زنان پاریسی حتی با لباس دو هم ظریف‌ترند اما شاید اگر لباسی را که دوست داریم بپوشیم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنیم

زن فرانسوی یا بریتانیایی‌؛ کدام شیک‌تر است

هر وقت به پاریس می‌روم، احساس می‌کنم سرووضعم خوب نیست و می‌خواهم با عجله بیرون بروم و کمد لباسم را از لباس‌های جدید پر کنم. اما در حالی که سفر اخیرم چنین تاثیری بر من گذاشت، اولین باری بود که متوجه شدم شاید زنان ایرلندی و بریتانیایی چیزی دارند که پاریسی‌های شیک آن را ندارند.

پاریس با بیش از دو میلیون جمعیت دنیاهای بسیاری را در خود جای داده است. امکان ندارد بشود در مورد طرز لباس پوشیدن مردم حکم کلی صادر کرد اما من در منطقه مره (Marais) اقامت داشتم که تعداد بسیار زیادی آواره‌های زیبا آن‌جا پرسه می‌زدند. به این ترتیب، با توجه به مشاهداتم از این بخش شهر، به جرات می‌توانم بگویم که زنان بیشتر به سرووضعشان می‌رسند.

من برای روز باستیل [۱۴ ژوییه-روز ملی فرانسه] آن‌جا بودم و به‌آسانی می‌شد گردشگران عرق‌کرده را از ساکنان باحال منطقه ۳ پاریس تشخیص داد و جالب است که آن‌ها می‌توانند باعث شوند یک زن جوان دوبلینی با موهای وز‌ احساس شلخته‌ بودن کند.

در مورد مردها بحث نمی‌کنم، زیرا به استثنای آن موجودات باشکوهی که در اطراف مره پرسه می‌زنند و انگار همین الان از ویترین مغازه کوپلز (Kooples) بیرون پریده‌اند، من تفاوت چندانی مشاهده نکردم؛ غیر از آنکه مردان پاریسی لباس‌های تمیز و اتوزده‌ای می‌پوشند که اندازه تنشان است؛ نه چاک باسنشان دیده‌ می‌شود، نه چربی پهلو‌هایشان بیرون می‌زند.

من با تمرکز بر جمعیت زنان، برتری آن‌ها را با یک ضرب‌المثل راهنما خلاصه می‌کنم؛ «هرچه کمتر، بهتر» که آن‌ را در مورد مو، آرایش، و زینت‌آلات به کار می‌برند. لباس‌ها شخصیت آن‌ها را فریاد نمی‌زنند، بلکه دورنمای همان شخص خوب مانیکورکرده‌ای‌اند که آن‌‌ها را می‌پوشد. حتی زمانی که خانم‌ها با گزینه‌های عجیب‌تری خودنمایی می‌کنند، عجیب بودنشان هم همیشه سبکی گلچین شده است.

بگذارید برایتان مثالی بزنم. خانمی که در کافه وارن (Cafe Varenne) باشکوه (رستوران کلاسیکی در نزدیکی فروشگاه بزرگ بن مارش) کنار من ناهار می‌خورد، یک تاپ نارنجی چسبان پوشیده بود که در قسمت‌های برهنه آن می‌شد قسمت‌هایی از پوست پوسته‌پوسته‌شده‌ اما نه برنزه تقلبی‌اش را دید، با یک دامن کمر پهن کوتاه سبز روشن و کفش کتانی تخت سیاه.

گوش‌هایش را از دو جا سوراخ کرده بود اما گوشواره‌های حلقه‌ای ساده‌ای به گوش داشت و هیچ زینت‌آلات دیگری جز یک حلقه طلایی و مشکی نداشت. یک سبد بزرگ روی زمین گذاشته بود، موهای فرفری قهوه‌ای چتری، آرایش کم و ناخن‌های کوتاه لاک‌زده داشت. بدون هیچ بوتاکس مشخصی احتمالا در اواسط ۴۰ سالگی بود و چین‌وچروک‌های نامحسوسی داشت که نمایان بود و شگفت‌انگیز به نظر می‌رسید.

من و همتایانم در بریتانیا و ایرلند چه کار دیگری می‌کردیم؟ خب، من یک گردنبند و دستبند می‌انداختم که ظاهری شلوغ ایجاد می‌کرد. موهایم به طور طبیعی مجعد است اما من آن‌ها را صاف و بلند می‌کنم اما ناگهان احساس کردم که موهایم موخوره شده است. فکر کردم بهتر است کمی کوتاهش بکنم و از دایسونم (Dyson) استفاده کنم تا به جای اینکه موهایم از بین برود، فر طبیعی‌اش را بگیرد.

قبل از رفتن به تعطیلات، مژه‌ مصنوعی گذاشته بودم اما وقتی که در کافه وارن نشسته بودم، احساس کردم که زیاده‌روی کرده‌ام. من همیشه یک ساک بزرگ برای درو کردن احتمالی سوپرمارکت‌ها و یک کیف کوچک برای گوشی و غیره با خودم برمی‌دارم، اما این کار سرووضع آدم را به‌هم ریخته‌تر می‌کند.

بزرگ‌ترین تفاوت احتمالا مو بود. در بریتانیا و ایرلند، ما دوست داریم بافت موهایمان بلند باشد، اما فرانسوی‌ها مدل مناسب و قابل‌کنترل را ترجیح می‌دهند.

هفته قبل از آن، هفته مد لباس پاریس بود و کیم کارداشیان و دختر ۹ ساله‌اش گیسوان بلند بافته تا کمرشان را در ردیف اول تاب می‌دادند. هفته گذشته، جنیفر لوپز در ماه عسل خود در اطراف دیدنی‌های پاریس می‌گشت. همه آن‌ها معرکه به نظر می‌رسیدند اما همه به یک کوپ (کوتاهی‌ مو) خوب نیاز داشتند.

بسیار خب، تعداد کمی از ما می‌توانیم مثل ژان سبرگ (Jean Seberg) موهای پسرانه کوتاه زیبا داشته باشیم. او در واقع آمریکایی بود اما این ستاره جذاب فیلم بی‌نفس (Breathless) ساخته گودارد (Godard) مثال بی‌نظیری از زیبایی فرانسوی‌ها است- چون می‌داند چطور در پیراهنی سفید خوشگل به نظر برسد.

زنان پاریسی حتی در لباس‌های دویدن خود، ظریف‌ترند. هر روز صبح برای دویدن آهسته کنار رود سن می‌رفتم و در نگاه اول، ‌دوندگان زن همراه من همگی آن ظاهر «امیلی در پاریس» (Emily in Paris) را داشتند اما در واقع، تعداد کمی از آن‌ها آن‌قدر خوش‌ترکیب بودند- آن‌ها فقط هوشمندانه لباس می‌پوشیدند؛ تک‌رنگ و آن هم معمولا مشکی. لباس معمولا یک شلوارک مشکی گشاد و یک تاپ بندی مشکی ورزشی بود. نه تی‌شرت هلویی پرزرق‌وبرق داشتند و نه ساق‌های بدقواره مثل آنکه من به تن داشتم.

بعد از پاریس، مدتی را در منطقه بی‌آلایش لانگدوک-روسیون (Languedoc-Roussillon)  گذراندم. در سواحل قابل‌اعتماد آن، سبک پرزرق‌وبرق فرانسوی ریویرا(Riviera) را نمی‌بینید، بلکه به جای آن مدل‌های بی‌زرق‌وبرقی می‌بینید که خیلی هم خوب‌‌اند. زن‌ها بیشتر مایو‌های زیبا پوشیده بودند- اما ترکیب هیکلشان بیشتر زیبا و قابل‌قبول‌ بود تا پرطمطراق.

در پرواز برگشت از شهر نیم (Nîmes) به خانه‌ام در دوبلین، می‌توانستم تفاوت بین زنان فرانسوی و ایرلندی را ببینم؛ به نظر می‌رسید که فرانسوی‌ها نمی‌خواستند به چشم بیایند یا به خاطر لباس‌هایشان در یاد کسی بمانند.

در همین حال، ایرلندی‌ها (و زنان بریتانیایی که به گمان من شبیه هم‌اند) راحت‌تر به نظر می‌رسیدند؛ زیرا به نظر می‌رسید لباس‌ها و زیورآلات نامتناسبشان برای این‌ انتخاب شده‌اند که موردعلاقه‌ آن‌ها بوده‌اند.

کیت ماس (Kate Moss)  به‌تازگی به زنان جوان‌تر توصیه کرد از این‌که آن‌طور که دوست دارند لباس بپوشند، نترسند اما من فکر می‌کنم زنان ایرلندی و بریتانیایی همیشه این کار را انجام داده‌اند. آن‌ها نمی‌خواهند رنگ‌، الگو‌ یا جواهرات و آرایش خود را کنترل کنند- و اصلا چرا باید این کار را بکنند؟

می‌دانم که این مقاله مانند همه مقاله‌های دیگر است که به این نتیجه می‌رسند که زنان فرانسوی سبک مد بهتری دارند اما- جدا از رویکرد آن‌ها به مدل مو که به نظر من در آن برنده‌اند- آیا بهتر نیست که فقط از ظاهر خودتان لذت ببرید؟ شاید در واقع با این کار اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنیم. و چرا لباس‌هایی را که دلتان می‌خواهد نپوشید؟ زندگی به اندازه کافی سخت است؛ دیگر لازم نیست موقع حاضر شدن برای روزی که می‌خواهید بیرون بروید، مدام فکر کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
ورود
بستن
سبد خرید (0)

هیچ محصولی در سبد خرید نیست. هیچ محصولی در سبد خرید نیست.



واحد پول


fa_IRPersian