اگر به گذشته تاریخ پوشاک ایرانیان نگاهی بیندازیم، در میان اقوام ایرانیان حجاب مرسوم بوده و ریشه در پوشش آنها داشته است. همواره مردم از اقوام مختلف، پوششی کامل و لباسهای آراسته به همراه زیورآلات و تزئیناتی که کار دست خودشان بودند، میپوشیدند. در دورههای مختلف زیبایی هنرهای ایرانیان در لباس درباریان و مردم به چشم میخورد. در این مطلب میخواهیم به بررسی تغییرات و نوع پوشش مردم در زمان پهلوی دوم بپردازیم.
اما لازم است ذکرکنم که قبل از سلطنت پهلوی، ایران در دورهی قاجار به لحاظ فرهنگی و پوشش در چه جایگاهی قرار داشته است. شاید باورش سخت باشد که بدانید این دوره تنها با ایجاد شرایطی خفقانزده و اصول سختگیرانه چه برسر زنان نیاوردند. طبق حاکمیت سرسخته قاجار پوشش به شکل چادر رنگ رو رفته، لباسهایی که بعد از هفتهها استحمام نکردن مجبور به پوشیدن آنها بودند برای زنان مرسوم بود و جایگاه پست برای زنان قائل میشدند.
در حقیقت پس از این دورهی تاریخی در ایران به جرات میتوان گفت؛ تغییرات عمده پوشاک و البسه، ارتقای مسائل اجتماعی به ویژه برای زنان، در دوره پهلویها اتفاق افتاد. در این مطلب کمد سارک ما سعی داریم آنچه که در مورد تغییر فرهنگ، سبک زندگی و استایل لباس در زمان پهلوی دوم، دوران سلطنت محمدرضا شاه، هرچند به صورت محدود در دست بود؛ برای شما بازگو کنیم.
پوشش آزادانه زنان، تغییر و تحول نوع پوشش در دورهی پهلوی دوم
در دورهی پهلوی دوم پوشش مردم بعد از خفقان دورهی قاجار و مشروطه، همچنین استراتژیک جبر و زور دورهی پهلوی اول، سمت و سوی آزادانهتری را به خود گرفته بود. سبک زندگی و پوشش مردم به سمت استایل و فرهنگ غربی گام برداشته بود. این گرایشها و ارزشهای نوظهور، همچنین تغییر سلیقهی مردم در اثر روابط همه جانبه ایران با غرب به خصوص کشورهای اروپایی ایجاد شده بود.
در آن دوره ارتباطاتی بین ایران و کشورهای اروپایی شکل گرفت که قصد داشت؛ رفتارهای نادرست و فرهنگ غلط دورهی قاجار و پهلوی اول که به نادرست، با عنوان جامعه مدرن وجود داشت را اصلاح و بروزرسانی کند. اما همین عمل در راستای فرهنگسازی و بهبود پوشش آزادانهی مردم در این دو دوره پهلوی شکاف عمیقی را بین مردم با حجاب و بیحجاب ایجاد کرد. با توجه به اعتقادات مردم ایران در آن زمان تمرکز بر مسئله حجاب و پوشش برای تغییر فرهنگ کشور قدم بزرگی بود و شاید به این دلیل برای تعدادی از مردم جامعه مورد پذیرش قرار نگرفت.
تغییر پوشش و تحولات حکومت دوره پهلوی
همانطور که پیشتر اشاره کردیم دورهی پهلوی دوم، اوج تغییر پوشش مردم به سمت نوگرایی و مدرنیته بود، البته منشأ این تحولات از دربار و زنان اشرافی آغاز شد. از همان زمان برندگرایی و غربزدگی بین مردم باب شد و پوشش و استایل، مفهوم پیدا کرد. به خصوص زنان برای نشان دادن و حفظ جایگاه خود در جامعه بیشتر به مد و فشن توجه میکردند.
در زمان پهلوی دوم سبک و پوشش درباری به ایدهآلترین استایل برای زنان شناخته شده بود. در این میان زنان شاه و خانواده سلطنتی نقش مهمتری در این زمینه ایفا میکردند و جوانان بیشتر از آنها الگوبرداری داشتند. به گفته اسناد باقی مانده تاریخی تمام البسه، لوازم آرایش و حتی لوازم داکوراسیون خانهی زنان خانواده سلطنتی و افراد رده بالای دربار از بهترین برندهای کشورهای جهان خریداری میشد. بنابراین هر ساله هزینههای گزافی برای وارد کردن لباس و لوازم آرایشی از برندهای آمریکایی و اروپایی هزینه میشد.
زنان و دختران جوان طبقات متوسط جامعه نیز مشتاقانه پیرو زنان درباری بودند تا برای استایلهای خیابانی خودشان از آنها الهام بگیرند. البته زنان جوان به دلیل نبود پیشرفتهای دنیای دیجیتال و سرعت پایین انتشار اخبار در سطح دنیا نمیتوانستند فصل به فصل به ترندهای دنیای مد خود را تطبیق دهند. ناگفته نماند که در طی سفر مزونداران و سلبریتیها به پایتختهای مد همچون فرانسه و میلان، مجلاتی به ایران آورده میشد. همچنین استایل خوانندگان پاپ که بعد از اجرا در اروپا با چهرههای متفاوت برمیگشتند و برای جوانان به عنوان الگوهایی برای انتخاب لباس و پیروی از ترندها بودند. همچنین از برخی ترندهای جدید دنیای مد در پشت ویترین بوتیکها و مزونهای لالهزار مطلع میشدند؛ اگر توانایی خرید برند اصلی را نداشتند، خیاطان در مزون شبیه آنها را برایشان آماده میکردند.
استراتژی تبلیغات موجود در تلویزیون، روزنامه و مجلات داخلی نه تنها در مورد مد، پوشش و لوازم آرایش بلکه دربارهی تمامی کالاهای مصرفی سبک و سیاق غربی را به خود گرفته بود. اغلب مردان و زنان متمرکز بر استایل ظاهری و سبک زندگی غربیها و کشورهای اروپایی شده بودند؛ به خصوص آنهایی که قشر تحصیل کرده جامعه و به اصطلاح مدتی را خارج از کشور گذرانده بودند. درواقع زنان بیشتر سعی داشتند با پوشش غربی خود نشان دهند که بر خلاف عقاید و تعصبات بیهوده هیچ مانعی برای توانایی آنها در انجام کارها وجود نخواهد داشت.
نقش زنان تاثیرگذار پهلوی در پوشش غربی و اروپایی مردم
تاثیر فعالیتهای مادر و خواهر شاه، تاج الملوک و اشرف
در دورهی پهلوی دوم، زنان قدرت و نفوذی فوق العاده پیدا کردند و حتی در پارهای از وقایع پوشش برای پیشرفت آنها در جایگاههای سیاسی و اجتماعی نقش اساسی بازی میکرد. اولین زن پهلوی تاج المولوک، مادر محمدرضا شاه، بود که در آن زمان شرایطی را فراهم کرد تا عدهای از زنان بتوانند با وارد کردن مجلات خارجی، الگوهای اروپایی و دعوت خیاطان غیرایرانی، پوشاک و البسه را به سمت اروپایی و غربی سوق دهند.
در زمان پهلوی دوم خواهر شاه اشرف زنی مقتدر و اهل سیاست بود، از آنجایی که به زبان فرانسه تسلط کامل داشت، ورود البسه از برندهای معروف پاریسی در آن زمان توسط او انجام شد. همچنین از او به عنوان یکی از عوامل مهم تجددگرایی و غربگرایی خاندان پهلوی یاد میشود.
با فعالیتهای او بسیاری از زنان هنرمند و جوان به فرانسه اعزام شدند تا مهارت خیاطی، طراحی لباس و مدلینگ را آموزش ببینند و در خانههای مد کارآموزی و کسب مهارت میکردند. تنها این کارها برای ارتقای سطح فرهنگ و سنت ایرانی انجام میشد تا هنر ایرانیان به تمام دنیا نشان داده شود.
فعالیتهای فوزیه و ثریا در راستای تغییر نوع پوشش زنان
فوزیه همسر اول محمدرضا پهلوی، یکی از زنان درباری بود که در تغییر جایگاه زنان در جامعه و اشتغال آنها نقش بسزایی داشت. او به عنوان یک شاهزادهی مصری در اثر روابط مطلوب ایران و مصر با محمدرضا شاه ازدواج کرد. البته نمیتوان زیبایی خیرهکننده فوزیه را منکر شد که ظاهری همچون شاهدختهای افسانهای بود. در دورهی پهلوی دوم، پس از انتساب جایگاه ملکه، به دلیل علاقهی وی به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در این زمینه کارهای بسیاری انجام داد. از فعالیتهای اجتماعی او در زمینه امور زنان میتوان به راهاندازی موسسسهای حامی برای حقوق زنان اشاره کرد.
پس از جدایی فوزیه و شاه، محمدرضا شاه تصمیم به ازدواج مجدد با ثریا گرفت. همسر دوم شاه از یک پدر ایرانی و مادر آلمانی زندگی خود را در سال 1329 به عنوان ملکهی ایران آغاز کرد. او زنی بود که در زمینهی ایجاد خیریه برای زنان در زمانی پهلوی دوم خوش درخشید. قصد داشت با تشویق زنان به کار و تحصیل سبب اعتماد به نفس و استقلال بیشتر آنها شود.
در کنارهمهی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، ثریا در تغییر پوشش و استایل دختران جوان طبق اروپاییان نقش بسزایی داشت. او یک زن خوشپوش بود که طبق علاقهی خود تمام لباسهایش را از برند کریستین دیور خریداری میکرد. از اینرو یکی از تاثیرگذارترین زنان برای ترویج پوشش غربی بود. او از آنجایی که نتوانست برای شاه فرزندی بیاورد، زندگیاش با شاه چندان دوامی نداشت.
نقش پررنگ فرح دیبا در تغییر وضعیت پوشش زنان در جامعه
فرح پهلوی تنها فرزند سهراب طباطبایی دیبا و فریده بود؛ پدرش تحصیل کرده پاریس و در ارتش خدمت میکرد. فرح دوران ابتدایی را در ایران، دوره دبیرستان و دانشگاهی را در رشته معماری در پاریس به پایان رساند. مراسم ازدواج با شاه بعد از تایید خانواده سلطنتی در سال 1338 برگزار شد. مراسم عروسی باشکوه، با آیتمهایی چون تاج 2 کیلیویی از برند هری وییستون و لباس عروسی از برند ایوسن لورن انجام شد.
فرح با توجه به پیشینه تحصیلی و سالها زندگی در غرب، قصد داشت تحولات وسیعی را در کشور ایجاد کند. در واقع اوج تاثیرگذاری در فرهنگ، پوشش و هنر ایرانیان در زمان پهلوی دوم توسط فرح اتفاق افتاده بود. طبق اسناد موجود پیداست که فرح پهلوی همه لوازم خود را از بهترین برندها خریداری میکرد، اما توجه او تنها معطوف به خرید کالاهای لوکس نمیشد. او سعی داشت با دعوت طراحان اروپایی از برندهای معروف دنیا، هنر ایرانیان را بر روی البسه زنان برای دنیا مد به نمایش بگذارد. با حمایت و آموزش مهارتهایی به دختران و زنان سعی در ایجاد قدرت در ذهن آنها داشت.
برگزاری مراسم فرهنگی، زنده نگهداشتن ایران باستان توسط فرح دیبا
به دلیل علاقهی فرح دیبا به هنر، همواره مراسمهای مختلفی ترتیب میداد و شخصیتهای معروف زن در زمینههای سینمایی و موسیقی همچون مرلین مونرو، سوفیا لورن و عدهی بسیاری از خوانندگان و بازیگران ترکیهای دعوت میکرد. اخبار مجلات و روزنامهها درمورد حضور سلبریتیها و اینکه چه پوششی داشتند همیشه برای جوانان جذاب بود؛ به گونهای از ایدههای مختلف برای استایل و ترندهای فشن مطلع میشدند. چنین رویدادهایی سبب یک فرهنگسازی شده بود که دختران جوان فارغ از کلیشههای جنسیتزادهی پوشش، بتوانند آیتمهایی راحت و جسورانه را برای فعالیتهای اجتماعی در جامعه انتخاب کنند.
در همین راستا مردم شهر تهران خوشحال بودند که پایتخت و شهرهای توریستی چون شیراز، ظاهرو باطن مدرنی به خودشان گرفتهاند. با ورود توریستها و مسافران خارجی کشور و استایل مردم به شکلی غربی و متفاوت خودنمایی میکند.
فرح دیبا از آنجایی که علاقهی بسیاری به فرهنگ و تمدن کهن ایران باستان داشت؛ با پوشیدن لباسهایی از سوزندوزی بلوچ قصد داشت از دختران و زنان آن منطقه در راستای حفظ حقوق اجتماعی و مدنی حمایت کند تا با افزایش استقلال آنها فشارهای روانی وارده از جانب خانوادههای سنتیشان کاهش یابد.
البته از اشتباهات فرح در انجام فعالیتهایش این بود که به فرهنگ، هنر و مراسم اسلامی علاقه چندانی نداشت. در عوض مردم به مذهب و دین باور و اعتقادات عمیقی داشتند، این مسئله باعث شکاف بین مردم و او میشد. همین موضوع سبب شد تلاشهای وی در راستای فرهنگسازی در میان برخی از مردم پذیرفته نباشد و با او مخالفت کنند؛ تمامی کارهای او را به عنوان تجملگرایی و غربگرایی تلقی کردند.
بسیاری از مزونداران و طراحان لباس در حمایت هنر زنان روستایی نقش بسیاری داشتند. به خصوص هنر سوزندوزی بلوچ را سعی میکردند در فشنشوها به تن مدلهای اروپایی نمایش دهند تا همه با این هنر زیبا آشنا شوند. حفظ و پیشرفت هنرهای دست ایرانی در البسه ایرانی در دوره پهلوی دوم یکی از اولویتها بود؛ برخلاف دورهای دیگر که چنین مناطق هنرپروری را به حاشیه رانده و به رسمیت نشناختند.
تاثیر نقش زنان در جامعه با تغییرات پوشش آنها در دهههای مختلف
پوشش دههی 40 ، زنان شادتر و آزادتر
اواخر دههی 40 میلادی که در ایران فشن آمریکایی و فرانسوی انتشاریافت جوانان ایرانی مطابق سلیقهشان از ترندهای پوشش جوانان پاریسی و نیویورکی پیروی میکردند. از آنجایی که دنیای غرب با جنگ جهانی دوم مواجه شده بود ؛ رکود اقتصادی و کمبود پارچه باعث شده بود طراحان به پیراهنهای کوتاه و دامنهای مینی برای زنان روی بیاورند.
اغلب استایل زنان با پوشیدن آیتم دامن کوتاه و شومیزهای تنگ به همراه موهای آرایش شده، استفاده از جواهرات و اکسسوریهای بزرگ به چشم میخورد. اکسسوری کلاه، دستکش و کیف دستی (Mini Bags) بود و از نظر آرایشی طبیعیتر عمل میکردند. برای مردان استایل با کت و شلوار، کروات و آراسته در ادارات و محل کار مرسوم شده بود. حتی پوشش نوجوانان و کودکان در مدارس با آیتم شلوارهای کوتاه، دامن و جوراب شلواری گامی به سمت غربگرایی را برمیداشتند .
استایل دهه 50 تا 70، تحول با ورود سبک هیپیها
ورود سبک هیپیها در موسیقی و فشن در اواخر دههی 50 سبب شد همان استایل به سبک زندگی و پوشش جوانان وارد شود. از اینرو شلوارهای دمپا گشاد، بلوازهای طرحدار و آزاد، مدل موهای بلندتر برای آقایان و اکسسوریهای گل و رنگی برای زنان اوایل دهه 60 بیشتر از هر آیتمی در استایلهای خیابانی خودنمایی میکرد.
استایل دههی 60 و 70
مدل لباسها به فرم پیراهنهایی بدون آستین با آرایش غلیظ چشم برای دختران جوان با کفشهای لژدار، شلوارهای جین و پارچهای پاچه گشاد با تی شرتهای تنگ و آستین کوتاه برای مردان مد شده بود. سبک دیگری که در این بازه از دههها توسط جوانان ایرانی تبعیت میشد، استایل دیسکو بود. آیتمهایی پرزرق و برق و پارچههای هولوگرامی که در فضای شاد دیسکو پوشیده میشد. تمام این موارد که به سرعت در ایران ترویج پیدا میکرد تحت تاثیر تحصیلات جوانان ایرانی در کشورهای غربی اتفاق افتاد.
یکی دیگر از تحولات مهم، پررنگ شدن و اوج نقش اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زنان در جامعه در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 ایجاد شد. در دورهی پهلوی دوم زنان روزبهروز در همهی زمینههای علمی، پژوهشی و فرهنگی، ورزشی و موسیقی و امور کشور از مردان با سرعت باورنکردنی پیشی میگرفتند. زنان با حق پوشش آزاد برای حقوق خود با مردان رقابت میکردند و انتخاب ازدواج، اشتغال، حتی گرفتن گواهینامه و رانندگی کردن را حق مسلم خود میدانستند. از اینرو زنان با حجاب و خانهدار را بیسواد و عقبمانده تلقی میکردند؛ به همین ترتیب برای برخی از مردان مذهبی و با نفوذ در دولت به خصوص طرفدار روحانیون اصلا خوشایند نبود. آنها خواستار زنان با حجاب در خانه با امورات خانهداری بودند.
آیا تمام اقشارجامعه در دوران پهلوی دوم تحت تاثیر پوشش غرب بودند؟
هرچند که فرهنگ و قوانین مدرنیته بر نوع پوشش و حجاب بانوان در ایران تاثیرگذار بوده است، اما نوع نظام سیاسی در ایران در دوره پهلوی و ماهیت حکومت مانع از تاثیر برابری بین پوشش حجاب و پوشش غربگرایی شد. برخی از افراد که قصد ایجاد بدبینی و تفرقه میان مردم را داشتند، سعی در عوام فریبی کردند. برخی از افراد با پیش گرفتن سیاستهای فرهنگی و تبلیغات غیرمستقیم، سعی کردند برنامههای فرهنگی را در راستای ترویج بیحجابی، تحقیر و توهین به زنان با حجاب نامطلوب جلوه دهند.
به طوری که چنین فعالیتها و تبلیغاتی سبب شد برخلاف هدف بهبود حقوق زنان، اوضاع آنها مشوش شود. در مقابل مردم سنتی و محافظه کار با برگزاری مراسم مذهبی، با بیحجابی و تقلید از پوشش غرب مخالفت میکردند؛ مردم را از عواقب کارهایشان میترساندند. از طرفی زنانی با خانوادههای سنتی به پوشش حجاب پایبند و عدهای دیگر برای کسب موقعیت کاری و تحصیلی در کشور و خارج از کشور مشتاق سبک مدرن بودند. تضاد این دو باعث تنش میان زنان شده بود و تقریبا هیچ یک از شرایط راضی نبودند. آنها به راحتی نمیتوانستند در بازار و کوچه خیابان رفت و آمد کنند و مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.
منابع:
www.vogue.com
www.sutori.com
www.tappersia.com
مقاله، عوامل تاثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دوره پهلوی اول و دوم (از 1304-1357 هجری خورشیدی)