سخن پایانی را از اول بخوانید.

مشتری‌ها معمولا اهمیتی به داستان شما نمی‌دهند؛ مهم داستان خودشان است. قهرمان داستان باید مخاطب‌تان باشد نه برندتان. این همان رازی است که همه‌ی کسب‌وکارهای ابرموفق می‌دانند.

در مقاله “چرا داستان‌سرایی در فشن اهیمت زیادی دارد؟” درباره داستان برند، پرسونا و ۴دنیای ممکن از داستان‌سرایی در فشن را توضیح دادیم. در این مقاله قرار است با اهداف و ویژگی‌های داستان‌سرایی آشنا شویم.

fashion-storytelling

داستان‌سرایی به نوعی یک هنر است و به خلاقیت، بینش، تمرین و مهارت نیاز دارد. میراث قصه‌گویی به صورتی تجسم می‌شود که اغلب اوقات ما به راحتی می‌توانیم دیدگاه خاص استایلیست، طراح، عکاس و یا فیلم‌ساز نسبت به گذشته نزدیک یا دور را شناسایی کنیم. این خط داستانی برند در شکل‌های مختلفی می‌تواند با استفاده از فرهنگ بصری گذشته مانند هنرهای زیبا، رسانه و تبلیغات، لباس، فیلم و ساخت محیط باشد تا برند به ۴ هدف مهم برسند:

۱. در یادها بماند

۲. معنی و مفهومی بسازند

۳.ارتباط عاطفی ایجاد کنند

۴.به راحتی شناسایی شوند

اما برای داستانی خوب، یکسری ویژگی‌هایی دارد تا این اهداف به نتیجه برسند که شامل:

۱. ساده‌سازی/ شفافیت

داستان خوب مفاهیم پیچیده و انتزاعی را ساده می‌کند تا پیام اصلی به راحتی به مخاطب منتقل شود. اگر پیام‌مان را واضح بیان نکنیم مشتری به ما توجه نمی‌کند. ذهن انسان هرکجای دنیا که باشد به دنبال شفافیت است و از سردرگمی و ابهام فرار می‌کند و اگر مخاطب برای فهم داستان شما کالری زیادی بسوزاند و اطلاعات اضافی را پردازش کند، پرونده برند شما را می‌بیند و سراغ برندی دیگر می‌رود.

داستان، قدرتمندترین ابزار برای سامان‌دهی اطلاعات است؛ وقتی اجزای قصه را مرتبط با برندمان تعریف کنیم، نقشه‌ای به مخاطب ارائه می‌دهیم که مشتری به کمک آن از محصولات و خدمات ما استفاده می‌کند.

۲.  اتحاد بین افراد

دیور داستان

اشتراکات باعث ایجاد وحدت بین جمعی از افراد می‌شود. داستان هم یکی از این اشتراکات است که با ترجیهات مذهبی، سیاسی، قومی، ملی و… گروه‌های اجتماعی را شکل می‌دهد. برندها از طریق همین ویژگی فرهنگ برند خود را می‌سازند و ارزش‌هایی را در سازمان قرار می‌دهند تا یک قبیله ایجاد کنند. حس تعلق و جلب توجه دیگران از نیازهای اساسی انسان‌ها است که بیزینس‌ها از این طریق می‌توانند ارتباط عاطفی با مخاطب خود بسازند.

۳. الهام بخش بودند

به دلیل اینکه داستان‌ها یک رویکرد کاملا انسانی هستند، برندها هم از این ابزار بهره می‌برند. زمانی که برندها اعتبار و اصالت پیدا می‌کنند و داستانی انحصاری و شخصی ارائه می‌دهند چندین قدم به مخاطب خود نزدیک‌تر خواهند شد. برندها احساسات را جذب می‌کنند و الهام بخش افراد می‌شوند در نتیجه وفاداری نیز شکل می‌گیرد.

۴. قصه‌های بزرگ درباره بقا هستند

بقا

قصه‌ای که درباره بقای فیزیکی، عاطفی، ارتباطی، معنوی و… نباشد، توجه مخاطب را جذب نمی‌کند. یعنی اگر محصول یا خدمات ما به بقا، بالیدن، پذیرفته شدن، یافتن عشق، پیوند اجتماعی نپردازد در فروش هیچ موفق نخوهیم شد. درواقع وظیفه اصلی مغز اینکه به بقا و شکوفایی فرد کمک کند.

برای استفاده از اهداف و ویژگی‌های داستان‌سرایی در داستان برند باید ۱٫خواسته‌های مشتری را شناسایی کنیم ۲٫مشکل مشتری را برایش تعریف کنیم ۳٫به مشتری‌ها ابزاری بدهیم تا قصه خود را تعریف کنند چرا آن‌ها قهرمان‌هایی زنده‌اند که نفس می‌کشند و در نهایت قصه شما با ورود شخصیت آغاز می‌شود.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Close
Close
Sign in
Close
Cart (0)

No products in the cart. No products in the cart.





en_USEnglish