برند Schiaparelli
هفتهی مد جذاب و هیجانانگیز اوت کوتور با نمایشی خیرهکننده از برند اسکیاپرلی آغاز شد.
دنیل رزبری، مدیر خلاق خانهی مد اسکیاپرلی، باز هم به تفکرات سورئال خالق برند ادای احترام کرد؛ اما این بار با چاشنی فضا و فضانوردان!
رزبری برای این کالکشن به سراغ کشفیات خانوادگی السا رفته بود. عموی السا اسکیاپرلی به عنوان یک ستارهشناس در سال ۱۸۷۷، اولین کسی بود که دربارهی سیارهی مریخ مطالعه کرده و اصطلاح “مریخی” را ابداع کرده بود.
نبوغ رزبری در این مجموعه باعث خلق تضادهای فوقالعاده شد. او در این کالکشن از تکنیکهای سنتی و قدیمی هنر گلدوزی و اپلیکه در مقابل دنیای تکنولوژی، مادربرد Motherboards و گوشیهای موبایل به عنوان تزئینات لباس و حتی به شکل یک نوزاد استفاده کرد. با دیدن این لوکها و آن نوزاد، به نظر میرسد سوالی در ذهن دنیل رزبری شکل گرفته بود:
“آیا فناوری و تکنولوژی زندگی ما را فرا گرفته است؟”
دنیل رزبری که از هوش و هنری ذاتی بهره میبرد، برای کالکشن اوتکوتور بهار و تابستان ۲۰۲۴ به سراغ آرشیو فاخر برند اسکیاپرلی رفته است. او لباس اسکلتی السا در سال ۱۹۳۸ را به سبکی جدید خلق کرده و پیراهن مشکی السا اسکیاپرلی با یقهی سفید قلاببافی شده را نیز بازآفرینی کرده بود.
دنیل حتی با نوزاد سمبلیکی که از مادربرد ساخته شده بود ارجاعی ماهرانه به کالکشن بهار و تابستان ۲۰۲۱ خود داشت.
از دیگر نکات قابل توجه و برجستهی این نمایش، حضور کت و شلوارهایی با سرشانههای بسیار پهن بود. به عقیدهی منتقدان، این کت و شلوارها ادای احترامی به خالق کت و شلوار زنانه، ایو سن لوران بوده است؛ البته با این تفاوت که ایو سن لوران با تاکسیدوی زنانه انقلابی در صنعت مد به پا کرد و دنیل رزبری با استفاده از تکنیک Proportion – به هم زدن تناسبات لباس مانند سرشانههای بسیار پهن- و تلفیق آن با سبک سورئالیسم، جذابیتی دوچندان ایجاد کرده است.
شکستن مرزها و پیوند فشن با تاریخ ارزشمند خود، قدرت مد و صنعت کوتور را به تماشاگران و علاقهمندان یادآوری میکند.
برند ARMANI Privé
برند آرمانی، سهشنبه عصر از کالکشن اوتکوتور بهار-تابستان ۲۰۲۴ خود در Le Palais de Tokyo یا “کاخ توکیو” در پاریس که یکی از بزرگترین مراکز آفرینش هنر معاصر اروپا محسوب میشود، رونمایی کرد. نام این مجموعه Haute Couture en Jeu بود که یک عبارت فرانسوی است و معنای دوگانهای میتواند داشته باشد: یکی به معنی “بازی کردن با خلاقیت در لباسها “ و دیگری “سرگرمکننده بودن لباسها”. یک بازی سرگرمکننده از تظاهر به معلق بودن بین فرهنگهای مختلف، منبع الهام این مجموعه بود. لباسهای این مجموعه، از فرهنگهای مختلف غرب تا شرق الهام گرفته شده بود و رویای زنی را نشان میداد که تحت تأثیر هر مکانی که بازدید می کند قرار میگیرد و طبق فرهنگ آن لباس میپوشد.
جورجیو آرمانی ۸۹ ساله در ژانویهی ۲۰۰۵، اولین مجموعهی Privè خود را که شامل خط اوتکوتور این برند میشود، راهاندازی کرد. او به پایبندی به قوانین خود معروف است، اما در مجموعهی جدید، تغییراتی اساسی نسبت به سبک همیشگیاش انجام داده بود: “دیگر زمان آن رسیده بود که شجاعت داشته باشم، ریسک کنم و شاید کمی کمتر ARMANI باشم.” او مجموعهی آخرش را “عجیب” توصیف کرد؛ یک کالکشن نسبتا بزرگ با ۹۲ قطعه از لباسهای منحصر به فرد که هر کدام برخلاف ماهیت برند آرمانی، دور از یک موضوع منسجم، برای زنان مختلف داستانهای متفاوتی را روایت میکردند.
برند Iman Ayissi
طبق تقویم منتشرشده از برنامههای هفتهی Haute couture پاریس، دومین شوی این هفته متعلق به برند Iman Ayissi بود که به نام طراح اهل کامرون آن، نامگذاری شده است. این نمایش در روز 22 ژانویه به روی صحنه رفت. ایمان آییسی در این کالکشن نیز همچون کالکشنهای قبلی، میراث آفریقایی خود را با تجملات لباسهای پاریس در هم آمیخته است. او این بار نیز به کمد لباس اجدادیاش سرک کشیده و با الهام از پارچههای پیچیده بر دور تن و لایهلایه، به خوبی ارتباط بین بدن و پارچه را نشان داده است. او که اغلب از پارچههای سنتی مانند ساتن، تافته و صنایع دستی از سراسر آفریقا بهره میبرد، اینبار نیز این دو را به عنوان یک اثر منسجم در کنار هم قرار داده است.
پالت رنگی غالب مجموعهی آییسی، رنگهای مشکی و درخشان هستند، به علاوهی رنگ صورتی که همچون امضای او در تمام آثار موجودند. شلوارهای گشاد و دامنهای مدادی پسزمینهای برای سیلوئتهای لایهای اوست. نوارهای رنگرزی و باند مانند از منسوجات سنتی بافتهشده، به لباسهای سادهی شاعرانهای تبدیل شدهاند. این لباسها مستقیما روی مدل زنده به هم دوخته شده و به همین دلیل ساختار گرافیکی بدن مدلها را به تصویر کشیده است. او پارچه کنته را در ترکیبی چشمگیر از دامن مدادی و ژاکت بدون یقهی کوتاه با آستینهای کیمونو یا به عنوان نیمهی پایین لباس هالتر ترکیب کرد.
متریال مورد استفادهی ایمان آییسی در این مجموعه، مشخصا به هدف بزرگداشت ریشهی او بود. او با استفاده از مواد طبیعی مانند پوست درخت ابوم، پارچهی کنتا از غنا و الیاف کاپوک از بورکینافاسو، طراحیهایش را به نوعی برجسته کرد. یکی از امضاهای آییسی که در این مجموعه هم به کار گرفته شده، دایرههای پارچهای با مرکز دکمه و گلهای سه بعدیاند که با پوست درخت ساخته شدهاند. نوارهای پهن لباسهای او، شانههای برهنهی مدلها را برجسته کرده؛ در حالی که پارچههای پرده مانندش باعث شده که کمر و باسن برجستهتر به نظر برسند. او با این رویکرد سعی داشته تا فرهنگ آفریقایی را گرامی بدارد.
برند Rahul Mishra
در نمایش کالکشن جدیدش، Rahul Mishra به سراغ ابرقهرمانان دنیای امروز رفته است؛ اما ابرقهرمانان او از نوع Marvel و DC نیستند، بلکه او به سراغ موجودات کوچک و نامعلوم طبیعت رفته است. دقیقا به همین دلیل نام مجموعهاش را «ابرقهرمانان» گذاشته است. به اعتقاد راهول میشرا، تنوع زیستی حشرات، تعیینکنندهی بقاست؛ اما آنها در حال کاهشند و نیاز به اطلاعرسانی از وضعیت خطرناک آنها وجود دارد. او در کالکشن جدیدش سعی کرده تا زیبایی خزندگان و حشراتی چون شبتاب، شبپره و سنجاقک را به تصویر بکشد. او با گلدوزیهای هندی مانند زری، اکتار، بادلا، دانههای شیشهای و بدلیجات در نقوشی خلاقانه توجه را به سمت زندگی حشرات برده است. میشرا تأثیر مستقیمی از شعر مار نوشته D.H.Lawrence گرفته و گویا حتی تلاش کرده تا نوشتهی او را به اثری نمایشی در قالب کوتور تبدیل کند.
مجموعهی میشرا، تصویری شکوهمند و مجلل دارد که مملو از لباس مجلسی، شلوار و شنلهای چشمنواز است. در این مجموعه شلوار جینی به چشم میخورد که با پروانههای رنگارنگ پوشیده شده و با تاپ باندوی مشکی و براق ست شده است. او برای این لباسهای خیره کننده، علاوه بر رنگ حشرات و خزندگان ظاهر کلی آنها را نیز در نظر گرفته است. یکی از چالشهای مهم میشرا، تلاش برای به تصویر کشیدن حشرات در اندازههای اغراقآمیز بوده است؛ برای مثال مارمولک یا مارهایی در اندازهی واقعی! آغازکنندهی شوی راهول میشرا، مدلی بود که جلوی لباسش دایرهی بزرگ مشکی رنگی به همراه یک کرم شبتاب غولپیکر است. تصویر پنجرههای معماری هندی نیز در استایلهای میشرا به کار رفته است؛ پنجرههایی که همیشه پذیرای حشرات به داخل خانه بودهاند.
رنگهای مشکی، طلایی، نقرهای و سرخابی شکلدهندهی پالت رنگی راهول میشرا هستند که در بکگراند مشکی-نقرهای با لوسترهای نقرهای سالن، به خوبی به چشم میآید؛ اما او با ترکیب رنگهای لاجوردی و سبز لیمویی در این پالت، جسارت را به نمایش گذاشته است.
برند Alexis Mabille
«ای آینهی روی دیوار، چه کسی از همه زیباتر است؟!»
این جملهی آشنا، ایدهی اصلی کالکشن «Mirror Mirror» یا همان «آینه آینه» الکسیس مابیل است. او معتقد است کمد لباس و لوازم آرایشی امکانات بیشمار زنانند برای اینکه زنانگی خود را جشن بگیرند و هرطور دوست دارند به شخصیت مورد علاقهی خود تبدیل شوند. او در توضیح ایدهی اصلی کالکشنش گفت: «ایده این بود که روی صمیمیت و نزدیکی با خود، کار کنیم؛ روی لحظهای که هر روز صبح، در برابر آینه میایستی، با خودت صحبت میکنی و همزمان با در نظر گرفتن مد، با رنگها و خطوط مناسب شخصیتت، بدنت را شکل میدهی و مثل آرایش صورت، بدنت را با لباسها آرایش میکنی.»
او معتقد است زنها این امکان را دارند که همچون یک بازیگر، نقش عوض کنند یا در صورت دلخواه، خود حساسشان باشند.
برند Alexis Mabille با در نظر گرفتن این مفاهیم، سعی کرده تا از پالت همیشگی رنگهای درخشان و روشنش دور شده و تا حدودی از رنگهای عاجی، صورتی باله، بژ، برنز و قهوهای استفاده کند. هرچند رنگهای مشکی و قرمز درخشان نیز در این مجموعه حضور دارند؛ همچون لب قرمز پر زرق و برقی که بر روی یک پیراهن یقه بلند گلدوزی شده، یا چشم و ابروی تکی که همراستا با یقهی کج پیراهن بژ طراحی شده است. پالت رنگی سادهی او، منجر به این شد که فضای زیادی برای استفاده از تزئینات وجود داشته باشد. گلدوزیهایی با تناژهای متفاوت و پولکهای روی کت و شلوار، نمونههایی از این تزئینات هستند. هرچند که امضای مابیل، یعنی پرهای شترمرغ یا جزئیات غول پیکر در این مجموعه کمتر حضور داشتند.
مابیل مثل همیشه، پارچهی ساتن و کرپ را به گونهای حجیم و پیچیده روی تن مدلها طرح داده و انگار مجسمههایی با بدن زنانه طراحی کرده است. برخی از لباسهایش نیز آستینهای پفی داشتند و برخی دیگر با تورهای ظریف همچون پوستی شفاف تزئین شدهاند. او در این کالکشن تلاش کرده تا زنانگی را با شکوه و در عین حال با جلوهای از زندگی روزمره تصویر کند.
برند Viktor & Ralf
ویکتور هورستینگ و رالف اسنورن در کالکشن کوتور «ویکتور و رالف دست قیچی»، بار دیگر راهی پیدا کردند تا حس شوخطبعی و شیطنت خود را به نمایش دربیاورند. این کالکشن سراسر مشکی، مجموعهای است از تقابل تضادها، جدیت در برابر شوخی، طراحی در چهارچوب در برابر بداهه و متریال جلا دادهشده در برابر مادهی خام. این مجموعه هرچند سیاه به نظر میرسد، اما حس سبکی قابل ملاحظهای را به نمایش گذاشته است. در طراحی این مجموعه، ابتدا هفت طرح به شکل رسمی طراحی شده و بر روی تن مدلها دوخته شدند. سپس از این هفت طرح، سه نمونهی دیگر تولید شد تا ویکتور و رالف و دستیاران به راحتی قیچی به دست گرفته و خود به خود تکه پارچهها را برش داده و با بازیگوشی تمام، فرمان را به دست قیچیها سپردند.
در بیانیهی مفهوم این کالکشن گفته شده که هدف، جان بخشیدن به حرکات خلاقانهی قیچیهاست که زیر برشهای از پیش تعیینشده و تزئینی پنهان میشوند و امکان بروز ندارند. بریدهها و تکههایی که همچون هرج و مرجی سازمانیافته در کنار هم قرار میگیرند. در حالی که خراب کردن یک لباس ممکن است ساده به نظر برسد، اما مهارت ویکتو و رالف در قطعات اصلی و نمونههای بریده بریدهشان برای مخاطب قابل ردیابی است. این دو بدون اینکه به حقه و حیلهای دست بزنند، بار دیگر به تازگی و سرگرمکننده بودن دست یافتهاند. شاید دلیل اصلی آنجاست که این لباسها قصد ندارند تنها در کسوت یک اثر بینقص الهامبخش باشند و زیبایی را در نقص خود نیز نشان میدهند.
جزئیات کوچک نیز قابل توجهند؛ پولکهای درخشان بر روی پارچهی مخمل و ساتن و عدم وجود رنگ که تمرکز را روی سیلوئتها میبرد. قطعات بریدهشده نیز این اجازه را به بدن میدهند تا به صورتی غیرمنتظره خود را نشان دهد. این لوکها با جورابهای مشکی و کفشهای کریستین لوبوشن در چهار مدل تکمیل شدهاند. شاید بهترین نام برای این مجموعه بعد از «ویکتور و رالف دست قیچی»، «آشوب سازمان یافته» باشد. طراحان در توصیف کالکشن خود میگویند: «همهچیز در جریان است»، زیرا آنچه که نتیجهی نهایی به نظر میرسد، خود در واقع شروعی جدید است.
برند الی صعب (Elie Saab)
24 ژانویه در هفتهی مد اوتکوتور، الی صعب از کالکشن بهار و تابستان 2024 خود رونمایی کرد.
این کالکشن شامل 64 لوک بود. نام این مجموعه (Desert Rose) یا رز صحرا بود. به گفتهی الی صعب، او این مجموعه را با الهام از جادوی مراکش و راز صحرا طراحی کرده است. در واقع او از شکلها و الگوهای پیچیده و هندسی معماری مراکشی، بازارهای عربی و نور صحرا الهام گرفته است.
از جزییات این کالکشن میتوان به گلدوزیهای کریستالی، استفاده از نوارهای طلایی در برشها، گلبرگهای ارگانزا و پرهایی که به شکل گلهای سه بعدی طراحی شده بودند، اشاره کرد.
او با استفاده از سنگدوزیها، گلدوزیهای منحصر به فرد خود، خطوط گرافیکی و استفاده از تزیینات طلاییرنگ سعی در بازسازی فضای بازار و نور آفتاب در صحرا و همچنین طراحیهای داخلی مراکشی داشت.
لوک آخر این مجموعه مقداری از سایر لوکها متفاوت بود. لباسی مجلل با دنبالهای به نسبت طولانی که حاشیههای آن تماما کار شده بود.
ناگفته نماند که در این مجموعه تنها 6 لوک با رنگهای ثابت و 3 لوک ابریشم قرمز بدون تزییناتی که نام بردیم، دیده میشود.
در رابطه با فروش آثار در این مجموعه، مدیر اجرایی برند الی صعب گفت: “کوتور برای ما فقط یک نیست و مانند سایر برندها، صرفا برای ساخت تصویر برند خود از آن استفاده نمیکنیم. کوتور بخش اصلی و مرکزی DNA ما و البته بخش مهمی از تجارت ماست که به دلیل خاص بودن مشتریهایمان, از نظر رشد و گسترش محدودیتهایی دارد؛ اما همچنان یک خط تجاری مهم باقی مانده است.”
از مهمانان ویژهی این شو میتوان به جنیفر لوپز اشاره کرد که با لباسی از این برند، توجه عکاسان و حاضرین در نمایش را بسیار به خود جلب کرده بود.
شنلی که به تن داشت مانند یکی از لوکهای این مجموعه از پرهایی بود که به شکل گلهای برجسته طراحی شده بودند. همچنین جواهرات او به برند حسنزاده تعلق داشت.
برند Jean Paul Gaultier
در روز ۲۴ ژانویه طراح مد ایرلندی، سیمون روشا Simone Rocha با سمت طراح مهمان برای خانهی مد ژان پل گوتیه مجموعهی بهار و تابستان ۲۰۲۴ خود را به روی صحنه آورد.
روشا در دنیای مد به طراحی لباسهایی سرشار از حس زنانگی هیجانانگیز، زیباییشناسی فوقالعاده و سیلوئتهای حجیم مشهور است. همچنین استفاده از موتیفهایی ثابت مثل پاپیونهایی با روبان و تزیین با مروارید از شاخصههای برند Rocha است. او آرشیو گوتیه را مانند یک موجود زنده میپندارد که روحی مدرن دارد.
خانهی مد ژان پل گوتیه ۳ کد اصلی و نمادین دارد: راهراه ملوانی، کرست و پرینتهایی همچون تتو روی لباس.
پس سیمون روشا برای مجموعهی بهار و تابستان ۲۰۲۴ با حفظ امضای شخصی خود به سراغ تلفیق آن با آرشیو و منبع ارزشمند و کدهای اصلی گوتیه رفت و به تفسیر مجدد قطعات نمادین پرداخت.
به عنوان مثال سیمون روشا در فرم سوتین مخروطی و نمادین گوتیه که انقلابی در دنیای مد محسوب میشود انحنایی بوجود آورد و تفسیری جدید ارائه کرد. این فرم جدید سوتین تداعیکنندهی تیغ گل رزی بود که در دست برخی از مدل ها مشاهده میشد.
همچنین طراح ایرلندی راهراه ملوانی و کرستهای گوتیه را با روبانهایی از جنس ساتن که امضای شخصی خودش است، بازآفرینی کرد.
روشا دربارهی این همکاری گفته:
” من میخواستم مجموعهای بسازم که جذاب، اغواگر و سرشار از حس قدرت زنانه باشد و ایدههایی جدید را با تکنیکهای دوخت دقیق و باکیفیت گوتیه ارائه دهم.”
در این مجموعه بعضی از لوکها ارجاعی داشتند به لباسهایی که ژان پل گوتیه برای طراح رقص Régine Chopinot برای فیلم Le Défilé در سال ۱۹۸۶ طراحی کرده بود.
با کنکاشی که روشا در آرشیو گوتیه داشته؛ به علاقهای مشترک بین خودش و گوتیه پی برده است: استفاده از قلاببافی.
پس پیراهنی نقرهای از تور و قلاببافی طراحی کرد که حس عصر فضا را تداعی میکرد، موضوعی که گویا مورد علاقهی طراحان هفتهی مد اوت کوتور بوده است.
علیرغم تمام تلاشی که سیمون روشا داشت و این همکاری را نوعی هدیه عنوان کرده بود. اما به عقیدهی بسیاری از منتقدان هیچکدام از عناصر و روحیهی عجیبوغریب و بیپروایی که گوتیه برای دههها به نمایش میگذاشت، در این نمایش دیده نمیشد.
برند Georges Hobeika
کالکشن جدید کوتور هوبیکا، همچون ماشین زمانی مخاطب را به جشنی بیمحابا و پر زرق و برق در دل بیروت، زادگاه خود جورج هوبیکا، میبرد؛ اما نه بیروت امروز، بلکه بیروت 1960. این کالکشن با ادای احترام به جهان عرب و اشاره به تجمل و زیبایی زنان خاورمیانه، به جنبههای خلاقانهی فرهنگ منطقه پرداخته و سعی کرده روح شاد این خطه را به تصویر بکشد. در سراسر این مجموعه، تضاد میان احساسی بودن و فروتنی مشهود است؛ گویی لباسها در یک طراحی رقص جذاب با الهام از رقص شرقی میچرخند. در این طراحیها، در حالی که منحنیهای بدن به نمایش درمیآیند و افزایش پیدا میکنند، دستها پنهان شده و با دستکشهایی که به یک عنصر جدانشدنی از کالکشن تبدیل شدهاند، به آرامی در کنار لباسها به حرکت درمیآیند. کیفهای این مجموعه نیز کاملا با حس بازیگوشی و جزئینگری آن مطابقت دارند.
عناصر نوستالژیک زیادی از جهان عرب دههی 50 تا 70 میلادی، در استایلهای این مجموعه حضور دارند. عناصری که یادآور شادی مهمانیهای عرب، سرگرمیهای درخشان و پر و سروصدای این فرهنگ است. هرچند که مدرنیسم به خوبی در لباسها نشان داده شده تا کارآمد بودن این طراحیها در جهان امروز نیز از یاد نرود. سیلوئت های رنگارنگ و جزئیات ظریف، گرمای روح عربی را ساطع کرده و همچون نامهای عاشقانه از طرف طراحان هوبیکا (جرج و جاد هوبیکا)، امید و شفقت زنانی را به نمایش گذاشته که آن دو را پرورش دادهاند.
علاوه بر پالت رنگی گرم که در سیلوئتهای پرجنب و جوش قرمز، سبز، صورتی، بنفش و آبی به چشم میخورند، ارجاعات متفاوت زیادی نیز وجود دارند؛ همچون فنجان قهوهی سنتی لبنان که نه تنها در قالب یک موتیف روی پارچهها حضور داشت، بلکه به عنوان گوشواره نیز بر گوش مدلها آویخته شده بود. دانهی قهوه نیز در نقوشی پیچ در پیچ، که در فرهنگ عرب لبنان به معنای پیشبینی خوشبختی است، یکی از موتیفهای تکرار شوندهی پارچهها بود. رد فرش و قالیچههای خاورمیانهای نیز به راحتی روی پارچهها قابل شناسایی بود، از پالت رنگی و نقوش فرشها تا ریشههای کنار قالیچهها که به خوبی در کیفها و برشهای منحنی لباسها جایگذاری شده بود.
یکی دیگر از ارجاعات مهم در این کالکشن، گرامیداشت یاد امکلثوم، خواننده محبوب لبنانی بود. طراحی لباس معروف او، بر تن یکی از مدلها، در حالی که با آهنگ او روی صحنه قدم میزد، یادآور این شخصیت مهم تاریخ موسیقی بود. GEORGES HOBEIKA در این مجموعه، به سمت جزئیات خاطرات کودکیاش رفته، باغهای عرب، تختهنردهای چوبی، رادیوهایی که صدای موسیقی آنان خانه را پر میکرد، و سرخوشی میهمانیهای اعیانی، همه و همه در مجموعهی او قابل مشاهدهاند
برند Fendi
روز ۲۵ ژانویهی ۲۰۲۴ برند فندی از مجموعهی بهار و تابستان خود در هفتهی مد اوتکوتور پاریس رونمایی کرد. میتوان گفت در نمایش اوتکوتور فندی برای بهار ۲۰۲۴، کیم جونز لطافت و خلاقیت را همراه با آیندهنگری لاگرفلد در هم آمیخته است. او از سبک کارل لاگرفلد الهام گرفته است تا طراحیهایی با احساس فضایی و مینیمال ارائه دهد.
این سادگی و نگاه به آینده در فضای دکور نمایش نیز کاملا محسوس بود. از طرفی استفاده از فلز و رنگ نقرهای در طراحی صحنه، به جنس طراحیهای مجموعه نیز اشاره دارد.
همچنین موسیقی متن با ترکیب سازهای الکترونیک به فضاسازی نمایش کمک میکرد.
این مجموعهی فندی با لباسهای دستدوز و پرجزییات در عین سادگی و کاربردی بودن توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
در واقع این مجموعه به تضادهای جذابی میان لباسهای ساده و فاقد زیورآلات در کنار لباسهای سنگین و دستدوز، میپردازد. عینکهای بیفریم شفاف برگرفته از دههی ۲۰۰۰ میلادی نیز مثل الماسی درخشان در شبیهسازی جهان آینده به چشم میآمدند.
جونز در این مجموعه به حرفهای بودن و بیان احساس به طور همزمان توجه کرده است و از تضاد بین طرحهای پرطمطراق و ساده بهره برده است.
با وجود لباسهای مصرفی و کاربردی در مجموعه، پالتوهای خزدار و شلوغ نشان میدهد جونز به ارائهی لباسهایی خلاقانه و حتی غیر کاربردی تمایل دارد. البته این جذابیت و خلاقیت، نشاندهندهی علت بازگشت مشتریان معروف به لباسهای منحصر به فرد این هنرمند است.
همچنین جونز به دنبال دریافت بازخورد از زنان خوشپوش اطراف خود بوده و مشارکت سیلویا فندی و دخترش در ارائهی کیفهای Baguette سفارشی و عینکهای مدرن نشاندهندهی این موضوع است.
از دیگر نکات قابل توجه این مجموعه، آن است که جونز در لباسهای کوتور بهاری خود به افزایش تقاضا برای لباسهای قرمز در فرش قرمز توجه کرده و علاوه بر آن از لباسهایی با طیف رنگی نقرهای بهره برده است. این لباسها، هر چند که در صفحهی نمایش ساده به نظر میآیند، اما با جزئیات دقیق و بافتهای متنوع جلب توجه میکنند.
به طور کلی میتوان از این مجموعه نتیجه گرفت جونز به لباسهایی کاربردی همراه با احساس راحتی و آرامش علاقه دارد و این انتخاب، بخشی از موفقیتهای اوست.
حضور زندایا در نمایش فشن فندی با لباسی از این مجموعه، تلفیقی از جسارت و خلاقیت غیر کاربردی بود و به نظر میرسد که همین جنبههای غیرعملی از طراحیهای جونز، افرادی مثل زندایا را همیشه به خود جلب میکند.
با توجه به لوکهای این مجموعه، به نظر شما کیمجونز و تیم فندی چقدر در بیان مفهوم طرحهای مجموعهی خود موفق بودهاند؟
برند Maison Margiela
دیشب نمایش بینظیر برند Maison Margiela در آخرین شوی هفتهی مد کوتور ۲۰۲۴ پاریس برگزار شد و این هفته با بزرگی و شکوه فراوان در زیر بارش باران به پایان رسید. John Galliano، مدیر خلاق این برند، یک شاهکار تئاتری ارائه کرد که فشن، هنر و درام را به هم پیوند میداد. همه چیز در این نمایش بی نظیر و در عین حال ترسناک بود: از مکان برگزاری که یک کافهی زیر زمینیِ نمور و خوفناک در Pont Alexandre III بود گرفته تا لباسها، مدل موهای شلخته، آرایشهای غلیظ و روغنی و حتی مدل راه رفتن مدلها که یادآور عروسکهای کوکی تسخیر شده بود.
تئاتر، روابط عاشقانه و افسانههای تاریخی همواره منبع الهام گالیانو بودهاند؛ او این بار سراغ هنرمند مجارستانی، Brassaï، رفته بود و از پرترههای این نقاش از دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ که کلوپهای زیرزمینی شبانه و زیر پوست خیابانهای پاریس را به نمایش میگذاشت، الهام گرفته بود. این نمایش سفری به قلب زندگی شبانه در پاریس بود. در این دنیای ساختگی سیاه و سینمایی، لباسهای گالیانو گواهی بر مهارت و بینش بینظیر او بودند؛ هر قطعه از «اغواگری» صحبت میکرد و بر آناتومی بدن انسان با تمرکز بر روی کمر باریک و پایین تنهی برجسته تأکید میکرد. استفاده مبتکرانه از کرست ویکتوریایی، آرایشهای براق و عروسکی، صورتهای نگران، راه رفتن با ترس و بازی با نورپردازی؛ روایتی از ترکیب فشن و درام بودند که سیلوئتهایی غیرقابل پیشبینی را ارائه میدادند. این مجموعه، در حالی که تاریک و در عین حال اغواگرانه بود، جشنی از هنر و خلاقیت نیز بود: برشهای خاص، کرستهای بسیار تنگ بندی، باسنهای برجسته، کفشهایی مانند سُم حیوانات و پارچههای بسیار شفاف و بدن نما، شکوه و زیبایی خاصی به این مجموعه بخشیده بودند و نشاندهندهی عاشقان، رقصندهها و گانگسترهایی بودند که در ساحل سرگردانند و به سمت کلوپ شبانه حرکت میکنند.
Hi there to all, for the reason that I am genuinely keen of reading this website’s post to be updated on a regular basis. It carries pleasant stuff.