آنت قاراخانیان یک طراح صاحب سبک ایرانی است. او مبتکر برند Geodie است، یک برند تخصصی در زمینه تولید انواع کیف که با المانهای خاص و متفاوتش شناخته میشود. آنت متولد ۱۳۷۰ و فارغ التحصیل معماری فضای سبز از انگلستان است. او علاوه بر طراحی مد، در زمینه معماری هم فعالیت میکند.
از کودکی کیف ها را دوست داشته، همیشه تحت تأثیر این همراه دوستداشتنی بوده و طراحی کیف را هم از همان موقعها شروع کرده است. داستان Geodie چهار سال پیش بر پایه تجربههای شخصی و طراحیهایی که آنت برای خودش انجام می داد شروع شد.
Geodie در هر کلکسیون چرم را با المانهای مختلفی همچون نخ و گره، چوب یا فلز و پلاستیک تلفیق میکند تا فرمهای جدید به وجود آورد. سبک خلاقانه و تطبیقپذیر او باعث میشود که یک کیف در فرمها و حالتهای مختلف قابل استفاده باشد.
به بهانه روز کیفدستی با آنت گپی زدیم و از او درباره پیچ و خمهای طراحی یک کیف و المانهای مهم در انتخاب کیفها پرسیدیم. این گفتگو را در ادامه بخوانید.
با تشکر از فرصتی که برای گفتگو در اختیارمان گذاشتی، اولین سوال در مورد برند Geodie است و اینکه در طراحی کیف به چه المانهایی بیشتر اهمیت میدهی؟
برند Geodie برای استفاده هر روزه است. طراحی کیفها به گونهای است که هر کسی بتواند از صبح تا شب نیازهایش را برآورده کند.
یکی از اولین مواردی که در طراحی در نظر میگیرم، نیازهای خودم است. صبح برای اینکه سرکار بروم لپ تاپ ۱۳ اینچیام ، یک دفتر و یک کتاب باید همراهم باشد، این یک نیاز برای من است. اگر سر کار نمیروم و یک جلسه یا قراری دارم یک کیف میخواهم برای گذاشتن کیف پول، موبایل، لوازم آرایش، یک دفترچه کوچک و دسته کلید.
یک کیف کوچک هم برای مصارفی مثل مهمانی لازم دارم که حداقل چیزی است برای اینکه کسی کیف در دستش بگیرد و موبایل و پول داخلش بگذارد.
من ابتدا نیازها را از خودم سوال میکنم و بعد برایش طراحی میکنم. چون اعتقاد بر این است که اگر یک کیف چرم طبیعی است، باید واقعاً استفاده شود و کاربردی باشد وگرنه هیچ فایدهای ندارد . اگر هم قرار است یک کیف سالی یکبار در عروسی استفاده شود فرقی ندارد فوم باشد یا چرم طبیعی.
برای طراحی کیفها از چه الهام میگیری؟
یک رکن کلی که در برند Geodie وجود دارد و به آن اعتقاد دارم این است که وقتی از یک وسیله استفاده میشود، باید یک درک و تجربه کامل از آن وجود داشته باشد. این تجربه کامل برای ما انسانها از تمام حواسمان برمیآید و این مسئله خیلی مهمی است که معمولاً در نظر گرفته نمیشود. مثلا در فعالیتهای طراحی، از معماری گرفته تا گرافیک یا هر زمینه دیگری بیشتر بر پایه حس بیناییمان کار میکنیم. به این ترتیب که انگار هر چیزی که صرفا زیبایی بصری دارد، اثر گذار تر است.در حالی که در Geodie این طور نیست.
من خیلی دوست دارم همه حواس مخاطبانم را درگیر کنم. مثلاً اگر زیر کیفها را از چوب می سازم، رویش را رنگ می کنم، جوری که مانند پلاستیک به نظر برسد. این باعث میشود هر بار که کیف روی سطحی قرار میگیرد صدای چوب غافلگیرتان کند. شما توقع صدای چوب را ندارید ولی صدا باعث میشود حواستان با کیف درگیر شود و حسش کنید یا اینکه دستها در تماس با سطوح مختلف حس لامسه را برانگیخته میکنند. من دوست دارم با این جزییات کوچک بازی کنم برای اینکه معتقدم تجربه استفاده از یک وسیله را کامل و کاملتر میکند. مخصوصاً در مورد وسیله ای مانند کیف که ما هر روز از آن استفاده میکنیم، رازهایمان را درونش میگذاریم و در تمام تجربههای زندگیمان، در هر ساعتش حضور دارد باید یک درک کاملی از آن داشته باشیم.
اینها جزئیات کوچکی هستند که حواس ما را به صورت ناخودآگاه درگیر میکنند و باعث میشوند به یک ارتباط و درک عمیق از وسیلهای که هر روز همراه خودت میبری، برسی.
اگر خودت بخواهی یک کیف بخری به چه ویژگیهایی اولویت میدهی؟
در کل به نظر من در صنعت کیف دو موضوع رو باید مد نظر قرار بدهیم . یکی طراحی است که رنگ ، زیبایی و بخشی که استایل ما را میسازد و دیده میشود را در برمیگیرد و دیگری کاربردی بودنش است، اینکه چقدر میتوانیم از آن استفاده کنیم و چقدر به کارمان میآید. ما معمولاً نمیتوانیم بگوییم برندی توانسته تعادل خیلی خوبی بین این دو برقرار کند. مثلاً یک کیف یا خیلی زیباست ولی خیلی کوچک است یا یک کیف بزرگ و کاربردی است که زیبایی قابل توجهی ندارد.
ولی هر برندی باید یک حدی از این تعادل را برای خود تعریف کند. کیفهای Geodie برای نیازهای مختلفی طراحی شدهاند به طوریکه در کنار ویژگیهایی مثل زیبایی و استفاده از المانهای متفاوت، کاربردی هم باشند. باید به داخل کیف و اندازه جیب ها هم توجه کنیم. اگر یک کیف خیلی بزرگ است توقع داریم بشود وسیلههای بیشتری داخلش قرار داد و محفظه های مشخصی داشته باشد. پس برایمان مهم است که بشود یک استفاده کامل از کیف کرد و این جدای صرفاً دیده شدن و بخشی از استایل بودن است.
کیف باید با کدام بخش از استایل ست باشد؟ قبلاً این ذهنیت وجود داشت که کیف و کفش باید باهم ست باشند آیا هنوز همین طور است؟
یکی از راحتترین راهها این است که اکسسوریهایی مثل کیف، کفش، دستبند یا گردنبند را حداقل از لحاظ رنگ هماهنگ کرد ولی به نظر من نمی توانیم هیچ قانونی بگذاریم.
اینکه کیفها باید با چه چیزی ست شوند را واقعاً کسی نمیتواند بگوید. یکی از راحتترین راهها این است که اکسسوریهایی مثل کیف، کفش، دستبند یا گردنبند را حداقل از لحاظ رنگ هماهنگ کرد ولی به نظر من نمی توانیم هیچ قانونی بگذاریم. به نظر من هر سبکی اگر با اعتماد به نفس پوشیده شود و هرکسی واقعاً خودش چیزی را که پوشیده دوست داشته باشد، این با خودش خاص بودنی دارد که می تواند باعث شود بقیه هم آن را زیبا ببینند. هر کس به اندازه سالهایی که زندگی کرده است، یک احساس راحتی با استایلی که برای خودش ساخته و با کمد لباسی که خلق کرده دارد. بنابراین این یک مسئله کاملاً شخصی است و تنها چیزی که می توانم بگویم این است که هر چیزی اگر با اعتماد به نفس و اطمینان پوشیده بشود حس خوبی را هم به خودت و هم به اطرافیانت منتقل میکند. در کل به حس آدمها برمیگردد نه الزاماً چیزی که رسانهها میگویند یا رنگ مد یا رنگ فصل!
چند کیف محبوب داری که همیشه استفاده می کنی؟ لطفا استایل محبوبت بین استایلهای کیف را توصیف کن.
اگر بخواهم از لحاظ سایز و کاربرد بگویم، من سه سایز کیف دارم که خیلی استفاده میکنم. یکی کیفی که داخلش لپ تاپ میگذارم و با آن سر کار میروم که الزاماً وسیلههای زیادی را در خودش جا میدهد.
دیگری کیف City Bag است که برای معاشرتهای معمولی روزمرهام استفاده میکنم و در حد وسایل ضروری جا دارد.
سومی هم یک کیف خیلی کوچک است برای جاهایی که نمیخواهم وسیلهای همراهم داشته باشم، یا برای وقتی که وسیلههای سنگین زیادی را قرار است حمل کنم و نیاز دارم آزاد باشم.
اتفاقاً در کلکسیون آخرم کیفی دارم که سه تکه دارد. سه کیف با سایزهای مختلف که هرکسی بنا به نیاز خودش می تواند آنها را ترکیب و تطبیق دهد و یک تکه یا دو تکه اش را استفاده کند. این کیف به کمر بسته میشود و دستها کاملاً آزادند. چون صحبت از کاربردی بودن میکنیم، باید همه چیز را در نظر بگیریم.
داخل کیف دستی خودت به جز وسیلههای همیشگی مثل کیف پول و گوشی و … که همه دارند وسیله خاصی هست که هیچ وقت حذفش نمی کنی و همیشه همراهت است؟
داخل کیف خودم به جز چیزهایی که گفتی همیشه یک دفترچه کوچک دارم که هم تقویم است و هم دفترچه یادداشت که زندگیم است و آن را همه جا با خود میبرم. چون هنوز با تکنولوژی آنقدرها اُخت نشدهام که برنامه روزانهام را در موبایلم داشته باشم.
با توجه به حضورت در رویدادهای مد در پاریس، راجع به حال و هوای مد در پاریس و کیفهایی که آنجا دیدهای صحبت کن و بگو کدام مدل نظرت را جلب کرد؟
راجع به این که در پاریس چه کیفهایی دیدم نمیتوانم بگویم که چیز خارق العادهای دیدم که بقیه ندیده باشند. تنها چیز خارق العادهای که در پاریس هست این است که میتوانی به هر چیزی در ذهنت داشته باشی برسی و این مزیت خیلی خیلی بزرگی است. این که همه جور استایلی مورد قبول است. هیچ محدودیت خاصی وجود ندارد. هیچ چیز خاصی که مردم دوست نداشته باشند هم وجود ندارد.
تجربه حضورم در پاریس هم گامی بود که باید برداشته میشد. هر برندی که شروع به کار میکند بعد از مدتی دوست دارد که افراد بیشتری از محصولاتش استفاده کنند. Geodie آنقدر به کیفیت و کاربردی بودن کیفهایش اطمینان دارد که میخواهد مردم بیشتری را با کیفهایش تحت تأثیر قرار دهد.
دیگر تفاوت بزرگی که پاریس دارد این است که صنعت مد در آن سابقهای طولانی دارد و به همین خاطر، آزمون و خطاها انجام شده و خوبیها و بدیها و مراحلی که برندها باید طی کنند، واضح است. اینها کار را برای طراح راحتتر میکند، این که برای پیشرفت چه کارهایی را باید انجام بدهی و چه کارهایی را نباید انجام بدهی.
کیفها، در تمام تجربههای زندگیمان و در هر ساعت حضور دارند. برای همین باید بتوانیم با آنها ارتباط بگیریم و درک کاملی از آنها داشته باشیم. برای خریدنشان باید طراحی و کاربردی بودنشان را در نظر بگیریم و به همه جزئیات توجه کنیم. اینها نکاتی است که آنت قاراخانیان به عنوان متخصص کیفها توصیه کرده است.