبوبترین رپرهای آمریکایی مانند Kid Cudi هم از شاگردان کانیه بودند و همهی آنها، خلاقیت، نوآوری و خاص بودن را از او یاد گرفتند.
جالب است که بدانید، فعالیتهای کانیه وست به عنوان یک آرتیست، تنها به موسیقی ختم نمیشود بلکه او در حوزههای مختلف مانند تکنولوژی، نقاشی، سیاست و مهمتر از همه، فشن و طراحی لباس هم بسیار فعال بوده است.
اما کانیه، عمدهی موفقیت خود را به موسیقی و فروش بالای آثار خود مدیون است. هرکدام از آلبومهای او در زمانه خود، استانداردهای موسیقی خوب را مشخص میکردند چون در هر آهنگ، چیز جدیدی شنیده میشد.
بدون شک، کانیه وست جایگاهی بسیار مهم در موسیقی و فرهنگ آمریکایی دارد و موفقیت او، این موضوع را به خوبی ثابت میکند.
مسیر کانیه وست در صنعت مد و فشن
مسیری که کانیه وست در صنعت فشن انتخاب کرد، مسیر شخصی بود که همیشه جلوتر از زمان خود بود. او با شکستن مرزها و محدودیتها، نوآوریهای زیادی را به صنعت مد وارد کرد. کانیه از دوران کودکی و نوجوانی، عاشق فشن و پوشاک بود و از زمانی که فعالیتهای خود در موسیقی را آغاز کرد، طراحی لباس و کفش هم در لیست فعالیتهای او وجود داشت.
در سال ۲۰۰۴، کانیه اولین آلبوم خود را منتشر کرد و اولین چیزی که نظرها را به خود جلب کرد، این بود که موسیقی کانیه وست، شباهتی به موسیقی گانگستری نداشت. کانیه بر خلاف اکثریت رپرهای آن زمان، در حومه شهر و در محلهای نسبتا امن و مرفه زندگی میکرد و از خیابانهای خطرناک شیکاگو فاصله زیادی داشت.
کانیه از این موضوع هیچ هراسی نداشت و در موسیقی خود، آن را به وضوح بیان میکرد. موسیقی او، گانگستری نبود بلکه مستقیما از زبان یک جوان با زندگی عادی به گوش افراد میرسید و بسیار خودآگاه بود. اما اهمیت موضوع در این است که کانیه، سبک زندگی خود را تنها در موسیقی خود انعکاس نمیداد؛ بلکه استایل او بود که در مرکز توجه همگان قرار میگرفت.
کانیه وست به عنوان یک هیپهاپ آرتیست
استریت فشنی که طرفداران و آرتیستهای هیپهاپ دنبال میکردند، سبک بخصوصی داشت که از شلوارهای بَگی، رنگهای تیره و در کل، پوشاک غیر برند تشکیل میشد. اینجا بود که کانیه وست به عنوان یک هیپهاپ آرتیست، استایلی کاملا جدید را وارد صحنه کرد. این استایل جدید، سبک پوشش کلیشهای یک رپر را به چالش میکشید.
کانیه به جای لباسهای اوور سایز و بگی، راگبیشرتهای رنگی، پولوشرتهای صورتی رنگ به همراه شلوار جین تنگ و کوله پشتیهای Louis Vuitton میپوشید. استایلی Sub Urban و نسبتا لوکس، به جای سبک پوشش گنگستری هیپ هاپ. در آن زمان، کانیه به خاطر دنبال کردن چنین استایلی، مورد تمسخر طرفداران هیپ هاپ قرار میگرفت و بسیاری به این معتقد بودند که: ” چه کسی در خیابانهای محلههای گانگستری، لباسهای Givenchy میپوشد؟”
اما این چیزها برای متوقف کردن کانیه کافی نبود و در سال ۲۰۰۹، کانیه برای طراحی Sneakers برای برند Louis Vuitton به پاریس دعوت شد. او از این فرصت استفاده کرد تا مسیر خود برای موفقیت در صنعت مد و فشن را طی کند. نکتهی بسیار جالبی که وجود دارد، این است که کانیه وست، با Virgil Abloh که امروزه طراح ارشد پوشاک مردانه برای برند Louis Vuitton و صاحب برند Off White است، رابطهای دوستانه و بسیار صمیمی داشت و از او برای شرکت در همکاری با برند LV دعوت کرد.
نقش کانیه در رشد و پیشرفت Virgil Abloh
ویرجیل و کانیه دوستان قدیمی هستند که با کمک همدیگر، دستاوردهای چشمگیری را در زمینههای مختلف رقم زدند. به گفته کانیه: “من ایده پرداز بودم و ویرجیل کسی بود که این ایدهها رو معماری و اجرا میکرد. ویرجیل یک معمار بود” ابلوه بخشی بسیار مهم از تیم کانیه وست بود و کارگردانی هنری بسیاری از پروژهها و طراحی صحنه کنسرتهای او را بر عهده داشت.
ویرجیل ابلوه همیشه از تاثیر مثبت کانیه وست بر پیشرفت و شهرت خود صحبت کرده و او را یکی از تاثیرگذارترین افراد در صنعت مد و فشن آمریکا میداند. ابلوه، کانیه را نماد ترکیب شدن استریت فشن با High Fashion میداند و همچنین از او به عنوان یکی از بزرگترین منابع الهام برای برند شخصی خود یعنی Off White یاد میکند.
ابلوه، تمسخرهایی که به استایل خود و کانیه وارد میشد را به عنوان فرصت برای رشد میدید و اعتقاد داشت که:
“ما نسلی بودیم که به فشن علاقه زیادی داشتیم اما حس میکردیم که جایگاهی در آن نداریم. ما این موضوع را فرصتی دیدیم که در این صنعت شرکت کرده و کاراکتر جامعهی خود را در آن وارد کنیم. من و کانیه حس میکردیم که صنعت مد کمبودهایی دارد و ما قادر به جبران آن کمبودها هستیم. ما آن هیجانی که در صنعت مد وجود نداشت را پدید آوردیم.”
کانیه و ابلوه هدفشان این بود که سلیقهها را متحول و سطح آن را بالا ببرند. کانیه ایده پرداز بود و ابلوه مجری آنها.
آیا کانیه وست یک طراح واقعیست؟
حال، کانیه برای پیشرفت در این مسیر، با مشکلات زیادی روبرو بود که مهمترین آن، محدود شدن آزادی او در طراحی و نوآوری توسط صاحبان برندها بود. به گفته خود کانیه، برندها نهایتا اجازه طراحی تیشرت به او میدادند درحالی که وی، ایدههای بیشماری در جنبههای مختلف طراحی داشت، از رنگبندیهای جدید گرفته تا Silhouette ها.
این محدودیتها، آسیبهای زیادی از لحاظ اقتصادی و روانی به کانیه زد. برندها، دیدگاهها و ایدههای کانیه را در آن زمان به هیچ عنوان قبول نداشتند و این، فشار زیادی به کانیه وارد میکرد. به عقیدهی این برندها، کانیه یک دیزاینر واقعی نبود. کانیه در مصاحبهای با BBC گفته که:
“من یک هنرمند هستم و در آرتکالج تحصیل کردهام. معلوم است که یک طراح واقعی نیستم. من حتی یک موزیسین واقعی هم نیستم. اما یک هنرمند هستم و چون در زمینه موسیقی موفق بودهام دلیل نمیشود که در آن محبوس بمانم. کمپانیها و برندها، آزادی عمل من را گرفتند و نهایتا اجازه طراحی تیشرت را به ما میدادند. نهایت نوآوریهای من و ویرجیل تنها در تیشرتها قابل اجرا بودند.”
کیم جونز که طراح سابق پوشاک مردانه برای برند LV بود، کسی بود که پتانسیل کانیه و ویرجیل را به خوبی درک و از آنها حمایت کرد تا برندهای خود را تاسیس کنند. ویرجیل برند Off White را با هدف اجرای High Fashion با استانداردهای مد خیابانی تاسیس کرد.
آغاز همکاری کانیه وست با برند آدیداس
در همین دوره، کانیه با برند آدیداس همکاری کرد تا کالکشن خود را طراحی و از سود آن درآمد کسب کند. آدیداس اولین برند بزرگی بود که به کانیه اجازه طراحی بدون محدودیت را میداد و حاضر به پرداخت سود به او بود. کانیه در آن زمان بدهیهای زیادی داشت و این فرصت را غنیمت شمرد.
سپس در سال ۲۰۱۵، کانیه کفشهای Yeezy 750 boost و Low top Yeezy boost را منتشر کرد که به سرعت فراگیر و مشهور شدند. در زمانی که برند Yeezy در حال رشد و تبدیل شدن به یکی از برترین برندهای اسنیکر بود، ویرجیل ابلوه توسط برند Nike استخدام شد تا برای بخش Air Jordan طراحی کند. این کفشها فروش بسیار بالایی داشتند و به خاطر استقبال شدید طرفداران، به سرعت به اتمام رسید.
در یک مصاحبه با Charlamagne Tha God، کانیه به این موضوع اشاره کرد که تمام اعضای تیم او، در حال حاضر در برندهای برتر مانند Nike مشغول به کار هستند.
کانیه و ابلو رویای آزادی عمل و نوآوری را محقق کردند
هنگامی که برندهای Off White و Yeezy در اوج محبوبیت خود بودند، ابلوه و کانیه قصد داشتند که بخشی از برند LV باشند چون این برند در نوک قلهی پوشاک لوکس قرار داشت و حضور در آن، نقش حیاتی در موفقیت افراد بازی میکرد. در سال ۲۰۱۷، کانیه در شرف تبدیل شدن به طراح ارشد بخش آقایان این برند بود و حتی با Bernard Arnault که از صاحبان برند LV است دیدارهای متعددی انجام داده بود.
اما در آخر، کارگردانی بخش پوشاک آقایان LV، به ویرجیل ابلوه رسید. او اولین مرد سیاه پوستی بود که نقش اساسی در برندی اروپایی بازی میکرد. هنگامی که ابلوه اولین کالکشن خود برای این برند را رونمایی کرد، کانیه از جمله کسانی بود که به این ایونت دعوت شده بود. پس از اتمام این ایونت، ابلوه برای تشکر از حضار به صحنه آمد و کانیه را به عنوان استاد خود به آغوش کشید و از او قدردانی کرد.
کانیه در رابطه با آن لحظات گفته:
” هنگامی که ویرجیل از کالکشن خود برای LV رونمایی کرد، من به هیچ عنوان احساس حسادت نمیکردم؛ با اینکه باور داشتم که سِمت او باید به من میرسید. هنگامی که ویرجیل را به آغوش کشیدم، به این فکر میکردم که ما به عنوان یک جامعه اقلیتی، به جایی رسیدیم که به عقیده بسیاری، جایی برای ما نبود و من و ویرجیل، کسانی بودیم که جامعه خود را به آنجا رساندیم. شاید به نظر بیاید که من و ابلوه با هم رقابت داشتیم، ولی در واقعیت، او و من در یک زمین، برای یک تیم بازی میکردیم.”
در آخر، باید گفت که کانیه با وجود اینکه انتخاب بهتری نسبت به ابلوه بود، طرز فکر او، سخنانش و نگاهش به جامعه و بحثهای نژادی، تفرقه افکن بود و برندی مانند LV نمیتواست شخصی با کاراکتر کانیه را داشته باشد. ابلوه در آخر به خاطر شخصیت هوشمند و اخلاق خود انتخاب شد. ابلوه، هنوز هم از کانیه به عنوان یک دوست صمیمی و شخصی یاد میکند که رویای آزادی عمل و نوآوری در هایفشن را محقق کرد.
شروع همکاریهای کانیه با Balenciaga و تحولی اساسی در هویت و زندگی او
در سال ۲۰۱۶، کانیه وست مشغول تور آلبوم خود یعنی Saint Pablo در سرتاسر آمریکا بود. در این تور، برنامه ریزی شده بود که کانیه تقریبا هر روز کنسرتهایی طولانی و پرجمعیت برگزار کند. این کنسرتهای پیاپی، فشار زیادی به کانیه وارد میکردند و بیشترین فشار بر روی وضعیت روانی او بود.
در اواخر این تور، کانیه با تاخیرهای طولانی به صحنه میآمد و به خوبی اجرا نمیکرد. تا زمانی که در یکی از این کنسرتها، او با عصبانیت، شروع به صحبت درباره سیاست، هالیوود و… کرد. این صحبتها همگی حاصل فشارهایی بودند که به او وارد شده بود و میتوان گفت که کانیه در آن کنستر از لحاظ روانی شکسته شد.
در سالهای پیش از این حادثه، کانیه به چالشهای روانی زیادی رو به رو شده بود که ثبات روحی او را بهم ریخته بود. از دست دادن مادرش که رابطه نزدیکی با او داشت، جدایی از معشوقهاش و انتخاب شدن ویرجیل ابلوه به عنوان کارگردان در LV، همگی ضربات سنگینی بر روح و روان کانیه بودند و علاوه بر این موضوعات، کانیه به داروهای مخدر هم اعتیاد پیدا کرده بود. در کل، لیستی طولانی از مشکلات روانی کانیه وجود داشت.
پس از آن واقعه در سال ۲۰۱۶، کانیه به بیمارستان روانی منتقل شد و مدتی را در آنجا سپری و مجبور به مصرف داروهای مختلف، و گذراندن دورههای درمانی برای کنترل روان خود شد. به گفته کانیه، این داروها و تراپیها، بیشتر نقش سرکوبگر را برای او بازی میکردند و در مدت زمانی که او در بیمارستان بستری بود، دپرس و متوهم شده بود.
شروع زندگی جدید برای کانیه وست: Jesus Is King
مادر کانیه وست، یعنی Donda West، زنی بسیار مذهبی بود و کانیه هم مانند مادرش، باورهای قدرتمندی به مسیحیت داشت. او در برخی از مشهورترین موزیکهایش از اعتقاد خود به مسیحیت خوانده و در برخی از بیتهای موزیکهایش، از گاسپلهای مسیحی استفاده کرده. (گاسپل نوعی گروه سرود است که در آن دعا، انجیل و… را به صورت موزیکهای شاد و روحانی میخوانند.)
در سال ۲۰۱۶ که کانیه در بیمارستان تحت درمان بود، او برای پیدا کردن آرامش، انجیل میخواند و ایدههای زیادی برای ساختن موسیقی روحانی به ذهنش میرسید. پس از مرخص شدن از بیمارستان، کانیه تصمیم گرفت که مسیر جدیدی را در زندگی و هنر دنبال کند.
او با کمک چندین کشیش، همسرش کیم کارداشیان و دوستان نزدیکش تصمیم گرفت که هنر خود را در خدمت به خدا و عیسی مسیح دنبال کند. در این دوران بود که کانیه آلبوم خود، Jesus is king را منتشر کرد که در آن، تنها از مسیحیت و الهیات گفته میشود. پس از این آلبوم، کانیه تا حدودی هدفمند شده بود.
مراسم Sunday Service در یکشنبهها در مراسم حول آلبوم او
یکی از مراسمی که حول این آلبوم برگزار میشد، مراسم Sunday Service در یکشنبهها بود و در این گردهماییهای اختصاصی، کانیه موزیکهای قدیمی خود را با اشعار و ملودیهای مذهبی ترکیب میکرد و در نمایشی از گاسپل، موسیقی و رقص، به نوعی عبادت جمعی میپرداخت.
نکتهی جالبی که درباره این مراسم وجود داشت، این بود که کانیه یک تِم و پوشاک خاصی را برای این مراسم در نظر گرفته بود که همگی حاصل طراحیهای خود و برندش Yeezy بودند. همهی شرکتکنندگان این مراسم، پوشاک ساده، مینیمال و یک دست را برتن، و در عبادتهای یکشنبه شرکت میکردند. کتانی و سایر محصولات Yeezy هم همیشه دیده میشدند.
سلبریتیهای درجه یک مانند رپرهای معروف و بازیگران هالیوود به این مراسم دعوت و در پوشاک مخصوص آن دیده میشدند. کانیه بارها در مصاحبهها گفته بود که قصد دارد چهرهای جدید به مسیحیت بدهد و جوانان بیشتری را جذب این دین کند. او این کار را به واسطه طراحی استایلهای خاص این مراسم انجام داد و تا حدودی موفق بود. تا حدی که هشتگ Jesus در توییتر ترند شده بود و صحبتهای زیادی از ایمان دوباره به مسیحیت، میان جوانان طرفدار هیپهاپ شنیده میشد.
پس از اینکه Sunday Service میان بسیاری محبوب شده بود، کانیه تصمیم به تجاری کردن این پدیده و انتشار پوشاک این مراسم، تحت عنوان Sunday Service Merch گرفت.
میتوان گفت که سادگی، مینیمال و یک دست بودن پوشاک این مراسم، نشانی از خالص و پاک بودن حاضرین است؛ نوعی پوشاک مانند لباسهای درویشان یا افرادی که رسیدن به روحانیت را هدف خود قرار دادهاند. از طرفی دیگر، میتوان گفت که این پوشاک، از لحاظ بصری به چیزی که کانیه در نظر داشت، نزدیک بود. او، خود و حاضرین این مراسم را مانند فرقهای کوچک میدید که مانند موسی، بندگان خدا را به سوی رستگاری هدایت میکند. به عنوان مثال، کانیه برای تحقق این رویا، خرید زمینهای بسیار بزرگی را در نظر داشت تا در آنها، شهرهای کوچکی برای خود و پیروانش بسازد؛ اما این تنها یک ایده بود.
کانیه مانند یک رهبر روحانی و مذهبی
حال، با وجود اینکه کانیه مانند یک رهبر روحانی و مذهبی عمل میکرد، به نظر میرسید که او راه خود را پیدا، و گرههای زندگی خود را باز کرده؛ اما در حقیقت، کانیه در این دوره از زندگی خود، هنوز در حال جست و جو و کاوش بود. با وجود اینکه کانیه به “گناه نکردن” متعهد شده بود، او بارها این تعهد را شکست و از مسیر تازهاش دور شد.
همچنین، در این دوران، کانیه تعداد بیشماری از ایدهها برای موسیقی، فشن، سیاست و… را مطرح میکرد و به نظر میرسید که انفجاری در ذهن او اتفاق افتاده. اما او تا زمانی که جدیدترین آلبوم خود را منتشر کرد، هنوز راه واقعی خود را پیدا نکرده بود.
آلبوم Donda و همکاری کانیه با Balenciaga
در جریان آلبوم اخیر کانیه یعنی Donda، او تصمیم گرفته بود که جدیدترین اثر خود را با بالاترین کیفیت منتشر کند. پروسهی تولید داندا برای کانیه، تنها یک آلبوم موسیقی نبود بلکه او تصمیم گرفته بود که مسیر واقعی خود را در زندگی مشخص کند.
این آلبوم نیاز داشت که بینقص و از لحاظ هنری و موسیقیایی، خلاصهای از سرگذشت کانیه در سالهای اخیر باشد.
در این آلبوم، از طلاق کانیه از همسرش کیم کارداشیان، تلاش او برای پیدا کردن ثبات و… گفته میشود و برای بیان بهتر این موضوعات، کانیه به سراغ کارگردان برند Balenciaga، Demna Gavsalia رفت تا رهبری هنری این پروژه را به او بسپرد.
اولین نمایش آلبوم Donda
در ماه آگوست سال ۲۰۲۱، کانیه خود را در اتاقکی در زیرزمین استادیوم Mercedes Benz، واقع در آتلانتا محبوس و از تمام دنیا فاصله گرفت، تا بر روی این آلبوم متمرکز. او این اتاقک را مانند یک سلول زندان طراحی کرد تا بگوید که خود را به جرم گمراهی و گناهکار بودن، زندانی کردهاست.
این اولین نمایش آلبوم Donda است که به طور زنده، مانند یک فیلم در Apple Tv پخش میشد. کانیه تصمیم گرفته بود که موسیقی آلبوم جدیدش را به همراه نمایشهای تئاتر مانند به نمایش بگذارد. کارگردان هنری این پروژهی عظیم، Demna Gavsalia از برند Balenciaga بود و پوشاک تمامی عوامل این پروژه، توسط همین برند طراحی شده بود.
پوشاک داندا برای شخصیتهای پس زمینه، لباسهای سیاهرنگ و تاکتیکال بودند که از جلیقههای ضد گلوله، پوتینهای نظامی که به سبک بالنسیاگا طراحی شده بودند و ماسکهای سیاهرنگ تشکیل میشدند. تهاجمی بودن پوشاک شخصیتهای پس زمینهی داندا و همچنین پوشاک خود کانیه، هرکدام معانی بخصوصی داشتند.
اول از همه، باید این را بدانید که چهرهی کانیه در طول این پروژه دیده نشد و تنها در آخرین لحظات آخرین نمایش، کانیه ماسک خود را برداشت. دلیل پوشیده بودن صورت کانیه را میتوان اینطور برداشت کرد:
آلبوم داندا، مانند یک مستند از سرگذشت کانیه است که با سمبلیسم مذهبی و هنری آمیخته و به نمایش گذاشته میشود و دارای یک پیام بسیار مهم است. کانیه چهره خود را پوشاند چون میخواست بگوید که به “من” به عنوان شخصیتی مشهور، توجه نکنید بلکه تمام توجهها، باید به پیام و سمبلیسم این پروژه جلب شود. این موضوع، رفرنسی به Martin Margiela، طراح بلژیکی است که در دهه ۸۰ میلادی، چهرهی مدلهای خود را میپوشاند تا توجه، تنها به لباسها جلب شود و نه مدلها. مارتین مارژلیا، برای کانیه و دیمنا منبع الهام بسیار بزرگی بود.
کانیه و حضورش در نمایش داندا
کانیه ماهها پیش از اینکه از اولین نمایش داندا رونمایی کند، در هر مکان عمومی که حضور پیدا میکرد، چنین ماسکی را بر صورت خود میزد و لباسهای دیزاینر Balenciaga را میپوشید. هدف او از اینکار، این بود که “کانیه وست” را به دست فراموشی بسپرد و در صحنه، به عنوان یک شخصیت کاملا جدید پدیدار شود. ماسکها و لباسهای بالنسیاگا، همگی بخش مهمی از این سمبلیسم بودند.
در دومین نمایش، کانیه در مرکز استادیوم Mercedes Benz قرار داشت و صحنه، شبیهسازیِ سلول زندان او در زیرزمین همین استادیوم بود. او از خواب بیدار میشود و اولین آهنگ آلبوم یعنی Jail (زندان) پخش میشود. با گذشت زمان، اشخاصی با پوشاک سرتاسر سیاهرنگ، اطراف کانیه پدیدار میشوند و هرچه این اجرا جلوتر میرود، اشخاص سیاهپوش بیشتری کانیه را محاصره میکنند. در این نمایش، علاوه بر افراد سیاهپوش، او در مرکز دید هزاران نفر از تماشاگرانی بود که در آن استادیوم حضور داشتند.
سپس، کانیه کاپشنی را میپوشد که سرتاسر از خار پوشانده شده؛ این کاپشن رفرنسی به زرهی است که در سیبری، برای شکار خرس، استفاده و سرتاپا از خارهای فلزی پوشانده میشد. کانیه این کاپشن که توسط Balenciaga طراحی شده بود را، سمبلی از حفاظت قرار داده بود.
داندا نشان دهنده هدف و مسیر کانیه
اشخاص سیاهپوشی که اطراف کانیه میچرخیدند و هرج و مرج به پا میکردند،. این سایهها که سمبل گناهان، محدودیتها، شکستها و اشتباهات کانیه بودند، او را محاصره کرده ئ تک تک حرکتهای او را زیر نظر داشتند و با کوچکترین حرکت کانیه، این سایههای تاریک، او را مورد تمسخر قرار میدادند.
در آخر این اجرا، کانیه با کمک صحنهسازیهای فوقالعاده، به سوی آسمان میرود و از غل و زنجیرهای زمینی، رهایی یافته و با کمک خدا به سوی او میرود و تمام دنیا و زندان “من” را پشت سر میگذارد.
آلبوم داندا، سمبلی از این بود که کانیه به خاطر گناهان گذشتهاش خود را در سلولی حبس میکند و در تنهایی خود، به تمامی اشتباهاتش فکر میکند. سپس، از گذشته عبور و مسیر واقعی خود را پیدا میکند. پیشتر گفته شد که کانیه با وجود ایمانش به خدا، هنوز هم راه خود را پیدا نکرده بود؛ داندا نشان داد که این رپر، بالاخره هدف و مسیر خود را پیدا کرده. شایان ذکر است که برند Balenciaga سهم بسیار مهمی در محقق شدن این پروژه داشت.
نتیجهگیری
کانیه وست، از ماه اکتبر ۲۰۲۱ نام خود را به طور قانونی به Ye تغییر داد که نشانی از تحول او در زندگی و هویت تازهی خود است. او یکی از معدود هنرمندانی است که سوء تفاهمهای زیادی دربارهاش وجود دارد. بسیاری او را ستایش میکنند و بسیاری دیگر، از او متنفر هستند.
اما بی شک، Ye هنرمندی است که سهم بسیار بزرگی در هنر آمریکا دارد. نوآوریهای او، چه در فشن و چه در موسیقی، تحولهای انقلابی در این صنایع ایجاد کرد و هنوز هم این روند ادامه دارد. Ye میتواند الگوی ایدهآلی برای هنرمندانی باشد که در بیان شخصیت خود، مشکل دارند؛ چون او یکی از بهترین نمونهها برای آزادی عمل، میان هنرمندان است.