اگر به تمام رشته های تخصصی نگاه کنید، متوجه میشوید که همهی آن ها هم اصطلاحات عامیانه و رایج دارند هم اصطلاحات تخصصی. عامیانه ها همان طور که از اسمش پیداست اکثر مردم آن را می دانند، اما اصل ماجرا همان اصطلاحات تخصصی هستند.
وقتی در رشته ای فعالیت می کنیم، بهتر است که اصطلاحات تخصصی آن را برای حرفه ای تر شدن کارمان بدانیم. در مطلب امروز پارچی برایتان اصطلاحات رایج و تخصصی در دنیای مد و فشن را گردآوری کرده ایم. خبره های دنیای مد این اصطلاحات فشن را هر روزه به کار می برند و اگر می خواهید که همانند حرفه ای ها باشید، پیشنهاد می کنیم که این مطلب را با دقت مطالعه کرده و اطلاعات خود را در زمینه مد و فشن بیشتر کنید.
اکسنت (Accent)
تاکید بر ویژگی بارز یک لباس.
اکسسوری ها (Accessories)
در دنیای فشن اکسسوری به لوازمی گفته می شود که با هدف تزئین یا کاربردی برای تکمیل لباس از آن استفاده می شود. اکسسوری ها شامل این موارد می شوند: کمربند، عینک، کیف و کفش، دستکش، دستمال گردن، روسری، جواهرات، کراوات، پاپیون و ساعت.
اسید شور (Acid wash)
کم رنگ کردن پارچه با مواد سفید کننده.
رنگ های آکروماتیک (Achromatic colours)
عدم استفاده از رنگ؛ در فشن به معنای استفاده از رنگ فقط سیاه یا سفید است.
استایل آندروژینس (Androgynous style)
این اصطلاح در فشن به معنای لباس پوشیدن به گونه ایست که بیننده نتواند جنسیت شخص را تشخیص دهد. همچنین به این اصطلاح یونیسکس نیز گفته می شود.
انیمه (َAnime)
انیمه کوتاه شده ی واژه ی انیمیشن است و اشاره به استایلی دارد که از روی کارتون های انیمه ژاپنی الهام گرفته شده و بیشتر شامل استایل پانک می شود.
آنتی فشن (Anti fashion)
اصطلاحی در مد و فشن که به سبک لباس پوشیدن مخالف با ترند روز اطلاق می شود؛ بی تفاوتی نسبت به ترند و مد روز.
استایل آنتیک (Antique style)
سبکی از گذشته که شامل وسایل عتیقه و قدیمی می شود.
ظاهر ارتشی (Army look)
استایلی که به لباس های ارتشی شباهت دارد.( سبک نظامی )
آرت دکو (Art deco)
استایلی که از ترکیب الگوهای هندسی دقیق با رنگ های روشن مانند زرد، سبز، طلایی، نقره ای و مشکی است.
آرنوو (Art Nouveau)
سبکی است که از خط های منحنی در آن استفاده می شود.
لباس دانشگاهی (Academic costume)
لباس های مشخصی که دانشجوها یا استاد های دانشگاه و مدرسه می پوشند.
اکسسورایزینگ (Accessorizing)
اکسسورایزینگ اصطلاحی انگلیسی بوده که به معنای اضافه کردن اکسسوری به لباس در پایان کار می باشد.
انطباق (Adaptation)
طراحی لباس از روی نسخه اصلی یک مدل یا لباس اما دارای بعضی تغییرات مشخص. ( مانند الهام گرفتن )
استایل آمریکایی (American style)
سبک ورزشی، کژوال و راحت.
نامتقارن (Asymmetrical)
یکی از اصطلاحات تخصصی مد و فشن به معنی چیزی که در دو طرف تقارن نداشته باشد.
لباس ورزشی (Athletic clothing)
لباس هایی که برای فعالیت های ورزشی می پوشند مانند برند پوما که به صورت تخصصی لباس های ورزشی تولید میکند.
آوان گارد ( پیشرو (Avant-Garde)
این اصطلاح به معنای خلاقیت و نو آوریست و به هنرمندانی گفته می شود که در حیطه و زمان خودشان ایده های جدید خلق کرده اند و اغلب باعث به وجود آمدن جنبش های جدید شده اند.
متقارن (Balance / symmetry)
هر دو طرف محصول کاملا مشابه هستند.
سفارشی سازی (Bespoke)
سفازشی سازی یکی از اصطلاحات رایج در دنیای مد و فشن است که لباس را بر اساس اندازه ی دقیق مشتری می سازند و وقت زیادی برای آن می گذارند. کت و شلوار مردان و لباس عروس زنان از این دسته است.
سبک باروک (Baroque)
به معنای اغراق آمیز است. مشخصه ی این سبک استفاده از المان های طراحی پر زینت و شلوغ است.
رویداد کراوات مشکی (Black tie event)
لباسی مشخص برای رویداد های اجتماعی که شامل کت و شلوار، کراوات و کفش رسمی می شود. معادل همین استایل برای زنان پیراهن بلند مجلسی است.
بوتیک (Boutique)
بر خلاف تعریفی که ما ایرانی ها از این اصطلاح داریم، بوتیک به مغازه ای گفته می شود که محصولات خاص و گران قیمت را به مجموعه ی خاصی از مردم می فروشد.
استایل بویفرند (Boyfriend style)
منظور از این اصطلاح تمامی لباس هایی است که شخصی از دوست پسرش قرض گرفته و موقتا آن ها را پوشیده، مانند جین بویفرند. ناگفته نماند که این اصطلاح اکنون به یک استایل تبدیل شده و بسیار در تیپ تامبوی کاربرد دارد.
فشن کولی ( بوهو (Bohemian style of fashion)
سبکی ار لباس پوشیدن است که از سبک کولی و هیپی الهام گرفته شده،بوهو شیک از فشن کولی گرفته شده و بسیاری از سلبریتی ها این سبک از لباس پوشیدن را دنبال می کنند.
لباس کار رسمی (Business Formal)
لباس هایی که کاملا رسمی هستند مانند کت و شلوار برای مردان و مانتو و شلوار برای زنان.
لباس نیمه رسمی (Business Casual)
لباس های نیمه رسمی برای جاهایی که نه خیلی رسمی است نه خیلی راحت گزینه ای بسیار مناسب است و شامل پیراهن و شلوار برای مردان و دامن راسته و بولیز برای زنان می شود( در پارچی بخوانید؛ ساخت استایل با پیراهن مردانه)
کمد لباس کپسول (Capsule wardrobe)
این اصطلاح تخصصی در دنیای مد و فشن به معنای کمد لباسی است که آیتم های درون آن هیچ وقت از مد نمی افتند، مانند دامن، شلوار و کت.
لباس استتار (Camouflage clothing)
لباس های استتار که اصطلاح بسیار رایجی هستند، شامل لباس های پرینت ارتشی یا پلنگی با رنگ های سبز و خاکی می شود.
برچسب مراقبت (Care label)
به برچسب هایی گفته می شود که در تمام لباس ها وجود دارد و شامل چگونگی مراقبت از آن لباس است که معمولا با نماد نشان داده می شود. محتوی برجسب های مراقبت معمولا شامل اطلاعات پارچه و جنس آن، نحوه شستشو، خشک کردن و اتو کشیدن است.
لباس راحتی (Casual wear)
این اصطلاح به معنای لباس غیر رسمی است؛ یعنی لباسی که هر روز می پوشیم.
کت واک (Catwalk)
سکویی که مدل ها برای نمایش لباس بر روی آن قدم می زنند.
شیک (Chic)
اصطلاح شیک در فشن به معنای خوش استایل و سطح بالا.
چینووآ (Chinois)
استایل چینی.
سینی مد (Cine mode)
مد با منشا فیلم.
لباس شهری (City wear)
لباس های خیابانی با ظاهری سطح بالا. ( بخوانید: تاریخچه استایل خیابانی و ساخت استایل )
کالکشن (Collection)
کالکشن معمولا دو بار در سال بیرون داده می شود. یکی برای بهار تابستان و یکی برای پاییز زمستان. البته برندهای فست فشن مانند H&M یا Zara در سال بیشتر از ۲ کالکشن بیرون می دهند. هم چنین کالکشن به مجموعه ای از خلاقیت های طراحان لباس نیز گفته می شود.
هماهنگی رنگ (Colour coordination)
طراحی بر اساس تئوری و هارمونی رنگ.
classic (Classic)
در دنیای مد، اصطلاح کلاسیک به معنای استایلی بدون تاریخ انقضا است.
کیلیک (Clique)
در تعریف ویکی پدیا از این کلمه آمده که کیلیک به گروه کوچکی از افراد نزدیک به هم گفته می شود که افراد غریبه را در گروه خود راه نمی دهند. اما در دنیای مد و لباس این کلمه به گروهی از مردم گفته می شود که سلیقه شان در استایل با یکدیگر مشترک است.
کالر بلاکینگ (Colour blocking)
در این اصطلاح رنگ های متضاد یا مکمل را در کنار هم برای ساخت استایل قرار می دهند و هدف از آن جلب توجه و ساخت ترکیب رنگ های چشم گیر است. معمولا در مد از این اصطلاح به عنوان ترند استفاده می شود و از نقاشی های پیت موندریان الهام گرفته شده.
رنگ آمیزی سریع (Colour fast)
بر خلاف اسمی که دارد، این اصطلاح به روشی از رنگ آمیزی گفته می شود که در آن لباس بعد از شستشو رنگ نمی دهد یا کم رنگ نمی شود.
کالروی (Colorway)
مجموعه ای از رنگ هایی که برای یک لباس موجود است.
کاسپلی (Cosplay)
لباس پوشیدن شبیه به کاراکترهای فیلم، کتاب، انیمیشن، سریال یا بازی های کامپیوتری.
رنگ های سرد (Cool colours)
رنگ های خانواده آبی.
استایل کانتیننتال (Continental style)
این اصطلاح اشاره دارد به استایل اروپایی ها.
کنتراست (contrast)
این اصطلاح در فشن اشاره دارد به رنگ هایی که کاملا متضاد هم هستند و از هم متمایزند.
رنگ های آرایشی (Cosmetic colours)
رنگ های مربوط به آرایش و مواد آرایشی.
کاستوم (Costume)
لباس هایی که بر اساس یک تئوری یا داستان ساخته می شوند.
کوتوری (Couturier)
در زبان فرانسوی به طراحان مرد گفته می شود. همچنین به طراحان زن کوتوریه (couturiere) می گویند.
کریز (Craze)
ترندی که برای مدت کوتاهی بسیار زیاد محبوب باشد.
استایل کامپوزیت (Composite style)
ترکیبی از استایل های متفاوت.
جواهرات لباس (Costume jewelry)
این جواهرات برای تکمیل کردن لباس ساخته شده اند و معمولا از جواهر های عادی ارزان ترند.
مد تاریخ دار (Dated fashion)
سبکی از لباس پوشیدن که از مد افتاده است.
دیسترسینگ (Distressing)
به فرایندی گفته می شود که در آن پارچه را می سابند که ظاهری قدیمی داشته باشد.
دراپینگ (Draping)
نحوه نشستن پارچه بر روی بدن.
استایل دراپ تیل (Drop tail style)
این اصطلاح به لباس هایی گفته می شود قسمت پشت آن بلندتر از جلو باشد.
سهام مرده (Deadstock)
لباس هایی که هیچ وقت توسط کسی پوشیده نشده اند و اغلب از فصل های قبلی هستند.
عناصر طراحی (Design elements)
در فشن، این اصطلاح اشاره دارد به رنگ،شکل، خط، بافت، تعادل، هماهنگی، تناسب و الگو.
ترند جین دوبل (Double Denim Trend)
به استایلی گفته می شود که در آن بیشتر از یک مورد جین استفاده شود. مثلا ژاکت جین همراه با شلوار جین. همچنین به تاکسیدو کانادایی نیز اشاره دارد.
رنگهای زمین (Earth colors)
رنگ های خانواده قهوه ای.
رنگ های برقی (Electric colours)
رنگ های درخشان.
آنسامبل (Ensemble)
ست لباسی که با همدیگر با همخوانی و هارمونی داشته باشد.
برند شخصی (Eponymous fashion brand)
زمانی که یک طراح لباس تصمیم می گیرد که اسم خودش را بر روی برند لباسش بگذارد. مانند کارل لاگرفلد
تزئین کردن (Embellishing)
اضافه کردن جزئیات تزئینی.
نمایش (Display)
ارائه لباس ها.
استایل بی دردسر (Effortless dressing)
این اصطلاح به استایلی اشاره دارد که سطح بالا و زیبا است اما ساخت آن آسان بوده.
نمونه پارچه (Fabric swatches)
قطعات کوچک پارچه ای که به عنوان نمونه استفاده می شود.
پایتخت های مد (Fashion capitals)
به شهرهایی گفته می شود که از باقی جاهای دنیا در صنعت مد، یک سر و گردن بالاترند و در زمینه های فشن نیز مشغول به فعالیت هستند مانند نیویورک، پاریس، میلان، توکیو و …
چرخه مد (Fashion Cycle)
اشاره دارد به چرخه ی مد شدن یک استایل و از مد رفتن آن.
پیش بینی مد (Fashion Forecast)
پیش بینی در مورد مد، استایل و ترندهایی که در آینده محبوب خواهند شد.
مد پیشرو (Fashion forward)
فردی که آگاه از ترند های فشن است و جلوتر از بقیه حرکت می کند.
نماد مد (Fashion icon)
کسی که به خاطر استایلش بسیار محبوب است و روی فن هایش تاثیر می گذارد.
مطبوعات مد (Fashion press)
کسانی که از رویداد ها و نمایش های فشن گزارش تهیه می کنند.
نمایش مد (Fashion show)
نمایش رسمی لباس ها به مشتریان.
خانه مد (Fashion house)
شرکت هایی که در زمینه طراحی مد فعالیت می کنند.
اسکچ فشن (Fashion sketch)
طراحی ایده اولیه برای ساخت لباس.
خرده فرهنگ های مد (Fashion subcultures)
زیربخشهای جامعه که بر مد اثر می گذارد و تأثیر زیادی بر همه جای دنیا دارد. نگرش و عقاید آنها در لباس هایشان نیز منعکس می شود. گرانج، پانک، گات، آلترناتیو، کولی و هیپ هاپ جزو خرده فرهنگ ها حساب می شود.
اسکچ های تخت (Flat sketches)
طراحی هایی که فقط از روی لباس هستند و برای نمایش جزئیات محصول از آن ها استفاده می شود. این طراحی ها را هم می توان با دست انجام داد و هم با برنامه.
استایل گارکون (Garcon look)
استایل مردانه ی خانم ها
درجه بندی (Gradation)
طیف های مختلفی از یک رنگ.
اوت کوتور (Haute Couture )
به لباس های گران قیمتی گفته می شود که حتی پارچه ی آن نیز کاملا دستساز است و فقط برای مشتریان خاصی تولید می شود. کالکشن اوت کوتور را فقط برندهای لوکس مانند دیور یا شنل طراحی و روانه بازار می کنند.
های فشن (High fashion)
طراحی و ساخت لباس های گران قیمت، خاص و منحصر به فرد.
بدل (Imitation)
فیک یا کپی؛ اکثر اوقات برای جواهر و خز به کار می رود.
کیچ (Kitsch)
این اصطلاح در فشن به معنای لباس بی کیفیت است.
ناک آف (Knock Off)
طراحی ای که کپی از یک لباس گران قیمت است.
استایل لاگن لوک ( لایه لایه)
استایلی که در آن لباس های مختلف را با قد های مختلف روی هم می پوشند.
لباس راحتی (Loungewear)
لباس هایی که در خانه پوشیده می شود.
استایل مردانه (Masculine style)
این اصطلاح اشاره دارد به لباس های زنانه که شیه لباس مردان است.
رنگ های خنثی (Neutral Colours)
خنثی به معنی بدون رنگ است. در فشن رنگ های کلاسیک مانند مشکی، سفید، خاکستری، قهوه ای، بژ و یا حتی بعضی اوقات رنگ آبی جزو رنگ های خنثی محسوب می شوند.
آف د رک (Off the rack)
نام دیگری برای لباس های آماده برای پوشیدن در سایز های استاندارد که در تعداد انبوه تولید می شوند.
امبره (Ombre)
به رنگ هایی گفته می شود که از طیف روشن به تیره می رسد، یا برعکس.
اورسایز ( Over size)
لباس هایی که بزرگ تر از سایز اصلی هستند.
الگو (Pattern)
از الگو به عنوان راهنما برای ساخت لباس استفاده می شود تا اندازه ها دقیق و درست باشد.
استایل پیک-آ-بو (Peek-a-boo style)
به اصطلاحی گفته می شود که در آن قسمتی از لباس را برش می دهند که باعث نمایان شدن بدن می شود.
فشن پست مدرن (Post modern fashion)
در این ترند، دکوراسیون و تزئین اهمیت بیشتری نسبت به کارایی لباس دارد. ژان فرانسوا لایتیارد فیلسوف فرانسوی اولین بار این مبحث را توضیح داد. ویویند وست وود و الکساندر مک کوئین از طرافداران این استایل بودند.
از اصطلاحات رایج در دنیای مد لباس و فشن که به هر لباسی گفته می شود که پر از نقش های پرینت شده و طرح های مختلف باشد.
ریسورت یا کروز (Resort (Cruise) wear)
به کالکشن هایی گفته می شود که برای تعطیلات و مسافرت طراحی می شود.
آماده پوشیدن (Ready to wear)
از اصطلاحات رایج فشن و مد که به کالکشن هایی که به صورت کارخانه ای با سایزهای استاندارد برای عرضه ی مستقیم در مغازه ها تولید می شوند گفته می شود.
لباس دورو (Reversible clothing)
لباس هایی که از دو روی آن یعنی پشت و رو قابل استفاده است. دوخت و درز لباس نیز با تکنیک های هوشمندانه و حرفه ای مخفی می شود.
استایل سافاری (Safari style)
نوعی از لباس که شباهت به لباس های هنگام شکار دارد.
نمونه (Sample)
لباس دوخته شده برای نشان دادن به مشتریان و بازرگانان.
سیلوئت (Silhouette)
طراحی بیرونی یا دور یک لباس را سیلوئت می گویند.
لباس های اسلیپ آن (Slip on clothes)
لباس هایی که بدون دکمه یا زیپ می توان آن را راحت از قسمت سر پوشید.
اسلیم فیت (Slim fit)
لباس های ساخته شده برای کامل کیپ شدن به بدن.
اسلاپر (Sloper)
از اصطلاحات مشترک در طراحی لباس، مد و فشن و حتی خیاطی: به الگوی اولیه که بر اساس اندازه های فرد ساخته می شود و هیچ گونه مدل سازی ای بر روی آن انجام نشده است.
شعار (Slogan)
به جملاتی گفته می شود که بر روی قسمت سینه ی لباس نوشته می شوند. مانند نوشته های روی تیشرت.
پارچه سنگ شور (Stonewashed fabric)
پارچه ای که طی فرایند خاص رنگ آن محو می شود.
مجزا (Separates)
آیتم هایی از لباس که جداگانه برای قسمتی از بدن خریده می شوند اما می توان آن ها را با هم نیز پوشید. مانند پیراهن و شلوار.
استایل (Style)
“مد چیزی است که در طی سال ۴ بار توسط طراحان مد به شما پیشنهاد می شود، اما استایل را خودتان انتخاب می کنید.” لارن هاتن
تم (Theme)
تم نوعی قالب است که پشت هر کالکشنی وجود دارد و شامل رنگ، نگرش و هدف می شود.
ترند (Trend)
از اصطلاحات برجسته مد و فشن است و به چیزی که در بازه زمانی خاص مد می شود یا قرار است که در آینده مد بشود گفته می شود.
لباس سودمند (Utilitarian clothing)
لباس هایی که جنبه کاربردی آن مهم تر از جنبه ی تزئینی اش باشد و برای هدف خاصی تولید شود. مانند بارانی که در وهله ی اول کاربردش مهم تر از زیبایی است.
رنگ های گرم (Warm colours)
رنگ های قرمز، زرد و نارنجی و مابین آنها.
مخخف های استفاده شده در مد (Abbreviations used in fashion)
لباس مشکی کوتاه (LBD – Little Black Dress)
لباس شاخص روز (OOTD – Outfit of the Day)