در اواخر قرن پانزدهم، شاعر نعم‌الدین محمود قاری (نعام قاری) یزدی مجموعه‌ای از شعرها را به موضوع لباس، یعنی دیوان البسا اختصاص داد (برای نمایه‌ای از اصطلاحات پوشاک معاصر، نک. -206). اهمیت تداوم و حتی فزاینده پوشش در قرون بعدی در غنای اسناد موجود در این زمینه از دوره صفویه و قاجار در مقایسه با دوره های پیشین منعکس شده است. علیرغم هوس‌های مد، رویکرد اساسی به لباس پوشیدن و اجزای دیکته شده توسط عرف اجتماعی و انجام وظایف دینی، به عنوان مثال، حیطه )ار. حیضا؛ ردای افتخار؛ (، عمامه، و چادر در ایران ثابت ماند.

منابع.

منابع متنی و آرشیوی معاصر؛ تصاویر و در اواخر قرن نوزدهم، مستندات عکاسی. و لباس‌های باقی‌مانده با هم ترکیب می‌شوند تا ویژگی اصلی لباس این دوره‌ها را روشن می کنند. منابع فارسی، از جمله متون ادبی و تاریخی و اسناد دربار، اطلاعاتی در مورد ردای افتخار، عمامه، اصطلاحات منسوجات و پوشاک، مراکز تولید، و تأثیر و گستره مواد و سبک های اروپایی ارائه می دهند. به ویژه برای دوره قاجار، اطلاعات قابل توجهی در زمینه پیشینه اجتماعی و سیاسی وجود دارد که برای درک اهداف عملی لباس و تغییرات مد بسیار مهم است. گزارش‌های ناظران اروپایی توصیف‌های خاصی از لباس‌های مردانه و زنانه ارائه می‌دهد که با جزئیاتی غنی شده است که مکمل آن‌هایی است که در منابع فارسی آمده است. بعلاوه، جدای از تاکید مداوم اروپایی ها بر عشق ایرانی به مد و هزینه ای که برای ارضای آن صرف می شود، اشارات پراکنده ای به تمایزات طبقاتی در لباس پوشیدن وجود دارد که بینش ارزشمندی را در مورد جنبه ای اندک مستند از تاریخ اجتماعی ایران ارائه می دهد.

گستره محدود پوشاک باقیمانده (در مقایسه با تعداد و تنوع قالی‌ها و منسوجات معاصر)، به‌ویژه از دوره صفویه، تا حدی به دلیل پوشیدن سنگین است و برای استفاده در لباس مناسب نیستند  (دومانس، ص 191؛ شاردن، ص 2)، مواد فاسد شدنی. طبیعت ابریشم ها و پنبه های مرغوب،به گونه های مختلف مورد استفاده بوده ان، در این مسیر عادت به سوزاندن جامه های دربار برای بازیابی طلا و نقره به کار رفته در آنها (محمد هاشم، دوم، ص 212) و به ویژه تخریب کمدهای دربار صفویان در جریان غارت اصفهان در سال 1135. /1722. معرفی مدهای اروپایی و در نتیجه بی‌توجهی به لباس‌های سنتی در محافل دربار نیز به این کمبود کمک کرده است. علاوه بر این، قدمت لباس‌هایی که باقی مانده‌اند اغلب به دلیل این واقعیت پیچیده است که لباس‌ها گاهی دوباره بریده می‌شدند و پس از استفاده اولیه از پارچه‌های پارچه‌ای ظریف استفاده می‌شد. در میان بهترین بازمانده‌ها، لباس‌های مردانه از همه دوره‌ها به‌ویژه قرن هفدهم وجود دارد. ارسی های همان دوره و کاپشن‌های ( بالاپوش های )  زنانه، و همچنین اکسسوری‌ها و جواهرات برای هر دو جنس، متعلق به قرن نوزدهم. چنین لباس هایی به عنوان هدایای سلطنتی برای شاهزادگان اروپایی فرستاده می شد یا توسط مأموران محلی و دیپلمات های قدرت های اروپایی در قرن نوزدهم جمع آوری می شد و بنابراین عمدتاً در مجموعه های اروپایی نگهداری می شد. موزه‌های ایرانی و مجموعه‌های خانوادگی، منبع دیگری است که تاکنون چندان مورد استفاده قرار نگرفته است (رجوع کنید به اشمولیان، ص 28-30).

منابع تصویری برای هر دو دوره صفوی و قاجار بررسی جامعی از انواع لباس ارائه می‌دهند و بنابراین تا زمانی که به یاد داشته باشیم که نقاشی ایرانی اغلب آرمانی و استاندارد شده است، ابزار مهمی هستند.  با این وجود، در این دوره ها معمولاً در موارد ضروری درست بود، زیرا دقت زیادی در ارائه دقیق جزئیات تزئینی انجام می شد. نقاشی‌ها علاوه بر اهمیت ویژه‌ای برای ثبت لباس دوره‌هایی که لباس‌های کمی از آن‌ها باقی مانده‌اند، در نشان دادن نحوه پوشیدن بخش‌های مختلف لباس در کنار هم مفید هستند، زیرا لباس ایرانی از لایه‌بندی دقیقی که از عناصر مختلف تشکیل شده است تشکیل می شده . ارائه جزئیات و اغلب کاملاً صریح از زنان در لباس‌های خانگی‌شان به‌ویژه در این زمینه مفید است، زیرا، از آنجایی که زنان معمولاً در ملاء عام محجبه بودند، تعداد کمی از ناظران (حداقل تا اواخر قرن نوزدهم) قادر به توصیف لباس آنها در دست اول بودند. علاوه بر این، اهمیت عکس‌ها را که رکوردی کاملاً دقیق از لباس‌های اواسط قرن نوزدهم ارائه می‌دهند، نمی‌توان نادیده گرفت.

دوره صفویه (907-1135/1502-1722). لباس‌های صفوی در قرن شانزدهم را می‌توان به‌طور کلی شامل لباس‌های لایه‌بندی در مواد مجلل توصیف کرد که نزدیک نیم تنه بریده می‌شد و سپس به صورت خطوط گشاد و روان پخش می‌شد و با انواع سرپوش، جواهرات، زیورآلات و لوازم جانبی پوشیده می‌شد. همانطور که ژان شاردن (ص 50) یک قرن بعد اظهار داشت، پس از مشاهده ردای تیمور (771-807/1370-1405) که در کمد لباس سلطنتی نگهداری می شد، لباس های اولیه صفویه همچنان سبک های تیموری را منعکس می کرد.  لباس‌های اصلی مردان و زنان تقریباً قابل تعویض بود، به جز سرپوش: عمامه و کلاه برای مردان، چادر برای زنان. به جز دسته هایی مانند دامادها و دراویش، بیشتر اطلاعات موجود مربوط به پوشش طبقات بالاست. با این وجود، می توان پیشنهاد کرد که یک نوع لباس اصلی توسط همه طبقات با درجات مختلف ساده پوشیده می شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
ورود
بستن
سبد خرید (0)

هیچ محصولی در سبد خرید نیست. هیچ محصولی در سبد خرید نیست.





fa_IRPersian