اینفلوئنسرهای مذهبی و حجاب استایلهایی که در صفحات خود، مدلهای مختلف لباس و روسری را برای مخاطبان به نمایش گذاشته و با ویدیوهایی درباره مدلهای جذاب بستن شال و روسری و پستهایی درباره نحوه ست کردن رنگها، کیف و کفش و ساعت و .. به اشتراک میگذراند.
اینفلوئنسرهای مذهبی و حجاب به نوبهی خود دغدغه تبلیغ حجاب را دارند و مشغول کار فرهنگی هستند تا بانوان را به حجاب علاقهمند کرده و نشان دهند با حجاب زیبا هم میتوان در جامعه حضور داشت.
یکی از حجاب استایلها که برند شخصی خود را دارد، درباره فعالیتش میگوید:انسانها تمایل به زیبایی دارند و این نیازشان حتما باید پاسخ داده شود. بعضیها به دلیل عقایدشان میخواهند حجاب داشته باشند و موهایشان پیدا نباشد از این حس که ناشی از زیباییشناسی است صرف نظر میکنند، ولی ممکن است دچار حس بدی شوند. برای همین اگر یک پوشش مناسب و متناسب داشته باشند به حس خوبی میرسند.
اما سوال اینجاست این تعریفی که آنها از حجاب ارائه میدهند و این فرم جلوهگرانه در استایلهای حجاب چقدر به اصل و فلسفهی حجاب نزدیک است و چقدر با آن مغایرت دارد؟
نقدی که به این سبک پوشش وارد است رعایت نکردن اصل حجاب، یعنی جلب توجه نکردن است. ولی حجاب استایلیستی و خودنمایی بار منفی داشته باشد و در اکثر مدلها و استایلهای حجاب این حجاب واقعی ایرانی را مشاهده نمی کنیم.
ودراکثر استایلهایی که میبینیم مدگرایی و ظاهرگرایی در آنها مشهود بوده و با مدلهای غیر مرسوم بستن شال و روسری و کمی آرایش برای رنگ و لعاب دادن،نمیتوانیم توجیه کنیم که حجاب را رعایت کردهایم. اینها در جامعه جا نمیافتد و عادی نخواهند شد.
متاسفانه حجاب استایلها یا همان طراحهای حجاب یک سمت این ماجرای مد و مدسازی مجازی را در دست گرفتهاند،کار این حجاب استایلها منطبق با صفحات مجازی و خاصیت جذب مشتریشان ارائه جدیدترین مدل های مانتو، روسری، ساق دست، چادر رنگی و مشکی و سایر پوشش هاست نکته جالب در تزریق این تنوع و تکثر رعایت حد حجاب سر است و بقیه مؤلفه های تبرج محور به سادگی در سایه رعایت ظاهری این مقوله در نوردیده می شوند.
این صفحات عموما به مناسبت های گوناگون مذهبی مانند ایام محرم مدل های مختلف پوشش را ارائه می دهند و با تبلیغ آن ها نسبت به کسب درآمد فعالانه وارد عرصه رقابت مد می شوند.
نکته قابل توجه این است در اینستاگرام نظرات متفاوتی درباره حجاب استایل ها ردوبدل می شود این نظرات شامل اینکه صاحبان این مشاغل خاص تا چه میزان مقید به تفکر پوشش شرعی هستند و این مؤلفه را در ارائه مد مراعات می کنند، یک مسئله است و مسئله دیگر این است که تا چه میزان نگاه تجاری به مقوله تزریق پوشش سبب ایجاد تغییر در ذائقه بانوان می شود نیز موضوعی است که بدون نظارت نهاد بالادستی و زیر چتر اینترنت آزاد درحال رشد و توسعه است.
با یک جستجوی کوتاه می توان دریافت که طراح های حجاب معروف اینستاگرامی چند دختر جوان هستند که در اصطلاح اینستاگرام بازها به دلیل داشتن دنبال کننده بسیار به آنها اینفلوئنسر یا تأثیرگذار میگویند. عده ای از مخاطبان تنها صفحات حجاب استایل ها را رصد می کنند اما عده ای دیگر پای ثابت یا به اصطلاح فن پیج و هوادار آنها هستند و تقریبا کمتر پست و ویدئویی منتشر می شود که نظر آنها در پایین آن قید نشده باشد.
ناگفته نماند که برد برخی از این صفحات تا جایی است که برخی از هواداران آن مدعی می شوند که با دیدن صفحات حجاب استایل ها به محجبه بودن علاقمند شده اند.
بررسی نظر برخی از کاربران نسبت به طرح های پوششی ارائه شده نشان از این دارد که فعالیت حجاب استایل ها فارغ از دید عده ای چندان هم بد نیست و این نظرات استدلال و انگیزه ای برای ادامه فعالیت های حجاب استایل های اینستاگرامی شده است و از همین جهت است که عمده آنها فعالیت خود را بیش از آن که تجاری بدانند فرهنگی تلقی می کنند. اما تا اینجای ماجرا چندان هم بد به نظر نمی آید اما وقتی پای نمایش چهره به میان می آید داستان رنگ دیگری به خودش می گیرد.
حجاب استایل ها با نمایش زندگی شخصی، عکس های خانوادگی و اتفاقات روزمره خود در اینستاگرام وجه دیگری از تکثرگرایی و تغییر سبک زندگی و پوشش را رقم می زنند و نوعی از منش و سبک زندگی را تولید و بازتولید می کنند که با معیارهای اصلی زندگی ایرانی- اسلامی فرسنگ ها فاصله دارد.
بعد مسافت ذکر شده نه تنها به لحاظ شرعی بلکه از نظر شکل اجتماعی نیز قابل پسند نیست و بسیاری از منتقدین حجاب استایل ها گلایه شان این است که این سبک از نمایش چهره و استفاده از پوشش هایی که جلب توجه می کنند حجاب را دستخوش تغییر می نمایند.
به هر روی نباید نسبت به تأثیرات فرهنگی حجاب استایل در کشور غافل ماند هرچند در کشور ما نهادهای مختلف فرهنگی خود را متولی حوزه مد و لباس می دانند اما هنگامی که این نهادها نتوانستند به دلایل گوناگون بازار حجاب را به دست بگیرند و در این خلأ کسانی بازار را به دست گرفتند که با مفهوم حجاب به معنی حقیقی آن آشنا نبوده اند و نگاه تجاری صرف به این مسئله منجر به وضعیت کنونی و دامن زدن بر آن خواهد شد.
قدر مسلم هرکس در آینده حرف جدیدتر و اصیل تری در زمینه پوشش داشته باشد، نگاه نسل های بعدی به حجاب و محجبه بودن را معین می کند و حجاب استایل ها در فقدان حضور این نهادها گوی سبقت را برای آینده نیز خواهند ربود.
حجاب مُد نیست که هر روز به شکلی درآید. حرف در این نیست که فرد محجبه نباید زیبا بپوشد و در پوشیدهپوشی خود هنر به خرج ندهد. اتفاقاً باید هنرمندانه بپوشد و با وزانت حجاب خود مبلغ این تکلیف الهی باشد. البته روش انجام تکلیف باید در راستای همان تکلیف باشد و در نگاهی کلانتر با دیگر تکالیف دینی انسان، دارای هارمونی بشود و با کامل کردن یکدیگر، شمایی کامل و شاخص برای شخصیت دینی فرد تعریف کنند.
اینکه عرض میکنم حجاب، مُد نیست که هر روز به رنگی و شکلی دربیاید از این رو است که در بستر فضای مجازی شاهد تبلیغهای لاکچری برای آدمهای محجبه هستیم.
اگر سری به پیجهای اینستاگرام بزنید این واقعیت را ملموستر درخواهید یافت که انگار دارد نوعی رفتارسازی جدید رخ میدهد که به نام حجاب دارد «حجاب» را به حاشیه میراند. انگار در بستر حجاب دارند به طراحی و ترویج تعریف تازهای از حجاب میپردازند که با خود سبک زندگی و رفتاری تازهای به همراه میآورد. سبکی که اگر پوشش ۱۰۰ درصدی هم داشته باشد با روح حجاب ناسازگار است که حجاب، پوشیده رفتاری است نه به رخ کشیدن و با تفسیری که برخی از مفسران بر آن تأکید دارند.
آیات ناظر به حجاب، حتی «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ…/ نور آیه ۳۱» علاوه بر تأکید بر حجاب، به منع تفاخر هم نظر دارد. نباید زینتهایشان را آشکار کنند چون سبب توسعه حسرت در میان فقرا میشود.
با این نگاه آنچه بهاصطلاح به آن «حجاب لاکچری» گفته میشود جای اما و اگرهای فراوان دارد.دوستی دغدغهمند برایم به گزارشی در همین باره اشاره کرده بود که در فضای مجازی دست به دست میشود؛ «حجاب استایلها، برشهایی از زندگی مرفه خود را در صفحه پرفالوور خود به اشتراک میگذارند و به پرسشهای مخاطبان درباره خریدهای لاکچری مورد استفادهشان در عکسها پاسخ میدهند و به این ترتیب سبک زندگی خود را نیز تبلیغ و ترویج میکنند».
ترویج که چه عرض کنم دارند با به رخ کشیدن سطح زندگی خود فاصله طبقاتی را به رخ میکشند که میتواند ما بهازاهای اخلاقی و روانی و در قدمهای بعد، امنیتی هم داشته باشد به علاوه نه تنها به دینداری و ترویج حجاب به عنوان یکی از مؤلفههای دینداری کمک نکند که به ضد خود هم تبدیل و موجب دینگریزی بیشتری شود.
در شرایط خاص و وضعیت اقتصادی جامعه که طبقه متوسط به نفع طبقه فقیر،لاغرتر میشود نه اینکه از این گرفته و بر آن افزوده شود به معنای افزایش سطح درآمدی فقرا، نه، دارد طبقه متوسط هم فقیر میشود و فقیر هم قطعاً فقیرتر خواهد شد.در شرایطی چنین لاکچریبازی مذهبی کارکرد عکس خواهد داشت. همان منطق دینی که بر حجاب تأکید دارد قطعاً اقتضا میکند نسبت به شیوهها و راهها هم حساسیت داشته باشیم تا رفتارمان به تخریب یک اصل دینی و مسلم نینجامد.