حسین چالایان طراح لباس ترک/بریتانیایی، به طراحی های مفهومی و آوانگارد شهرت دارد. او به خاطر طراحی ها منحصر به فرد خود دو بار برنده جایزه طراح برتر بریتانیا و نشان شوالیه از طرف ملکه انگلستان شد. چالایان در طراحی های خود از المان های شهری، معماری داخلی، فرهنگ های خاورمیانه و حوزه مدیترانه بهره میبرد.
ما هم امروز سعی کردیم تا مروری بر زندگی این طراح مشهور داشته باشیم.
تولد و بزرگسالی
حسین چالایان در 12 آگوست سال 1970 در نیکوزیا پایتخت قبرس بدنیا آمد. در آن زمان این شهر محل درگیری دو کشور ترکیه و یونان بر سر مالکیت آن بود، با بالا گرفتن این درگیری ها، حمله نیروهای ترکیه و نقض گسترده حقوق بشر در این منطقه سرانجام در سال 1978 چالایان به همراه خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردند. هر چند که این مهاجرت جان و خانه آن ها را از حمله نیروهای نظامی محافظت کرد، اما تاثیر روانی این جابجایی اجباری و کشتارهای گسترده همچنان پابرجا ماند و در طراحیهای چالایان فرصت ابراز پیدا کرد. چالایان در دانشگاه سنت مارتین لندن به تحصیل در رشته طراحی مد و لباس پرداخت و کالکشن پایان نامه خود را در سال 1993 با نام “جریان مماس” در حیاط پشتی دانشگاه دفن کرد و چند دقیقه قبل از اجرا آن ها را نبش قبر کرد. او گفت که با این کار اشاره ای به زندگی، مرگ و پوسیدگی لباس ها داشته است.
زندگی شغلی و تاسیس برند
حسین چالایان یک سال بعد از فارغ التحصیلی در سال 1994، کمپانی خود را با نام Cartesia راه اندازی کرد که خط تولید لباسهای Ready-to-wear با نام “حسین چالایان جزئی از آن بود که البته بعدا بخاطر نام حسین آن را به چالایان تغییر داد. چالایان در طراحی های لباسش بدن انسان رو با معماری، تکنولوژی و علوم طبیعی پیوند میزد. چالایان کالکشن های خود را با سینما و موسیقی تلفیق میکرد و به همین علت بیشتر کت واک های او را نمایش هنری به حساب میآورند و خود او هم در این باره عقیده دارد که همیشه در نهایت درباره لباسهایی بیشتر از همه صحبت میشود که ابتکاری ترین ها باشند و در واقع “هنر پوشیدنی” آن چیزی ست که ذهن چالایان را معطوف به خود کرده است.
کالکشنهای خلاقانه
در سال 1995، درست دو سال بعد از شروع فعالیت های حرفهای او، چالایان جایزه ای 28000 پوندی در جشنواره طراحی لندن دریافت کرد. در همان سال او با خواننده آوانگارد، بیورک، برای طراحی لباس عکس کاور آلبومش همکاری کرد و این دو چندین طراحی صحنه موفق نیز با هم داشتند.
کالکشن بهار-تابستان سال 1997 او با نام “Lands without scent” دارای چندین لباس با طراحی بادکنک شکل بود که توجه زیادی را معطوف خود کرد. چالایان در مورد این کالشکن خود گفت که هدف او القای حس آزادی و رهایی به افراد و همچنین اجرای دقیق تناسبات معماری در طراحی لباس بوده است.
کاکلشن بهار تابستان سال 1998 او با نام “between” به یکی از جنجالی ترین کالکشنهایش تبدیل شد. چالایان در این کالکشن چند مدل را کاملا برهنه و تنها با یک چادر مشکی به روی صحنه فرستاد و طول این چادر رفته رفته کم شد تا به اندامی کاملا برهنه رسید. چالایان منظور خود از این کالکشن را تغییر معیارهای زیبایی و جنسی زنانه در طول دوران مشخص کرد و از طرفی گفت که در نظر او این مدل ها سیری از خاورمیانه تا اروپا را با توجه به معیارهای فرهنگی درباره زنان دربر میگیرد.
کالکشن پاییز-زمستان 1998 حسین چالایان با نام “Panaromic” بود که در آن سعی شد تا منظره ای سوررئال از یک شهر را به تصویر بکشد و مدل ها در آن اشکال هندسی تحریف شده ای باشند که به پیکسل ها تجزیه شدند. این کالکشن چالایان نیز نظرات زیادی را به خود جلب کرد.
در کالکشن پاییز/زمستان 1999، چالایان با استفاده از لباس های چرم تلاش کرد تا فضای درون یک ماشین را تداعی کند و به مخاطب خود حسی از سرعت دنیای اطراف بدهد.
یکی از معروف ترین کالکشن های چالایان، مجموعه بهار/تابستان سال 2000 اوست که در آن با یک شرکت معماری مستقر در لندن همکاری کرده بود. این مجموعه علاوه بر چاپهایی که روی پارچه با تلفیق نرم افزارهای ترسیم معماری و طراحی پارچه انجام شده بود، لباس هایی درست شده با قطعات هواپیما با قبلیت کنترل از راه دور را در خود جا داده بود که علاقه چالایان به فناوری را نشان میداد. این لباس ها اولین دستگاه بی سیمی بودند که به عنوان یک لباس مد ساخته شدند.
مجموعه Geotrophics وی برای بهار / تابستان 1999 پیش از این دارای لباس های صندلی بود که ایده وجود عشایر و یک محیط کاملاً قابل حمل را نشان می داد.
این مفهوم بعداً در مجموعه After Words برای پاییز / زمستان 2000 گسترش یافت، که شامل برخی از شناخته شده ترین طراحی های او مانند “لباس میز قهوه” است. حسین چالایان بر جنبه غیرارادی و نمایشی حرکت آدم ها تمرکز کرد و تأثیرات احساسی مهاجرت اجباری را به تصویر کشید. این نمایش که در لندن ارائه شد ، صحنه ای سفید داشت و شامل مبلمان به سبک دهه 1950 بود که مدل ها آنها را به عنوان لباس در فینال نمایش به تن می کردند ، یا از صحنه خارج می کردند و یا می پوشیدند. یکی از مدل ها یک میز قهوه را به یک دامن هندسی و تلسکوپی تبدیل می کند ، به طوری که قابل تغییر در بدن انسان است. این نمایش بر اساس ایده مجبور به تخلیه خانه در زمان جنگ ، پنهان کردن دارایی هنگام حمله قریب الوقوع و استفاده از لباس به عنوان وسیله ای برای وسیله ای برای حمل سریع دارایی ها بود.
هدف چالایان از این مجموعه زندگی و رویدادهای سیاسی بود که کودکی وی را تحت تأثیر قرار داد. او زمینه تاریخی را به چالش می کشد که در آن مهاجران مجبور شده اند دارایی خود را پشت سر بگذارند و به دلیل کیفیت غیر قابل حمل اشیا ، هویت خود را از دست بدهند. از آنجا که وی لباس ها را به عنوان املاک خصوصی قابل حمل طراحی می کند ، مهاجران می توانند در طول سفرهای ناخواسته خود این وسایل را که هویت و فرهنگ آنها را مشخص می کند ، با خود حمل کنند. دامن میز و کل مجموعه نمایش بعداً در نمایشگاه قرن مدرن تیت در لندن به نمایش درآمد. علیرغم این موفقیت ها چالایان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکرد و اغلب سرمایه خود را از شرکت های مختلف و کشور خود دریافت می کرد. تصمیم TSE، شرکتی که چالایان برایشان کار میکرد، برای عدم تمدید قرارداد، مشکلات مالی بیشتری برای او ایجاد کرد زیرا طراح 250،000 پوند بدهی داشت و مجبور به تصفیه داوطلبانه شد. متعاقباً ، وی شرکت خود را تغییر ساختار داد و در سال 2001 مجموعه نمایش های خود را بدون کت واک به صحنه برد و برای تأمین مخارج زندگی خود برای برند مارک اند اسپنسر طراحی کرد.
او در سال 1999 و 2000 به عنوان طراح برتر انگلستان انتخاب شد و در سال 2006 نشان افتخار از ملکه را دریافت کرد. چالایان در اوایل سال 2008 ، او مجموعه ای از لباس های LED را با همکاری برند لوکس Swarovski طراحی کرد که در توکیو به نمایش درآمد.
28 فوریه 2008 ، چالایان به عنوان مدیر خلاق برند لباس ورزشی Puma منصوب شد و در سال 2014 ، چالایان برای طراحی خانه مد Vionnet استخدام شد.
اکنون چالایان به عنوان رئیس مد انستیتوی طراحی در دانشگاه هنرهای کاربردی وین فعالیت میکند.