یکی از راه‌های شناخت فرهنگ ادوار گذشته هر تمدنی، تاریخ لباس و پوشاک است.  قبل از ورود دوربین عکاسی به ایران که در دوره قاجار به دستور محمدشاه از روسیه و انگلیس وارد ایران شد، برای آگاهی از نوع و شکل البسه، می‌توان به حکاکی‌ها و نقوش برجسته و نقاشی‌ها مراجعه کرد، هرچند که در این میان تناقضاتی هم دیده می‌شوند. همچنین شواهد موجود، بیشتر منعکس کننده پوشاک طبقات بالای جامعه است.  

برای تحلیل پوشاک این بازه از تاریخ ایران، تیم مدولادن به سراغ تحلیل آثار ارزشمند نگارگری رفته است؛ زیرا در تصویرسازی کتب در هر کدام از مکاتب نگارگری، ترسیم جامه‌ها، عمامه‌ها و کلاه‌ها با توجه به استانداردهای پوشاک مردم همان دوره انجام شده است و همچنین وجود عنصر رنگ در این تصاویر، کمک شایانی به تشخیص دقیق‌تر پوشاک می‌کند. 

این دومین مقاله از سه‌گانه تاریخ پوشاک ایران است. برای رعایت ترتیب، ابتدا مقاله تاریخ پوشاک ایران پیش از اسلام با بررسی شواهد باستانی را مطالعه کنید و در ادامه با مقاله تاریخ پوشاک ایران معاصر، از دریچه عکاسی همراه باشید. 

پوشاک در آغاز دوره اسلامی 

مکتب بغداد یا عباسی: 

عباسیان هنرمندان را در بغداد به تصویرگری کتب ترجمه‌شده ترغیب نمودند. نشانه‌هایی از پوشاک الهام گرفته از عهد ساسانی، در آثار این دوره به چشم می‌خورد. 

در اوایل حکومت اسلامی تحول چشمگیری در پوشاک ایرانی ایجاد نشد. با وجود اینکه اعراب به دلیل آموزه‌های اسلامی، از ابریشم و طلا استفاده نمی‌کردند، پارچه‌های زربفت مورد توجه خلفای عباسی بوده است. منصور خلیفه عباسی، مقرر کرد که اعراب مانند ایرانیان لباس بپوشند و حتی به جای عمامه، قلنسوه (نوعی کلاه ایرانی) بر سر بگذارند. 

کتاب صور الکواکب الثابته_کلاه قلنسوه 

پوشیدن تن‌پوش سیاه در دوران خلافت عباسی اجباری بود؛ این رسم را ابومسلم خراسانی و پیروانش رواج دادند و البسه سفید اموی را کنار گذاشتند و به سیاه‌جامگان مشهور شدند.  

پوشاک مردان 

تن‌پوش دوره عباسیان پیراهن با آستین های بلند که تا مچ پا می رسید بود که با شلوار گشاد و جلیقه می پوشیدند. گیوه، چکمه و نعلین پوشش پا و عمامه و کلاه پوشش سر بودند.  

پوشاک زنان 

زنان شلواری گشاد، تونیکی با آستین‌های کوتاه یا قبایی رنگین با آستین‌های بلند می‌پوشیدند که جنس آن‌ها اغلب از ابریشم یا زربفت بود. آنان از بُرنُسی که تمام بدن را دربرمی‌گرفت به عنوان پوشش رویی استفاده می‌کردند. اشراف برنس‌های مرواریددوزی‌شده داشتند. علاوه بر این زنان برای خارج از خانه چادری سیاه و روبندی آویزان از پیشانی می‌پوشیدند.  

تصویری از کتاب مقامات حریری_معروف‌ترین کتاب مکتب بغداد و اصلی‌ترین منبع البسه

پوشاک از آغاز حمله مغولان تا صفویه

مغولان، پس از آنکه در ایران استقرار یافتند، پوشاک خود را تغییر دادند. تعدادی از مکاتبی که پوشاک در این دوران را نشان می‌دهند شامل موارد زیر هستند: 

مکتب تبریز 

در دوره حکومت ایلخانان نقاشی در تبریز، پایتخت مغول‌ها رونق یافت و از آثار تصویری این دوران، به عنوان مکتب تبریز ایلخانی یاد می‌کنند. نقاشانی از چین و بیزانس به تبریز آمدند و در ربع رشیدی که مجموعهای فرهنگی بود فعالیت کردند. در نتیجه پوشش ایرانی تحت تأثیر هنر چین تحول یافت. یکی از این تحولات، دوخت مغولانه نام داشت. در این روش، لباس را به قامت هر کس می‌بریدند و پس از برش طبق الگو می‌دوختند، آهار زده و اتو می‌کردند. 

مکتب شیراز: 

شیراز در پیشبرد هنر نقاشی سهم به سزایی داشته است زیرا در نتیجه هوشمندی خاندان‌های محلی از تهاجم مغول‌ها مصون ماند و بسیاری شاعران و هنرمندان به آنجا گریختند و همزمان با ادبیات، مصورسازی کتاب نیز رونق گرفت. 

مکتب هرات: 

پس از مرگ تیمور پسرش شاهرخ به قدرت رسید و هرات را به عنوان پایتخت برگزید و کارگاه‌های تصویرگری را در آن فعال کرد. مکتب هرات از دوره‌های تابناک هنر ما محسوب می‌شود. 

پوشاک مردان: 

مردان پیراهنی بلند زیر قبا می‌پوشیدند. قبا جامه‌ای است که در قسمت پیش، باز است و پس از پوشیده شدن، دو طرف پیش، با دکمه به هم می‌پیوندند. در نگارگری‌ها یقه پیراهن از زیر قبا پیداست. رویی‌ترین لایه، جبه بود؛ تن‌پوشی مانند ردا که دور و لبه آستین آن پوست دوخته شده بود. کارمندان و ثروتمندان این رداها را می‌پوشیدند. شلوار مردان گشاد بود و از زیر زانو به تدریج تنگ می‌شد و در چکمه ساق بلند فرومی‌رفت. کلاه‌ها کروی یا مخروطی‌شکل بودند و گاهی دستاری رنگی دور آن‌ها بسته می‌شد و جنسشان از نمد یا پوست بود. 

پوشاک زنان: 

پیراهن زیر زنان با یقه گرد و ساده، از جنس پارچه حریر گلدار یا ساده بوده است و معمولاً جلوی آن باز بود. 
قبا: جنس این پوشش بیشتر از پارچه اطلس بوده است. اولی قبای بلند، که جلوی آن باز و گرداگرد یقه‌اش پوست دوخته می‌شده و بر روی شانه آن نیز زردوزی و قلابدوزی می‌کردند. دیگری قبای آستین کوتاه، جلو بسته، با شکافی در جلو دامن بوده است.  

لچک: در آن دوران، انواع روسری کوچک و بزرگ با نوار یا تاجی همراه بود.   

برقع: در کنار چادر سفید، هنگامی که زنان از خانه خارج می‌شدند، مورد استفاده قرار می‌گرفت.  

زنان متاهل کلاهی حصیری داشتند که در بالای آن میله نازکی از طلا، نقره یا چوب قرار داشت وگاهی به جای آن پَر مرغ می‌گذاشتند. 

نگاره‌های کتاب جامع‌التواریخ_ مکتب تبریز اول 
تصاویر نگارگری مکتب شیراز
تصاویر نگارگری مکتب هرات-آثار کمال الدین بهزاد 

پوشاک در دوران صفویه 

مکاتب نقاشی که پوشاک این دوران را نشان می‌دهند: 

مکتب تبریز دوم: 

پس از آنکه شاه اسماعیل صفوی تبریز را به پایتختی برگزید، این شهر دوباره به دوران اوج هنری خود بازگشت و کمال الدین بهزاد به مدیریت کارگاه‌های هنری برگزیده شد. 

مکتب اصفهان: 

زمانی که در اواسط حکومت صفوی پایتخت به اصفهان منتقل شد، این شهر پایتخت هنر شد. در این زمان نوع جدیدی از نقاشی به نام رقعه‌ی مصور تولید می‌شود که تک نگاره هستند اما استقلال موضوعی دارند. این رقعه‌ها توسط استاد بزرگ این دوران رضا عباسی و شاگردانش کشیده می‌شدند. سفارش‌دهندگان این نقاشی‌ها، اغلب تجار و بازرگانان بودند.  

پوشاک مردان: 

پیراهن زیر مردان در این دوره دارای یقه ساده و بدون برگردان بود؛ جلوی پیراهن تا نزدیک شکم باز بود و آستین‌های تنگ و چاکی تا پهلو داشت. قبای مردان در پهلو با بندینک بسته می‌شد و یقه برگردان و مورب داشت. مردان در این دوره چندین لایه کمربند متناسب با مقامشان می‌بستند. شلوارها بسیار گشاد بود و در مچ پا تنگ می‌شد و کش شلوار از لیفه رد می‌شد. این شلوارها، متناسب با جنس پارچه‌شان دارای جنس آستری متفاوت بودند. 

پوشاک زنان: 

پیراهن زیر زنان غالباً در رنگ‌های زرد و از جنس پشم شتر و فاقد از هرگونه تزئینات بود و گاهی فقط با یک دکمه بسته می‌شد. قبای زنان شبیه به مردان بود با این تفاوت که بالاتنه تنگ و کمری چسبان داشت، از کمر به پایین گشاد می‌شد و دارای پنبه‌دوزی بود که باعث می‌شد صاف بایستد.  روی این قبا، شالی به کمر بسته می‌شد. 

روسری زنان پارچه‌ای است با رنگ‌های مختلف است و دنباله آن از عقب تا روی زمین ادامه پیدا می‌کند. چند رشته مروارید روی این روسری، به بند پیشانی زنان آویزان است. 

مکتب تبریز صفوی_نگاره‌های شاهنامه طهماسبی_برای درک شگفت‌انگیز بودن این آثار، خوب است بدانید که اندازه آن‌ها حدود 15 الی 20 سانتی متر است 

نگاره‌های رضا عباسی 

نگاره‌های مکتب اصفهان_محمد قاسم 

پوشاک از آغاز زندیه تا ورود دوربین عکاسی به ایران 

مکتب نقاشی زند و قاجار 

با قدرت یافتن کریم خان زند آرامش نسبی به جامعه بازمی‌گردد، شیراز به پایتختی برگزیده شده و هنرها مورد توجه قرار می‌گیرند. موضوع اصلی نقاشی های این مکتب، انسان است. مردها غالبا از افراد مهم جامعه و زن ها رامشگران و مطربان‌اند‌. این نقاشی‌ها لباس و جواهرات دوران زندیه و قاجار را به خوبی به تصویر میکشند و حتی استاندارد‌های زیبایی را نشان می‌دهند. 

پوشاک زندیه و قاجاریه 

در این دوره، پیراهن و قباها کوتاه شدند بود و فرم شلوار(تنگ یا گشاد) و جنس و تزیینات آن نیز اهمیت زیادی پیدا کرد. به طور کلی از آغاز زندیه تا اواخر قاجار، آیتم‌های پوشاک مشخص و مشابهی دیده می‌شوند. 

پوشاک مردان: 

پیراهن زیر مردان یقه گرد داشت و کنار گردن بسته می‌شد و گاهی جنس آن از حریر با رنگ‌های گوناگون بود. قبا روی پیراهن متناسب با مقام افراد بود. مردم معمولی قبا ساده تا مچ پا داشتند اما قبای نجبا در قسمت حاشیه دامن مروارید و یراق‌دوزی داشت. 

همچنین مردان از نوعی کلاه پوستی و بلند مخروطی شکل استفاده می کردند که بیشتر قرمز رنگ بود. 

پوشاک زنان:

زنان پیراهن تنگ جلوبازی با یقه گرد بر تن می‌کردند که به ‌وسیله روبان یا دکمه در زیر گلو بسته می‌شد و جنس آن اغلب از ابریشم بود و گلابتون زینت‌بخش آن بود. آن‌ها روی پیراهن، ارخالق (کتی تا نصف روی باسن) یا کلیجه (کت بلندی که تا روی ران می‌رسید) می‌پوشیدند. زنان مانند مردان، شلوار گشاد و بلندی به پا می‌کردند که چاقچور نام داشت و روی آن دامن گشاد و نسبتا بلندی می‌پوشیدند که تا ساق پا می‌رسید.  

آنان روی سرخود توری را بطور آزاد انداخته یا از چارقد، پوشش سر هم پارچه‌ای سه گوش، برای پوشش سر استفاده می‌کردند. به هنگام خروج از منزل نیز، زنان چادری به رنگ سیاه یا سرمه‌ای به سر داشتند و از روبنده استفاده می‌کردند.  

کفشها: 

کفش‌های مردان و زنان تا حد زیادی مشابه هم و شامل نعلین یا ساغری نوک برگشته بود که فقط اندکی از سر انگشتان پا در داخل آن قرار می‌گرفت. جنس کفش‌ها از پارچه مخمل بود و با یراق طلایی تزیین می‌شد. 

 مکتب زند و قاجار 

 
منابع: 

نظری، س. (1396). پوشاک زنان در پنج دوره تاریخی پس از ورود اسلام به ایران. شباک, 3(1 (پیاپی 20)). 

آشنایی با مکاتب نقاشى / مؤلفان: على اصغر میرزایی مهر، حمیدرضا جهانى . ــ تهران: شرکت چاپ و نشر 

کتاب هاى درسى ایران 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
ورود
بستن
سبد خرید (0)

هیچ محصولی در سبد خرید نیست. هیچ محصولی در سبد خرید نیست.





fa_IRPersian