برند Saint Laurent
نویسنده: یاردخت حدادی
پارچههای شفاف و شفافتر! همانطور که در مجموعهی ۲۰۲۴/۲۰۲۵ پاییز و زمستان آنتونی واکارلو -مدیر خلاقیت برند ایو سن لورن- دیده میشود، ترند پارچههای شفاف به شکلهای گوناگون در لوکها به کار رفته است.
این لباسهای بدننما در درجهی اول به عنوان ادای احترامی به طرحهای ایکانیک ایو سن لورن طراحی شد؛ کسی که از پیشروان بهکارگیری پارچهی شفاف برای لباس بانوان بود. علاوه بر آن، پیراهن مشهور مرلین مونرو در شب تولد جان اف کندی نیز از منابع الهام برای خلق این لوکها بود.
تمام مدلها پوششی به شکل توربان از جنس جورابشلواریهای شیشهای به سر داشتند. این سبک پوشش سر میتواند یادآور علاقهی شخص ایو سن لورن به استفاده از توربان باشد. او در کالکشنهای شرقگرای خود در سالهای ۱۹۷۶ (با الهام از بالهی روسی) و ۱۹۸۲ (مجموعهی هندی) این علاقهمندی را به نمایش گذاشته بود.
مجموعهی پاییز و زمستان ایو سن لورن با جسارت هرچهتمامتر برخلاف روال موجود، از پارچههایی نازک و ظریف استفاده کرد؛ البته لابهلای ظرافت شومیزهای یقه پاپیونی و پیراهنهای شیشهای به همراه کمربندهای باریک، چند آیتم زمستانی هم دیده میشد. ژاکتهای چرمی سبک بیتنیک با فرم دایرهای در بدن، کتهای سراسر کارشده با پر(القای حس و حال کتهای خز با نگاهی به ترند مابوایف امسال!) و البته پالتوهای فوتر با سیلوئت شناختهشدهی سن لورن، شانههای پهن و پایینتنهای باریک، از معدود آیتمهای مناسب فصل سرما بودند. پالت رنگی گرم لوکها از انواع طیف قهوهای و اخرایی -به علاوهی یک مورد رنگ محبوب سال یعنی شرابی- ، فضاسازی تیره با حداقل نور و زمین خیس استیج که یادآور خیابانهای پاریس بود، به همراه رایحهی عطر محبوب برند سن لورن، اوپیوم، یک شوی تمامعیار را تشکیل دادند.
برند Balmain
نویسنده: رؤیا عطارزاده اصل
پیکنیک پاییزی به شیوهی بوردو
یک زیرانداز چهارخانه، سبدی میوه و شیشهای از شراب انگور در خنکای یک عصر پاییزی، آغازگر داستان مجموعهی جدید Balmain است. اولیور روستینگ، طراح این برند که در مجموعهی ماه قبل خود، به نمایش میراث آفریقاییاش در لباسهای مردانه پرداخته بود، این بار به سراغ هویت زنانهاش به عنوان یک فرد متولد شهر بوردو رفته و کودکی شیرین خود با مادرخوانده و پدرخواندهاش را بازسازی کرده است. در واقع او یک مجموعهی کامل را به خانهی دوران کودکیاش بوردو، پیش از نقل مکان به پاریس و کار کردن برای روبرتو کاوالی، اختصاص داده است. علاوه بر این، او در مصاحبهی پیش از نمایش، گزارش داد که این مجموعه عملا یادداشت عاشقانهای برای مادرخواندهاش لیدیا روستینگ است که البته مجموعه را دیده و بسیار دوست داشته و به آن احساس تعلق کرده است؛ بر همین اساس، نشانههای زیادی از کودکی اولیور روستینگ در این مجموعه قرار دارند که به زیبایی بر جای خود نشستهاند.
طرح اصلی این مجموعه، ترنچکت یا کت بارانی است که پوشش اصلی لیدیا در کودکی اولیور بوده است. روستینگ به شیوههای متعدد از این لباس ایده گرفته و طرحهایی جذاب و جدید خلق کرده است. بارانیهایی با شانههای مستحکم به شکل تاپ و دامنی کلاهدار یا مزین شده به کمربندهایی با سنگهای درشت، نمونهای از این خلاقیت هستند. لباسهایی با یقههای بسیار تیز و برجسته یا همراه با لبههای فلزی که با شلوارهای رومی ست شدهاند، نشان از این دارد که روستینگ علاوه بر مادرخواندهاش از مجموعهی 1960 همین برند نیز الهام گرفته است.
نشانهی دیگری که روستینگ در این مجموعه قرار داده، اشاره به عناصر مورد توجه شهر بوردو است. این شهر که پایتخت منطقهای شراب در فرانسه است، در فراوانی انگور قرار دارد و به همین دلیل انگورها، به شکل پترنهایی روی پارچهها، به شکل گوشوارهها یا آویزهایی از کیفهای مدلها و به شکل میوهای شیشهای در کیسههای خرید توری در دستان بازیگران روی صحنه در این نمایش حضوری چشمگیر داشتند. بوردو علاوه بر انگور به صدفهایش نیز شناخته میشود و همین موضوع منجر شده تا در تمامی این مجموعه بتوان رد حضور پیچش صدفها را شناسایی کرد؛ اما جالبترین عنصر شاید الهام گرفتن از پارچههای چهارخانهی زیراندازهایی باشد که روستینگ از پیکنیکهای کودکی در ذهن داشته و آن را به خوبی در مجموعهی خود قرار داده است.
یکی از نکات قابل توجه این نمایش، حضور مدلها در گروههای سنی مختلف خصوصا جوانان بود که مشخصا برگرفته از ارتباط دوران کودکی روستینگ و مجموعه است. با اینکه نوستالژی کلیدواژهی اصلی این نمایش بود، اما روستینگ اشاره کرد که هدفش چیزی بیش از یک خاطرهسازی صرف است. او معتقد است که در فشن، زیبایی تنوع و تفاوتهاست که پاس داشته میشود و به همین دلیل تلاش کرده تا تنوع را بر اساس گذشته بازنمایی کند؛ البته که امضاهای همیشگی برند نیز در این مجموعه قابل مشاهدهاند؛ مانند دکمههای قدرتمندی که روستینگ روی کتهای اصلی قرار داده یا نوارهای تکرنگ سرمهای، نقرهای و کریستالی که روی لباسها بازتولید شدهاند. این مجموعه نشاندهندهی باورهای روستینگ بود که سعی دارد از طریق تجربه و تخصص خود در مد به نمایش بگذارد.
سفری به عمق جسارت و حساسیت!
برند Isabel Marant
نویسنده: رؤیا عطارزاده اصل
مجموعهی پاییز و زمستان Isabel Marant، سندی است بر ادعای او که قصد ایجاد انقلاب ندارد؛ بلکه لباسهایی طراحی میکند که خود علاقهمند به پوشیدن آنها باشد. او در این مجموعه، با همکاری کارگردان هنریاش کیم بکر، در عین ورود به قلمروی ناشناختهها و شکستن مرزهای از پیش ساخته، به ریشههای خود وفادار مانده است. ریشههای الهامبخش مارانت و بکر، حسی از قدرت و اصالت غربی را به مخاطب منتقل میکنند و مشخصا فردیت را در نقطهی مرکزی خود قرار دادهاند. این مجموعه قصد دارد قدرتی را به زنان منتقل کند تا با اعتماد به نفس و عشق، خود واقعیشان را به آغوش بکشند.
مارانت برای طراحی این مجموعه به ریشههای بوهمیایی خود بازگشته و تصویری ساخته از یک دختر گاوچران شهری که در پاریس امروز اسبسواری میکند و با لباسهایی مملو از طرحهای حیوانی پررنگ، ژاکتهای ریشهدار و چکمههای چرم، تمام نگاهها را به خود جلب میکند. زیبایی رام نشدهی طبیعت وحشی، چشمانداز دشتهای وسیع و افقهای بیابانی به راحتی در لباسهای مارانت موج میزنند. حضور ترند فرهنگ کابویی در این فصل دور از انتظار نبود، زیرا فرل با طراحی مجموعهی پیش از پاییزش برای Louis Vuitton این توقع را ایجاد کرد که بازگشتی عظیم به این سبک خواهیم داشت؛ همچنان که سینما نیز با پوشش گاوچرانی باربی و کن، میل به این نوع طراحی را شدت بخشید.
استفاده از مواد طبیعی همچون چرم در کنار پارچههای صنعتی، رویکرد آیندهنگر این برند را نشان میدهد. چرم در مرکز این مجموعه قرار دارد و ظرافت و کاربرد را در کنار هم قرار داده است. او به شکلی هوشمندانه تمام ترندهای فصل را در مجموعهی خود جا داده است؛ در کنار طرحهای حیوانی و مرکزیت چرم، طیف رنگی قرمز در پالت رنگی او نیز جا باز کرده تا در کنار دیگر برندها به این رنگ جانی تازه ببخشد. به گفتهی بکر رنگ قرمز به این مجموعه اضافه شده تا توانمندی و جسارت زنانه را به رخ بکشد. شرابهها (ریشههای کنارهی لباس) و روسریهای جیر بزرگ که با سوراخها، میخهای تزئینی و مروارید آرایش شدهاند، ترکیبی از استحکام و پیچیدگی را ایجاد کردهاند و نشانههایی هستند که قطعا بر کلکسیون مردانهی مارانت نیز تأثیر میگذارند.
پاییز و زمستان جدید مارانت، مملو از آیتمهای معمولی است، از شلوار جین پلنگی راک اند رول تا لباسهایی با پوشش سر و ژاکتهای معمولی که با ژاکتهای بافتنی کابلی درشت و دستههایی از جواهرات تکمیل میشوند؛ اما هر لباس دارای ویژگیهای زیباییشناسی اوست که نشاندهندهی تعهد تزلزلناپذیرش به هنر است. در این بین پارچههای مجللی را میبینیم که به زیبایی دور بدن پیچیده شدهاند و با کمربندهای نگیندار و بدلیجات، ترکیب زیبایی از جسارت و حساسیت زنانه را تصویر کردهاند. اکسسوریهای مارانت به راحتی قابل فروش و ارائهاند؛ چکمههایی با زنجیرهای فلزی قابل جداسازی، النگوهای فلزی یا کیف های کراس بادی در رنگهای بژ و قهوهای که یادآوری میکنند میتوانید یک لپتاپ، یک فلاسک استنلی و پوشک بچه را بدون نیاز به کمک حمل کنید. دامنهای کوتاه و شلوارهای گشاد و زیتونیرنگ، ظرافت پیچیده و آشنای این برند را روی صحنه بردهاند تا طراوت را به مخاطب امروزی که غرق در دود و غبار است منتقل کند.
برند Vetements
نویسنده: فاطمه دانشور
گورام گواسالیا، طراح خلاق برند Vetements، ده سالگی برندش را در روز جمعه جشن گرفت. قبل از این شو، او به طرفدارانش گفت: ” این همان نمایشی است که بیشتر از همیشه منتظر آن بودهاید و قرار است شما را متعجب کند!” میتوان گفت که گورام تا حد زیادی به خواستهی خود در این شو رسید؛ از نور و فرش قرمز سالن نمایش تا انتخاب مدلها و سلبریتیهایی که دعوت شده بودند، همگی جسورانهتر از همیشه به نظر میرسیدند.
این نمایش در مجموع 90 لوک را در خود جای داده بود و ستارگان زیادی را برای تماشای خود به روی صندلیها کشانده بود. از سلبریتیهایی که در این شو حضور داشتند میتوان به جولیا فاکس، شر (cher) و خوانندگان رپ همچون تایگا و جانی کش که مثل همیشه لباسی عجیب و غریب شبیه به لباس غواصها را به تن داشت، نام برد. یکی دیگر از اتفاقات غافلگیرکنندهی این مجموعه، حضور جورجینا رودریگز در بین مدلها بود. او با لباسی که به همسرش، کریستیانو رونالدو، تقدیم شده، ظاهر شد. علاوه بر حضور جورجینا، ظاهر شدن مارسیا کراس(Marcia Cross) بازیگر محبوب در آخرین لوک نیز قابل توجه بود.
در این کالکشن مانند کالکشنهای قبلی، لباسهای اورسایز زیادی مشاهده میشد؛ تیشرتهای گرافیکی، کتهای بزرگ، دامنشلواریهایی که بلندی آنها تا روی زمین کشیده میشد، لباسهای مجلسی براق و کتهایی که از عروسکهای خرسی ساخته شده بودند، بخش زیادی از لباس مدلها را تشکیل میدادند.
همانطور که میدانید، قبل از گورام برادرش دمنا طراح خلاق برند بالنسیاگا، طراحی برند Vetements را بر عهده داشت. وجود رقابت و مشکلات خانوادگی بین این دو برادر، موضوعی عجیب به نظر نمیرسد. طرح گرافیکی روی یکی از هودیها با جملهی “تو یک حوله هستی “(YOU’RE A TOWEL)، با دامنهای حولهای بالنسیاگا شوخی کرده بود و قرار دادن انوار حدید (Anwar Hadid) در تیشرتی که روی آن نوشته شده بود “شخصی که مورد علاقهی مامان نیست” (NOT MOM’S FAVOURITE)اختلاف بین دو برادر را بیشتر در معرض دید قرار میداد.
گورام با آوردن درام به صحنهی نمایش خود، میخواهد Vetements را فراموش نکنید! نمایش این برند در هفتهی مد پاریس، تأکید و ارجاعات زیادی به فرهنگ پاپ داشت. علیرغم برخی از انتقادات مطرحشده، طراحیهای گورام گواسالیا همچنان مورد توجه و بحث در صنعت مد قرار گرفت. او با استفاده از ساختارهای جالب و جزئیات جدید توانست تا حدودی جذابیت را به طرحهای خود اضافه کند.
برند Balenciaga
نویسنده : فریناز غفاری
کالکشن بحثبرانگیز پاییز-زمستان ۲۰۲۴ برند Balenciaga، با یک پیغام صوتی از طرف مدیر خلاقیت این برند آغاز شد. Demna که تصمیم گرفته بود به جای گذاشتن یادداشت روی صندلی مهمانان، توضیحات را با صدای خودش و به صورت صوتی در ابتدای نمایش پخش کند، در رابطه با مجموعهاش گفت: “همانطور که میدانید، من از طریق کارم چیزهایی را که دوست دارم زیر سوال میبرم. برخی از سوالاتی که اخیرا به آنها فکر میکنم این است: تجمل چیست؟ اصلا مد چیست و چرا اهمیت دارد؟ کاریهایی که انجام میدهم برای چه کسی مناسب است؟ آیا خود فشن به تنهایی کافی است؟ در دنیایی که از محتواهای مختلف اشباع شده، اصلا چیزی کافی هست؟ چه چیزی کافیست؟ البته هدف من لزوما پیدا کردن پاسخی برای سوالاتم نیست، بلکه این فرایند پرسشگری است که به خودی خود اهمیت دارد. از نظر من تجمل نوعی کمبود است؛ چون به صورت نامحدود در دسترس قرار ندارد. اما چیزی که در حال حاضر واقعا نادر و کمیاب به نظر میرسد، خلاقیت است. من معتقدم که امروزه خلاقیت به شکل جدیدی از تجمل تبدیل شده است.”
دمنا در ادامهی این پیغام صوتی افزود: “هدف من از این نمایش، نشان دادن پیوند بین گذشته و آیندهی Balenciaga است که برندی بر پایهی “خلاقیت” است. این مجموعه با لباسهایی که از سیلوئتها و میراث CRISTÓBAL الهام گرفته شده، شروع میشود و رفتهرفته به چهارچوبهای من نزدیک میشود. هدف من از این نمایش بازتعریف مفهوم زیبایی، ارائهی استایلهای قابل تشخیص و در نظر گرفتن چگونگی نشست لباسها در طی رفتار و حرکات مختلف بدن است. این مجموعه در مورد رویکرد زیباییشناسانهای است که ۱۰ سال است در بالنسیاگا به دنبال تکاملش هستم. این مجموعه در مورد تشخیص و تعلق به این زیباشناسی و مدی است که برای من اهمیت دارد. ممنونم و روز خوبی را برایتان آرزو میکنم.”
سپس مدلها وارد صحنه شدند.
همه چیز این فشنشو جنجالی و جالب بود؛ از روش دعوت مهمانان تا رانوی پر از صفحه نمایش، استایلهای مهمانان و همچنین آدامس جویدن مدلها هنگام کتواک! دمنا برای دعوت مهمانانش، به صورت رندوم یک وسیلهی وینتیج از eBay خریداری کرده و برایشان فرستاده بود. این کار باعث شد تا هدیهی دعوت هر مهمان منحصر به خودش باشد و با دیگری تفاوت داشته باشد. یادگاریها اشیاء آنتیکی بودند که حسی آشنا و در عین حال مرموز را به افراد القا میکردند؛ درست مانند مجموعهی اخیر بالنسیاگا. لباس مهمانان ردیف اول این شو هم به نوبهی خود جنجالی و جالب بود. حضور Cole Sprouse با کتی بیش از حد اورسایز با سرشانههای بسیار پهن و کفشهای غولپیکر، پیراهن تگ دار Kim Kardashian، لباس قرمز و عجیب PPKRIT و همچنین لباس مشکی با سرشانههای بزرگ Lisa Rinna جزو بحثبرانگیزترین استایلهای مهمانان شوی بالنسیاگا بودند.
فضای این نمایش شامل چندین مانیتور بود که در سراسر دیوارها و حتی زمین تعبیه شده بودند و هر کدام فیلمهای متفاوتی از مکانهای دیدنی دنیا، ویدیوهای تیکتاکرها و مناظری که با Ai به هم چسبیده بودند را به نمایش میگذاشت. این نوع فضاسازی استعاره از ذهن انسان داشت؛ دمنا با این فضا نشان داد که امروزه ذهن انسان توسط میلیاردها عامل حواسپرتی (به خصوص شبکههای اجتماعی) محاصره شده است. اکسسوریهای این مجموعه هم مانند بقیهی چیزها خاص بودند: عینکهای دیستوپیایی، تگهای لباس که جزو اکسسوری حساب میشدند، استفاده از گوشی به جای دستبند، کیف به جای لباس و دستکش به جای کیف و همچنین کلاههایی که تا بینی پایین کشیده شده بودند. شاید دمنا با کلاههای پایین کشیده شده و این مدل از عینکهای بزرگ که مانند چشمبند بودند، سعی داشت ندیدن و توجه نکردن را در میان انبوهی از عوامل حواسپرتی، به بینندگان مجموعهاش پیشنهاد دهد.
هر ۶۸ لوک مجموعه، ترکیبی از زیباشناسی کریستوبال بالنسیاگا و دمنا بودند و در ذهن بیننده یکی از سوالات دمنا را تداعی میکردند: “کمال مهمتر است یا نقص؟”. دمنا پس از ترک برند Vetements که متعلق به او و برادر کوچکترش Guram بود و پس از پشت سر گذاشتن شایعات اختلاف بین این دو، همواره سعی کرده با کالکشنهای جدیدش در بالنسیاگا، خلاقیت و دیدگاه نوی خود را به رخ بکشد و ارزشهای خود را دنبال کند. وجود پرینتها و گلدوزیهای خاص در برخی لوکها مثل گلدوزی لوگوی سایت eBay که باکس دعوتها از این سایت سفارش داده شده بودند، به کار بردن چندین لباس زیر برای ایجاد یک لباس کامل در آخرین لوک، شلوار ورزشیهای خطدار و بسیار بزرگ در کنار کفشهای غول پیکر، استفاده از چسب پهن برای فیت کردن برخی لباسها، پیروی از ترند پرینت پلنگی، برجسته بودن قسمت لگن، پوشیدن کت روی پیراهن و سرشانههای بزرگ در اکثر قطعات، همه خبر از سلیقه و خلاقیت خاص دمنا در ایجاد این کالکشن میدادند. مجموعهی پاییز-زمستان ۲۰۲۴ دمنا نیز این حس را منتقل میکرد که از هر چیزی میتوان لباس خلق کرد، فقط کافیست کمی فکر و خلاقیت به خرج بدهید.
برند Issey Miyake
نویسنده : فریناز غفاری
ساتوشی کوندو، مدیر خلاق برند Issey Miyake، این بار در کنار پلیسه که عنصر اصلی برند میاکه است، به سراغ لایهها، دراپینگ و کلاههای مختلف رفته بود. مجموعهی پاییز-زمستان ۲۰۲۴ میاکه با عنوان “آنچه همیشه بوده است” با ارائهی لباسهای یکتکه، به عملکرد اصلی لباسها از زمان انسانهای اولیه تا امروز پرداخت؛ پوشاندن بدن!
کوندو از آثار هنرمند آلمانی، Wolfgang Laib برای خلق این مجموعه الهام گرفته بود و سعی داشت شادی، سرزندگی، سادگی و حس ناب هنر لایب را به مجموعهی پاییز-زمستان خود وارد کند. لایب تا کنون اینستالیشنهای جذاب و مراقبهگونهای طراحی کرده است. یکی از برجستهترین نمایشگاههای او با عنوان “الک کردن گردهی فندق”، از گردهی قاصدک و فندقهایی تشکیل شده بود که با دست خودش از طبیعت جمعآوری کرده بود؛ Kondo حدود پنج سال پیش به صورت اتفاقی در این نمایشگاه که در MoMA (موزهی هنر مدرن در نیویورک) برگزار شد، با آثار لایب آشنا شد: “زیبایی ناب رنگ این پودرها بر روی زمین، یکی از به یاد ماندنیترین آثاری بود که دیدهام؛ واقعا یک نیرو، انرژی یا قدرتی در طبیعت وجود دارد که قابل وصف نیست. ما به عنوان طراح لباس باید مثل این هنرمند، همه چیز را ساده نگه داریم.”
این نمایش در انجمن مرکزی موزهی تاریخ مهاجرت فرانسه که با نقاشیهای دیواری از آثار Pierre-Henri Ducos de La Haille تزئین شده است، برگزار شد. اغلب قطعات کالکشن، از یک تکه پارچهی سبک یا الیاف کششی تشکیل شده بودند که به دور بدن میپیچند و با حرکت مدلها به اشکال مختلف جلوه میکردند. تعدادی از پارچههای لباسها با پرینت گلبرگ و گلهای بومی ژاپن تزیین شده بودند و تعدادی دیگر نیز، تنها با یک پالت رنگی زنده (سرخابی، زرد، آبی سلطنتی و سبز نعنایی) روی رانوی ظاهر شدند.
رویکرد مجموعهی کوندو، بر پایهی خلق لباسهای ابتدایی و در عین حال نوآورانه بود. او بر تکنیکهایی مانند دراپینگ، لایهلایه بودن، پلیسه و پیچاندن پارچه به دور بدن در کنار مفهوم ژاپنی MA (زیبایی فضا) تأکید داشت؛ این تکنیکها منجر به خلق لباسهایی شدند که هم باستانی و هم کاملا معاصر به نظر میرسیدند و دوره یا استایلهای خاص را به چالش میکشیدند. مجموعهی کوندو یادآور کاربرد و اصالت لباس بود و ثابت میکرد بسیاری از ترندهایی که در زمان حال، ابدی به نظر میرسند در آینده وجود نخواهند داشت.
برند Ferrari
نویسنده : فریناز غفاری
شاید شنیدن نام Ferrari در فشنشوی میلان برای برخی افراد عجیب باشد؛ اما حقیقت این است که این کمپانی لوکس ماشین مسابقه، از سال ۲۰۲۱ به دنیای فشن وارد شد؛ خط تولید لباسهای لاکچری خود را با مدیریت خلاق Rocco Iannone راهاندازی کرد و تا امروز عملکرد نسبتا خوبی در فشنشوها داشته است. روز شنبه، برند Ferrari در Piazza Vetra میلان از کالکشن پاییز-زمستان۲۰۲۴ خود در حضور ستارههای زیادی که مهمان این شو بودند و لباس سرهمی قرمزی با الهام از لباس رانندگان ماشین مسابقه پوشیده بودند، رونمایی کرد. میتوان به Lorenzo Posocco، Rose Villain و APO Nattawin به عنوان مهمانان ردیف اول شوی فراری اشاره کرد. Irina Shayk نیز در این نمایش، کتواک انجام داد.
کالکشن پاییز-زمستان فراری با عنوان “بدن – انرژی – نور” در ۵۲ لوک و با سه رنگِ غالب قرمز، مشکی و سفید کرومی ارائه شد. این مجموعه نمادی از اغواگری، شور، هیجان و احساسات بود و به طور کلی ظهور نور از دل تاریکی را به نمایش میگذاشت؛ چرا که به عقیدهی Iannone بدون وجود تاریکی، روشنایی معنایی ندارد. نمایش با سری لباسهایی با رنگ قرمز که به DNA کمپانی فراری شناخته میشود، شروع شد. این قطعات در نگاه اول، لباس رانندههای رالی را یادآوری میکردند و مفهومشان نمایش زیباییهای بدن و اغواگری بود. سپس تعدادی لباس به رنگ مشکی وارد صحنه شدند که دلیل حرکت و پویایی ماشینها یعنی بنزین را تداعی میکردند؛ مفهوم این بخش، انرژی، پویایی و شور و نشاط بود. بعد از مشکی نوبت به لباسهای کروماتیک نقرهای، سفید، آبی و طلایی رسید. این لباسهای براق یادآور رنگهای زیبایی بودند که پس از برخورد نور خورشید به بنزینِ ریخته شده بر روی زمین، ایجاد میشوند؛ مفهوم این بخش نیز بیان احساسات و رسیدن به نور و روشنایی از دل تاریکی بود.
برند Louis Vuitton
نویسنده: سیدهفاطمه صادقی
نمایش دهمین سالگرد Nicolas Ghesquière در لوییویتون، روز ۵ مارچ ۲۰۲۴ در پاریس، گواهی بر استمرار و نوآوری در عرصهی مد بود. این نمایش نه تنها یادآوری زیباییهای دورهای که گذشت، بود، بلکه تاییدی بر دوام و جذابیت فراتر از زمان مجموعههای طراح لوییویتون به شمار میرود.
ده سال پیش از این، Ghesquière در نمایش اولین کار خود در مارچ 2014، به وسیلهی یک یادداشت، حس بزرگ شروعی تازه را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته بود. حالا در دهمین سالگرد کار خود، او باز هم به این حس اشاره کرد و آن را نویدبخش طلوعی نو دانست. در واقع این هماهنگی پیامها تصادفی نبود؛ بلکه نشاندهندهی نگاهی به عقب برای الهام گرفتن از اجزای کلیدی کارهای گذشتهاش بود.
نمایشهای Ghesquière غالبا به خاطر جزئیات دقیق و استفاده از المانهای تاریخی شناخته میشود؛ از ژاکتهای سنگین و پرنقش تا دامنهای درخشان و لوکهای شبانه با حاشیههای نامنظم، اشارههایی به کلکسیونهای قبلی او وجود داشت. او همچنین توانسته است سنت و تخصص خانهی مد لوییویتون را به یکی از اصول اساسی کار خود تبدیل کند.
مجموعهی Ghesquière برای دهمین سال حضورش در لوییویتون روی لباسهای ورزشی تمرکز ویژهای داشت. رنگها شامل طیفهای سرد و فلزی بودند.
همچنین برای کیفهای این مجموعهی لوییویتون، به سراغ طرحهای هندسی رفته است.
آنچه Ghesquière را متمایز میکند، توانایی او در به تصویر کشیدن آینده است؛ حتی هنگامی که به گذشته نگاه میکند. او نشان داده است که حتی با بازگشت به الهامات قبلی خود، همچنان میتواند بینشهای تازهای را به دنیای مد ارائه دهد. در حقیقت این نمایش، بیانگر این واقعیت بود که او همچنان میتواند حتی با وام گرفتن از گذشته، بینشی نو و آیندهنگرانه داشته باشد.
نظر شما دربارهی مجموعهی جدید لوییویتون چیست؟
برند Victoria Beckham
نویسنده: رؤیا عطارزاده اصل
برای ویکتوریا بکهام، چیزی به نام مانع وجود ندارد! او در حالی که به خاطر پای شکستهاش در باشگاه، عصا زیر بغل داشت، مجموعهی پاییز و زمستان خود را به نمایش گذاشت تا نشان دهد که هیچ اهمیتی برای دستاندازهای زندگی قائل نیست و به شکلی توقفناپذیر راه خود را ادامه میدهد. او حتی پس از اینکه گروه معترضان PETA بر روی صحنهاش سروصدا به پا کردند و پای نگهبانان را به صحنه کشیدند، با همان لبخند همیشگی، لنگانلنگان طول رانوی را قدم زد تا همسر خود را برای حمایتهایش ببوسد. اما مجموعهای که به نمایش گذاشت، بیش از اینکه یک کمد لباس باشد، یک معما بود! البته که منبع الهام بکهام برای طراحیهایش خود کلمه و مفهوم «کمد لباس» است، یعنی جایی که فرد لباسهایش را در آن نگهداری میکند. نشانههای خلاقانهای در آثار ویکتوریا بکهام وجود داشت؛ بلوزهایی که از گردن روی استایل کلی آویزان شده بودند، کتهایی که به سمت جلوی بدن کشیده شده و میتوان آنها را در حالی که بازو خارج از آستین است پوشید، شلوارهای آویزان در کنار بافتنیهای سیمیشکل و یقههای پیراهنی که به عنوان اکسسوری روی پوست برهنه نشسته بودند. اما شاید قابلتوجهترین تکههای این مجموعه، پیراهنهای لختی بودند که در قسمت کمر، با گیرههای لباس در هم پیچیدهشده چفت شده بودند تا مهمترین عنصر یک کمد لباس را نیز به شکلی واقعی روی صحنه آورده باشند.
لباسهای بادکنکی با سرشانههای پهنی که انگار همچنان بر گیرهی لباس آویزان بودند، یقهاسکیهایی با زیپ که برای ظاهری رسمی طراحی شدهاند، برشهای ناهنجار شکسته که یادآور نقاشیهای پیکاسو هستند و ژاکتهایی با یقههای قیفمانند که انگار برای ایستادن در برابر معترضین طراحی شده بودند، همه از قطعات جذاب این مجموعه بودند؛ با این وجود، لباسهایی با ظاهر کلاسیک هم وجود داشتند تا نگاه زیبایی شناختی بکهام را به تصویر بکشند. او دید خوبی در شکار کردن لوازم جانبی شیک دارد و به همین دلیل کفشهای راحتی، کیفهای مکعبی و کیفدستیهایی با سگک B که الهامگرفتهشده از هدیهی ویکتوریا به دیوید در سفر توکیو بوده، در کنار لباسهای کلاسیک به خوبی به چشم میآمدند.
ویکتوریا بکهام در توصیف مجموعهی خود گفت : “من عاشق این واقعیت هستم که میتوانم لباسهایی را که دلم میخواهد و دوست دارم بپوشم، بسازم و در این طراحیها واقعیت دختران را در نظر بگیرم. همهی دوستان من زن هستند؛ من زن هستم و عاشق تعامل با جامعه و خلق چیزی که زنان و قدرت زنان را به راحتی نشان دهد.” اما مجموعهی جدید او، با وجود شوخطبعی فراوان و تلاش ویکتوریا برای واقعی بودن، با اغماض در گروه طراحیهای مفهومی قرار میگیرد؛ زیرا با وجود اینکه تلاش داشت تا ترندهای فصل مثل پارچه و کفشهای چرمی، کتهای بلیزر صبحگاهی و پالت رنگی غالبا مشکی که با رنگ قرمز مزین شدهاند را رعایت کند، اما انگار به نوعی از دیگران الهام گرفته است. ویکتوریا بکهام قطعا چهرهای موفق و دوست داشتنی در حوزهی زیبایی و کسب و کار است؛ اما امید است که بتواند در کالکشنهای بعدی به طراحی ملموستر و ویژهای مختص خود دست پیدا کند.
برند Mugler
نویسنده : فریناز غفاری
فضای دراماتیک و تئاتری شوی Mugler، با نورپردازیهای خاص، پردههای بزرگ و دستگاه مهساز کامل شد و کمک کرد تا این برند در ششمین روز از هفتهی مد پاریس، نمایش بینظیر و جذابی ارائه دهد.Tyga، Julia Fox، Barbara Palvin و Saweetie فقط تعدادی از مهمانان ردیف اول شوی پرستارهی موگله بودند. همچنین Irina Shayk، Paloma Elsesser، Colin Jones و سوپر مدل مشهور دههی ۸۰ یعنی Farida Khelfa نیز برای این برند کتواک کردند.
کالکشن موگله با ۵۸ لوک و در سه پردهی مختلف به نمایش درآمد. مدیر خلاقیت برند، Casey Cadwallader، در این مجموعه بر قدرت شخصی، اعتماد به نفس و رهایی از طریق لباس تأکید داشت. او که طبق معمول از کاتاوت در لباسهایش استفاده کرده بود، کمی فراتر رفته و از پرینتهای مختلف نیز در مجموعهاش استفاده کرد تا مسیر جدیدی را برای ادامهی راه برند معرفی کند.
در هر تغییرِ پردهی این فشنشو، اتفاق هیجانانگیزی رخ میداد. وجود دوربینهای کنترل از راه دور و پهپادها، کشیده شدن پردهها به سمت عقب، نورپردازیهای زیبا و پخش مه در پردهی آخر که فضایی دراماتیک به وجود آورد و یکی از بهیادماندنیترین صحنههای هفتهی مد پاریس را ثبت کرد، از اتفاقات جالب این نمایش بودند. کدوالادر قبل از نمایش گفت: “من از شوهای آرام و بدون اتفاق خوشم نمیآید. دوست دارم در شوی من همه لبخند بزنند و از نمایش لذت ببرند. شما باید تئاتر و دراما را به هر کاری که انجام میدهید، اضافه کنید. من از بدو ورودم به Mugler همیشه دوست داشتم لباسهای راحت و کاربردیتری خلق کنم؛ ولی حالا به این نتیجه رسیدهام که کمی زرق و برق بد نیست.”
کدوالادر در پرینتهای لباسهایش از هنرمند کانادایی Ambera Wellmann کمک گرفته بود و از آثار این هنرمند که به نقاشیهای اروتیک و سورئال معروف است، در برخی پیراهنها و شلوارها استفاده کرده بود. نمایش پاییز-زمستان ۲۰۲۴ موگله چیزی بیش از ارائهی طرحهای جدید بود. این نمایش در واقع بیانیهای از ارزشها و چشمانداز برند برای آینده بود. کدوالار در آخر نمایش گفت: “شاید خیلیها از این نمایش خوششان نیاید. برای من مهم نیست. من فقط میخواهم کسانی که از این شو خوششان آمد، آن را خیلی زیاد دوست داشته باشند.” او با ادغام یکپارچهی کاربرد، هنر و مد نه تنها جایگاه موگله را در مد معاصر مستحکم کرده است، بلکه مسیری برای ادامهی تکامل این برند ترسیم کرد.
برند Loewe
نویسنده: رؤیا عطارزاده اصل
تا اینجا هفتهی مد پاریس را میتوان در دو دستهبندی کلی قرار داد: برندهایی که تلاش کردهاند لباسهای واقعی و قابل استفاده در زندگی روزمره تولید و طراحی کنند و برندهایی که تمرکز خود را بر نمایش مفاهیم و کانسپتها گذاشتهاند. جاناتان اندرسون، کارگردان هنری برند LOEWE، از هر دوی این شیوهها برای طراحی و ارائهی کالکشن پاییز و زمستان خود بهره برده و رویکرد تجملاتی عجیب خودش را در کنار شیک و کاربردی بودن، نشانده است. او در توصیف مجموعهاش گفت: “ایدهی لباسهای تجملاتی و اشرافی در دنیای امروز، دیگر غیر واقعی و غیر کاربردی است و در بهترین حالت شبیه یک کاریکاتور، زیبا اما اغراقشده است.” هستهی مرکزی مجموعهی این برند، الهام گرفتهشده از آثار نقاش آمریکایی آلبرت یورک بود که به خاطر بهشت پرشکوفهی آثارش شهرت دارد. علاوه بر 18 نقاشی از یورک که بر دیوارهای موزه به فضاسازی اندرسون کمک کرده بودند، گلها و اتمسفر کارهای یورک بر لباسها نیز قابل مشاهده است.
نمایش با پیراهنی به شکل ساعت شنی آغاز شد؛ پارچهای که با سگک در ناف جمع شده و بند چرمی پهنی از آن آویزان بود. این سیلوئت در طرحهای دیگر نیز قابل مشاهده بود، اما شاید مهمترین عنصر مجموعهی اندرسون کتهای رسمی معروف به کتهای صبحگاهی بودند که به شیوههای متعدد تکرار شدهاند. اندرسون گفت که پس از دسترسی به انباری از این کتها متعلق به 1920 به مطالعهی آنها پرداخته و دوست داشته به نوعی آنها را به کار ببرد؛ چرا که معتقد است این نوع کتها باعث میشوند بتوانی روی پای خودت بایستی و خودت را محکم نگه داری! با پیشروی هرچه بیشتر نمایش، لباسها ظاهری عجیبتر پیدا کردند، شلوارهای کارگو که با کتها ترکیب شده بودند و ظاهری «باحال» ایجاد کرده بودند. روی یقههای کتها، تزئینات جذابی از متریالهای متفاوت وجود دارند، نقرهها در اشکال متفاوت، میلههای فلزی و حتی برادههای چوب.
در این بین باید به شمایل و پترن پارچههای این مجموعه نیز اشاره کرد؛ میوهی شلغم بر روی پارچه ابریشمی، گلهای ظروف غذاخوری که به شکل متراکم روی پارچههای روان جاریاند، تصویر عقابی روی شاخهی درخت و سگی که بر فرشی از چمن سبز چرت میزند. گلهای رز، مروارید و لالههای معروف یورک نیز گویی روی کمربندهای بزرگ اندرسون شکوفه دادهاند. در این مجموعه علاوه بر به رخ کشیدن اشرافیتی جذاب به کشاورزان نیز ادای احترام شد و اندرسون روحیهی رویاپرداز خود را به نمایش گذاشت تا در کتابهای تاریخ مد با اصالتی غیرقابل انکار یاد شود.