می توان صنایع دستی را به واسطه همکاری سنت و طراحی تصنعی مجدداً ارزیابی نمود و با مشارکت طراحی نوین و هنرهای دستی به سنت و تاریخچه هنرهای دستی، بستر رشد، ارزش و احترام دهد

هنرهای معاصر و صنایع دستی جهانی کشورهای در حال توسعه معمولاً دست کم گرفته می شوند و بدون توجه به تاریخ، فرهنگ و صنعتی که از طریق آن تولید شده اند، تنها به یادبودهای گردشگری تبدیل می گردند. مصنوعات تاریخی دست ساز از همان جایی آمده اند که بسیار مورد توجه، با ارزش و مدون هستند، در حالیکه صنعت هنری اروپا به عنوان اوج تجمل گرایی معاصر شناخته می شود.

صنایع دستی جهانی

عوامل زیادی به کاهش ارزش صنایع دستی در سطح جهان منجر شده اند؛ برخی از این عوامل تاریخی هستند و برخی ناشی از عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نژادی عصر حاضر به حساب می آیند که تنها گوشه ای از عوامل زمینه ساز این پدیده محسوب می شوند. کار میدانی در تعاونی های زنان و صنایع ابتکاری کشورهای در حال توسعه نشان داده که تفاوت های ذاتی بین صنایع دستی جهانی و  اروپا  بیشتر در این موارد است:

  1.  دسترسی به مواد با کیفیت
  2. وجود امکانات لجستیکی در زمینه های تامین منابع و تولید
  3. درک واقعی از زیبایی کالاهای لوکس غربی، و
  4. دسترسی به بازارها

همه این موارد به واسطه مشارکت متعهدانه می توانند شکاف اطلاعاتی صنعتگران با بازارهای جهانی را مرتفع نمایند.

فرهنگ، تاریخ و میراث

برای رسیدن به این مهم، بدون اینکه سود مالی قابل توجهی برایتان در بر داشته باشد، باید سال ها به آن متعهد باشید؛ بنابراین چرا باید خودتان را به دردسر بیندازید؟ پاسخ آن روشن است؛ این همان چیزی است که همواره در بطن طراحان پیشگام مد وجود داشته و تنها برای زنده نگهداشتن رمزهای کار مورد استفاده قرار می گیرد. برای صنایع دستی جهانی این کار به منزله حفظ سنت ها از خطر از بین رفتن است و با ادامه این کار می توان از جوامع و میراث فرهنگی حمایت کرد.

نیاز شرکت ها به پذیرش روش های توسعه پایدار و شیوه های تجارت اخلاقی به همراه از بین رفتن تدریجی تکنیک های سنتی تولید آثار هنری دست ساز، شرایطی را فراهم کرده است تا صنایع دستی جهانی به عنوان یک پدیده لوکس جدید معرفی شوند.

مقوله هایی مثل فرهنگ، تاریخ و میراث بسیار با ارزش هستند، و اصالت محصولات ساخته شده با مجموعه مهارت های اصیل می تواند وسیله ای برای تجدید حیات بازار مد لوکس برندهای مطرح باشد، به خصوص زمانیکه اصالت آنها زیر سوال می رود. گسترش جهانی و دموکراسی سازی کالاهای لوکس میتواند ابزاری در راستای دستیابی آنها به بازارهای سطح متوسط در نظر گرفته شود و اسباب رضایت سهامداران را فراهم کند، اما در عوض سبب جایگزین شدن صنایع دستی جهانی با خطوط تولید کارخانه ای می شود.

کمک به بقای مد لوکس

علیرغم موفقیت آشکار تجاری آنها، مدتی است که یک سوال بخش کالاهای لوکس را می رنجاند: یک برند لوکس تا قبل از اینکه به حس تجمل آن خدشه ای وارد نشود، تا چه حد می تواند به رشد و پیشرفت خودش ادامه دهد؟ این سوال توسط دانا توماس (Dana Thomas) در کتابش تحت عنوان «چگونه لوکس جلای خود را از دست داد (How Luxury Lost Its Lustre)»، پاسخ داده شده است.

به استثنای موارد بسیار اندک، تجملات اروپایی همچنان داستان صنایع دستی فرانسوی یا ایتالیایی خود را روایت می کنند، در حالیکه به صورت همزمان از کشورهای در حال توسعه به تأمین منابع خود می پردازند. این واقعیتی است که بسیار مورد توجه قرار نگرفته است و همین ارزش ملموس کالاهای لوکس را کم کرده است.

کالاهای لوکس، ارزش خود را مدیون تولید محدود، کمیاب و نایاب هستند؛ این ارزش امروزه با مردمی کردن تجملات و معرفی اکسسوری های مد روز ارزان قیمت از دست رفته است، و با دسترسی خرده فروشان به شبکه گسترده ای از فروشگاه ها تشدید شده است.

در مقابل، صنایع دستی سنتی به صورت پیش فرض بسیار معتبر هستند و چیز خاصی برای ارائه دارند. دقیقاً مثل روش طراحان پیشگام مد که خرید لباس های طراحی شده توسط آنها یک سرمایه گذاری اقتصادی و احساسی محسوب می شود؛ همین امر به صورت پیش فرض طول عمر محصولات را افزایش می دهد.

می توان صنایع دستی جهانی را به واسطه همکاری سنت و طراحی تصنعی مجدداً ارزیابی و باز تعریف کرد. مشارکت طراحی و هنرهای دستی می تواند به سنت و تاریخچه هنرهای دستی، بستر رشد، ارزش و احترام دهد، و این در حالی است که به صورت همزمان ضمن باز تعریف صنایع دستی، کار صنعتگران نیز به واسطه طراحی های تصنعی و فناوری پیشرفته مجدداً ارزیابی می گردد.

صنایع دستی جهانی

تعداد کمی از طراحان این تعادل ظریف را مدیریت کرده اند؛ بسیاری از آنها در فضای طراحی نوظهور هستند. با در نظر گرفتن استثنائاتی که در این زمینه وجود دارد می توان با قاطعیت اعلام کرد که سازمان Urban Zen تاسیس شده توسط دانا کرن (Donna Karan) احتمالاً مشهورترین مؤسسه این فهرست باشد.

پروژه صنعت گری هائیتی (Haitian Artisan Project) کرن، طیف وسیعی از آثار هنری مصور، مواد و مصنوعات را تولید می کند که همگی توسط صنعتگران کشور هائیتی تولید می شوند و برای تولید آنها از مواد اولیه محلی استفاده می نمایند.

این سازمان برای نقش خلاقانه صنعتگران احترام قائل می شود و این را با درک کرن از زیبایی شناسی پیشرفته غربی ترکیب می کند. دانا کرن در فصل مشترک تجارت، صنعتگری و خیرخواهی مدلی را ساخته است که به عنوان پایه و اساس آنچه اقتصاد سرزنده (Soulful Economy) نامیده می شود، عمل می کند.

بیشتر اقلام تولید شده توسط این سازمان، لوازم خانگی است. در ضمن آنها در ابعاد کوچک تری جواهرات و اکسسوری نیز تولید می کنند، اما لباس جزء تولیدات آنها نیست. منسوجات پایه و اساس صنایع دستی سنتی در بسیاری از فرهنگ های جهان محسوب می شوند و همین منسوجات هستند که باعث می شوند تاگذار مد به صورت طبیعی اتفاق بیفتد.

این نوع از مشارکت بسیار نادر است، بیشتر فعالیت هایی که در این زمینه صورت می گیرند در خلال یکی از این دو مدل تعریف می شوند: مدل اول، الگوی توسعه پایدار است که تمرکز آن بر آموزش مهارت های جدید به جمعیت محروم به منظور خودکفایی آنها و بالا بردن استانداردهای سطح زندگی آنان است.

دومین مدل، کمک های توسعه ای است. تمرکز این مدل بر سهولت دسترسی صنایع دستی سنتی به بازارهاست؛ بنابراین این مدل بیشتر بر صنعتگری متمرکز است و توجه زیادی به همکاری طراحان با صنعتگران یا دخالت در کار آنها ندارد. به نظر می رسد که اقتصاد سر زنده دانا کرن، مدل سوم باشد. این مدل بهترین ها را با هم ترکیب می کند و بیشترین احتمال پذیرش در بازار مد لوکس را داراست.

مهارت های جدید، نه سنتی

در حال حاضر بین طراحان و صنعتگران جهانی، همکاری های زیادی وجود دارد، با این حال اکثریت قریب به اتفاق آنها بر روی مولفه های توسعه ای تعهدات خود تمرکز می کنند. این موضوع خود ناشی از اصول همیاری توسعه ای، و به قیمت زیر پا گذاشتن صنعت و سنت محلی است؛ در عوض آنها مهارت های جدیدی را معرفی می نمایند و با مهارت های موجود کار نمی کنند.

اغلب این امر منجر به ساده سازی بیش از حد نمادهای فرهنگی سنتی می شود که خود با زیبایی، جریان مد و محصولات غربی باز تفسیر می شوند. واضح است که این مدل ارزش بسیار زیادی دارد و این خودکفایی و توسعه پایدار را برای گروه های محروم به ارمغان می آورد، اما در راستای حفظ و تکریم سنت ها و صنایع دستی موجود کاری از پیش نمی برد که این همه هدف نیست.

صنایع دستی جهانی

مجموعه کیف های آفریقایی Vivienne Westwood، نمونه خوبی از این اقدامات بشر دوستانه هستند. این مجموعه با همکاری «بنیاد مد اخلاقی (Ethical Fashion Initiative)» تولید شده است. این بنیاد از کار هزاران تولید کننده خرد زن در جوامع حاشیه ای آفریقا حمایت می کند. طرح ها از بوم های بازیافتی، بنرهای کنار جاده ای باز آفرینی شده، تکه های چرم و برنج های (فلز) بازیافتی ساخته می شوند و در یکی از بزرگترین محله های فقیر نشین نایروبی تولید می گردند.

نفس استفاده مجدد از مواد دور ریخته شده محلی همراه با کمک های توسعه ای کاملاً تحسین برانگیز است، اما هرگز کافی نیست و مغایر با میراث فرهنگی و صنعتگری غنی منطقه است. هر چند که در جدیدترین مجموعه، کیف های سیمی مهره ای نیز وجود دارند، اما از نظر تکنیکی نمی توان بین آنها با گردنبندهای مهره ای ماسایی شباهتی در نظر گرفت.

احتمالاً برند EDUN یکی از شناخته شده ترین برندها در این زمینه باشد. این برند در سال ۲۰۰۵ توسط آلیسون هوسون (Ali Hewson) و بونو (Bono) تاسیس شد. علت بقای برند EDUN، ترویج تجارت در آفریقا از طریق تامین منابع و تولید بوده است. در حال حاضر حدود ۸۵% از مجموعه های مد تولید شده در آفریقا توسط برند EDUN تولید می شوند. این برند قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ این نسبت را به ۱۰۰% برساند.

این مجموعه نمونه یک برند مد معاصر غربی، بدون هیچگونه زیبایی شناسی است که اساس کار توسعه تجارت آفریقا محسوب می شود. البته تا همین اواخر این برند از زمینه ها و تصاویر آفریقایی به عنوان بخشی از پیام برند از طریق روابط عمومی بهره می برد، اما لباس های این مجموعه از لحاظ زیبایی شناختی اصالتاً غربی هستند.

مدیر خلاقیتی به نام دانیل شرمن (Danielle Sherman) در فصول اخیر، همکاری های صنعتگری معدودی با تعدادی از صنعتگران آفریقایی از جمله پنی وینتر (Penny Winter)، یو آر یو (URU) و موسی آلباکا (Moussa Albaka) داشته است. این همکاری بیشتر در زمینه تولید اکسسوری یا جواهرات طراحی شده توسط طراحان مستقر در آفریقا بوده است.

در حالیکه برندهای دیگر ذکر شده در این مطلب در حال حاضر به تولید مجموعه مد خود مشغول هستند و هدف آنها از همکاری با صنعتگران جهانی ارتقای خط تولید اکسسوری و جواهراتشان است؛ اما برند EDUN، مجموعه ای کامل از پوشاک را با مهارت های غیر سنتی جهت تولید محصول نهایی در کشورهای در حال توسعه تولید کرده است.
این کار مبتنی بر روش توسعه پایدار «آموزش ماهیگیری به یک شخص» و یک نتیجه روشنفکرانه از مدل خیریه است، و براساس مفهوم که «اگر می خواهید روزی فردی را سیر کنید، به او یک ماهی دهید، اما اگر می خواهید تا آخر عمر او را سیر نمایید به او ماهیگیری یاد دهید»، توسعه پیدا کرده است.

سنت در هزینه تناسب بازار

مدل دوم، یعنی کمک توسعه ای از طریق تعداد زیادی از سازمان های غیر دولتی که در زمینه تولید صنایع دستی سنتی فعالیت می کنند، به وجود می آید؛ اما عدم وجود ابتکارات طراحی در تولید محصول نهایی در اغلب موارد منجر به خلق یک محصول صنایع دستی جهانی کم ارزش می شود که در بازار لوکس تصنعی نمی تواند توجهات را به سمت خود جلب کند؛ هر چند که در نهایت بازار بهترین مکان برای تقدیر از صنایع دستی و صنعتگران است، اما برای اینکه بتوان هزینه نهایی را توجیه کرد به تولید یک محصول نهایی تصنعی و پیچیده نیاز است.

این مدل یک گام بالاتر از فعالیت مجزای صنعتگران محلی است که صنایع دستی سنتی را به بازارهای گردشگری شهرها و شهرک های همسایه می فروشند؛ تفاوت ذاتی این مدل ها ناشی از دسترسی به بازارهای مصرف کننده است، زیرا سازمان های غیر دولتی در زمینه دسترسی به بازارهای جهانی موفق ترند و این به دلیل شناخت آنها از بازاریابی، فروش و تجارت الکترونیک است.

این نوع از فعالیت ها که به ناگزیر در انتهای پایین تر بازار قرار می گیرند، موفق به جذب مشتریان کم در بازارهای میانی می شوند و فعالیت آنها محدود به سایت های تجارت الکترونیک مانند Global Girlfriend و Ten Thousand Villages می گردد.

استیسی ادگار (Stacey Edgar) با هدف حمایت از زنان سراسر جهان برای رسیدن به امنیت اقتصادی از طریق فراهم آوردن امکان دسترسی گسترده بازار به محصولات صنایع دستی تولید شده توسط آنها، سایت Global Girlfriend را در سال ۲۰۰۳ تاسیس کرد. در نهایت بزرگترین منفعت از اقداماتی از این دست، فراهم شدن امکان دسترسی بیشتر به بازار است.

در این رویکرد معمولاً به واسطه سایت های تجارت الکترونیک به صنعتگران این امکان داده می شود تا به بازار گسترده تری برای فروش کالاهای خود دسترسی پیدا کنند که این روند خود متضمن رعایت حق و حقوق صنعتگران است.

معمولاً در این حالت اکثر ارگان ها با سازمان های مردم نهاد محلی همکاری می کنند تا بدین وسیله بتوانند امکان دسترسی به آموزش و مراقبت های بهداشتی را برای صنعتگران خودشان فراهم نمایند.

هر چند که صنعتگران و محصولات منتخب از طریق ویترین وب سایت ها به نمایش گذاشته می شوند، اما حقیقت این است که در این فرآیند هیچگونه درکی از زیبایی لوکس وجود ندارد و مسائل به جای اینکه از طریق دیدگاه مد مورد بررسی قرار گیرند، ناشی از دیدگاه خیریه و بشر دوستانه خواهند بود.به‌همین ترتیب سازمان غیر انتفاعی Ten Thousand Villages، طیف وسیعی از هدایای دست ساز، جواهرات و تزئینات دکوری که توسط صنعتگران آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین و خاورمیانه ساخته می شود را ارائه می دهد.

‌این سازمان که خود عضوی از سازمان تجارت منصفانه جهانی (World Fair Trade Organization) است، به دنبال ایجاد بازاری پایدار برای محصولات دست ساز در غرب می گردد،خود فرآیند فروش به صنعتگران کمک می کند تا دسترسی بیشتری به غذا، آموزش، مراقبت های بهداشتی و درمانی، و مسکن داشته باشند. ماموریت سازمان Ten Thousand Villages حاکی از این نوع توسعه پایدار است:ایجاد فرصتی برای صنعتگران کشورهای در حال توسعه به منظور کسب درآمد از طریق آوردن محصولات و نوآوری های خودشان به بازارهای ما به واسطه روابط تجاری بلند مدت منصفانه.

هر دو نوع مدل قبلی یا به دلیل عدم گنجاندن ارزش های سنتی، فرهنگی و هنری در محصولات تولید شده و یا به دلیل کنار گذاشتن مفاهیم غربی مثل کنترل کیفیت و زیبایی شناسی طراحی، محکوم به شکست هستند.

مدل اول امکان دسترسی به بازارهای لوکس را از طریق زیبایی شناختی مد مدرن غربی فراهم می کند، اما سنت و صنعت محلی را نادیده می گیرد. در حالیکه مدل دوم به دلیل فقدان زیبایی شناختی مد مدرن غربی از دسترسی به همان بازارهای لوکس محروم می شود. هنوز تعداد کمی از آنها توانسته اند تا تعادل دقیقی بین طراحی معاصر، صنعتگری و سنت برقرار کنند و به هر یک از آنها ارزش برابر دهند، اگر چه برخی از آنها تا حدودی به این رویکرد نزدیک شده اند.

صنایع دستی جهانی

طراحی و صنعتگری

وقتی طراحان با تکنیک های سنتی و مهارت های هنری کار کنند، جنبه های فرهنگی کارشان را ارج نهند، و با صنعتگران همکاری کنند تا لباس یا اکسسوری که ترکیبی از تولید سنتی به استانداردهای کیفی اروپایی است و از نظر زیبایی شناختی غربی جذاب به نظر برسد را تولید نمایند، بهترین نمونه نهایی حاصل می گردد. بسیاری از کسانیکه به این تعادل دقیق دست می یابند، طراحان کوچک، نوظهور و مستقل هستند.

سواتی کالسی (Swati Kalsi)، طراح مد و لباس اهل کشور هند، بیش از یک دهه است که با منسوجات دست ساز کار می کند. کالسی با برقراری ارتباط بین هنر معاصر با منسوجات دست ساز و هنر با سابقه و سنتی به حمایت از صنایع دستی جهانی، و حفظ تکنیک های قدیمی و سنتی کمک شایانی کرده است. وی با درگیر کردن صنعتگران در یک فرآیند تعاملی خلاقانه، محصولات متمایزی را تولید می کند که ترکیبی از طراحی پیشرفته، صنایع دستی و هنر است.

روال کاری کالسی مبتنی بر یک کنجکاوی و جذابیت خلاقانه است که پیچ و خم های غیر قابل تصوری را در نظر می گیرد؛ در نهایت این روند منجر به خلق مجموعه ای زیبا و جاودانه می شود. حضور در خط مقدم احیای صنایع دستی هند و نوآوری در منسوجات به او اعتبار خاصی بخشیده است.

طراحی به نام آنجل شنگ (Angel Chang)، یک مجموعه لباس زنانه را با استفاده از پارچه های دستباف سنتی اقلیت های قومی بومی میائو و دانگ در استان گوانژوی چین تولید کرده است.

شنگ در همکاری نزدیک با صنعتگران دهکده دیمن (Dimen village) تلاش می کند تا با کمک به شناخت صنایع دستی آنها در بازارهای بین المللی، این تکنیک های قدیمی را حفظ نماید. وی مشتاق است تا ارتباطی مابین گستره تنوع قومی چین و جهان خارج برقرار کند. می توان از لباس و پارچه به عنوان وسیله ای برای نشان دادن تاریخ، اساطیر و فرهنگ استفاده کرد، در واقع آنها نقش تاریخ شفاهی یک ملت را بازی می کنند.

سنت میائو و دانگ مثل بسیاری از سنت های نساجی جهان در معرض خطر نابودی هستند، زیرا جوانان علاقه ای به روش های قدیمی ندارند. هر چند به صورت محدود، اما بالاخره شنگ موفق شود تا نسل جدیدی از صنعتگران را تربیت کند و با قرار دادن این محصولات در مجموعه های خود توانست تا امکان درآمدی مناسبی برای آنها فراهم نماید. بدین ترتیب موفق شده است تا این سنت را زنده نگهدارد.

در هر دو مورد، ارتباط تاریخی و فرهنگی به توسعه محصولات لوکس ساخته شده با استفاده از روش های سنتی و هنری منجر می شود و شناخت درست یک لباس و دلبستگی نسبت به آن را تقویت می کند. این همان روشی است که قبلاً طراحان پیشگام مد در پیش گرفته بودند و درباره آن اظهار می کردند که می توان چنین لباس هایی را به عنوان یک سرمایه گذاری اقتصادی و احساسی در نظر گرفت.

ارمس (Hermes) یکی از معدود برندهای لوکسی است که هنوز هم با استفاده از روش های سنتی دست ساز در خاستگاه اصلی خود در فرانسه اقدام به تولید می کند. این مسئله گواهی بر دیرپایی و ارزش واقعی صنایع دستی است. بسیاری از طرح های کیف دستی ارمس، «تقریباً یک قرن است که وجود دارند، و همیشه خواستنی بوده اند. این موضوع به مد بودن آنها مربوط نیست، بلکه به از مد نیفتادن آنها ارتباط پیدا می کند».

به گفته دانا توماس، «برای درک نحوه ساخت یک کیف ارمس باید به این مسئله پی ببریم که چه چیزی قبلاً لوکس بوده است و چه چیزی دیگر لوکس نیست». صنایع دستی جهانی، صنعتگری و آثار هنری همچنان تجسمی از خالص ترین احساس های انسانی در خلال روش های کاری هستند و این تنها فرصت واقعی برای صنعت لوکس (تجملات) است تا بتواند جلوه خود را دوباره به دست آورد.

چالش های کار با مهارت های سنتی در کشورهای در حال توسعه بسیار زیاد است. ایجاد درک مشترک از اجزای اصلی یک محصول باید برای دستیابی به بازارهای لوکس غربی جزء تجسمی از آنها باشد که این موضوع امری حیاتی است.

زبان مشترکی برای اشاره به تولید باکیفیت باید پایه گذاری شود. این زبان به انواع صنایع دستی مختلف باید اجازه دهد تا بیشتر کارها براساس سنتی انجام گیرد که کیفیت را دچار مشکل نکند، و از مواد ارزان قیمت مدرنی استفاده نماید که با مشکلات دسترسی مواجه نیستند.

برندها ضمن مشارکت با صنعتگران و در عین حال مدیریت تعادل ظریف در زمینه بازتعریف صنایع دستی جهانی به بازارهای لوکس غربی، باید به سنت و خاستگاه آنها نیز احترام و ارزش بگذارند،در جهانی که پیوند مادی ما با دنیای گذشته دائما در حال از بین رفتن است، و دانش و دانستن به دلیل عدم توانایی رقابت با صنعتی که غرق در سرعت و ارزانی شده است، فراموش می شود؛ مطمئناً تنها امکان برای زنده ماندن منسوجات سنتی، باز تعریف آنها در بازار مد لوکس است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
ورود
بستن
سبد خرید (0)

هیچ محصولی در سبد خرید نیست. هیچ محصولی در سبد خرید نیست.





fa_IRPersian