ناحیه امن یا (Comfort Zone)، به حالت یا وضعیتی گفته میشه که یک شخص در آرامش کامل قرار داره و اتفاقات اطراف و محیطی که در اون هست کاملا تحت کنترلشه و کمترین میزان از استرس و اضطراب رو تجربه میکنه. البته معنی “ناحیه امن” خیلی گستره تره و بین افراد مختلف، متفاوته و برای هرکس معنی خاص خودشو داره. برای همین بهترین توضیح برای “ناحیه امن”، حالتی هست که اضطراب و میزان آسیب پذیری به میزان قابل مدیریتی میرسه، همون وضعیتی که باهاش احساس آشنایی میکنید و روی اون کنترل دارید. 

تصور کنید، داخل اتاقتونید، راحت ترین لباس هاتونو پوشیدید، برنامه هاتون رو تا دوهفته بعد میدونید و کار عقب افتاده ای ندارید، میدونید کسی قرار نیست سرزده بیاد خونتون و اینکه هرکار و رفتاری رو میتونید داشته باشید و قرار نیست کسی کسی شمارو به خاطرش قضاوت کنه. این یک مثال ساده از ناحیه امنه. 

هرچیزی که خارج از منطقه راحتی شما باشه، باعث ترس و اضطراب شما میشه. ناحیه امن، جای قشنگیه اما در اون ناحیه هیچ چیزی رشد نمیکنه. 

مغز انسان از تغییر خوشش نمیاد، اما گاهی بیرون اومدن از ناحیه امن، باعث میشه بدنتون انرژی بیشتری تولید کنه، شما مجبور میشید خلاق تر باشید چون دیگه همه چیز تحت کنترل شما نیست و شما باید آماده اتفاقات غیرمنتظره باشید و این باعث هیجان شما میشه.  

درسته که موندن توی ناحیه امن، باعث حس راحتی و آرامش شما میشه، اما موندن توی این موقعیت برای مدت طولانی، نتایج منفی زیادی داره. بیرون اومدن از این ناحیه فوق العاده سخته ولی بهتون قول میدم، وقتی یکم ریسک کنید، بعدا از خودتون تشکر میکنید.  

من به شما نمیگم که فردا از رئیستون بخواید بهتون یک پروژه بده که شما 100% مطمئن نیستید که بتونید انجامش بدید. البته به اونجا هم میرسید، ولی میتونید اول با تمرین های کوچیک مثل پوشیدن چیزایی که از پوشیدنشون مطمئن نیستید شروع کنید. شما با چنین ریسک کوچیکی چیزی رو از دست نمیدید ولی میتونید باهاش به مغزتون آموزش تغییر کردن بدید. 

حالا چرا این تمرین؟ یکی از دلیلاشو الان گفتم، اما دلایل مهم تری هم هستند. 

  1. ترس از پوشیدن یک لباس یا یک آیتم پوشیدنی، به خاطر خودتون و سناریو هاییه که داخل مغزتون میسازید. خیلی از اتفاقات بدی که با ترس انتظارشونو میکشید، هیچ وقت اتفاق نمیفتند. با “پوشیدن اون لباسی که دوستش دارید ولی از واکنش مردم بهش میترسید” میفهمید که هیچی به اون بدیی که فکر میکنید نیست. فهمیدن این موضوع کم کم به مغزتون یاد میده که این جمله درباره همه ترس هاتون صدق میکنه و شما تمایلتون به ریسک کردن بیشتر میشه و این طوری فقط با انتخاب پوشیدن یک لباس خاص، کل زندگیتون تحت تاثیر قرار میگیره. 
  2. گاهی شاید برای مدت طولانی به انعکاس خودتون در آینه خیره بشید و از خودتون بپرسید “اگه اینو بپوشم، بقیه چی میگن؟ قراره با انگشت نشونم بدن و مسخرم کنند؟ همه با نگاه های سرزنشگر بهم خیره میشن؟”. بذارید بهتون یک حقیقتی رو بگم. شما وقتی نسبت به چیزی که پوشیدید حس شک و تردید دارید و بی اعتماد به نفسید، فکر میکنید که همه دنیا در حال نگاه کردن به شما هستند… هیچ کسی قرار نیست به شما توجه کنه. درواقع شاید شما فکر کنید که تنها کسی که اینقدر میترسه و مضطربه، شمایید، اما نه، شما تنها نیستید و بقیه هم نگران ظاهرشون هستند. با فهمیدن این موضوع اعتماد به نفستون  بالاتر میره. اصلا به بقیه فکر نکنید، وقتی بدون توجه به نظرات آدمها، چیزهای جدیدی رو تجربه میکنید، ناخوداگاه، اعتماد به نفستون بیشتر میشه. 
  3. یاد میگیرید که اتفاقات بد، خیلی کم و به ندرت پیش میان و اکثر اوقات نتیجه ریسکتون، چیزی جز موفقیت، یاد گرفتن و رشد کردن نیست. بیرون اومدن از ناحیه امن، یعنی شروع و جستجو کردن و بهتر شناختن خودتون و محیط اطرافتون. میفهمید از چه رنگها و مدلهایی بیشتر خوشتون میاد و چه چیزایی شمارو خشنودتر میکنه، با چی راحت ترید و چی بیشتر بهتون میاد و این به نظر من یه بُرده.  
  4. رضایت از خود و افتخار کردن به خودتون از نتایج خیلی خوب دیگه بیرون اومدن از ناحیه امنه. امتحان کردن چیزهای جدید، یعنی شما یک قدم از دیروز جلوترید و این باعث حس رضایت از خودتون میشه. موندن توی ناحیه امنتون به این معنیه که هیچ تغییری وجود نداره و شما روی یک خط ثابت و یکنواخت حرکت میکنید. اما در درون، خودتون میدونید که توانایی های شما بیشتر از این حرفاست. سوخت شما برای پیشرفت، یک کم فشار و استرسه. شاید یک پیشرفت به سادگی و کوچیکی امتحان کردن یک لباس زرق و برقی به نظر شما بی اهمیت باشه، اما اینها همش یک تمرین برای مغزتونه. حداقل وقتی آخر روز به کارهایی که انجام دادید فکر میکنید، میبینید یک موفقیت جدید به دست آوردید و به خودتون افتخار میکنید. 
  5. خلاق تر میشید. با هربار پوشیدن لباسهای متفاوت، باید به راه های مختلف ترکیبش با آیتم های پوشیدنی دیگه فکر کنید و این شمارو وادار به گشتن دربین انواع گزینه ها میکنه و شما از منابع مختلف فعالا الهام میگیرید. گاهی ممکنه به خاطر این کار، بتونید استایل خودتون که میشه امضاتون رو داشته باشید و این باعث خاص بودن شما میشه. فشن یکی از راه های ابراز کردن خودتونه، طور لباس پوشیدن شما یک پنجره هست به باطن شما. پس منطقیه اگر با خلاقیت خودتون بخواید درون خودتون رو با راه های مختلفی نمایان کنید. 

پس دفعه بعد که مردد بودید که اون لباسه رو بپوشید یا نپوشید، به جای انتخاب کردن گزینه دوم مثل همیشه، اونو بپوشید. 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Close
Close
Sign in
Close
Cart (0)

No products in the cart. No products in the cart.



Currency


en_USEnglish