مد مفهومی (conceptual fashion) و لباس مفهومی(conceptual clothing) به شاخه ای از طراحی لباس گفته میشود که به دنبال مفهوم است و تنها پوشاندن کل یا بخشی از اعضای بدن را ملاک قرار نمیدهد.
مد مفهومی، با فلسفهای خاص شکل میگیرد و تلاش میکند تا با لباس و مد، نوع نگاه و حرفی را منتقل کند.
برای همین، الزاما لباسهایی که با عنوان مد مفهومیطراحی و تولید میشود، کاربرد عمومی و اجتماعی ندارد. چرا که کاربرد آن عمومیسازی یک جریان فکری و عقیدتی است. در واقع، لباسهای مفهومی، اندام آدمیرا به منزله واسطهای برای انتقال یک نوع طرز تفکر و اندیشه یا صفت درونی او در نظر میگیرند و نه الزاما پوششی برای بخش یا کلی از جسم وی.
مهم نیست که به چه میزان به طراحی لباس علاقمند هستید، مد مفهومی همیشه میتواند در شما احساس شور و شعف ایجاد کند چرا که طراحان این حوزه، ابزار کارشان چیزی ست که همه ما هر روز با آن در تماس هستیم، “لباس ها” ، و این موجب میشود که بیشتر از سایر اشکال هنر مفهومی بتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم.
شو پاییز/زمستان سال2000
حسین چالایان
حسین چالایان طراح لباس اهل ترکیه متولد سال 1970 است. او در شهر نیکوسیا متولد شد و بعلت نزاع پیاپی بین یونان و ترکیه و بالا گرفتن موارد نقض حقوق بشر، او به همراه خانواده اش، سرانجام ناچار به مهاجرت به انگستان شدند. چالایان در دانشگاه سنت مارتین به تحصیل در رشته طراحی لباس پرداخت و در همین رشته نیز مشغول به کار و فعالیت شد. او یک طراح لباس مفهومی ست، اکثرا لباسهایی طراحی میکند با الهام از معماری، طبیعت، تکنولوژی و عواطف انسانی. چالایان جوایز زیادی را از آن خود کرده که از جمله آنها میتوان به جایزه بهترین طراح انگلستان و نشان عالی امپراطوری بریتانیا اشاره کرد. معروف ترین شوی او مربوط به کالکشن پاییز/زمستان سال 2000 با نام After words است.
او این کالکشن را با الهام از جنگ، آوارگی و مهاجرت ناخواسته انسانها طراحی کرده است. چالایان در مورد طراحی این کالکشن گفت که احساس جابجایی ناگهانی، از کودکی در او وجود داشته است. او برای طراحی این کالکشن از خاطرات خود در زمان تنش بین یونان و ترکیه استفاده کرده است، خاطرات مهاجرت سریع خانواده اش و برداشتن تنها چند وسیله با ارزش از زندگی شان. این شو با به روی صحنه آمدن یک خانواده معمولی آغاز میشود.
سپس با نمایش لباسهای ساده اما پرچین و حجیم ادامه مییابد، لباسهایی که با حجم زیاد خود یادآور جا دادن وسایل هر چه بیشتر در فضای کمی مانند جیب لباس و چمدان بودند.
در انتها چهار مدل با پیراهنی ساده وارد فضایی مانند نشیمن یک خانه میشوند. رو مبلی ها را در آورده و بر تن میکنند، مبلها چمدانشان میشود و میز چای خوری تبدیل به یک دامن چند طبقه سنگین میشود. و این نمادی ترین قسمت کالکشن و نشان دهنده هدف اصلی طراح مبنی بر سختی جنگ زدگی بود.
همچنین در تمام مدت نمایش یک گروه از خوانندگان برای دراماتیک شدن هر چه بیشتر فضا آوازی غمگین را یکصدا میخواندند. حسین چالایان ابداعات زیادی در شوهای خود داشته است، از جمله لباسهایی که زیر آب شسته میشدند و یا لباسهایی ساخته شده از قطعات هواپیما با قابلیت کنترل از راه دور اما به علت مسائل عاطفی این شو بیشتر از سایرین مورد توجه قرار گرفت.
شو بهار سال 1999 الکساندر مک کوئین
الکساندر مکوئین طراح لباس متولد سال 1969 در جنوب شهر لندن است. او در نوجوانی دبیرستان را رها کرد تا به یادگیری خیاطی و الگوسازی بپردازد. پشتکار و خلاقیت کم نظیر او سرانجام موجب شد تا یکی از اساتید دانشگاه سنت مارتین به او پیشنهاد تحصیل در این دانشگاه را بدهد. الکساندر مکوئین ایده های زیادی در این رشته داشت و بعد از مدت ها باری دیگر توانست تا طراحی لباس را بعنوان شکلی از هنر برای بیان عواطف و اهداف معرفی کند. او اغلب سعی میکرد تا بخشی از شوهای خود را به اجراهای مفهومی اختصاص دهد، اما مهم ترین این دسته از کارهای او کالکشن بهار سال 1999 بود. این کالکشن با الهام از مجروحان و جانبازان جنگ جهانی اول طراحی شده بود. رنگهای نود مثل کرم و استخوانی رنگهای غالب این مجموعه بودند و استفاده از چرم، فلز، کمربندهای تنگ و بخیه های بزرگ و متعدد حس خشونت و درد را به خوبی منعکس میکرد.
اما نقطه عطف این کالکشن انتهای آن بود، هنگامی یک رقصنده باله با پیراهنی سفید و پرچین که با کمربندی روی سینه محکم شده بود و یک کمربند دیگر هم از پشت روی آن بسته بود به روی صحنه آمد، روی یک دایره چرخان ایستاد و دو روبات که یکی اسپری مشکی و دیگری اسپری زرد نئونی حمل میکردند شروع به پاشیدن رنگ روی لباس و بدن این رقصنده کردند.
عده ای این اجرا را به مثابه فردی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته تعبیر کردند، برخی گفتند که نشان دهنده افول و مرگ یک پرنده بود، موجوداتی که مکوئین به آنها بسیار علاقمند بود و البته خود مکوئین بعدها گفت که ایده این اجرا از یکی از آثار ربکا هورن که در آن دو اسلحه به سمت هم گلوله رنگی قرمز شلیک میکنند به ذهنش رسیده.
الکساندر مکوئین در سال 2010 هنگامی که چهل سال داشت بعد از تحمل سالها اختلالات روحی و جسمی در خانه خود دست به خودکشی میزند. هر چند که خیلی زود این چشمه جوشان خلاقیت از دنیای طراحی لباس خداحافظی کرد اما آثار او تا ابد زنده و اثرگذار خواهند بود.
شو بهار 1997 ری کاواکوبو
ری کاواکوبو متولد سال 1942 در توکیو است. هر چند که او به عنوان یک طراح لباس آموزش ندید اما تحصیل در رشته هنرهای زیبا و ادبیات به او کمک کرد تا دید مناسبی برای استفاده از طراحی لباس به عنوان یک ابزار هنری داشته باشد. او برند لباس خود را با نام comme des garcons تاسیس کرد و به طراحی و تولید لباس مشغول شد. کاواکوبو را به عنوان یک هنرمند مفهومی میشناسند، او عموما ایده هایی ضد فشن و مد و همچنین بشردوستانه دارد. یکی از تاثیرگذارترین کالکشن های او مجموعه بهار 1997 است با عنوان:
Body Meets Dress, Dress Meets Body
در زمانی که این کالکشن طراحی شد، استفاده از ابر و اسفنج در قسمت شانه برای پهن تر نشان دادن آن بسیار رایج بود و معیار زیبایی محسوب میشد. کاواکوبو از همین موضوع بهره برد و با استفاده از منسوجات حجیم لباس هایی طراحی کرد که نشان دهنده مدل های اندامی متفاوت مثل اندام استثنایی گوژپشت مانند، انواع اندام های کم توان، توان خواه و حتی اندام های نامتقارن بود.
هدف او از ایجاد این مجموعه اعتراض به کلیشه های زیبایی شناسی و مبارزه با مد بود. در انتهای این شو یک اجرا با همین لباس ها طراحی شد که بسیار مورد توجه همگان قرار گرفت.
طراحی های لوسی اورتا
لوسی اورتا متولد سال 1966 در انگلستان است. او به تحصیل در رشته مد با پارچه های حلقوی پرداخت و در حوزه هنر مفهومی فعالیت میکند. او همواره به دنبال تعاملی بین معماری، ساختمان و انسان ها است و بیشتر از همه در زمینه سیاست، جنگ و مهاجرت فعالیت میکند.
گفته شده که اصلیترین نماد جنگ سرد و سپس جنگ خلیج فارس همگی پیش زمینهای شدند برای شکل گیری ایدههای ارتا و فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش.
معروف ترین اثر او در حوزه فشن، لباس پناهگاه، جان پناهی موقتی است که میتواند به شکل لباس در آید و در مواقع غیر منتظره پوشاننده را از شرایط ناگوار محافظت کند.
لباس پناهگاه ارتا، علنا روش انسان در تعریف فضا را آشکار میسازد و میگوید که چگونه شرایط فضایی خودش را میسازد.
طراحی های یایوی کوساما
یایوی کوساما متولد سال 1929 در توکیو است. او در رشته نقاشی به تحصیل پرداخت و در زمینه هنرهای مفهومی فعالیت دارد. یایوی از کودکی دچار اختلالات روانی متعددی بود و همیشه صراحتا از این موضوع یاد میکند و هنر مفهومی را راهی برای بیان این درگیری های روحی اش میداند.
او همچنین اکثر عمر خود را با میل خود در آسایشگاه گذرانده است. هنر کوساما پدیدهای نادر در جهان هنرهای بصری است که به درستی نمیتوان آن را در حوزه نقاشی، مجسمهسازی و یا چیدمان قرار داد. امضای اصلی و هویت آثار او، نقطههای متعدد روی سطح اشیای یا مکانهاست. برای کوساما تفاوتی ندارد. وی میتواند در لحظهای تصمیم بگیرد و درختی را با نقطههای بزرگ و کوچک تبدیل به یک اثر هنری زیبا کند.
طراحیهای لباس کوساما نیز مانند فضاسازیهایش است. او شخصا لباس ها را طراحی میکند و روی اکثر لباس ها با استفاده از رنگهای پلاستیکی و درخشان نقوش انتزاعی اش را طرح میزند.
او اعتقاد دارد برای داشتن جامعه ای مدرن باید نوآوری داشت و نباید شیوههای قدیمی و روند معمول طراحی لباس دو دهه ی گذشته را دنبال کرد و بدین منظور وی سبک خود را آفرید و مدلهایی آزاد برای مردان، زنان و گاهی لباسی برای هر دو طراحی میکند. ماهی مرکب نقره ای از جمله طراحیهای پیشگامانه اوست که عبارت است از یک لباس کلاهدار که قسمت جلوی سینه را نمایش میدهد.
در این لباس رشتههای پارچه، از خط کمر تا روی زمین امتداد داشتند، بیشتر لباسهایی که کوساما به فروش میرساند ظاهری برهنه دارد، یک شنل پارچه ای مردانه در حالی که شانه ها را نمایش میدهد، دیگر اعضای بدن را میپوشاند. زمانی که یک دست را نمایش میدهد، دیگری را پنهان میکند و هنگامیکه یک پا را نمایش میدهد، پای دیگر را پنهان میسازد.
موخره
همان طور که عنوان شد، امروزه، بسیاری از طراحان دنیای مد و لباس بدنبال استفاده از این هنر بعنوان یک رسانه برای بیان احساسات و اهدافشان هستند. اگر به این شاخه از مد علاقمند هستید علاوه بر طراحان نام برده میتوانید به آثار جان گالیانو، جونیا واتانابه، یوجی یاماموتو و ایسی میاکی نیز نگاهی بیاندازید.