از تاسیس کارگروه مد و لباس، تاریخی بیش از 15 سال می گذرد که با طیف وسیع تغییر در مدیریت، مافیای پوشاک که جز نمایشی از هدر رفتن پول بیت المال به عناوین مختلف و اسامی جشنواره های گوناگون ماحصلی نداشته و با این روند امیدی به اصلاح امور نخواهیم بود
تاریخی که ﭘﯿﺪﺍﯾﺶ ﻣﺪ دارد، ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﻘﺖ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﺩﺩ, ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺻﺎﻟﺘﺎ ﮐﺎﺷﻒ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﺪ ﺧﻮﺩ ﺯﺷﺖ ﯾﺎ ﻧﺎﺯﯾﺒﺎ ﺑﺒﯿﻨﺪ, ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ.
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺩﻗﯿﻘﯽ ﺍﺯ ﻧﺤﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ, ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻭ ﭘﻮﺷﺎﮎ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺟﺮﺃﺕ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ, ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﺪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﺟﺎﻣﭙﯿﺮﻭ ﺭﻭﺳﻠﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪﺍﯼ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺨﭽﻪ ﻟﺒﺎﺱ, ﺗﺎﺭﯾﺦ ﭘﯿﺪﺍﯾﺶ ﻣﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺼﺮ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ: «ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ, ﻣﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﻣﺪﻝ ﻣﻮ ﯾﺎ ﭘﻮﺷﺶ ﮐﻪ ﻋﺪﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ (ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺩﺭ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﺪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺭﻭﺩ) ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺪ ﺭﺍ ﺍﺑﺰﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻓﻘﯿﺮ ﻭ ﻏﻨﯽ, ﺗﺎﺟﺮ ﻭ ﺭﻋﯿﺖ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﭘﻮﺷﺸﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺗﻦ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ،ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ.»
ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻓﺮﺍﻋﻨﻪ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭﺳﯿﻠﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻣﯽﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ.ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻏﺮﺑﯽ ﻧﯿﺰ ﺁنچنان ﻗﺪﻣﺘﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ۱۹۶۰ ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﺩﺩ.ﺍﺯ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﮔﺮﻭﻩﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﻞ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﻭ ﺍﯾﺪﻩﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺘﻞﻫﺎ, ﻫﯿﭙﯽﻫﺎ ﻭ ﭘﺎﻧﮏﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ, ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﯾﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﮑﺎﺭﯼ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻣﺤﺪﻭﺩﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺸﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﻫﺮﺝ ﻭ ﻣﺮﺝ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﯽﺷﺪ, ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯼ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ.
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﮔﺮﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ, ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩﻫﺎﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ،ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺗﻤﺪﻥ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ. ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻧﯿﺰ ﺑﺸﺪﺕ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﺨﺎﻟﻔﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻮﻋﯽ ﺧﻮﺩﺑﺎﺧﺘﮕﯽ ﻭ ﺑﯽﻫﻮﯾﺘﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ.
مد گرایی و مد در ایران از زمان قاجار و با سفر ایرانیان به غرب آغاز شد. در آن زمان درباریان با سفر به اروپا برای نخستین بار با پوششهای غربی آشنا شدند، همچنین دانشجویانی که برای ادامه تحصیل به اروپا رفته بودند نیز دید متفاوتی پیدا کردند.
پیش از دورهی قاجار اطلاع از لباسهای اروپایی در میان زنان ایرانی محدود بود. بیشتر اروپاییانی که به اصفهان (پایتخت صفویان) سر میزدند،سربازان و تاجرانی مرد بودند،لباسهای زنان فقط در نقاشیهایی که نقاشان طراحی میکردند دیده میشد.
نقطه شروع مدگرایی زمانی بود که همسر اول فتحعلی شاه طی یک مهمانی دربار با “الیزابت مک نیل” همسر “جان مک نیل” آشنا شد. الیزابت در آن مهمانی لباس ساتن سفید، تزئین شده با چینهای توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن داشت که مخالف با لباسها و جواهرات با شکوه و پر زرق و برق خانمهای ایرانی بود.
اما همین لباس ساده چشم همسر اول دربار ایران را گرفت و نقطه شروعی شد بر تغییر لباس زنان دربار قاجار،بعدها در سال ۱۸۵۰ میلادی، “لیدی شیل” با ملک جهان مادر ناصرالدین شاه دیدار کرد. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، به واسطه نفوذ،دخترش تاج السلطنه که تحصیل کرده اروپا بود و از آزادی زنان ایران پشتیبانی میکرد مد روز در سبک اروپایی به ایران وارد شد.
اندرونی در دوره ناصرالدین شاه مرکز مد ایران شمرده میشد ، زنان شهری پیوسته چشم به آنجا داشتند تا آن چه از پوشش و آرایش تازه در آن به وجود میآید، مورد تقلید قرار دهند. انیسالدوله سوگلی ناصرالدین شاه در طول سالهای متمادی در مقام رئیس اندرونی تاثیر بسزایی روی سلیقه و آرایش زنان ایرانی داشت. او توانست آرایشهای زمخت و سنگینی را که پیش از آن باب بود، با آرایش ملایم و مد روز اروپا جایگزین کند. او همچنین در تغییر پوشش زنان نقش مهمی داشت.
با آغاز دوره پهلوی الگو سازی به اوج خود رسید،پس از ورود ملکه افغانستان بدون حجاب به ایران و سفر رضا شاه به ترکیه و دیدار با آتاتورک و دیدن زنانی که بی حجاب بودند،وی تصمیم به ایجاد یک مدرنیزاسیون اجباری گرفت.
گرچه جرقه های کشف حجاب در همان اواخر دوره قاجار خورده بود اما این رضا شاه بود که دستور به کشف حجاب زنان داد، وی همچنین دستور داد مردان به جای لباسهای سنتی لباسی بر تن کنند که شامل کت و شلوارهای غربی بود، همچنین مردان به جای کلاه شاپو، دستار و عمامه باید کلاه پهلوی بر سر میکردند، زنان نیز به جای روبنده، چادر و روسری میتوانستند از کلاه فرنگی استفاده کنند اما داشتن حجاب ممنوع بود.
زینت جهانشاه،دختر یکی از سرهنگهای وزارت جنگ آن دوره در آموزشگاه بین المللی آلمان تحصیل کرد و پس از ازدواج با یکی از افسران نظام، به سوئیس رفت و در آنجا حدود یکسال هنر خیاطی و روش برش روی مانکن را فرا گرفت، سپس به پاریس که یکی از مراکز اصلی صدور مد دنیا سفر کرد و در آنجا در خیاطی مهارت زیادی کسب کرد و هم چنین تحت تعلیم “پیر بالمن” یکی از طراحان معروف آن زمان رموز خیاطی مدرن و بوتیک داری را فرا گرفت.
زینت جهانشاه در سال ۱۳۲۱ به همراه همسرش به ایران بازگشت. او در بدو ورود به ایران، اقدام به افتتاح یک لباس فروشی و خیاط خانه در خیابان امیریه شهر تهران کرد،از آنجا که زینت جهانشاه اولین طراح زن ایرانی بود، خیاط خانه او بسیار مورد استقبال خانم های آن زمان قرار گرفت.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و کاهش فراگیری مد و فرهنگ غربی در جامعه، فرهنگ پوشش ایرانیان نیز دچار تحول شد،میل به سادهزیستی، دوری از مد و جنگ ایران و عراق ، باعث شدند مد در دهه ۶۰ شمسی به حاشیه برود، لباس زنان در این سالها به مانتو و چادر و لباس مردان به شلوارهای پارچهای گشاد و پیراهنهای ساده تغییر یافت. لباس رسمی و اداری در این سالها هم کت و شلوار بدون کراوات بود.
با پایان جنگ و آغاز دوره تاثیر همه جانبه رسانههایی چون ویدئو و ماهواره، دوباره موج مدگرایی در جامعه آغاز شد. کاهش سختگیریها و افزایش واردات البسه خارجی هم در تشدید این فضا موثر بود. دهه ۷۰ کمکم شلوارهای پارچهای جای خود را به جینهای تنگ داد و پیراهنهای معمولی مردانه به تیشرت تبدیل شدند.
مدلهای مختلف روسری و مانتو و تنوع در این حوزه، تحولی بزرگ در پوشش خانم های ایرانی در دهه ۷۰ بود. با فرا گیر شدن این نوع مد، لباس های محلی ایران نیز در شهرها و روستاها جای خود را به این گونه لباسها داد.
در دهه ۸۰ به علت استفاده از اینترنت در خانههای مردم، سرعت تحول مد بسیار بالا رفت، مانتو فروشیها آنقدر زیاد و متنوع شدند که قیمت مانتوها کمتر با افزایش روبهرو میشد و جزو متنوعترین و ارزانترین تنپوشهای دهه ۸۰ بودند.
در اواخر دهه هشتاد آشفتگی بازار پوشاک دولت مردان ایرانی را متوجه کرد که تا کنون از این عرصه وسیع رقابتی، غفلت کردهاند و آنان را وادار کرد تا به طراحی لباس به عنوان یک ابزار فرهنگی توجه کنند. به همین جهت ساماندهی مد و لباس به وزارت ارشاد واگذار شد. این وزارت خانه با برگزاری مسابقه طراحی مد و لباس فجر هنرمندان را به رقابت کشاند و برای اولین بار در ایران طراحی مد و لباس به عنوان یک هنر در کنار هنرهای دیگر مطرح شد.
از تاسیس کارگروه مد و لباس بیش از ۱۵ سال می گذرد که با طیف وسیع تغییر در مدیریت، رانت، مافیای پوشاک،سایه های پنهان، برگزاری انواع نمایشگاه ها،ساماندهی طراحان مد مواجه بودیم ولی جز نمایشی از ظاهر عملکرد و طیف وسیعی از هدر رفتن پول بیت المال به عناوین مختلف و اسامی جشنواره های گوناگون ماحصلی نیست و با این روند امیدی به اصلاح امور را شاهد نخواهیم بود.
عملکرد کارگروه مد و لباس نه تنها جاذبه ای برای جوانان نداشته بلکه دافعه ای از عدم حمایت و نارضایتی بین طراحان مد را ایجاد کرده است،جشنواره مد و لباس فجر، انتخاب داوران،انتخاب برگزیدگان همگی چیزی جز عکس یادگاری و حمایت از افراد خاص نیست و تا بهحال هیچ مقام مسؤلی به صراحت پاسخگوی عملکرد این سازمان نبوده و همین امر لزوم بازنگری بر قانون ساماندهی مد و لباس را برای احیای هویت ایرانی – اسلامی حائز اهمیت میکند.