پرنسسهای دیزنی سالیان است که به عنوان یک سرگرمی برای نسلهای مختلف شناخته شدهاند. بسیاری از ما کودکی خود را در آرزوی اینکه به جای یکی از آنها باشیم سپری کردهایم. به آنها پرنسسهای دیزنی میگویند چون از نظر تولد به خاندان سلطنتی متصل هستند یا با یک شاهزاده ازدواج میکنند. البته در این بین استثنائی مانند موآنا هم هست که نه شاهزاده است و نه با پرنس ازدواج میکند. اما چون در بین پرنسسها دیده شد و بسیار محبوب شد، جایگاهی مانند آنها دارد.
امروز در کمد میخواهیم به همان آرزوهای کودکی بپردازیم اما از یک زاویه و دیدگاه جدید. در مقاله امروز قصد داریم از بین ۱۲ پرنسس محبوب دیزنی، لباسهای ۵ نفر از این دخترکان زیبا رو و رویایی را بررسی کنیم. پرنسسهایی که گاه سعی داشتیم لباسهایمان را از روی آنها شبیهسازی کنیم و نقشی هر چند کوتاه از آنها را در زندگی واقعی داشته باشیم.
سفید برفی Snow White
سفید برفی اولینبار در سال ۱۹۳۷ توسط برادران گریم نوشته شد. داستانی که منبع الهام آن از یک افسانهی جادوگری است و اولین انیمیشن بلند شرکت والت دیزنی به شمار میرود. شخصیت اصلی این کارتون، سفید برفی برخاسته از کشور آلمان است. گمانهزنیهایی در مورد این داستان وجود دارد که ریشهی اصلی آن از کجا نشأت میگیرد. گفته میشود که داستان این انیمیشن پرطرفدار از زندگی کنتس آلمانی به نام مارگارتا ون والدک Margaretha von Waldeck متولد ۱۵۳۳ برگرفته شده است. دختری که در سن شانزده سالگی به خاطر نامادریاش مجبور شد به بروکسل برود. در آنجا عاشق شاهزادهای شد که بعدها فیلیپ دوم، پادشاه اسپانیا شد. او با مخالفت خانوادهاش مواجه شد اما ازدواج کرد. چند سال بعد کنتس در سن ۲۱ سالگی به شکل مشکوکی درگذشت. گفته میشود که او با مسمومیت کشته شده است.
لباس سفید برفی
در دورهای که این داستان نگاشته شده است فشن در آلمان به سمت نوآوری در حرکت بود اما هنوز راه خود را به درستی پیدا نکرده بود. انتخاب استایل سفید برفی بسیار هوشمندانه و جالب توجه است. یقهی بلند پشت گردن او به رنگ سفید نشان از شخصیت مهمش در داستان دارد. شخصیتی که اگر چه هنوز سن کمی دارد اما به زودی صاحب عنوان میشود. استفاده از این مدل یقه برای او که تمام داستان را در میان جنگل میگذراند بسیار مهم است زیرا به بیننده جایگاه اجتماعی او را یادآوری میکند. بالاتنه چسبان و رنگ آبی آن که از رنگهای سلطنتی است هم همان حس نجیب زادگی را القا میکند. دامن زرد و تا مچ پای او دقیقاً همان سن کمش را نشان میدهد. از خاصیت لباسهای عصر ویکتوریایی این بود که دامن دختران کم سن و سال تا بالای مچ آنها بود و زمانی که به سن ازدواج میرسیدند دامنها بلند و تا روی زمین ادامه داشت.
سیندرلا Cinderella
شخصیت الا که در طول داستان به لطف نامادریش به سیندرلا تغییر نام داد از شخصیتهای محبوب دیزنی است. داستان سیندرلا از آن دسته از قصههاییست که قدمت آن به هفت سال پیش از میلاد یا ۲۳ سال پس از میلاد مسیح برمیگردد.
سیندرلا در نسخههای مختلف
قصهی اصلی آن مربوط به یک دختر بردهی یونانی است که با پادشاه مصر ازدواج کرد. در آن زمان مصر از مقتدرترین کشورها بود. بعدها این داستان در همهی فرهنگها وارد شد. در ایران هم داستانی مشابه با نام ماه پیشانی را از مادربرزگهای خود حتماً شنیدهاید که در واقع همان قصهی سیندرلا است.
قدیمیترین نسخه آن به زبان ایتالیایی در سال ۱۶۳۴ منتشر شد و چند سال بعد چارلز پرو نویسنده فرانسوی آن را در سال ۱۶۹۷ به زبان انگلیسی منتشر کرد. در سال ۱۸۱۲ برادران گریم همان نویسندگان قصهی سفید برفی، آن را بازنویسی کردند. اگر بخواهیم ریشهی آن را برای طراحی لباس پیدا کنیم در اروپا باید تکیه به همان ایتالیا داشته باشیم زیرا اولین بار در آن فرهنگ بود که سیندرلا پا به قصههای آنان گذاشت.
طراحی لباس سیندرلا
موضوع مهم این است که نمیتوانیم بین فشن کشورهای ایتالیا با فرانسه و انگلیس در آن سالها تفاوتی قائل شویم. در واقع استایل این کشورها در راستای هم و شبیه به یکدیگر بودهاند. لباس سیندرلا در زمانی که در خانه نامادریش خدمت میکرد لباسی مندرس بود.
اما در شب مهمانی پادشاه، لباسی که از مادرش به یادگار مانده بود را با کمی اصلاح به روز کرد که از سبک قدیمی خارج شود. چینهای اضافهی پایین آن را گرفت و دامن را یکسره کرد. رنگ لباس مادر صورتی بود رنگی که حس زندگی را به رگهای سیندرلا تزریق میکرد. صورتی همهی خصوصیات قرمز را دارد اما ملایمتر.
یعنی مادری که حضور دارد میتواند رنگ قرمز داشته باشد اما زمانی که نیست حضورش کمرنگ میشود و قرمز مخلوط با سفید یعنی صورتی را بر جا میگذارد. اما در مقابل آن لباس نامادری سیاه بود. سیاه، رنگی از نماد شیطان و بدذاتی را به نمایش میگذارد.
تحلیل رنگ لباس سیندرلا
لباس سیندرلا را پری به رنگ آبی آسمانی بر تنش مینشاند؛ تلفیقی از آبی آسمانی و فیروزهای. آبی آرامشبخش است، رنگی که شخصیت آرام و ملایم سیندرلا را به خوبی به نمایش میگذارد. زمانی که او با این لباس وارد قصر میشود به راحتی توجه شاهزاده را معطوف خود میکند. شاهزاده زندگی پردردسر و شلوغی را میگذراند و نیاز به کسی دارد که زندگیش را با ملایمت هدایت کند و چه رنگی بهتر از آبی برای رسیدن به آرامش. در کنار آبی آسمانی، آبی فیروزهای رنگی سلطنتی است. استفاده از این رنگ بسیار هوشمندانه انتخاب شده است. در واقع انیماتور امید آیندهی سلطنت را به وسیلهی رنگ به شاهزاده مینمایاند.
شرکت والت دیزنی در سالهای پیش از انقلاب کفشی سرخ رنگ که نماد کفش گم شدهی سیندرلاست را به همراه کتاب این داستان به عنوان هدیه به ایران داد که اکنون در موزه کاخ نیاوران نگهداری میشود.
زیبای خفته؛ آرورا aroura
آرورا یکی دیگر از پرنسسهای خیالانگیز در کارتونهای والت دیزنی که نامش به معنی شفق قطبی است. این پدیده در عرضهای مربوط به دو قطب زمین اتفاق میافتد و بسیار نادر است. کارتون زیبای خفته سومین انیمیشن شرکت والت دیزنی بود و در سال ۱۹۵۹ تولید شد.
داستان انیمیشن برگرفته از نوشته چارلز پرو و بازنویسی برادران گریم است. اگرچه سازندگان این کارتون تلاش کردند که سبکی متفاوت از کارتون سفید برفی تولید کنند اما در آخر نتیجه کار تقریباً همان شد. دو قصه مشابه با دو شاهزادهای که به وسیلهی جادوگر طلسم میشوند. در حالی که در اولی سفید برفی نقش پر رنگی داشت اما در زیبای خفته دخترک تنها ۱۸ جمله دیالوگ داشت و تقریباً تمام مدت را در خواب گذراند.
پرنسس آرورا و بازیگر هالیوود
اندام پرنسس آرورا با اقتباس از بازیگر هالیوود آدری هپبورن طراحی شده است؛ آرورا مانند او باریک و کشیده بود. به خاطر اختلافی که بین دو پری در طول کارتون وجود دارد لباس آرورا گاهی آبی و گاهی صورتی است. با ریشهیابی دو رنگ آبی و صورتی به علت این اختلاف پی میبریم. این انیمیشن از تلفیق دو نوشته در دو عصر متفاوت ساخته شده است بنابراین به راحتی نمیتوان در مورد رنگ لباس پرنسس در نوشته اصلی نظر داد. اما موضوع مسلم این است خالقان زیبای خفته قصد داشتند خصلتهای وجودی او را با استفاده از رنگها به بینندگان القا کنند.
در انیمیشنهای قدیمی به خاطر وجود نداشتن بعد و ناتوانی در نشان دادن احساسات و عواطف شخصیتها، رنگ لباس آنها را دستمایهی نشان داده شخصیت میکردند.
پرنسس آرورا در رنگ آبی
- در نظرسنجیها آبی رنگ اطمینان، وفاداری، بینهایتی و تخیل است. این رنگ به عنوان محبوبترین رنگ در بین زنان و مردان شناخته شده است.
- همچنین رنگی است که نشانه دهندهی هوش، تمرکز، دانش و آرامش است.
- آبی رنگ اصالت است.
- آبی در خاندان سلطنتی به عنوان یک رنگ رسمی شناخته میشود به همین دلیل هم برای پرنسس آرورا مناسب است.
پرنسس آرورا در رنگ صورتی
- رنگ صورتی رنگی است که تا سالها مورد علاقه نبود. در قرون وسطا اشراف به طیفهای تیره از رنگ قرمز تمایل داشتند. اما با نقاشیهایی که بعدها بر دیوار کلیساها نقش بست، از صورتی به عنوان رنگ مقدس و روحانی بهره بردند.
- در قرن ۱۸ میلادی مادام پمپادور که معشوقهی لوئی پانزدهم بود از رنگ صورتی به همراه آبی در لباسهایش بهره میبرد. او بسیار با نفوذ بود به حدی که قدرتش به اندازهی نخست وزیر بود.
- آرورا در لغت علاوه بر شفق قطبی به نوعی گل هم گفته میشود؛ گل رز کوچک Little Briar Rose. در واقع این گل به دو رنگ آبی و صورتی است. در فرهنگ غربی به گل رز، گل صورتی هم گفته میشود.
در آخر به این نتیجه میرسیم که استفاده از این دو رنگ برای لباس پرنسس آرورا بسیار هوشمندانه بوده است. اگرچه این کارتون دیزنی با شکست مواجه شد و تا سالها این کمپانی به دنبال ساخت انیمیشن با موضوع پرنسس و پری نرفت.
دیو و دلبر؛ بل Belle
سالها بود که شرکت دیزنی مورد هجوم منتقدان فمنیست خود قرار داشت. اتهام این شرکت این بود که زنان را وابسته به مردان نمایش میدهد. زنانی که تنها با ازدواج با یک شخصیت مهم مانند یک پرنس، اعتباری به دست میآوردند و خود این دختران از خودشان موجودیتی ندارند. در سال ۱۹۹۱ شرکت دیزنی با الهام گرفتن از یک داستان فرانسوی به نویسندگی ژان ماری لپرینس دوبومونت Jeanne-Marie Leprince de Beaumont در سال ۱۷۵۶ سعی کرد خود را از اتهام مبرا کند. در این کارتون بل یک دختر روستایی است که بر خلاف همسالان خود فقط به مطالعه و کتاب علاقه دارد. اگرچه با به نمایش درآمدن این انیمیشن انتقادها نسبت به این کمپانی کاهش پیدا کرد اما کاملاً از بین نرفت.
منبع الهام شخصیت دلبر Belle
در طراحی شخصیت بل در این انیمیشن از شخصیت کاترین هپبورن در نقش جو مارچ در فیلم Little Women الهام گرفته شده بود. زنی که عاشق مطالعه بود. اما زیبایی و صورت او تلفیقی از گریس کلی، الیزابت تیلور، ویوین لی، آدری هپبورن و ناتالی وود بود. با اینکه به نسبت انیمیشنهای قبلی بل بسیار دیرتر پا به عرصه گذاشت ولی محبوبیت او را در رده دوم اعلام کردهاند.
طراحی لباس Belle
لباس زرد بل را از لباس آدری هپبورن در فیلم تعطیلات رومی الهام گرفتهاند. کمپانی تصمیم گرفته بود برای بازاریابی بهتر از رنگ صورتی برای لباس بل استفاده کند. اما مدیر هنری برایان مک آنتی استودیو را متقاعد کرد رنگ زرد را جایگزین کند تا لباس بل با لباس آرورا تفاوت داشته باشد. آقای مک آنتی همینطور پیشنهاد کرد که بل تنها کسی باشد که در روستای خود لباس آبی میپوشد. رنگ آبی بر تن او علاوه بر معصومیت حس تنهاییاش را هم نشان میداد. نقش مقابل او گستون بود که در لباسی به رنگ قرمز به نمایش آمده بود. رنگ قرمز نقشی از پلیدی و شیطان بود که گستون را معرفی میکرد.
شخصیت دلبر در کارتون دیو و دلبر برگرفته از که بود؟
نقش بل در این انیمیشن از شخصیتهای دیگری هم الهام گرفته شد. از نقش دوروتی گیل در داستان جادوگر شهر اوز، دختری که به نقشهای طلسم شده کمک کرد و کنارشان ماند. همانطور که بل در کنار خدمه جادو شدهی خانهی دیو ماند و وجودش باعث دلگرمی بود. نقش دیگر هم جولی اندروز (ماریا) در فیلم آوای موسیقی یا اشکها و لبخندها بود. پرستاری که توانست کودکان سرکش کاپیتان فون تراپ را رام خود کند. نمودی از سرکشی کودکان در وجود دیو یا همان شاهزاده طلسم شده تبلور داشت.
با ساختن این انیمیشن، نگاههای فمنیستی به شرکت والت دیزنی کمی تغییر کرد اما هنوز هم جای کار زیادی داشت. حالا دیگر فرمان کار به دست دیزنی آمده بود. بعد از آن بود که شخصیتهای خود را از دخترانی خودساخته شکل داد که مردان را در کنار خود دارند نه اینکه تنها مردان باشند که سبب پیشرفت آنها میشوند. در رتبههای بعدی پوکوهانتس، جاسمین، تیانا، راپونزل و از همهی این دختران قویتر مریدا در انیمیشن جسور است. در انیمیشنهای بعدی دختران بودند که مرد زندگی خود را حمایت میکردند و به آنها زندگی میبخشیدند.