در بسیاری از نقاط جهان، سیاه به طور سنتی رنگ مرگ، عزاداری و مد مراسم تشییع جنازه است، اما رنگ جهانی عزاداری در همه جا نیست.
در اینجا، ما به رنگهایی که در مراسم تشییع جنازه و عزاداری در فرهنگهای مختلف پوشیده میشود نگاه میکنیم و برخی از اهمیت رنگها را در حین عزاداری یا جشن گرفتن زندگی شخصی که مرده است، بررسی میکنیم.
سیاه – ماتم غم انگیز
استفاده از رنگهای تیره برای عزاداری قرنها در غرب به شدت با مرگ و فقدان مرتبط بوده است و اعتقاد بر این است که قدمت آن به دوران رومیان برمیگردد.
در فرهنگ های غربی، لباس سیاه به عنوان یک نماد اجتماعی پوشیده می شد تا دیگران بدانند یک فرد در حال عزاداری است. زمانی که ملکه ویکتوریا به مدت 40 سال در سوگ مرگ همسرش، شاهزاده آلبرت، سوگواری کرد، این یک مراسم مفصل شد. این الهام بخش دیگر بیوههای ویکتوریایی بود که بین یک تا دو سال پس از مرگ شوهرشان علفهای هرز بیوه سیاه را بپوشند.
همچنین برای یک بیوه ویکتوریایی که در انظار عمومی بیرون میرفت، پوشیدن کلاه عزا و روبند مشکی بر روی صورت خود در شش ماه اول تلقی میشد. انتظار می رفت که زنان بیوه تنها بین سه تا شش ماه در سوگ همسران خود بنشینند و می توانستند با پوشیدن کت و شلوار روزمره خود که معمولاً رنگ تیره بود به زندگی خود ادامه دهند.
جواهرات سیاه ساخته شده از سنگ جلا، به شکل سنجاق های عزا و حلقه های عزا محبوبیت خاصی داشتند. همچنین غیرمعمول نبود که افراد داغدار موهای گره خورده یا بافته شده فردی را که درگذشت در جواهرات عزا، به عنوان روشی احساسی و ملموس برای یادآوری یکی از عزیزان خود بگنجانند.
سفید – خلوص و تولد دوباره
در فرهنگ بومی استرالیا، بیوهها بهطور سنتی کلاههای سفید عزا یا «کوپیس» ساخته شده از گچ میپوشیدند. ضخامت گچ که در طول دوره سوگواری که ممکن است از یک هفته تا شش ماه طول بکشد، پوشیده شود، می تواند عمق اندوه بیوه را نشان دهد. پس از پایان عزاداری، کپی را بر مزار شوهرش می گذاشتند.
مردم آسیای شرقی لباس های سفید عزا را به عنوان نماد پاکی و تولد دوباره می پوشند.
در کامبوج، دین رسمی بودیسم است، ایمانی که معتقد است وقتی کسی می میرد، در یک دایره زندگی تناسخ می یابد. خانواده کسی که می میرد در مراسم عزاداری سفید می پوشند به این امید که عزیزانشان دوباره متولد شوند.
ایده عزاداری سفید، که در زبان فرانسوی به نام deuil blanc شناخته می شود، در قرن شانزدهم شکل گرفت، زمانی که سفید توسط کودکان داغدار و زنان مجرد پوشیده می شد. این روند به زودی برای ملکه های سلطنتی فرانسه به یک رسم تبدیل شد که به ماری، ملکه اسکاتلند (1542-1587) الهام بخشید تا پس از از دست دادن سه عضو اصلی خانواده در مدت 18 ماه، از این روند پیروی کند.
قبل از مرگ ملکه ویکتوریا در سال 1901، او دستورالعمل های بسیار دقیقی را در مورد اینکه چگونه می خواست سفید در مراسم تشییع جنازه او نقش داشته باشد، ارائه کرد. او نه تنها روبند سفید عروسی خود را بر روی صورت خود پوشید، بلکه از اسب های سفید و پوسته سفید روی تابوت خود نیز درخواست کرد تا بخشی از اعزام او باشند.
قرمز – افتخار و میهن پرستی
در طول عید پاک در گواتمالا، کاتولیک ها هفته مقدس را با نمایش روزهای منتهی به مصلوب شدن و رستاخیز مسیح جشن می گیرند. در مراسم صلیب مقدس در روز جمعه خوب، مردان و پسران به نشانه عزاداری و نشانه ای از درد و رنج مسیح، لباس های بنفش و مقنعه می پوشند.
بسیاری از کاتولیک های متدین در برزیل نیز رنگ بنفش را در کنار مشکی می پوشند و در سوگ از دست دادن یکی از عزیزانشان سوگوار هستند. در واقع، اگر در مراسم تشییع جنازه شرکت نمی کنید، پوشیدن بنفش می تواند بی احترامی و بدشانسی تلقی شود، زیرا این رنگ معنایی مقدس و عبادی برای آن دارد.
در تایلند، رنگ بنفش اندوه را تعریف میکند و برای بیوهها در نظر گرفته میشود که در سوگ مرگ همسرشان لباس بپوشند، در حالی که سایر عزاداران مراسم خاکسپاری ملزم به پوشیدن لباس سیاه در مراسم خاکسپاری هستند.
طلا – سفر به زندگی پس از مرگ
مومیایی مصر باستان
در مصر باستان، طلا با زندگی ابدی و خدای قدرتمند Ra، که گوشت آن از فلز گرانبها تشکیل شده است، مرتبط بود. طلای زوال ناپذیر و زوال ناپذیر رنگ عزاداری سلطنتی بود. همانطور که گنجینه های باشکوه کشف شده در اتاق های تدفین مصر باستان نشان داده است، خانواده های سلطنتی و مصریان باستانی به خوبی برای سفر خود به زندگی پس از مرگ آماده شده بودند. اعتقاد بر این بود که پس از مرگشان بر روی زمین، پادشاهان و ملکه ها جایگاه خود را به عنوان خدایان به خود می گیرند، با نقاب معروف طلایی مرگ پادشاه پسر توت عنخ آمون که منعکس کننده جایگاه او در بهشت است.