دوآ لیپا در حال برگزاری تور کنسرت‌های آلبوم «نوستالژی آینده» (Future Nostalgia) است، اخیرا یک مصاحبه با دوآ لیپا در مجله ووگ منتشر شده که در آن درباره‌ی حال و هوای روزهای پس از پاندمی، تور کنسرت‌ها و پادکست و خبرنامه جدیدش در آن صحبت کرده است.

در روند این مصاحبه، عکس دوآ لیپا هم برروی کاور مجله ووگ قرار گرفته که با استقبال زیادی مواجه شده. دوآ لیپا خواننده‌ی بریتانیایی متولد 22 اوت 1995 است. آهنگ های دوآ لیپا طرفداران بسیار زیادی در سراسر جهان دارد که یکی از پرطرفدارترین آن‌ها آهنگ دوآ لیپا و بلک پینک به‌نام Kiss and makeup می‌باشد.

چگونه آغاز شد؟

دوآ در مصاحبه‌ی خود با مجله ووگ اینطور شروع می‌کند که شاید کلیشه‌ای به نظر برسد، اما برای من، خدا، یعنی دادن و دریافت کردن؛ به‌نظر من خدا در چیزهایی که شما به کائنات ارائه می‌دهید و چیزهایی که از آن دریافت می‌کنید، نهفته است. می‌دانید، من سعی می‌کنم تا با کمک موسیقی مردم را به یکدیگر نزدیک‌تر کرده و نور و روشنایی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورم! در فرآیند به اشتراک‌گذاری آهنگ‌ها، عنصری کیهانی وجود دارد که باعث می‌شود مردم احساس دیده‌شدن یا درک‌شدن متقابل را تجربه کنند.

دوآ لیپا این روزها مشغول برگزاری تور کنسرت‌های مربوط به آلبوم جدیدش است. او سعی می‌کند که در طول تور کنسرت‌های مربوط به آلبوم تحسین‌شده‌ی دوم‌ خود، با کمک موسیقی، رقص، اسکیت‌سواری و حجم زیادی از کاغذرنگی‌ها تزئینی، مردم را به یکدیگر نزدیک‌‌تر کند. فهرست آهنگ‌های اجرایی در این کنسرت نیز به‌طور کامل مربوط به موزیک‌های شاد و پر انرژی آلبوم دوم او با نام Future Nostalgia است که در ماه مارس 2020 منتشر شده. خوشبختانه به‌نظر می‌رسد که این تاخیر دو ساله بین زمان انتشار آلبوم و شروع تور کنسرت‌ها فضای برنامه را تحریک کرده و انرژی مضاعفی را به حال و هوای محیط تزریق کرده است.

دوآ چشم در چشم مردم

او می‌گوید: « در زندگی واقعی، نتوانستم واکنش مردم به آلبوم جدیدم را ببینم. بنابراین حضور در این تور و دیدن این جمعیت عظیم اینطور است که به خودم می‌گویم، اوه، این آلبوم واقعا خوب و موفق بوده است. زمانی که می‌بینم به واسطه‌ی موزیک‌های من مردم دوباره دور هم جمع شده و به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند، واقعا هیجان زده می‌شوم.»

دوآ می گوید: « تمام خواسته‌های من همواره در موسیقی خلاصه شده است. هدف من از گذشته این بوده که موسیقی‌ام به اندازه‌ی کافی خوب باشد تا مردم بیش از هر چیز دیگری در مورد آن با یکدیگر صحبت کنند، اما حتی اگر شما ستاره پاپ کاملا شکل گرفته‌ای باشید که قبل از اولین حضور بر روی صحنه به مدت پنج سال در کمپ ستارگان پاپ آموزش دیده باشید، تنها یک گام اشتباه، یک حرکت نادرست و یا رقصی که کاملا درست اجرا نشود، می‌تواند همه‌چیز را خراب کند و موجی از کامنت‌های منفی را به‌دنبال داشته باشد. کنار آمدن با این موضوع واقعا برای من سخت بود.»

دوآ یعنی عشق

دوآ، که نامش در زبان آلبانیایی به معنای “عشق” است، نه‌تنها به‌دلیل حضور فیزیکی بلکه به دلیل مسیری که برای استفاده از جایگاه و قدرتش به عنوان یک ستاره انتخاب کرده، از سایرین متمایز است. علیرغم اینکه نام او در صدر چارت‌های مختلف موسیقی قرار دارد، اما باید بگوییم که دوآ ذاتا آدم اهل رقابتی نیست و شاید دلیلش این باشد که او در جامعه‌ی صمیمی جمهوری کوزوو بزرگ شده است. او می‌گوید: «مردم این کشور خیلی چیزها را به من یاد داده‌اند. آن‌ها قبل از هر کس دیگری به من ایمان داشتند. به همین خاطر است که من دوست دارم اگر فرصتی در اختیار دارم، از آن برای کمک به رشد دیگران استفاده کنم.» او در آغاز تور کنسرت‌هایش در ماه فوریه، از خبرنامه هفتگی “Service95” خود و پادکستی به نام “At Your Service” رونمایی کرده است؛ تمرکز این خبرنامه‌ی اشتراکی بر روی پوشش وقایع و صحبت‌های مربوط به افراد خلاق و فعالان جهانی بوده و در پادکستش نیز می‌توانیم روح یک مصاحبه‌گر ماهر را در درون دوا مشاهده کنیم، حتی اگر در حال صحبت با التون جان باشد. دوآ و التون جان اخیراً در موزیک  “Cold Heart” که در لیست 10 آهنگ برتر قرار گرفته، با یکدیگر همکاری داشته‌اند. علاوه بر این او در اپیزودی دیگر با نادیا مراد، برنده جایزه صلح نوبل گفتگو کرده است. (نام Service95 از آرزوی همیشگی دوآ برای “در خدمت مردم” بودن در جهتی فراتر از موسیقی، به علاوه سال تولد او گرفته شده است.)

دوآ قبل از اینکه بتواند در پادکست خود با مراد مصاحبه کند، این فعال اجتماعی 29 ساله ایزدی را در پاییز گذشته در واشنگتون دی‌سی ملاقات کرده بود. مراد در حال تحصیل در رشته‌ی جامعه شناسی در دانشگاه آمریکایی واقع در دی‌سی بوده و بنیاد نادیا را، که یک سازمان غیرانتفاعی برای کمک به بازماندگان خشونت‌های جنسیِ مناطق درگیر جنگ است، اداره می‌کند. مراد در سال 2014 و در شمال عراق توسط داعش ربوده شده و قبل از اینکه موفق به فرار شود، به عنوان برده فروخته شده بود. یکی از پروژه‌هایی که گروه او بر آن نظارت می‌کند، تهیه‌ی پیش‌نویسی از قانون مراد است، دستورالعملی برای دولت‌ها، روزنامه‌نگاران و سایر نهادهای تحقیقی درباره‌ی راه‌های مناسب مستندسازی از خشونت جنسی و تعامل با بازماندگان.

مراد از طریق مصاحبه‌ای در پلتفرم زوم و به کمک عبید شمدین، که همسر و همکار او در فعالیت‌هایش بوده و صحبت‌هایش را برای من ترجمه می‌کند، می‌گوید:« دوآ به من به چشم یک بازمانده نگاه کرد، نه یک قربانی. کلمه‌ی قربانی و خفت و سرافکندگی که با آن همراه است، همیشه به زنان چسبیده است. برای مردان از لفظ بازمانده استفاده می‌کنیم، زیرا باور داریم که آنها جنگیده‌اند. اما فقط آنها نبوده‌‌اند، ما هم پا به پای آنها جنگیدیم.» تقریباً 6000 زن و کودک اهل جامعه‌ی ایزدی مراد، یک اقلیت قومی مذهبی در عراق، توسط داعش ربوده شده و تقریباً نیمی از آنها مفقود هستند.

او مردسالاری را نمی‌پسندد…

دوآ با یادآوری اولین تلاش‌هایش برای نشان‌دادن توان و قدرت خود می‌گوید: « من همواره در برابر این سیستم مردسالار احساس عصبانیت می‌کردم. هرگز دوست نداشتم که پسرها به من بگویند چه کار کنم.» این تفکر در شعار ضد مردسالار آلبوم “Future Nostalgia” نیز به‌راحتی مشهود است، موزیک “boys will be boys”، نزدیک‌ترین آوازیست که می‌تواند تداعی‌گر بنرهای نصب شده با همین مضمون بر روی دیوارها باشد. دوآ یک بازی مربوط به دوران دبستان خود در لندن به نام بوسه و تعقیب را به یاد می آورد. او می‌گوید:« پسرها بازی را شروع می‌کردند و دور زمین بازی دنبال دخترها می‌دویدند و سعی می‌کردند تا ما را ببوسند. بله، دخترها می‌دویدند و می‌خندیدند، اما این یک خنده‌ی عصبی بود، چرا که  دقیقا نمی‌دانستیم چه اتفاقی دارد می‌افتد و اینطور است که با خود می‌گفتیم، اوه، این پسرها به ما علاقه دارند. به نظرم این بازی اینطور بود که انگار ما در تلاش برای جلب رضایت آنها هستیم. من از آن متنفر بودم.»

دوآ کوچولوی داستان، در حدود سن هفت یا هشت سالگی ورق را برمی‌گرداند. او می‌گوید: « در یکی از آن روزها حال و هوای دویدن نداشتم. از همان زمان بود که این تاکتیک را یاد گرفته بودم. نمی‌دانم که چگونه به ذهنم رسیده بود، اما وقتی پسری به من نزدیک می‌شد، می‌گفتم «آره، بیا اینجا، بیا جلوتر، بیا منو بگیر». او با یکی از انگشتانش خودش را نشان می‌دهد و می‌گوید بله من اینکار را می‌کردم، مثل چنگال‌هایی که طعمه‌شان را می‌ربایند، تا زمانی که به زانو در بیایند، شانه‌های آن پسرها را این‌طور نیشگون می‌گرفتم. این همان نقطه‌ی عطفی بود که من شروع به ایستادن در برابر پسرها کردم و از همان زمان به بعد پسرها شروع به ترسیدن از من کردند.»

کرونا با موسیقی او چه کرد؟

در خصوص موسیقی او اینطور توضیح می‌دهد: « در این دو سال انگار منجمد شده بودیم. من واقعا نتوانستم این آهنگ‌ها را آنطور که تصور می‌کردم اجرا کنم و حالا که می‌توانم برنامه‌هایی داشته باشم، برایم حس تازگی دارد و احساس می‌کنم که چشمه‌ی وجودم دوباره به قلیان افتاده است. به خصوص اکنون که دوباره شروع به نوشتن کرده و در حال کار بر روی موزیک‌های جدید هستم.» او می‌گوید که آلبوم بعدی‌اش تقریبا نصفه‌نیمه است و در حالی که مشخص نمی‌کند که آلبوم سوم چه تفاوت‌هایی با کارهای قبلی‌اش دارد، اینطور توضیح می‌دهد: « شکی در این نیست که من بزرگ شده‌ام. به طور کلی، چه از نظر صدایی و چه از نظر مضامین و محتوا، من به بلوغ رسیده‌ام. در حال حاضر احساس می‌کنم که به قدرت و توانایی‌هایم واقف هستم و دیگر از صحبت‌کردن دربارهی موضوعات مختلف نمی‌ترسم. منظورم این است که دیگر می‌دانم که چه می‌‌خواهم.»

در زندگی شخصی دوآ لیپا چه می‌گذرد؟

چیزی که دوآ در حال حاضر می‌خواهد توجه به شخص دوآ است. او می‌گوید که با کسی در رابطه نبوده و از این شرایط راضی است و ادامه می‌دهد: «فصل بعدی زندگی من در مورد خوشحال‌بودن با تنهایی خودم است. واکنش برخی از مردم در اینترنت اینگونه است که اوه، دوآ خودش به تنهایی برای شام بیرون می‌رود، بله درست است، من همیشه این کار را انجام می دهم.» و فکر می‌کنم اگر به این کار عادت کنید، آن موقع است که متوجه می‌شوید وقت‌گذراندن با خود چقدر شگفت‌انگیز است. برای این کار باید اعتمادبه‌نفس بالایی داشته باشی و باید بگویم که انجام این کار برای من یک قدم بزرگ محسوب می‌شد. در یک بازه‌‌ی زمانی، من کاملا عصبی و به‌هم‌ریخته بودم و با خود می‌گفتم حالا چه کار کنم؟ من نمی‌خواهم که با تلفن صحبت کنم و دائما پای گوشی باشم.  ماجراجویی انفرادی بعدی تنهایی سینما رفتن است. « می‌دانید! من فقط می‌خواهم امتحان کنم که ببینم آیا می‌توانم فقط به خاطر خودم و تنهایی، از بودن در آن محیط لذت ببرم؟»

الان می‌گویم که “بله می‌توانم” و اینطور نیست که مثل “یک زن تنهای غمگین” آن را تجربه کنم.

من به تنهایی بیرون می‌روم و هر کار دیگری که دلم بخواهد را انجام می‌دهم.

دوآ در پایان می‌گوید که شاید برخی بگویند آخی، هیچ مردی در زندگی او نیست، اما پاسخ من به همه آن‌ها این است که لعنت به همه‌ی این چرندیات.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
ورود
بستن
سبد خرید (0)

هیچ محصولی در سبد خرید نیست. هیچ محصولی در سبد خرید نیست.





fa_IRPersian