فیلم آخرین شب در سوهو last night in soho در ژانر فیلم ترسناک، روایتگر داستان زن جوان و امروزی به نام الویس با بازی “توماسینمکنزی”، علاقهمند به مدوفشن دههی 60 میلادی است. الویس دختری ساده لوح اما با استعداد در زمینه طراحی لباس است که با توانایی روانی خاصی شخصیت او روایت میشود.
او از حومه شهر کورنیش به قصد تحصیل در رشتهی طراحی لباس دانشگاه هنر لندن وارد این شهر شده و به دلیل مشکلاتی که در خوابگاه دارد، سوئیتی را در محله سوهو لندن اجاره میکند. از شب اول در این سوئیت درگیر خوابهای عجیب اما به ظاهر واقعی میشود. در خواب بافردی به نام سندی با بازی “آنیا تیلرجوی” از دهه ۶۰ میلادی (دهه مورد علاقه او) روبرو میگردد. با روایت داستان سندی همراه شده و با اتفاقات زندگی سندی الویس نیز تغییر میکند. از مهمترین و اساسیترین جلوههای این تغییر، دگرگونی در ظاهر و پوشش الویس است. طراحی لباس این فیلم به خوبی توجه ما را به خود معطوف کرده است زیرا تغییرات روانی شخصیتهای اصلی فیلم را بازگو میکند و بار روانی کارکترها را به دوش میکشد که در این مطلب به آن پرداخته خواهد شد.
طراح لباس فیلم آخرین شب در سوهو
طراحی لباس این فیلم از لباس روزنامهای که در صحنه اول برتن الویس بود تا لباس هلویی ابریشمی ظریف سندی کار طراح لباس بریتانیایی اودیل دیکس میرو odil dicks miraeux میباشد. طراح لباس این فیلم درباره لباسها میگویند: “برای الویس به جای طراحی لباسی با فرم دمماهی برای صحنهی اول این فیلم ما به دنبال لباسی بازتر بودیم تا به او اجازه حرکت و جنب و جوش دهیم”. طراحی این لباس که در فیلم به عنوان طراحی خود الویس پیش از پذیرش در دانشگاه با روزنامه دیده میشود، پیراهنی دکلته باتاپ پلیسهدار است. این لباس با خط کمر مشخص دامنی کوتاهتر از دامن زیری دنبالهدار با فرم پاپیون بزرگ دیده میشود. این لباس علاوه بر حس بیپروایی، حرکت و و روحیهی جوانی نشان دهندهی استعداد الویس است.
الویس در زندگی شهرنشینی و برخورد با تضادها
با ترس القاشده توسط مادر بزرگ الویس اولین لباس او در لندن، لباسی اولد فشن و محافظهکارانهای است که توسط خود او طراحی شدهاست. این لباس سارافونی از جنس مخمل خالخالی و بلوزی چسبان از حریر طرحدار، با پالتوی قهوهای اور سایز است مدل موی الویس بافت ساده در دو سمت سر اوست. استایل الویس در این بخش از فیلم، نشان از فضای زندگی غیر شهری او نیز دارد. لباس جاکارستا هماتاقی الویس نیز نشان دهندهی پوشش استریت استایل فخرفروشانهی برندهای لاکژری مثل “بوشرا جرار boushra jarrar” برای طراحان جوان مدارس هنری است. “میرو “طراح لباس این فیلم میگوید: “ما سعی کردیم برای لباس دانشجویی مانند دانشجویان هنر فکر کنیم با دستیارم به دانشکدهی هنر رفته تا از نزدیک با دانشجویان روبهرو شویم، سپس برای خرید و ترکیب آن اقدام میکردیم تا استایلی بسازیم که دانشجویان به ذهنشان میآید.”
تقابل زمانی در رویارویی الویس و سندی
لباس هلویی و مرحله اول زندگی سندی
مرحله نخستین زندگی و حضور سندی و اولین دیدار الویس با او با لباس هلویی (مرجانی) کلوش از جنس ابریشم است. لباس هلویی رویاگونهی سندی میتواند نشان دهندهی اغواگری، زنانگی تازه بالغ او، به همراه سبکسری و جسارت و شور جوانی و آزادی باشد. اولین تضاد زمانی با هودی الویس دختری از زمان حال و لباس کلوش سندی به روشنی نمایش داده شدهاست. از این زمان مدل موی بلوند با الهام از آرایش موی دههی 60 میلادی و لباس سندی، زمینه ساز تغییرات الویس میشود.
لباس سندی اقتباسی از دهه 60
به گفتهی طراح لباس این فیلم “میرو”: “لباسهای دهه شصت بیشتر به حالت راسته straigh shift بود، اما لباسهای توری و شیفون هم در آن دوره وجود داشت. من برای لباس هلویی سندی لباسی شیفونی میخواستم که به زیبایی حرکت کند. این لباس باید لباسی باشد که با آن بتوان به “کافه پاریس ” رفت همچنین باید لباسی خاص و الهامبخش باشد تا بتواند به عنوان میوز برای الویس در طراحی لباسهایش جلوهگر شود. برای طراحی لباس هلویی چند تصویر از “توئیگی tiwggy “(سوپر مدل دههی 60) وجود داشت که لباس هلویی به تن کردهبود که با رنگ پوست سندی همخوانی داشت در ابتدا رنگ زرد پیشنهاد شد اما در نهایت هلویی به شخصیت سندی بیشتر میآمد.”
در روز بعد از اولین مواجه الویس با سندی تغییرات کوچک در الویس ظاهر میشود، این تغییرات شامل پوشیدن لباس صورتی، استفاده از گوشواره و مدل موی صاف و اتوشده با کمی آرایش اما همچنان با همان پالتو به همراه کولهای به رنگ زرد است.
در شب دوم خواب الویس، سندی را با کت سفید مک ورنی برای تست خوانندگی میبینیم که در هنگام آواز خواندن، لباس سیاهی به تن دارد. از دید نگارنده این لباس با جلوهای بزرگسالانه از پارچهی دانتل، با برش جناغی در زیر سینه که در قسمت بالایی با پولک تزیین شده است، نماینگر حس بلوغ و بزرگی برای او در مرحلهی انتخاب شغل است.
تاثیر این شب و خود سندی بر الویس در تغییرات کاملا محسوس روز بعد الویس ظاهر میشود. با تغییر رنگ مو از رنگ طبیعی قهوهای به بلوند و پوشیدن بلوز گیپور به رنگ سفید با آستین بلند همراه با شلوار جین و کیف سفید وارد مغازهی وینتیج فروشی میشود و کت مک سفید مشابه سندی را پیدا میکند.
به گفته میرو در مورد اقتباس کت مک سفید در مود برد طراحیهایش تصویری از فیلم in darling بود که جولی کریستی کت سفیدی بر تن داشت. در این فیلم یک لباس گیپور مشکی نیز وجود دارد که در فیلم آخرین شب در سوهو نیز الویس مشابه این لباس را با کت مک سفید در مواجهه نهایی با سندی بر تن دارد.
لباس قرمز و مرحلهی دوم زندگی سندی
به گفتهی طراح لباس این فیلم “لباس هلویی سندی به عنوان مرجعی برای لباسهای بعدی او استفاده شد.” به ویژه برای طراحی لباس قرمز شب بعد، یعنی شب سوم، سندی در اولین رویارویی با شغلی که جک برای او در نظر گرفته با لباسی به رنگ قرمز ظاهر میشود. این لباس دومین مرحله از زندگی سندی است. به گفتهی “میرو” طراح لباس این فیلم: “طراحی لباس قرمز باید کوتاهتر از لباس هلویی میبود. این لباس از لباسی متعلق به سالهای 1965 -1968 از الگوی لباسی متعلق به برند نینا ریچی اقتباس شده بود که ما سعی کردیم آن را کمی شیک تر نشان دهیم”. پیراهن قرمز کوتاه، با پاپیون بزرگی در پشت میتواند نشان از گذار سندی از مرحله نوشکفتهی زنانه به مرحلهی بالغانه و اغواگرانه باشد که ما را با زندگی و شغل جدید سندی رو به رو میسازد.
از شب بعد سندی با انواع لباسهای دههی 1960، لباسهایی با سیلوئت راسته و کوتاه با پارچههای دانتل، حریر و طرح دار با طرحهای رایج دههی مذکور ظاهر میگردد این تغییرات نشان از تغییرات روانی و عدم ثبات شخصیت او است.
مواجه با تاریکیها
از این پس الویس که با قسمت تاریک زندگی سندی رو به رو میشود، بیشتر با لباس مشکی ظاهر میگردد. لباس شب هالوین او یک تونیک دو بندی مشکی و شلواراست. در روز بعد الویس بلوز گیپور مشکی با آستین کوتاه پوشیدهاست. دانتل مشکی با رنگی متضاد با لباس گیپور سفید ابتدای رویارویی او با سندی است. اما تقابل زمانی دوباره در صحنهی تعقیب و گریز سندی و الویس پس از کتابخانه با کت مک سفید بر تن هر دو به چشم میآید.
مرحلهی سوم زندگی سندی
در صحنهی آخر رویارویی الویس و سندی برروی پلهها، سندی پیراهنی حریر به رنگ سبزی_آبی متمایل به سبز پر رنگ بر تن دارد. این لباس با یقهی گرد باز تا زیر سینه با سنگ و پولک پارچهسازی شدهاست. از همین بخش کار شدهی قسمت سینه به شکل نوارهایی روی لباس و پایین لباس به صوررت حاشیه ای افقی دیده میشود. سومین لباس سندی و بخش آخر رویارویی میتواند نشان از حضور پایانی او بر روی صحنهی اجرا در حال آواز خواندن در میان آتش را تداعی کند که با خونسردی از پلهها بالا میرود. وجود خطوط افقی پهن پارچهسازی شده و رنگ لباس سندی نشان از ثبوت و استحکام شخصیت،سردی و بیتفاوتی اوست.
لباس مردان در فیلم آخرین شب در سوهو
مردان در فیلم آخرین شب در سوهو با شخصیت منفور ظاهر گشتهاند که با لباسهای تیپیکال، سطح زندگی و تعلق سنی در دههی 60 را نمایش میدهند. یکسان بودن شخصیتهای کارکتر مرد، در نمای آخر فیلم، در نمایش یکسان رنگ لباس آنها نشان داده شده است. تنها مرد غیر منفور فیلم دوست الویس، پسری رنگین پوست است. این انتخاب شاید نشان از گذر زمان و پذیرش بالغانهی نژادی در شهر لندن در عصر حاضر باشد. این تغییر زمانی در لباسهای تیپیکال او نیز میتواند نشان از تعلق او به زمان حال باشد، لباسهایی که جوانانی با سن او به طور عادی امروزه بر تن میکنند.
پالت رنگی لباسهای بازیگران فیلم آخرین شب در سوهو
پالت رنگی لباس سندی، بدون هیچ گونه پیش زمینهای از گذشتهی وی، سه مرحله از زندگی او درسه رنگ اصلی لباسش نشان میدهد. اولین برخورد الویس با او با لباس کلوشی هلویی میباشد. اولین فصل از زندگی او دختری جوان و پر شور با لباسی با مفهوم رهایی و آزادی است. کت مک سفید نشان از اشتیاق زندگی، پاکی و امید او است. در مرحلهی بلوغ با برش های زیر سینه و رنگ مشکی و سپس قرمز با برش های باز و اغواگرانه رو به رو میشویم. از آن پس با انواع لباسها و رنگها در شبهای مختلف با تغییر زندگی و شخصیت تغییر یافته، عدم ثبات و چالش روانی او مواجه میشویم. در مرحله آخر رویارویی با الویس با لباس سبز_آبی متمایل به سبز پررنگ ظاهر میگردد که نشان از ثبوت شخصیت، پختگی، آرامش و خونسردی و بی تفاوتی او در شرایط سخت است.
پالت رنگی لباسهای الویس در هنگام ورود به لندن از رنگهای گرم و محافظهکارانه به رنگ صورتی در اولین برخورد با سندی تغییر مییابد. سپس با رنگ سفید در همانند سازی با لباس سندی پیش می رود. اما در هنگام برخوردش با تاریکیها با پالت رنگی تیره و مشکی در لباسهای او تا آخرین رویارویی قابل مشاهدهاست. اما در نهایت در رانوی پروژهی پایانی مدرسهی مد، پالت رنگی بالغانهای از او را، در بازگشت به خویشتن خویش خواهیم دید.
الویس در این مرحله به شخصیت واقعی خود بازگشته با رنگ مویی مشابه رنگ موی ابتدای فیلم و با بلوزی چسبان و بدننما همانند لباسی که هنگام ورودش به لندن پوشیده بود با پارچهای متفاوت به رنگ قرمز با شلوار مشکی بر روی صحنهی رانوی قدم میگذارد که میتواند نشان از گذر او از مرحلهی نوجوانی و زندگی سادهی غیرشهری تا ورود او به زندگی پرفراز و نشیبش در لندن، بلوغ فکری و پختگی زنانه او باشد.
پایانی برای سه مرحله ی زندگی سندی
در بخش پایانی فیلم، پروژهی نمایش رانوی الویس برای مدرسهی فشن سه پیراهن طراحی شدهاست. این پیراهنها نشان از سه مرحلهی زندگی سندی و سه پیراهن اصلی اوست، پیراهن اول برگرفته از پیراهن هلویی حریر در اولین برخورد الویس با سندی است. پیراهن دوم مرحلهی دوم زندگی سندی به رنگ قرمز از حریر به صورت پلیسههای اوریگامی و لباس سوم پیراهن سبز آبی تیره از حریر پلیسهای طراحی شده است.