زنان در عصر قاجار همانند دورههای قبلی حاکم بر ایران، در چارچوب نظام سنتی و دیدگاههای بسته تنها در جایگاه همسر و مادر ایفای نقش میکردند. در چنین جوامع سنتی، نقش اصلی زن در خانواده معنی میشده و زنان تمامی وقت خود را برای رسیدگی به امور فرزندان و خانه میگذراندند. این محدویتها و فضای بسته جامعه به گونهای بود که حتی میتوان تاثیر پوشش زنان قاجار در جایگاه اجتماعی آنان را نیز به سادگی دریافت.
با بررسی كلی در تاريخ ايران میتوان نتيجه گرفت كه از پايان دوره صفويه تا اواسط قاجاريه عملاً هيچ تلاشی براي ايجاد تحول در ساختار فرهنگی كشور صورت نگرفته است. اما جامعه ايران در عصر قاجاريه، در سايه تحولات نوين جهانی، دچار مرحله جديدی از تغييرات سياسی و اجتماعی شد كه با دوران ماقبل خود تفاوت زيادی داشت. در این میان روشنفکران و فعالان حقوق زنان نقش بسزایی در ایجاد این تغییرات داشتهاند.
ما در این مطلب کمد ابتدا قصد داریم با مرور مختصری بر تاریخ سلسله قاجاریه و تاثیر پوشش زنان در جایگاه اجتماعی آنان داشته باشیم و در ادامه به معرفی یکی از نوگرایان و فعالان حقوق زنان در آن دوره بپردازیم.
مختصری از تاریخ قاجار
ما در این مطلب قصد دوباره بازگویی تاریخ ایران را نداریم، اما برای آشنایی با فضای جامعه آن دوران و درک محدودیتها و نظام اجتماعی حاکم بر ایران توضیحی مختصر از سلسله قاجار برای شما آوردهایم.
قاجارها قبیلهای از ترکمانهای منطقه استرآباد (گرگان امروزی) بودند و تبار آنها به شخصی به نام قاجار نویان، یکی از سرداران چنگیز میرسد. سلسله قاجار از طریق پیروزی بر زندیه و توسط آغا محمد خان قاجار تاسیس و شروع سلطنت قاجار از سال 1799 تا 1924 میلادی مصادف با 1175 تا 1304 خورشیدی بوده است. در زمان به قدرت رسیدن آغا محمد خان، مردم کشور ایران دههها جنگ، آشوب و ناامنی را تجربه کرده بودند. او تمامی دوران پادشاهی خود را صرف یکپارچهسازی ایران کرد و باعث شد ایران دوران نوینی را آغاز کند. بعد از او قدرت به دست فتحعلی شاه، محمد شاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمد علی شاه و سرانجام احمد شاه رسید. پادشاهان این سلسله حدود صد و سی سال بر ایران فرمانروایی کردند.
چادر و روبنده؛ پوشش سنتی زنان قاجار
روی کار آمدن حکومتهای جدید و تحولات سیاسی موجب تغییر در وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی یک جامعه خواهد شد. در این میان، رفتار جامعه و نوع پوشش نیز دستخوش تحولاتی میشود. در دوران قاجار لباس بیرونی بانوان شامل چاقچور، چادر و روبنده بوده و فقط جنس پارچهها و تزئینات آن، زنان ثروتمند و اشراف را از زنان طبقه پایین جامعه جدا میکرد. برای مثال گاهی خانمهای اعیان و بزرگان، اطراف چادر مشکی خود را گالبتوندوزی و حاشیه نقره یا نقره نما میدوختند.
اما به طور کلی میتوان گفت که پوشش زنان در بیرون از منزل در این دوره تاریخی به شکل یکسان و تمام زنان همانند هم بودند، تا جایی که تشخیص چهرههایشان نیز غیر ممکن بوده است.
در چنین جوامعی زن از آزادیهای اجتماعی و سیاسی بیبهره بود و چون از لحاظ پوشش مجبور به استفاده از روبنده برای حجاب بود، رفته رفته منجر به حذف زن مسلمان از اجتماع و حتی از مراکز علم و تربیت شده بود. اگرچه قرآن اساساً میان زن و مرد از لحاظ ارزشی تفاوت خاصی قائل نشده است، اما زن در دوران قاجار جزو اموال و دارایی مرد محسوب میشد.
مروری بر تاریخ ایران نشان میدهد که زندگی اجتماعی زنان همواره دارای فراز و نشیبهای فراوانی بوده و با اینکه نیمی از جمعیت جامعه را شامل میشدند، همواره با بی عدالتیها و تحقیرهای گوناگونی از جمله: مطرود و بیپناه ماندن در اثر بیمهری شوهران، نداشتن آگاهی کافی از حقوق اجتماعی خود، نبود آموزش درست و فراگیر و …. رو به رو بودند.
وضعیت اجتماعی زنان در دوره قاجار
در دوره قاجاریه، هرچند تعصب و سختگیری نسبت به مردان و زنان مانند دوران صفویه نبود، ولی به طور کلی در این دوره نیز قدم موثری در راه آزادی زنان برداشته نشد. دردوران قاجار، زنان ایرانی با بی عدالتیها و مشکلات گوناگونی رو به رو بودند و مردان قدر و قیمتی برای زن قائل نبودند.
در چنین حالی، بررسی وضعیت اجتماعی زنان چیزی جز ملال و درد برای بانوان امروزی به دنبال نمی آورد؛ چرا که درمییابند زنان در تاریخی نه چندان دور چنان زندگی میکردند که لیدی شیل در موردشان می نویسد: «زنان ایرانی مهارت فراوانی در تحمل هر گونه تحقیر و سرزنش دارند».
با پیدا شدن عقاید خرافی از زمان صفویان در جامعه ایران کم کم چنان دست و پای زن به نام دین بسته شد، که دیگر کاری جز رفتن به مجالس روضه خوانی و خالی کردن عقدههایش نداشتند. در این میان بساط حرمسراها نیز روز به روز گسترش یافت و کم کم ارکان اجتماعی، اقتصادی و حتی انسانی این مرز و بوم رو به نابودی برد. این وضعیت در زمان قاجار به اوج خود رسید و زنان در اندرونیها زندانی و زنان متاهل امیدوار بودند که شاید فرزند پسر به دنیا بیاورند و بتوانند موقعیت خود را در منزل شوهر تضمین کنند.
در این دوره برداشتهای تحقیر آمیز در مورد زنان به قدری رایج بود که حتی کارهای جسورانه آنان، از اخلاقهای مردانه محسوب میشد و اساسا جسور بودن را خصلت ویژه مردان تصور میکردند.
رواج چنین تفکراتی در بیشتر مواقع، به محدودیت های بیش از اندازه زنان منجر می شد. به عنوان مثال در خیابانهای تهران از زنان به هنگام تردد خواسته میشد تا در مسیری غیر از مسیر مردان عبور کنند. در آن برهه تاریخی حتی بسیاری از روشنفکران ایرانی درباره وضعیت و حقوق زنان سکوت کرده بودند. چرا که شرایط جامعه آن روز ایران را طوری نمیدیدند که بتوانند در مورد مسائل و حقوق زنان صحبت کنند. اما درست در همان ایام زنان و مردان فعال ایرانی اقدامات اساسی در جهت مبارزه علیه این شرایط و آگاهسازی مردم انجام دادند. از جمله این افراد مریم عمید موسس نشریه شکوفه بود که در مطلب مریم عمید، نخستین زن روزنامه نگار ایرانی و پیشگام در فرهنگ سازی به آن پرداختهایم.
میرزا فتحعلی آخوندزاده یکی از نخستین نوگرایان ایران بود که بسیار جدی و اساسی در مباحث مربوط به زنان فعالیت کرد تا جائیکه که او را پیشرو نوگرایان ایران میدانند.
آخوندزاده؛ پیشرو حقوق و جایگاه زنان
میرزا فتحعلی آخوندزاده در سال 1228 ق در شهر نخو (نوخه) در خانوادهای مرفه متولد شد. پدرش میرزا محمدتقی بن حاجی احمد اهل تبریز و مادرش مراغهای بود. میرزا فتحعلی طبق رسم آن زمان سواد را در سن 7 سالگی با خواندن قرآن در مکتبخانهای شروع کرد. در سال 1241 ق، به همراه مادر به شهر گنجه رفت و در مسجد شاه عباس شهر با میرزا شفیع که از استادان روشنفکر بود آشنا و اولین مرحله تحول روحی و فکری او آغاز شد.
دومین مرحلۀ تحول فکری و روحی او در سال 1250 ق بود، در 22 سالگی عموی مادرش او را به عباسعلی بیگ معروف به بکی خان، نویسنده و مترجم حاکم روس قفقاز، معرفی کرد.
آخوندزاده به دلیل آشنایی با زبان فارسی، عربی و ترکی به عنوان مترجم زبانهای شرقی در خدمت حاکم روس در گرجستان مشغول به کار و از این طریق با نویسندگان گرجی و روس آشنا شد. در تفلیس، که درآن روزها کانون افکار جدید قفقاز بود، با محافل علمی و ادبی و نوگرا آشنا و به این محافل رفت و آمد میکرد.
آخوندزاده به دنبال آشنایی با روشنفکران روس و گرجی به فکر فعالیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و از جمله تاسیس مدرسه، روزنامه و تئاتر افتاد. او تصمیم گرفت مردم را باسواد کند تا از این راه آنها را تربیت و با حقوق خود آشنا کرده و زنان را نیز از حقوق انسانی خودشان مطلع کند. او اعتقاد داشت ترقی شرق در صورت باسواد کردن مردم و تربیت ملت امکان پذیر است و به همین دلیل نیز پیشرو نوگرایان دنیای اسلامی به شمار می رود.
نوگرایی که برای حق و جایگاه زن سکوت نکرد
موج اندیشه و روشنگری و تلاش برای بهبود وضعیت زنان و همچنین باورپذیری علم که در اروپا و جهان غرب؛ به ویژه پس از انقلاب صنعتی آغاز شده بود، در عصر قاجار به ایران رسید و پدیدهای به نام «روشنفکری و نوگرایی» را به وجود آورد. در این شرایط بود که با ظهور جنبش حقوقی زنان در غرب و اثرپذیری از آن، نوگرایان و اندیشمندان کشورهای اسلامی از جمله ایران به وضعیت و جایگاه زنان انتقاد کرده و برای حمایت از زنان دست به قلم برده و آثاری در این زمینه خلق کردند.
آخوند زاده که یکی از فرزندان پرشور و آزادیخواه و اصلاح طلب ایران بود، کار خود را با آگاهی از ادبیات و فکر و دانش جدید با نمایشنامه نویسی و داستانسرایی آغاز کرد. میرزا فتحعلی در نوشتههای خود به آزادی و برابری فردی اعتقاد داشت و منشأ آن را حقوق طبیعی هر انسانی میدانست. اعتقاد به آزادی زن، حذف چند همسری مردان و ایجاد تساوی میان زن و مرد در همۀ حقوق اجتماعی، تعلیم و تربیت و آزادی حجاب زن از مترقیترین افکار آخوندزاده بود.
اندیشه های آخوندزاده دربارۀ زن از چندین جهت قابل توجه است. یکی از مهمترین افکار آخوندزاده دربارۀ زنان، آزادی و برابری زن با مرد در زمینۀ حقوق اجتماعی است. او که تلاش میکرد اندیشههای خود دربارۀ زنان را در قالب نمایشنامهها و داستانسرایی بیان کند، به خوبی موفق شده بود به مسایل زنان و مشکلات آنان در جوامع مسلمان بپردازد. در واقع، شخصیت زن در نمایشنامههای او نشاندهنده زن مدرن، رها از قید و بندهای فکری و دینی جامعۀ سنتی و عرضه کنندۀ نقش مؤثر و اساسی زن در تعیین سرنوشت خود است.
در حقیقت، چنین زنی میتواند نقش بسیار مؤثر و سازندهای را در جامعه ایفا کند. در نمایشنامههای این انسان اندیشمند میتوان به تفکرات و نظراتش دربارۀ زن مدرن پی برد.
نوشته های آخوندزاده دربارۀ حقوق و آزادی زن و نشر فرهنگ و دانش و تغییر الفبای اسلامی و به چالش کشیدن افکار پوچ و تصمیمهای غلط تأثیرات عمدهای در پیشرفت ایران در دوران قاجار داشته است .آخوندزاده آموزش اجباری را لازمۀ دولت آزادیخواه میداند؛ نظام آموزشی که فارغ از جنسیت فرد در تعلیم و تربیت باشد.
او دولتی را آزادیخواه میداند که هدفش احقاق حقوق سیاسی و اجتماعی به زن و مرد و محترم شمردن این حقوق باشد. تأکید آخوندزاده بر مسئلۀ آموزش و سواد از همه بیشتر بود، تا جائیکه او اعتقاد داشت قبل از آموزش علم و دانش به مردم هر اقدام دیگری برای پیشرفت و ترقی آن جامعه بیفایده است.
سخن پایانی
با مطالعه تاریخ میتوان دریافت که همواره مردان فعالیتهای خود را مهمتر میدانستند و مشغلهی زنان چندان اهمیتی نداشته است. اما با این حال روشنفکران ایران تقریباً هم زمان با دیگر کشورهای اسلامی و در پی جنبشهای غربی به زن و جایگاه او در جامعه ایران توجه کرده و در این زمینه در آثار خود مطالبی را مطرح کردهاند. میرزا فتحعلی آخوندزاده از جمله نوگرایان سلسله قاجار بود که به مسائل زنان بسیار توجه کرده و برای تغییر وضعیت زن در جامعه ایران و اصلاح موقعیت و جایگاه او کوشیده است. این اندیشمند اعتقاد داشت چون زنان نقش مادری را بر عهده دارند و نسل آینده جامعه را آموزش میدهند، ابتدا باید خودشان تحت آموزش و تربیت قرار گیرند تا نسلی آگاه و روشن تعلیم دهند. البته که بروز این اندیشهها در حکومت قاجار و با توجه به تاثیر پوشش زنان قاجار در جایگاه اجتماعی آنان، کار بسیار دشوار و پر چالشی بوده است.
اما با وجود تمام مشکلات و چالشها در تاریخ آمده است که تلاش برای بهبود وضعیت زنان و احقاق حقوق آنها در جهان غرب به ویژه پس از انقلاب فرانسه در سال 1789 میلادی باعث شد که مفاهیمی مانند حقوق فردی و خردورزی و شهروندی و حاکمیت مردم مطرح و به آنها توجه شود. در همین زمینه و به دنبال وقوع انقلاب کبیر فرانسه، المپ دوگوژ اولین اعلامیۀ حقوق زنان در فرانسه را در سال 1791 م نوشت:
ای زن، برخیز، ناقوس خردورزی در سراسر عالم طنین افکنده است؛ حقوق خویش را دریاب. امپراتوری توانمند طبیعت دیگر محصور در تعصب و تحجر و خرافه و دروغ نیست… شما ای زنان، پس کی میخواهید چشمانتان را بازکنید؟