بارها دیدهایم که در رانویهای مختلف، از پوشاکی رونمایی میشود که بسیار نامتعارف و سورئال هستند. شاید در نگاه اول، این لباسهای آوانگارد، شبیه به شوخی بنظر برسند اما در اصل، طراحان این آثار قصد ایجاد یک پیوند را دارند. میدانیم که بین فشن و هنر، پیوندی محکم وجود دارد و حال، این طراحان هستند که میتوانند چنین پیوندی را به نمایش بگذارند.
اگر بخواهیم سبکی از معماری را در فشن استفاده کنیم، نتیجه چه خواهد شد؟
بروتالیسم چیست؟
پیش از اینکه به تاثیر این سبک بر فشن بپردازیم، بهتر است که با ماهیت و تاریخچه آن آشنا شویم. اغلب، تلاش معماران این است که مهارت خود در طراحی سازههای مختلف را به نمایش بگذارند. ساختمانهایی که به دست این آنها طراحی میشوند، دارای هویت، فلسفه و معنا هستند و هنگامی که به این سازهها نگاه میکنیم، متوجه میشویم که در فضای بخصوصی قرار داریم.
به عنوان مثال، در حضور معماری سنتی، اغلب احساس راحتی و در حضور معماری هنری، احساس حضور در یک فضای سورئال و تخیلی میکنیم. حال اگر در این میان، سبکی را داشته باشیم که هدفش ایجاد ترس، کوچک بودن و ناتوانی باشد، چه حسی به ما دست خواهد داد؟
اینجاست که بروتالیسم وارد صحنه میشود. سبکی که به زیبایی بصری و چشم نواز بودن اهمیتی نمیدهد و دارای استانداردهای منحصربفرد خود در زیبایی است. عناصر اصلی بروتالیسم، بتن، فولاد، خطوط صاف و یکدست است و همچنین، غولآسا بودن سازهها.
بروتالیسم در دهههای 60 و 70 میلادی به اوج خود رسید برخی از مشهورترین ساختمانهای کشورهای غربی، به این سبک طراحی شدهاند. گفته میشود که بروتالیسم، واکنشی به مدرنیسم اوایل قرن بیستم میلادی بود که هدف آن، شفاف سازی منطق و فلسفه ساختمان سازی تلقی میشد.
هنگامی که سازههای حاصل از مدرنیسم، با انواع روشها به زیباسازی آن میپردازند، بروتالیسم حقایق پشت دیوارها را با نهایت صداقت نمایان میکند. کاراکتر و ماهیت بروتالیسم در هر گوشه از دنیا، متفاوت است و برداشت افراد از آن، به فرهنگ و تاریخشان بستگی دارد.
به عنوان مثال، در اروپای شرقی و شوروی، به بروتالیسم به عنوان نمادی از اختیار طلبی، سوسیالیسم، دیکتاتوری و نبود آزادی نگاه میشود و در کشورهایی مانند برزیل و… این سبک به عنوان نمادی از مدرنیته، پیشرفت و نوآوری پنداشته میشود. در ایران قبل از انقلاب، بسیاری از ساختمانهای مطرح، با این سبک طراحی میشدند؛ شهرک اکباتان، ساختمان کاخ سنا (مجلس شورای اسلامی) و…
از لحاظ زیباییشناسی، بروتالیسم در سازههای صاف، عدم وجود جزئیات، استفاده از بتن و فلزات و… خلاصه میشود ولی برخی از معماران، با بخشیدن جلوهای هنری و انتزاعی به این سبک، سازههای شگفتانگیزی را خلق کردهاند که امروزه، از شاهکارهای معماری مدرن محسوب میشوند.
در آخر باید گفت که بروتالیسم، سبکی است که ما را به آیندهای خالی از رنگ، کاراکتر و انرژی میبرد که کاربردی بودن و سادگی آن، حرف اول را میزند.
نام بروتالیسم (Brutalism)، هدف و فلسفه این سبک معماری را با نهایت شفافیت بیان میکند. کلمه Brutal با عبارتهایی مانند بیرحمی، ایجاد ترس و وحشت و… در ارتباط است. ظاهر و زیباییشناسی بروتالیست هم به طرز وحشتناکی ساده، بیرحم و فاقد هرگونه مهربانی است.
بروتالیسم در فشن
حال اگر تمامی این اصول و ویژگیهای بروتالیسم را در فشن لحاظ کنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در دنیای فشن، یکی از پدیدههای جالب، الهام گرفتن طراحان از سبکهای مختلف هنری، موسیقی و معماری است؛ مانند وجود عناصر آشکار از ساختارشکنیDeconstructivism در آثار Rei Kawakubo و Martin Margiela که همگی نامتعارف و انتزاعی هستند. در مطلبی درباره زندگی و کارنامه مارتین مارژلا، در مورد ساختارشکنی در دنیای فشن، توضیح داده شده است.
در دنیای High Fashion و برندهای لوکس هم، شاهد عناصری از هنر دوره رنسانس و… هستیم و همچنین، میدانیم که بخش بزرگی از استریتفشن در سرتاسر دنیا، از ژانرهای مختلف موسیقی مانند هیپهاپ، راک و… الهام میگیرند. حال، نتیجهای که حاصل میشود، این است که هنر و فشن، پیوندی ناگسستنی دارند.
در سالهای اخیر که عصر دیجیتال به اوج خود رسیده است، زیباییشناسی بروتالیسم که حاوی خطوط صاف، بلوکی و پیکسل مانند است، محبوبیت تازهای بدست آورده و مدتی است که طراحان فشن، درحال استفاده از این سبک برای خلق آثار خود هستند. ویژگیهای فشن بروتالیسم با معماری آن، تقریبا یکسان هستند.
همانند ساختمانهای بروتالیست، فشن این سبک هم به طوری طراحی شده که چشم نواز نباشد و حس خوبی به افراد منتقل نکند. شکلهای نامتعارف، استفاده از مواد ارزان و سخت، رنگهایی مانند سیاه و طوسی و…
کلکسیونهای بروتالیست
چندین سال است که طراحان فشن، علاقه به استفاده از عناصر هنر، بخصوص معماری پیدا کردهاند، برداشتی که میتوان از این موضوع کرد، این است که این طراحان قصد بخشیدن جلوهای انسانی به سبکهای مختلف هنر و معماری را دارند و میخواهند به ما نشان دهند که اگر تمامی این سبکها، به شکل یک انسان پدیدار میشدند، شاهد چه تصاویری میبودیم.
در میان طراحانی که کلکسیونهای جذابی با سبک بروتالیسم تولید کردهاند، Daniel Gregory Natale و Martijn Van Strien، طراحانی هستند که آثارشان بیشتر به چشم میاید.
کلکسیون کتهای بروتالیست و دیستوپیایی، اثری از Martin Van Strien
در اکتبر سال 2013، طراح هلندی، مارتین ون استرین، از چندین آیتم رونمایی کرد که از برزنت سیاه رنگ ساخته شده بودند و از دوخت بسیار سادهای برخوردار بودند. در یک مصاحبه، مارتین دلایل و فلسفه پشت این طراحی را توضیح داد:
” در این مجموعه، تلاش کردهام تا با استفاده از مواد ارزان قیمت، کتهایی را طراحی کنم که کاربردی هستند و تولیدشان راحت است”
“تصور کنید در دنیایی حضور دارید که اقتصاد به طور کامل شکست خورده، جامعه ساقط شده و سیارهی ما، جای مطمئنی برای زندگی نیست. افراد برای زنده ماندن، به پوشاکی نیاز خواهند داشت که از بدنهایشان در برابر شرایط سخت و مرگبار دنیای اطرافشان، محافظت کند.”
این طراح هلندی، درباره حضور عناصر بروتالیسم در آثار خود توضیح داد: “بروتالیسم، به خاطر وجود خطهای صاف، ظاهری شبیه به دژهای غیر قابل نفوذ و بلوکهای بتنی، حس سفت و سختی را به افراد منتقل میکند که سرد، بی احساس و رمزآلود است.”
آثار این طراح، ما را به دنیایی برده که شرایط اسف بار آب و هوایی، اقتصاد و جامعه ساقط شده، به پدیدههایی عادی تبدیل شدهاند و از لحاظ بصری، این دنیا، به گونهای طراحی شده تا در شرایط موجود، سرپا بماند. میتوان گفت که بروتالیسم، سبکی ایدهآل از زیبایی شناسی و معماری برای چنین دنیایی است.
کلکسیون پاییز/ زمستان 2016-2017. اثر Daniel Gregory Natale:
یکی دیگر از کلکسیونهای قابل توجه در فشن بروتالیست، آثار دنیل گرگوری هستند. این طراح که در دوران جوانی خود قصد تحصیل در رشته معماری را داشته، در مصاحبهای گفته است که طراحی و خلق آثار هنری برای او، اهمیت زیادی دارد. در این کلکسیون، او از پوشاکی رونمایی کرد که با الهام از معماری شهر برلین و سبکهایی مانند بروتالیسم طراحی شدهاند.
هدف او از طراحی این کلکسیون، بخشیدن جلوهای انسانی به ساختمانها و سبکهای مختلف معماری است. در مصاحبهای با مجله Brvtalist، او به تحلیل و توضیح آثار خود پرداخت. او با اولین کلکسیون خود شروع کرد که از معماری آلمانی در دوران دیوار برلین الهام میگرفت.
“دیوار برلین که باعث پدیدار شدن یک شکاف بزرگ بین مردم شده بود، نوعی جدایی را تداعی میکرد و من میخواستم که این جدایی را به شکل یک لباس توصیف کنم. لایههای پوشاک مربوطه، از مواد مختلف تشکیل و به همدیگر دوخته شده بودند تا نشان دهند که با وجود این جدایی، همه آنها بخشی از یک چیز واحد هستند.
بروتالیسم، سبکی است که خالص بودن مواد بکار رفته شده در سازههای غولآسا را به نمایش میگذارد و برلین، شهر بسیار مهمی در سبک بروتالیسم است؛ بنابراین، پژوهش و الهام گرفتن از این سبک، انتخاب درستی بنظر میامد.”
هنگامی که درباره ماهیت اگزجره و Conceptual آثار این طراح پرسیده شد، او پاسخ داد:
“اینجاست که علاقه من به معماری، سکان را بدست میگیرد. تمایل من این است که بیشتر بر مواد اولیه و فرم تمرکز کنم تا بر جزئیات خرده ریز. پشت هر لایه در لباسها و اینکه چگونه مواد مختلف باهمدیگر تعامل دارند، داستانی نهفته است.”
در مقایسه با کلکسیون مارتین ون استرین، این مجموعه، تمرکز بیشتری بر بیان و توصیف بروتالیسم به عنوان یک سبک از زیبایی شناسی دارد و قصد دارد که این عناصر را به شکل لباس و بر تن انسانها نشان دهد. بخشیدن جلوهای انسانی و تجسم پدیدههایی مانند بروتالیسم، کمک شایستهای به درک اصول آن میکند و از آنجایی که این سبک، فاصله زیادی از انسانیت و طبیعت دارد، چنین اقدامی میتواند دیدگاه ما را نسبت به خود بهبود ببخشد.
ادیتوریال Raf Simons ،Vetements و Gosha Rubchinskiy:
در یک ادیتوریال، این سه برند از کلکسیونی رونمایی کردند که با الهام گرفتن از زیباییشناسی دهه 90میلادی و بروتالیسم طراحی شده بود. جدا از پوشاک، صحنه و پس زمینهی این ادیتوریال از سبک بروتالیسم استفاده میکردند.
تاثیر بروتالیسم بر ترندهای آینده و استریتفشن
مانند هر سبک و سابکالچری، شکی وجود ندارد که بروتالیسم درحال پدیدار شدن در بخشهایی از استریتفشن است. با وجود افت این سبک معماری در اواخر دهه 80 میلادی، عصر دیجیتال به بازیابی این سبک، کمک شایستهای کرده است و امروزه که احیای نوستالژیها و آسثتیک دهههای 70 تا 2000 به ترندی قدرتمند تبدیل شده، میتوانیم بگوییم که بروتالیسم درحال بازگشت به پاپکالچر است.
پاپکالچر، صنعت سرگرمی، سینما و دنیای موسیقی هم، قطعا نقش بسیار مهمی را در احیای بروتالیسم بازی میکنند. سابکالچرهایی مانند Cyberpunk، ژانرهای موسیقی الکترونیک و فیلمهایی مانند Bladerunner، Gattaca و… به تغییر سلیقهها به سوی معماری و زیبایی شناسی بروتالیسم، کمک زیادی کردهاند.
به همین ترتیب، میتوان گفت که به واسطه بازگشت بروتالیسم به پاپکالچر، استریت فشن در برخی نقاط دنیا هم شاهد بازگشت این سبک به استایلها خواهد بود. بروتالیسم به خودی خود، یک سبک پوشش نیست ولی میتوانید عناصری از آن را در استایل خود بگنجانید و سبکهای جدیدی از پوشش را خلق کنید. مانند Brutalist Normcore، Brutalist Casual و…
همچنین، میتوان گفت که در صحن High Fashion، بروتالیسم همیشه در کار طراحان آوانگارد دیده میشده. امروزه با وجود عصر دیجیتال، پدیدار شدن کلکسیونهای سورئال، انتزاعی و آوانگارد با سبک بروتالیست، محتمل است.
نتیجه گیری
بنظر میاید که دنیای فشن، بستری ایدهآل برای احیای چیزهاییست که از یادها رفتهاند. علاقه انسانها به نوستالژی، بازگشت به گذشته و تصور آینده، همیشه موجب پدیدار شدن سابژانرهایی از حوزههای هنر مانند فشن و موسیقی میشوند و با بازگشت تدریجی بروتالیسم به دنیای فشن، میتوانیم این موضوع را تایید کنیم.
بروتالیسم، سبکی از معماری است که در اکثر شهرهای مدرن میبینیم، ساختمانهای بتنی ساده که تنها کاربردی هستند و زیبایی بصری، اهمیت چندانی ندارد. خود این موضوع، بخش مهمی از زیباییشناسی بروتالیست است و فشن مربوط به این سبک هم، همین موضوع را انعکاس میدهد.