نئوکلاسیسم که به سبک دیرکتوار یا امپراتور نیز معروف است یک جنبش هنری در زمینههای هنرهای تزئینی، هنرهای تجسمی، ادبیات، تئاتر، موسیقی و معماری و البته مُد است که شامل آثار هنریای میباشد که تحتِ تأثیر هنر یونان و روم باستان، اما پس از آن دوران خلق شدهاند. هنرمندان پیرو این جنبش از اواسط قرن هجدهم تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا فعالیت داشتند. مُد نئوکلاسیسم، مُدی متعادل، نسبتا ساده و کشیده و باریک به شمار می رفت که به کلاسیسم یونان و روم باستان به چشم منبع الهام خود می نگریست.
از سال ۱۷۶۰ به بعد، عناصر نئوکلاسیسم جزئی از لباس های زنانه مرسوم بوده اند. شومیز، که پیراهن نخی سفید ساده ای بود با نامی برگرفته از نوعی زیرجامه، نمونه ای برجسته از تغییر شدید و چشمگیر سبک های کُرست دار و دامن های گشاد و چین دار روکوکو به شمار می رفت. این پیراهن کمابیش نازک و بدن نما، با آستین های چین دار کوتاه، یقه دکولته و تن خور آزاد استوانه ای شکل که در قالبِ سبک نئوکلاسیک تکامل یافت، مًد آن دوره را از ۱۷۹۵ تا حوالی ۱۸۲۰ تسخیر کرد.
با الهام و الگوبرداری از پیراهنن هایی که بر بدن پیکره های یونان باستان قابل مشاهده بودند، پارچه ها را از جنس تور ساده و نازک تولید می کردند. تورهای سبک نخی، ململ و متقال از آن جلوه مزین و با شکوهی برخودار بودند که احیای سبک های کلاسیک می طلبید.
هم چنین، این قبیل پارچه ها نسبت به منسوجات خشک و شق و رقی که جایگزینشان شده بودند، بسیار متمایز و برجسته می نمودند. کمر این پیراهن جای طبیعی و همیشگی خود تغییر مکان داده و درست زیر سینه قرار گرفته بود.
برش های نازک و سبک و نسبتا ساده این البسه پیامدهای کاربردی به دنبال داشت. دیگر از جا دادن جیب روی دامن خبری نبود که همین امر زنان را وادار ساخت کیسه ها و کیف هایی دستی با خود حمل کنند. این گونه کیسه ها و کیف های بندی که کیف های دستی نامیده می شدند، در انبوهی از انواع پارچه ها و سبک ها ساخته می شدند و به شکل هرچیزی از خاکستردان و آناناس گرفته تا صدف و سبد می ماند.
گذشته از این ها، پارچه های توری و نازک پوشش نئوکلاسیک با زمستان های اروپا و لوازم و جامه های گرم لازیم برای بیرون رفتن از خانه هم خوانی نداشت و به همین دلیل شال های کشمیر رواج، محبوبیت و ضرورت پیدا کردند. نقاشی های متعلق به زنان مًد روز، آنان را به گونه ای آراسته به شال نشان می دهد که به طور ضمنی به کلاسیک بودند تاکید می کند.
برای نخستین بار، به منظور محافظت بیشتر در برابر تغییرات آب و هوایی، از انواع کت و ژاکت به شکلی که امروز برای ما قابل شناسایی است، استفاده شد. مدلِ به ویژه رایج آن زمان، ژاکت بسیار کوتاه و خوش دوختی بود که دست ها را کاملا می پوشاند و “اسپنسر” نام داشت (به یادبود ارِل اسپنسر، اشراف زاده انگلیسی). در فاصله سال های ۱۷۹۵ تا ۱۸۲۰، با تغییرات و اصلاحاتی جزئی، زنان این ژاکت را به تن می کردند.
حوالی دهه ۱۸۲۰، مدل کمر سابقا رایج، به جای طبیعی خودش در پایین لباس برگشت و زنان برای دستیابی به کمرهای باریک و ایده آلی که خواستارش بودند، دوباره کرست به تن کردند و تا آغاز سده بیستم دیگر هیچ سبکی از مدل های بی کرست(و راحت) زنانه طراحی و باب نشد.