قلمکارنقاشی یکی از هنرهای سنتی است که با مرگ آخرین استادکاران در شرف نابودی است، مگر اینکه نقاشان جوانی قلم بر زمینمانده این هنرمندان فقید را بردارند و دوباره در رنگ و نقش بزنند
قلمکارنقاشی هنراستادکاران نصف جهان
قلمکارنقاشی مختص اصفهان نیست، وجود چند عامل مهم باعث شده است که این هنر در این شهر ماندگار شود که یکی از آنها زایندهرود است. آبوهوای خشک و آب فراوان، در پرداخت پارچههای قلمکار بسیار مهم است. پارچه قلمکار باید در آب روان و تمیز شسته و بهسرعت خشک شود، و این دو در اصفهان مهیا بوده است.
صنایعدستی ، همچون دیگر هنرهای سنتی، حال خوشی ندارد. کمبود مواد اولیه، از دست رفتن استادکاران ماهر و جایگزین نشدن آنها، دسترسی نداشتن به بازارهای خارجی، و از رونق افتادن گردشگری همراه با نابخردی مسئولان کارنابلد، دستبهدست هم دادهاند تا نفسهای برخی از این هنرها به شماره بیفتد.
طبق تحقیقاتی که من کردم و بر اساس سخنان پیشکسوتها و پردههایی که نزد مجموعهدارها است، قلمکارنقاشی شاید از اوایل دوره ناصرالدینشاه شروع شده و آخرین کارها هم اثر دست استاد حسن پورصنایی بود که با فوت ایشان در سال ۱۳۷۵، این هنر از بین رفت.
اما سحر موسوی قلم استاد را در دست گرفته است، تا باردیگر قلمکارنقاشی این هنر اصیل را پرآوازه کند. از او درباره افراد فعال در این رشته پرسیدم و اینکه آیا میشود گفت که قلمکار نقاشی هنوز هم زنده است؟ موسوی با اشاره به اینکه «چه اثری را میتوان قلمکار نقاشی» نامید، پاسخ داد: «برای اینکه یک پرده اصیل قلمکارنقاشی داشته باشیم، لازم است چند نکته حتما رعایت شود. پارچه، تکنیک، رنگهای گیاهی، و فرایند آمادهسازی و پرداخت.
تلاش من این است که تمام اینها به روشی که وجود داشت، انجام شود. اگر مثلا به جای رنگ گیاهی از رنگهای شیمیایی استفاده کنیم، دیگر آن اصالت وجود ندارد. یا بسیاری عوامل دیگر که این روزها برای سرعت یا کاهش هزینه یا نبود استادکار، با روشهای دیگری جایگزین میشود.»